برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
امام صادق علیه السلام در رویارویی با عرفان التقاطی
عصر امام صادق علیه السلام عصر پیدایش افکار و عقاید گوناگون در میان مسلمانان است، در زمان آن حضرت برخورد میان آراء و عقائد گوناگون در پیرامون مسائل مختلف در نهایت شدت رواج داشت. امام صادق علیه السلام به روش معتدل خود در مراقبت از رسالتی که درباره شیعه بر عهده داشت، ادامه می داد و با هرگونه افکار و عقاید انحرافی مبارزه می کرد و به شیعیان خود عقائد صحیح اسلامی را تعلیم می داد.
دوران 34 ساله امامت امام جعفرصادق علیه السلام فرصتی طلایی بود تا تشنه کامانِ معارفِ نابِ الهی را از سرچشمه زلال وحی سیراب سازد و در این خلال، برخوردهای آن حضرت با گروه های دگر اندیش سازنده و آموزنده بود. هنگامی که مفضل علیه زندیقی، عتاب آمیز صحبت کرد، آن زندیق نتوانست تعجب خود را پنهان کند و گفت گمان نمی برم شما از حلقه شاگردان جعفر صادق باشید چه این که ایشان رفتاری بس ملایم تر و خوشایندتر از این جوش و خروش شما دارد. آن حضرت که با مخالفان این نوع برخورد کریمانه را دارد، به یقین با اصحاب و شاگردان خاص خویش، رفتاری والاتر از این خواهد داشت. او سال ها بر کرسی درس و منبر پیامبر صلی الله علیه وآله قرار گرفت و هزاران شاگرد را در مکتب خود تربیت کرد.
امروز، روز میلاد مشق دانایی است؛ روز تحریر حکمت و شکفتن معرفت.
صادق آل محمد صلی الله علیه و آله ! از سرزمین درس و مکتب جعفری ات، از آن منبر و مسجد و محراب، پژواک درس های تو هنوز به گوش می رسد. کتاب های حدیث، مفتخرند که تبارشان به کلام تو ختم می شود و طعم دانایی، با تکرار ترکیب هایی از کلام توست که در کام جان ها نقش می بندد.
آهنگ اندیشه های بیگانه، از دورها تا دل اسلام آوردگان شهر سفر می کرد و بر ذهن ها و زبان ها می نشست. در آرامش آب ها، موج ها و طغیان هایی برمی کشید و بی تاب می کرد، فرقه ها و نحله های رنگارنگ را.
غوغا و اضطراب برپا شده بود؛ معرکه ای از رأی ها و نظرها. تو، پرستار لطافت قلب ها، دست بخشایش را بازگشودی و به انتظار پرسش ها و ابهام ها پایان دادی. میلادت مبارک ای سرچشمه علم و ایمان ومقدمت بر دل شعیان گل افشان است باد
شناخت پیشویان الهای و پیروی از آنان، بدون آشنیی با کارنامی رهبران دینی امکانپذیر نیست، از ین رو همی ما دوست داریم از اندیشهها، مواضع و اخلاق و سیری آنان آگاه شویم.
راستی امام صادق(علیهالسلام) به چه آرمانهایی میاندیشیدند؟ چه اهدافی را جستجو میکردند؟ چه اقداماتی انجام دادند؟ چگونه برنامهریزی میکردند؟ به چه اموری اولویت میدادند؟ مخالفان یشان چه کسانی بودند؟ چرا با یشان مخالفت میکردند؟
امام در رابطه با خدا چه حالتی داشتند؟ چه میگفتند و چه میکردند؟
در برابر دوستان و هواداران خویش چه اقداماتی داشتند؟ با اقشار گوناگون اجتماعی چگونه رفتار میکردند؟
نسبت به کفر جهانی و «نظام شرک» چه مواضعی اتخاذ میکردند؟ در برابر دولتهای نفاق و ستمگران عصر خویش چگونه مقاومت میکردند؟ بری دنیی امّت اسلامی چه کردند؟ بری آخرت آنان چه گامهایی برداشتند؟ ین سؤالات، میتواند «کلید معرفت» نسبت به ساحت قدسی آن بزرگوار باشد. شناخت بهتر پیشویان و هر چهری تاثیرگذار تاریخی بستگی به طرح درست پرسشها و جستجوی دقیق شواهد و نشانههای باقی مانده از سخن و سیره وی دارد.
ربیع الاول سال ۵۸۳ ه. ق؛ ولادت حضرت امام جعفر بن محمد الصادق (ع)
آن گاه که از افق مدینه طلوع کردى. طلیعه داران انوار خورشیدى، بر دامن خجلت آویختند و روشنایى، تکثیر شد.
آفتاب صداقت از منزلگاه اندیشه ات بر تایید و حفریال به کلام نورانی ات بالید.
تو نور ولایت را بر دل های بشر تاباندی و قبله ی حقیقی را به همه ی قبایل جهان نمایاندی و گل توحید را با آب ولایت بر گونه جمال جهان پروراندی حضرت عشق، با دم مسیحایی تو تولّد یافت و کودکان ایمان به یمن ندای سپید تو، بلوغ را تجربه کرد.
حسن یوسف، پرتویی از تجلی آفتاب زیبایی توست؛ دم عیسوى، از تنفّس تو برکت یافت.
باران ساده ی صفا و سپیده، بر جلگه های جوامع فرو بارید و همه ی انسانها را به سمت حاصل خیزی هدایت نمود.
تو ناخدای کشتی کرامتى؛ عاطفه ی روشن بارانى، پناهگاه چشمان یارانی و شکوه همه ی سبز هزارانی تو اقیانوسی از حکمت و فضیلتى؛ گستره ای از رحمت و عبادتى، کوهی از وقارى؛ دریایی از علومی اگر تداوم آبی آرامش،
از سر انگشتان همایش اندیشه و احساس موج می زند، از شکوه ناه توست تو چهره ی فروزان اهل بیت هستی و وارث علوم رسالت، از سلاله ی پیامبرانى، عطر و بوی پیامبر می دهی و مهابت و شکوه او را دارى.
تو تجسّم صبر و اخلاص هستی و چشمه ی جود و سخا؛ آرى! تو نام آور فراست و شجاعت و جلوه ی هیبت و جلالتی و تا ابد اسلام رهین اخلاق و صداقتت و تشیع، مدیون «فقه» و علوم تو است.
معنای ملوت را تو به ما یاد دادی و کتاب ایمان را تو برای مسلمانان تفسیر نمودى.
شبِ میلادِ و بر برگِ شقایق نوشته نام زیبای تو صادق
رئیس مذهب پاکِ تشیّع تو بر دل آشنا کردی حقایق
در آن گمراهیِ سختِ زمانه ز تو تفسیر شد قرآن ناطق اگر اکنون علی را دوست داریم همه از زحمتت گردیده لایق به هر بزم سؤالِ فقه و علمی ز پاسخهای خود گشتی تو فائق اگر ای پاسدار دین نبودی کجا بود این همه عشق و علایق
بدان تا حشر ای شیخ الائمه بوَد مدیون درسِ تو خلایق
دوران 34 ساله امامت امام جعفرصادق علیه السلام فرصتی طلایی بود تا تشنه کامانِ معارفِ نابِ الهی را از سرچشمه زلال وحی سیراب سازد و در این خلال، برخوردهای آن حضرت با گروه های دگر اندیش سازنده و آموزنده بود. هنگامی که مفضل علیه زندیقی، عتاب آمیز صحبت کرد، آن زندیق نتوانست تعجب خود را پنهان کند و گفت گمان نمی برم شما از حلقه شاگردان جعفر صادق باشید چه این که ایشان رفتاری بس ملایم تر و خوشایندتر از این جوش و خروش شما دارد. آن حضرت که با مخالفان این نوع برخورد کریمانه را دارد، به یقین با اصحاب و شاگردان خاص خویش، رفتاری والاتر از این خواهد داشت. او سال ها بر کرسی درس و منبر پیامبر صلی الله علیه وآله قرار گرفت و هزاران شاگرد را در مکتب خود تربیت کرد.
سلوک علمی این معلّم بزرگ، طی این سی وچند سال، برخورد شایسته یک استاد را با شاگردان خود به زیباترین وجه ترسیم می کند و ما در این مجال کوتاه به چند عنوان مختصر اشاره می کنیم:
الف: تشویق و تکریم شاگردان
تاریخ پربار زندگی امام صادق علیه السلام نشان می دهد که آن حضرت، چه در حضور و چه در غیاب یاران و شاگردان شایسته خود، نسبت به آنان، تعبیرات زیبایی دارد که نشانگر تشویقِ آن ها و احترام به آنان است. بعنوان مثال ابان بن تغلب می گوید: از پدرم شنیدم که می گفت: به اتفاق پدرم خدمت امام صادق علیه السلام رسیدیم. همین که نگاه امام به پدرم افتاد، دستور داد بالش برای پدرم نهادند و با پدرم مصافحه و معانقه کرد و به او خوشامد گفت.(1) و یا هشام بن محمدالسائب الکلبی که امام علیه السلام نسبت به او بسیار عنایت داشت به گونه ای که هر گاه بر حضرت وارد می شد، امام صادق علیه السلام او را نزد خود می نشاند و با او با گشاده رویی و نشاط سخن می گفت.(2)
گذشت زمان و فاصله افتادن بین شیعیان و زمان حضور معصومان از یک سو، تهاجم فرهنگهای مختلف به جامعه تشیّع از سوی دیگر، و راه یافتن برخی انحرافات و بدعتها از سوی سوم باعث شده است که در رفتار و فرهنگ شیعیان تغییرات و تحولاتی ایجاد شود. تا آنجا که عده ای نام شیعه داشتن و صرف اظهار محبّت اهل بیت علیهم السلام را باعث نجات خویش می دانند، هر چند گناهان زیادی مرتکب شده باشند؛ غافل از اینکه حضرت صادق علیه السلام در مورد صفات شیعه فرمود:
«از شیعیان ما نیست کسی که به زبان ]شیعه بودن را] اظهار کند و در رفتار مخالف ما و رفتار ما باشد. شیعه کسی است که با زبان و قلبش موافق ما باشد و از آثار ما پیروی نماید و طبق رفتار ما رفتار کند. آنها شیعیان ما هستند».(1)
لذا ضرورت دارد که اوصاف شیعیان حقیقی و راستین را در گفتار امام ناطق، حضرت صادق علیه السلام ـ که بر اصلاح و سازندگی شیعیان ـ سخت حساسیت و تأکید داشته است، بازخوانی کنیم تا بتوانیم خود و جامعه امروزی را با آن اوصاف مقایسه نموده و محک زنیم.
امامان همانند پیامبران می توانند خرق عادت کنند تنها فرق این دو عمل به این است که پیامبران به همراه خرق عادت ادعای پیامبری داشتند ولی ائمه معصومین ادعای پیامبری نداشتند؛ در عوض ادعای دارا بودن مقام ولایت و حجت بودن خدا بر خلق را داشتند.
1. از یونس بن ظبیان و مفضل بن عمر و ابو سلمه سراج و حسین بن نویره روایت شده كه گفتند: ما در حضور حضرت صادق علیه السّلام بودیم، آن حضرت بما فرمود: خزینههاى زمین و كلیدهاى آنها بما عطا شده، اگر من بخواهم به یكى از این پاهایم میگویم: آنچه طلا كه در جوف تو است خارج كن! (خارج میكند) پس آن حضرت با پاى خود روى زمین خطى كشید، با دست خود مقدارى از طلا كه بقدر یك وجب بود خارج كرد، آن طلاها را بما داد و فرمود: نیكو بآن نظر كنید كه شك نیاورید، بعد از آن بما فرمود: بزمین نگاه كنید! وقتى ما نگاه كردیم دیدیم كه مقدار زیادى طلاى درخشنده روى هم قرار گرفته است.
یكى از آن مردم گفت: یا بن رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله بشما اینطور نعمتها عطا شده و شیعیان شما محتاجند؟! فرمود: خدا بهمین زودى دنیا و آخرت را براى شیعیان ما جمع خواهد كرد و آنان را در بهشت پرنازونعمت داخل میكند و دشمنان ما را در دوزخ داخل خواهد كرد. (1)
خجسته ميلاد ششمين دٌراقيانوس بيكران امامت، دسته گل بوستان ولايت، صاق آل محمد(ص)، موسس مكتب فقه جعفري، امام جعفرصادق عليه السلام برشيعيان وشيفتگان خاندان عصمت وطهارت عليهم السلام مبارك باد