برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
درس هایی از قرآن؛ بسیج؛ ادامهدهنده راه امام حسین (ع)
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی: هفته بسیج آغاز شده است. بسیج خصوصیاتی دارد. هرکس یک کاری را بدون ادعا و مخلصانه بکند بسیجی است؛ چفیه داشته باشد، یا نداشته باشد. ممکن است زن خانهدار باشد، ولی حرکاتش بسیجی باشد. یعنی وقتی تشخیص داد که کاری را خدا راضی است سر از پا نمیشناسد.
اولین سئوالی که بایستی پاسخ داده شود این است که دایره و محدوده ی بسیج چیست و تا کجا است؟ و آیا اصلاً می توان محدوده ای برای بسیج قایل شد؟ به بیان واضح و عمیق تر این که آیا بسیجِ فعلی نماینده ی انحصاری «بسیج» است؟
از بسیجیِ خمینی تا بسیجیِ امروزِ ما
دنیا محل بلا و ظرف ابتلائات الاهی است، بدان جهت که سره از ناسره، جدا و تمییز گردد. و این خاص عده ای نیست و هیچ فردی و گروهی را در هیچ لباس و مسلک و منصبی یارای فرار از آن نمی باشد. لکن
هفته بسیج است و سالگرد عملیات فتح بستان. دیروز به دانشجویانی که از من سخنهایی درباره جنگ میشنیدند ناشنیدهای را از حال و هوای رزمندگان غالبا بسیجی در این عملیات گفتم که دریغم آمد آن را برای خوانندگان و مخاطبان گرامی نقل نکنم.
لباس دامادی چقدر برازنده اش بود با خودم گفتم:"این یکی دیگه چرا؟!" چند روز قبل از شروع عملیات برای مراسم ازدواج به مرخصی رفته بود، ولی با شنیدن خبر عملیات همه چیز را رها کرده و با همان لباس
نشریه کمک آموزشی اندیشه بسیج ۳۶ مشخصات کتاب: نویسنده : جمعی از نویسندگان ناشر: معاونت تربیت و آموزش عقیدتی سیاسی سازمان بسیج مستضعفین ویژه فرماندهان و مدیران بسیج شماره ۳۶
عناوین اصلی کتاب شامل: سپیده سخن؛ وهابیت، ریشه ها و مواضع فکری؛ گذری بر قضا و قدر در فرهنگ اسلامی؛ زیبایی شناسی در قرآن (قسمت دوم)؛ بسیج و اصول اخلاق تشکیلاتی(سازمانی) قسمت دوم؛ دین الهی و چگونگی حضور آن در اجتماع و زندگی انسانی؛ پرسش ها؛ پاسخنامه؛ پاسخ صحیح؛ نظرخواهی پیرامون نشریه اندیشه بسیج شماره ۳۶
من به بسیجیان عزیز فعّال این کشور علوی و فاطمی، عرض می کنم؛ امیرالمؤمنین علیه الصّلاه والسلام را الگوی خودتان قرار دهید که بهترین و بزرگترین الگو برای بسیجیان مسلمان در همه عالم، علی ابن ابیطالب علیه السلام است. [از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مدّاحان به مناسبت ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) ۳/۹/۷۳]
پس از درگیریهای خرمشهر که منجر به آزادی این شهر توسط رزمندگان شجاع ایرانی شد، وضعیت ارتش ما بهکلی درهم ریخت و بسیاری از نیروها و واحدهای نظامی عراق غربال شدند، حتی افسران عالیرتبه و امیران نیز از این قاعده مستثنی نماندند".
مستند «داستانهای ناگفته» جنگ را از زبان خلبانان ایرانی روایت کرده است
مستند تلویزیونی «داستانهای ناگفته» روایت سالهای شروع جنگ تحمیلی است که در گفتگو با خلبانان ارتش تهیه شده است. سید احسان نیکبخت، کارگردان این اثر که متولد سال ۱۳۵۸ در مشهد است، میگوید: ساخت این مستند، دغدغه شخصی خودم بود که با ارائه طرحی به مجموعه «روایت فتح» و با حمایت آنها در سطح بزرگتری انجام شد.
یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقی ها را درآورده بود. با سلاح دوربین دار مخصوصش چند ده متری خط عراقی ها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقی ها. چه می کرد؟
مهمترین ویژگی بسیج ایمان به خدا و اعتقاد قلبی و باور درونی به خالق یکتا است. ایمان به خدا رابطه مستحکم نیروهای بسیجی با حق تعالی است زیرا بسیج رضایت حق تعالی را مبنای حرکت و فعالیت خود می داند. بنابراین مهمترین مشخصه بسیجی مکتبی بودن آن است. جهاد همه جانبه در راه خدا، نگهبانی از انقلاب ، دستاوردهای نظام مقدس اسلامی از دیگر جنبه های مکتبی بودن نیروهای بسیجی است.
بسیج یکی از برکات انقلاب و از پدیده های بسیار شگفت آور و مخصوص این انقلاب است. این هم یکی از آن چیزهایی است که امام بزرگوار ما با دید الهی خود، با حکمتی که خدای متعال به او ارزانی کرده بود، برای کشور و ملت و انقلاب ما به یادگار گذاشت.
موشن گرافیک امید آفرینی بسیج ، این موشن گرافیک به نقش بسیج و نیروهای مردمی در سازندگی، و عرصه های فرهنگی، دفاعی، نظامی و اقتصادی ... می پردازد.
به عنوان مثال در عرصه فرهنگی با صدور مفاهیم اسلام و انقلاب اسلامی به کشورهای شرق آسیا، آفریقا، و حتی اروپا و آمریکا باعث شده تا مردم بیشتری در دنیا با حقیقت اسلام آشنا شوند...
معنای بسیج هم همین است : بسیج مجموعه ای است که دشمن را بیمناک و دوستان را امیدوار و خاطر جمع می کند.
قالب تنگ لفظ، تاب دریای خروشان و پر موج بسيجي را ندارد. سینه تنگ واژه ها را گنجایش عظمت صفات عالی اش نیست. نام و نشان زنجیری بر پر پرواز در آسمان بی کران معنویتش است.
« بسیج لشگر مخلص خداست كه دفتر تشكیل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضاء نموده اند».
امام خمینی
پنجم آذر ماه سال روز تشكیل نهاد بسیج به فرمان حضرت امام خمینی (ره) است و همین ایام بهانه ای شد تا بار دیگر نظری بیندازیم به نقش مسؤولیت های سنگین این نهاد كه محدوده آن را همه كسانی تشكیل می دهند كه دل در گرو تحقق اهداف و آرمان های بلند امام راحل(ره) و عملی شدن شعارهای نجات بخش انقلاب اسلامی دارند و در هر زمان با درك شرایط و موقعیت انقلاب و كشور از هیچ گونه خدمت و یاری رسانی به نظام و كشور دریغ نمی ورزند.
به راستی كه بسیج و گرامی داشت مقام و جایگاه آن با برگزاری سمینارها و یا تعارفات معمولی در حالی كه هیچ تلاشی برای به فعلیت رساندن نیروی عظیم نهفته در وجود بسیجیان صورت نگیرد راهی به جایی نخواهد برد.
حیثیت امروز نظام، تا حد زیادی مدیون بسیج و حضور همه جانبه مردم در آن بوده است، حتی تصاحب قدرت جهانی اسلامی با بسیج همه جانبه و فراگیر در جهان میسر خواهد بود به گفته امام راحل، این امر شدنی است و باید به دنبال تحقق یافتن آن بود.
بسیج چیست و بسیجی كیست؟
اگر بخواهیم مفهوم بسیج و بسیجی را در ادبیات انقلاب اسلامی جستجو كنیم، چاره ای جز بیان مراد حضرت امام (ره) از بسیج و بسیجی نداریم. در اندیشه امام(ره) بسیج نهادی است اجتماعی با ابعاد متعدد. در این نگرش بسیج دیگر صرفاً سازمانی نظامی نیست كه فقط در زمان جنگ و برای دفاع در مقابل دشمن شكل گرفته باشد، بلكه نهادی است وسیع و پاسخگوی نیازهای اساسی و حیاتی جامعه و با اجزای دیگر نظام، چنان هماهنگی و پیوند دارد كه انفصال آن جز با انحلال جامعه اسلامی متصور نیست.
بسیج در صورتی می تواند نهادی جامع و شامل جهات متعدد و پایدار شناخته شود كه نیازهای دایمی و باورها و ارزش های فرهنگی پدید آورنده آن به روشنی تعریف شوند، این نیازها ممكن است اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا نظامی باشند.
به فرموده امام(ره) « بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمری است كه شكوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد، بسیج مدرسه عشق و مكتب شاهدان و شهیدان گمنامی است كه پیروانش بر گلدسته های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده اند. بسیج میقات پا برهنگان معراج اندیشه پاك اسلامی است كه تربیت یافتگان آن، نام و نشانی در گمنامی و بی نشانی گرفته اند.»(1)
از دیدگاه امام بسیجی كسی است كه در عمل علاقه خود را به پیشرفت و حفظ و گسترش اقتدار نظام اسلامی و شأن و حیثیت ملت مسلمان نشان دهد. یعنی بسیجی بودن معیار و ملاكی است كه بر اساس آن میزان تعهد اعضای آن به اصول و آرمان های انقلابی سنجیده می شود.
بسیج ، مدرسه عشق شد، دانشگاه شهادت گشت، معبد"عارفان مسلح "شد. و... بسیجی ، شیر روز و زاهد شب و دیده بیدار، در شبهای خوف و خطر، در شهرها ، و جبهه ها .
می خواستیم بسیج را درك كنیم و بسیجی را بشناسیم . سراغ آدرس مدرسه ای را می گرفتیم كه اینان، در كلاسهایشان عشق را آموخته اند، عشق را تفسیر و معنی كرده اند.
گفتند:
- بروید جبهه!
پرسیدیم : كجای جبهه ؟ جبهه وسیع است ، به كدام نشانی ؟
گفتند : نشانی نمی خواهد. جبهه، خودش نشانی است. آدرسی روشن تر از" جبهه "نمی توان داد. و اصلاً آدرسهای دیگر را هم با نشانی جبهه پیدا می كنند. اگر بروید جبهه ، بسیجیان همه جا هستند. حضوری سرخ و حماسی ، حضوری سرشار ازایمان و عرفان ، بالای هر ارتفاع ، در شیار هر كوه، در سینه هر صحرا، در پنهه هر دشت ، دركناره هر رود خانه، در موج های ملایم هر جزیره و ساحل، حول و حوش هر میدان مین، پشت هر خاكریز، درون هر سنگر، ... از غرب تا جنوب، در خشكی و آب ،
كوچك و بزرگ ،
پیر و جوان ،
شهری و روستایی ، و ... چه می دانیم ، خودتان بروید از نزدیك ببیینید و بشناسید.
بیشترشان اهل كاغذ و قلم و كتاب و دفتر و كلاس و امتحان اند ... ولی نه همه .
ازجاهای دیگر هم آمده اند:
از روستاها ، زراعت را رها كرده و آمده اند،
از پشت نیمكت های كلاس درس،
از لابلای دستگاههای تولیدی كارخانجات،
از اطاق های ادارت و نهادها،
از انجمهای اسلامی ،
از پشت ترازو و پیشخوان كسب و كار،
از حجره های مدارس علمیه و حوزه های دینی،
از پادگان ها، كلانتری ها، مراكز ژاندارمری ،
از كنار بساط دستفروشی،
از پای ساختمان نیمه تمام ،
از آزمایشگاه دانشكده ، و... بالاخره هر جا كه فكرش را بكنید .
خلاصه... همه هستند، از هرجا، از هر صنف ، از هرقشر، از هر شهر، ...
گفتیم :
مگر اینها كار و زندگی و زن و بچه و پدر و مادر ندارند؟
گفتند: چرا ... چرا ... ولی ، خوب، جهاد در راه خدا هم كار است ، بلكه بالاترین كارها. زندگی واقعی هم درجبهه است. زن و بچه هم فدای اسلام .
البته خدا هم روزی رسان است و نگهدار...
پدرو مادر هم كه ... چرا، دارند ، ولی خود آنان بچه هایشان را برای همین تربیت كرده اند. خودشان می فرستند، افتخارهم می كنند.
دیدیم ،عجب سوال نابجایی كردیم!
پرسیدیم : بسیجی ها توی جبهه چه می كنند؟
گفتند : همه كار،... از رانندگی و آبرسانی گرفته تا خط شكنی در شب حمله ، از آشپزی گرفته تا سنگر كنی،
از دژبانی گرفته تا شناسایی،
از كارهای مربوط به اورژانس گرفته ، تا كار درستاد معراج – تخلیه شهدا – از خیاطی و تعمیر كاری و بنایی ونجاری گرفته، تا دیده بانی وآرپی جی زنی ،
از كارهای آموزشی و تبلیغی گرفته تا تخلیه اسرا، به پشت جبهه،
از تابلو نویسی و طراحی و كارهای فرهنگی گرفته، تا مخابرات و بی سیم و...
گفتیم : مهمترین كارشان چیست؟
گفتند : حرف حساب دوكلمه بیشتر نیست . كار مهمشان" جهاد "است و" شهادت ".
پرسیدیم : اینهمه بسیجی ، با این خصوصیات، با این آمادگی ، با این شوق ، كجا درس خوانده اند؟ كجا تربیت شده اند؟
گفتند : اینها محصول تربیت های پاك مادرانند . اینان، نمك خورده سفره امام حسین (ع) اند. اینان، عمری داستان كربلا را شنیده اند و بر قهرمانان كربلا درود فرستاده اند و برمظلومیت شهدای عاشورا گریه كرده اند . اینها همه از بركت آن مجالس و جلسات و برنامه هاست. از...
در این گفتگو بودیم كه دو تا از بسیجی ها پیدا یشان شد...
روی پیشانی بندشان نوشته بود: " یاحسین "
هفده هیجده ساله بودند. سن زیادی نداشتند ولی قیافه شان مردانه بود و قامتشان رشید. مثل سرو، ... هر كدام كلاشی در دست، با تجهیزات و كوله پشتی ... گرد و غبار به موهای سر و مژه ها و ابروها یشان نشسته بود.
سلام واحوالپرسی ... و دست دادیم ، واینكه ... خسته نباشید و خدا یارتان .
گفتیم : چرا از دیگران در باره اینان سوال كنیم ؟ بگذار از خودشان بپرسیم .
چشممان به پشت پیراهن یكی شان افتاد، كه نوشته بود:
- یا زیارت، یا شهادت.
یك مرتبه یاد روزی افتادیم كه از شهرهای خود اعزام می شدند...
و پشت دیگری نوشته بود:
" مسافر كربلا"
گفتیم : سخن را از همینجا شروع می كنیم :" از اینجا تا كربلا مگر چقدر راه است؟"
گفت : تا كربلا راهی نیست .
و اضافه كرد: خوب، فعلاً كه راه بسته است و ما انشاء الله به یاری خدا، باید راه كربلا را باز كنیم ، ولی به این آسانی هم نمی شود. دشمن و آتش ومیدان مین و خمپاره و كانال و سیم های خاردار و ... هست... البته ما هنوز به كربلا نرسیده ، زائر حسینیم.
ما اگر اینجائیم، دلمان آنجاست . از آن راه كه میان بر است، خیلی نزدیك است.
نگاهم به دومی افتاد كه نگاهی به افق كرد و آهسته، به طوری كه ما متوجه نشویم ، اشك چشمش را با آستین پاك كرد.
اولی به صحبتش ادامه می داد كه:
كوی جانان را كه صد كوه و بیابان در ره است
رفتم از راه دل و دیدم كه ره یك گام بود
رفیقش - همان كه اشك ، در چشمش حلقه زده بود- گفت:
اگر در راه" زیارت "، به" شهادت "هم برسیم ، باز پیروزیم . اگر دستمان به ضریح اباعبدالله الحسین (ع) هم نرسد، اسم ما كه در لیست زائران اوهست.
مادرم می گفت...
دیدیم بغض ، گلویش را گرفت. حرف را عوض كردیم.
پرسیدیم : كی به جبهه آمده اید؟
گفتند : خیلی وقت نیست . نزدیك یكسال می شود.
گفتیم : یكسال، كم نیست !
گفتند: اگر این جنگ، بیست سال هم طول بكشد، ما ایستاده ایم .
دیدیم كه عجب حرفهای امام را به صورت كلمات قصار، مثل احادیث، حفظ كرده اند و از همین سخنان امام روحیه و الهام می گیرند. عشقشان به امام است و راه او، كه راه خداست.
خیلی نشد با آن دوصحبت كنیم. كار داشتند و رفتند.
و ما ماندیم وكلاس گسترده جبهه.
ما ماندیم و مدرسه وسیع خط مقدم.
ما ماندیم و دانشگاه گردان ها ... كه دانشجویان خود را، در اندك مدتی فارغ التحصیل می كند و مدرك" شهادت "به آنان می دهد، كه شاهد عشق و اخلاص و ایثار است.
آمده بودیم كه" شاگردان مدرسه عشق"را بیشتر بشناسیم . تنها توانستیم دیباچه كتاب " بسیج " را مروری كنیم، آنهم با شتاب و گذرا و سطحی .
فرصتی لازم بود كه كل كتاب را ، ورق به ورق ، سطر به سطر و كلمه به كلمه بخوانیم و بفهمیم . و ... چنین فرصتی نبود.
دعا به جان امام كردیم كه مسیح عیسی دم این امت است و با نگاههایش ، با حرفهایش و با پیام هایش نگارنده این كتاب و پدید آورنده این دفتر است .
و امام به بسیج ، محبت دارد ، چرا كه بسیجی ها، فرزندان معنوی امام امت اند.