ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

خداشناسى

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

خداشناسى

خدا جويى

چرا براى شناسايى آفريدگار جهان فكر و مطالعه مى‌كنيم؟

1. عشق به آگاهى و آشنايى به جهان هستى، در درون جان همه ما است.

همه ما به راستى مى خواهيم بدانيم: اين آسمان بلندپايه، با اختران زيبايش

اين زمين گسترده با مناظر دل فريبش اين موجودات رنگارنگ، پرندگان زيبا، ماهيان گوناگون، درياها و كوه‌ها، شكوفه‌ها و گل‌ها، انواع درختان سر به آسمان كشيده و... خود به خود به وجود آمده اند، يا اين نقش‌هاى عجيب به دست نقاشى ماهر و توانا و چيره دست، كشيده شده است؟...

از اين گذشته، نخستين سؤالاتى كه در زندگى براى همه ما پيدا مى‌شود; اين است كه:

از كجا آمده ايم؟ در كجا هستيم؟ و به كجا مى رويم؟

و ما اگر پاسخ‌هاى اين پرسش‌هاى سه گانه را بدانيم; چقدر خوشبخت خواهيم بود؟ يعنى بدانيم آغاز زندگى ما از كجا شروع شده و سرانجام به كجا خواهيم رفت؟ و اكنون چه وظيفه اى داريم؟

 


موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسب‌ها: خداشناسى

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 16 / 2 / 1396 | 8:38 | نویسنده : اکبر احمدی |

خداشناسى

ارزش انسان

فصل اول : خداشناسى

ضرورت شناخت خدا

پرسش 1 : چه دليلى بر «لزوم شناخت خداوند» وجود دارد و چه چيز انسان را به بحث درباره وجود خداوند بر مى انگيزد؟
پاسخ : متكلمان اسلامى پاسخ هايى به اين پرسش داده اند كه يادآور مى شويم:

1. لزوم جلوگيرى از زيان هاى مهم

هيچ انسان عاقلى در لزوم جلوگيرى از زيان هاى مهم ترديد نمى كند. اصل «لزوم دفع ضرر»، يكى از پايدارترين اصول زندگى بشر به شمار مى رود و تجربه قرن ها زندگى انسان، استوارى آن را تأييد مى كند. هرگاه ضرر و زيان ازاهميت ويژه اى برخوردار باشد، اصل ياد شده، قاطع تر و نمايان تر خواهد بود؛ در اين صورت، احتمال ضرر نيز كافى است تا انسان را به چاره انديشى براى پيش گيرى از آن اقدام بر انگيزد.
از سوى ديگر، در طول تاريخ، افراد برجسته اى به نام پيامبران و رهبران الهى ظهور كرده و از وجود خداوند، احكام و قوانين الهى، پاداش ها و كيفرهاى اخروى سخن گفته، و بشر را به ايمان به اين آموزه ها دعوت كرده اند، و خود نيزدر عين پاى بندى سرسختانه به گفتار خويش، دين ورزانى ثابت قدم و كوشا بوده اند. بى شك، اگر از گفتار و رفتار آنان به وجود خداوند، دين و آيين الهى يقين حاصل نشود، حداقل احتمال وجود او قوت مى يابد. بديهى است اگر چنين احتمالى درست باشد، ناديده گرفتن آن، منشأ زيانى بس بزرگ واندوه بار خواهد بود؛ بدين جهت، به حكم خِرد وقضاوت فطرت، نبايد در برابر اين احتمال، بى تفاوت بود، بلكه بايد درباره آن به بحث و تحقيق پرداخت. بر اين اساس، بحث و بررسى درباره وجود خداوند و آيين آسمانى، لازم و حتمى است.[1]
محقق بحرانى در تقرير اين دليل مى گويد: جلوگيرى از ضرر ظنى كه به واسطه نا آگاهى از معرفت خداوند واردمى شود، به حكم عقل واجب است، و وجوب جلوگيرى از اين ضرر مستلزم وجوب شناخت خداوند است.[2]

2. لزوم شكر منعم

از نظر عقل، شكرگزارى از كسى كه به انسان نعمتى مى بخشد، كارى پسنديده و لازم است، و ترك آن نكوهيده وناروا است؛ ازسوى ديگر، انسان در زندگى دنيوى خود از نعمت هاى فراوان بهره مند است، كه اگر فقط احتمال دهد، اين نعمت ها ، ولىّ نعمت و بخشنده اى دارد، بر او لازم است، از ايجاد كننده و بخشنده نعمت ها، تشكر كند؛ بنابراين، لازم است درباره وجود يا عدم منعم بحث كرد، تا آفريننده نعمت ها را شناخت و از او شكرگزارى كرد.[3]
محقق بحرانى در اين باره مى گويد: «انسان عاقل اگر در آفرينش خود بينديشد، نشانه هاى نعمت را بر خود آشكارمى يابد، و وجوب شكر منعم، مقتضاى خِرَد اوست، پس بايد شكر منعم را به جاى آورد؛ بنابراين، معرفت او واجب است».[4] از جمله آياتى كه برخى از دانشمندان براى لزوم شناخت خداوند به آن تمسك جسته اند آيه ذيل است كه مى فرمايد:


موضوعات مرتبط: پرسش وپاسخ
برچسب‌ها: خداشناسى

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 19 / 6 / 1395 | 17:48 | نویسنده : اکبر احمدی |

خداشناسى، هدف خلقت

خداشناسى، هدف خلقت

ایمان

 

ارزش هـر دانـشى به موضوع آن است و چون ذات حق ، برترین موضوع است و هیچ چیز را با او نمى توان مقایسه كرد، خداشناسى ، ارزشمندترین و برترین دانشى است كه بشر بدان دست مى یابد.

درباره شناخت خداوند، در آیات و روایات بسیار سخن گفته شده است كه در این جا به برخى از آنها اشاره مى كنیم .


خداشناسى ، هدف خلقت

یـكى از اهداف آفرینش جهان ، آگاه ساختن انسان از دانش و توانایى خداوند و معرفت یافتن به ذات و صفات اوست و این بیانگر گوشه اى از ارزش بسیار شناخت خداوند است . قرآن كریم مى فرماید:

((اَللّهُ الَّذى خـَلَقَ سـَبـْعَ سـَمـواتٍ وَ مِنَ الاَْرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الاَْمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا اَنَّ اللّهَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ وَ اَنَّ اللّهَ قَدْ اَحاطَ بِكُلِّ شَىْءٍ عِلْماً)) (طلاق (65)، آیه 12)

خداوند كسى است كه هفت آسمان را آفرید و از زمین نیز همانند آن را. فرمان او پیوسته در میان آن ها نازل مى شود. این براى آن است كه بدانید خداوند بر همه چیز تواناست و این كه علم او بر همه چیز احاطه دارد.

فطرت برگونه اى خاص از خلقت دلالت دارد كه با ویژگى هایى همراه است . این ویژگى ها اكـتـسابى نیستند و براى برخوردارى از آن ها نیازى به تعلیم و تعلم نیست و دیگر آن كه در هـمـه انـسـان هـا یـافـت مـى شـونـد و اگـر در بعضی انسانها بـه ظـهـور نـرسـیده، بـه دلیل موانعى است كه بر سر راه آن ها بوده است

شناخت خدا، معیار فضیلت

بـسـیـارى از جـوامـع بشرى ، در گذشته و امروز، اسیر تعصب هاى قومى و افكار جاهلى بوده و آنـچـه در مـیان آنان معیارهاى برترى افراد بر یكدیگر به شمار مى رفته ، ارزش هاى مادّى ـ هـمـانـنـد ثـروت ، نـژاد، زبـان ، رنـگ پـوسـت و قـومـیّت ـ بوده است . امّا در آیین اسلام ارزش ها دگـرگـون شـده و نـظـامـى بـراسـاس كـرامـت انـسـانـى و فضایل معنوى بنا گردیده است . از این رو، شناخت خداوند، از یك سو برترین معیار فضیلت مۆ منان بر یكدیگر است و از سویى دیگر درجات قرب آنان در پیشگاه الهى نیز متناسب با درجات معرفت آنان است . قرآن كریم مى فرماید:

((یَرْفَعِ اللّهُ الَّذینَ امَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذینَ اُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ)) (مجادله (58)، آیه 11)

خـداونـد [رتـبـه ] كسانى از شما را كه گرویده اند و كسانى را كه دانشمندند [برحسب ]درجات بلند گرداند.

 

خداشناسى ، برترین دانش

ارزش هـر دانـشى به موضوع آن است و چون ذات حق ، برترین موضوع است و هیچ چیز را با او نمى توان مقایسه كرد، خداشناسى ،ا رزشمندتارین و برترین دانشى است كه بشر بدان دست مى یابد.

از پیامبر اكرم (صلی الله علیه وآله و سلم) نقل است كه فرمودند:

((لَیـْسَ شَىْءٌ اِلاّ وَ لَهُ شَىْءٌ یَعْدِلُهُ اِلا اللّهُ عَزَّوَجَلَّ فَاِنَّهُ لا یَعْدِلُهُ شَىْءٌ وَ لا اِلهَ اِلا اللّهُ فَاِنَّهُ لا یَعْدِلُها شَىْءٌ)) (ثواب الاعمال ، شیخ صدوق ، ص 17.)

هر چیز، برابرى دارد مگر خداوند عزوجلّ كه هیچ چیز با او برابر نیست و [همچنین ]لا اله الا اللّه كه هیچ چیز با آن برابرى نمى كند.

ایمان

روشـن اسـت كـه مـراد از ((لا اله الا اللّه )) اقـرار بـه وحـدانیت خدا است كه از روى شناخت باشد.

همچنین ، امام صادق (علیه السلام) مى فرمایند:

اگر مردم مى دانستند كه چه ارزشى در شناخت خداى عزّوجلّ هست ، هرگز به متاع دنیا و نعمت هاى آن ، كه خداوند دشمنانش را از آن ها بهره مند ساخته است ، چشم نمى دوختند و دنیا در نظرشان از آنچه بر آن پاى مى گذارند، بى ارزش تر مى نمود و از نعمت معرفت خداوند عزّوجلّ برخوردار مـى شـدنـد و از آن لذت مـى بـردند؛ همچون لذت كسى كه در باغ هاى بهشتى همراه با اولیاى الهى به سر مى برد. (الكافى ، شیخ كلینى ، ج 8، ص 247.)

 

خداشناسى فطرى

 

((فـطـرت ))، كـه در زبـان فـارسـى بـا واژه ((سـرشـت )) بـرابـر اسـت ، در اصـل از ریـشـه ((فـَطـَرَ)) بـه مـعـناى خلقت و ابداع (آفرینش بدون سابقه ) است . بنابراین ، فطرت برگونه اى خاص از خلقت دلالت دارد كه با ویژگى هایى همراه است . این ویژگى ها اكـتـسابى نیستند و براى برخوردارى از آن ها نیازى به تعلیم و تعلم نیست و دیگر آن كه در هـمـه انـسـان هـا یـافـت مـى شـونـد و اگـر در بعضی انسانها بـه ظـهـور نـرسـیده، بـه دلیل موانعى است كه بر سر راه آن ها بوده است.

فـطـرت انـسـان داراى دو جـنـبـه اسـت : یـكـى شـناخت (بینش ) و دیگرى ، خواسته ها(گرایش ها). فـطـرت انـسـانى درباره خداوند به هر دو جنبه بازمى گردد و از این رو، انسان داراى فطرت خداپرستى و خداشناسى است .

فطرت خداپرستى

گـاهـى مـى گـویـنـد كـه ((خـداجـویـى )) و ((خداپرستى )) فطرى است ؛ به این معنا كه یكى از گـرایش هاى انسان ، توجه به خدا و جست و جوى اوست . گواه بر این حقیقت آن است كه انسان ها در طـول تـاریـخ ، هـمـواره در جـسـت و جـوى خـدا بـوده انـد و اخـتـلاف هاى نژادى ، جغرافیایى و فـرهـنـگـى نیز او را از این جست و جو بازنداشته اند. گرچه همیشه كسانى خواسته اند او را از گـرایـش بـه جـهـان غـیب و كرنش در برابر خداوند بازدارند، اما در این راه موفق نبوده و شكست خـورده انـد. جـامعه شناسان نیز در تحقیقات خود، به این نتیجه رسیده اند كه زندگى بشر در طول تاریخ ، همواره با دین و اعتقاد به خدا همراه بوده است .

 

((پـرسـتـش )) به معناى خضوع ، عبودیت و اظهار عجز و نیاز به پیشگاه خداوند است . انسان با فـطـرت خود درمى یابد كه این جهان بى كران ، بدون تكیه بر وجودى بى نیاز، سامان نمى یـابـد و ایـن وجـود، تـوانـا و دانـاست تا از نیازهاى جهان آگاه باشد و آن ها را برآورده سازد. البـتـه ، گـاهی انـسـان در شـنـاخـت ایـن وجـود، بـه بـیـراهـه مى رود و گمراه مى شود و آنچه را شایستگى خدایى ندارد، مى پرستد و به اشتباه خدا مى پندارد.

 

خلاصه..

یـكى از اهداف آفرینش جهان ، آگاه ساختن انسان از دانش و توانایى خداوند و کسب این معرفت است . این شناخت ارزشمندتارین و برترین دانشى است كه بشر بدان دست مى یابد. خداوند بخشی از ابزار  این شناخت را از ابتدای خلقت به بشر داده که همان فطرت است .

 

 


موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
برچسب‌ها: خداشناسى هدف خلقت

تاريخ : دو شنبه 13 / 4 / 1394 | 7:29 | نویسنده : اکبر احمدی |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 565 صفحه بعد
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.