تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13206
بازدید دیروز : 63316
بازدید هفته : 226354
بازدید ماه : 548635
بازدید کل : 10940390
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 13 / 12 / 1398

شکستن توبه،راه توبه

خدا و گنه‏كاران پشيمان‏

 

راستى چه قدر عجيب است و چه لطف و كرامتى است، كسى كه همه عمر را به كفر و روگردانى از حق گذرانده و لحظه‌اى ياد خدا نبوده و عملى برابر با خواسته الهى از او سر نزده، به محض برخورد با هدايت و قبول ايمان، تمام گذشته او به احترام اين ارتباط آمرزيده شده و مورد عنايت حق قرار مى‌گيرد. به طورى كه اگر در حال ايمان آوردن بميرد اهل بهشت است؟! آه راستى چگوه به چنين خدايى نبايد اميد بست؟

در آثار اسلامى آمده است:

 

حضرت ابراهيم عليه السلام آتش‌پرستى را به مهمانى دعوت كرد. هنگام خوردن غذا به او فرمود: اگر مسلمان شوى در غذا مهمان من خواهى بود. آن مردِ گبر از جا برخاست و از خانه ابراهيم بيرون رفت. خطاب رسيد: ابراهيم! غذايش ندادى مگر به شرط تغيير مذهبش امّا من هفتاد سال است او را با كفرش روزى مى‌دهم. ابراهيم به دنبال او رفت و وى را به خانه آورد و برايش سفره طعام حاضر كرد، گبر به ابراهيم گفت: چرا از شرط خود پيشمان شدى؟ ابراهيم داستان حضرت حق را براى او گفت. آتش‌پرست فرياد برآورد: اين‌گونه خداوند مهربان با من معامله مى‌كند؟ ابراهيم! اسلام را به من تعليم كن، سپس قبل از خوردن غذا به خاطر آن لطف و عنايت حق مسلمان شد .

 

 
منبع : پایگاه عرفان

موضوعات مرتبط: عبرت ها
برچسب‌ها: عبرتها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 13 / 12 / 1398

رفتار آموزنده ابوسعيد ابوالخير با شاگردان

رفتار آموزنده ابوسعيد ابوالخير با شاگردان

ابوسعيد ابوالخير سال ها در شهر نيشابور درس داشت. روزى در روستايى دعوتش كردند. گفتند: هر چند نفر كه مى خواهى، با خودت بياور. ده نفر از شاگردهايش را با خود برد.

بعضى از شهرهاى ايران قديم را كه من ديده بودم، دستشويى آن آخر حياط بود. پشت بيشتر حياطها نيز كوچه بود. چاله مستراح را بيرون كوچه مى كندند و روى آن طاق مى زدند. بعد از دو سه ماه كه پر مى شد، مى آمدند، روى نجاسات خاك مى ريختند و مخلوط مى كردند و با گاله مى بردند.

 

موضوعات مرتبط: عبرت ها
برچسب‌ها: عبرتها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 13 / 12 / 1398

داستانى عجيب از برزخ مردگان‏

داستانى عجيب از برزخ مردگان‏

چند سال قبل در يكى از شهرهاى ايران مرد شريف و با ايمانى زندگى مى كرد.

فرزند اكبر و ارشد او همانند پدر بزرگوارش از پاكى و تقوا برخوردار بود. پدر و پسر از نظر مالى ضعيف بودند و هر دو در يك خانه متوسّطى زندگى مى كردند. براى آن كه آبرو و احترامشان محفوظ باشد و به مردم اظهار احتياج نكنند تا جائى كه ممكن بود در مصارف مالى صرفه جويى مى نمودند. از جمله موارد صرفه جويى آنها اين بود كه آب لوله كشى شهر را فقط براى نوشيدن و تهيّه غذا مصرف مى نمودند و براى شستشوى لباس، پركردن حوض و مشروب ساختن چند درختى كه در منزل داشتند از آب چاه استفاده مى كردند.

موضوعات مرتبط: عبرت ها
برچسب‌ها: عبرتها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 13 / 12 / 1398

روزى حضرت موسى(ع) از كنار كوهى عبور مى‏كرد، چشمه‏اى در آن جا ديد، از آب آن وضو گرفت، به بالاى كوه رفت، و مشغول نماز شد.

در اين هنگام ديد اسب سوارى كنار چشمه آمد و از آب آن نوشيد، و كيسه‏ اش را كه پر از درهم بود از روى فراموشى در آن جا گذاشت و رفت.

پس از رفتن او، چوپانى كنار چشمه آمد تا آبی بنوشد چشمش به كيسه پول افتاد، آن را برداشت و رفت.

سپس پيرمردى خسته، كه بار هيزمى بر سر نهاده بود كنار چشمه آمد، بار هيزمش را بر زمين گذاشت و به استراحت پرداخت.

در اين هنگام، اسب سوار در جستجوى كيسه ی پول خود به چشمه بازگشت و چون كيسه‏اش را نيافت به سراغ پيرمرد كه خوابيده بود رفت و گفت: كيسه مرا تو برداشته ‏اى! چون غير از تو كسى اينجا نيست.

پير مرد گفت: من از كيسه تو خبر ندارم.

بحث بين اسب سوار و پير مرد شديد شد و منجر به درگيرى گرديد. اسب سوار، پيرمرد را كشت و از آن جا دور شد!

موسى(ع) كه ظاهر حادثه را عجيب و بر خلاف عدالت مى‏ديد عرض كرد: پروردگارا! عدالت در اين امور چگونه است؟

خداوند به موسى(ع) وحى كرد: آن پيرمرد هيزم‏شكن، پدر اسب سوار را كشته بود، امروز توسط پسر مقتول قصاص شد و پدر اسب سوار به اندازه همان پولى كه در كيسه بود به پدر چوپان بدهكار بود، امروز چوپان به حق خود رسيد. به اين ترتيب قصاص و اداى دين انجام شد، و من داور عادل هستم.





منبع: بحارالانوار، ج 64، ص 117 و 118

موضوعات مرتبط: عبرت ها
برچسب‌ها: عبرتها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 13 / 12 / 1398

حکمت ۱۹۶ نهج البلاغه ؛ عبرت آموزى از إتلاف اموال(اخلاقى، اقتصادى)

حضرت علی (علیه‌السلام) در نهج البلاغه به تفصیل به مسئله پند و عبرت پرداخته‌اند، که در ادامه آن را بررسی می‌کنیم.

← عبرت از گذشتگان



«اتعظوا بمن کان قبلکم، قبل ان یتعظ بکم من بعدکم؛

از آنان که پیش از شما در گذشته‌اند، پند بگیرید، پیش از آن که پس از شما خواهند آمد از شما پند گیرند».

موضوعات مرتبط: عبرت ها
برچسب‌ها: عبرتها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 13 / 12 / 1398

روش های شیطانی در جنگ نرم

آدم وفریبکارى شیطان!

 

(آیه 128) از آنجا که در آیات گذشته بحثهاى فراوانى از مجرمان به میان آمد در این آیه به یکى از بهترین ومؤثرترین طرق بیدارى که مطالعه تاریخ پیشینیان است اشاره کرده، چنین مى گوید: «آیا براى هدایت آنها همین کافى نیست که بسیارى از اقوام گذشته را که در قرون پیشین زندگى مى کردند هلاک کردیم» (اَفَلَمْ یَهْدِلَهُمْ کَمْ اَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ).

همان کسانى که گرفتار مجازات دردناک الهى شدند و«اینها در مساکن (ویران شده) آنان رفت وآمد دارند» (یَمْشُونَ فى مَساکِنِهِمْ).

موضوعات مرتبط: عبرت ها
برچسب‌ها: عبرتها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 13 / 12 / 1398

در روايات، تأكيد فراواني به عبرت آموزي از حوادث تاريخي شده است.

امام علي عليه السلام مي فرمايد: «الاعتبار يثمر العصمة؛ ميوه عبرت آموزي از حوادث، مصونيت از خطاها و لغزش هاست».[۶] در روايت ديگر فرموده است: «من كثر اعتباره قل عثاره؛[۷] آن كسي كه بيشتر عبرت بياموزد، لغزشش كم خواهد شد» همچنين مي فرمايد: «الاعتبار يقود الي الرشاد؛[۸] عبرت آموزي آدمي را به راه رشد و صلاح مي كشاند».

حضرت علي عليه السلام در وصيتي به امام حسن عليه السلام فرمودند: «استدل علي مالم يكن بما قد كان فانّ الامور اشباه؛[۹] حوادث آينده را در پرتو حوادث گذشته بررسي كن كه حوادث همانند يكديگر است».

در حديثي از امام صادق عليه السلام وارد شده است: «كان اكثر عبادة ابي ذر التفكر والاعتبار؛[۱۰] اكثر عبادت ابوذر را انديشه و عبرت آموزي تشكيل مي داد». در نتيجه قرآن سير در جهان و انديشه در تاريخ گذشتگان و پيامبران و جنگ هاي پيامبران و... را براي آيندگان عبرت و پند مي داند و جزو عبادت مي شمارد.

موضوعات مرتبط: عبرت ها
برچسب‌ها: عبرتها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 13 / 12 / 1398

پندپذيرى و عبرت آموزى از اعمال پسنديده و فضايل نفسانى که موجب بيدارى انسان و تعالى روح و سعادت دنيا و آخرت مى‌شود. کلمه "عبر " از حالى به حال ديگر شدن است و عبرت آموزى به حالتى مى‌گوييد که شخص با ديدن و حضور يافتن نزد آنچه ديدنى است، به پيامى نايافته دست پيدا مى‌کند، بنابر اين اعتبار يعنى با ديدن حوادث به همراه انديشيدن در آن‌ها براى انسان دگرگونى درونى و معنوى پديد مى‌آيد که در نتيجه اين حالت نفسانى آماده پذيرش پيام و محتواى موجود در ژرفاى آن حادثه گردد.

حضرت على عليه السلام هنگامى که در "ايوان کسرى" فرود آمد و ويرانى‌هاى آن را مى‌ديد، اين آيات را خواند:

موضوعات مرتبط: عبرت ها
برچسب‌ها: عبرتها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 12 / 12 / 1398

در آيه 13 از سوره آل عمران، عنايت خداوند به رزمندگان جنگ بدر و القاء رعب در دل دشمنان را مايه عبرت صاحبان بصيرت بيان مي كند و مي فرمايد:

«قَدْ كانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتا فِئَةٌ تُقاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ أُخْرى كافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشاءُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصارِ»؛ دو گروهي كه در ميدان جنگ بدر با هم روبرو شدند، نشانه درس عبرتي براي شما بود. يك گروه در راه خدا نبرد مي كردند و جمع ديگري كه كافر بودند (در راه شيطان پست) در حالي كه آنها گروه را با چشم خود دو برابر آنچه بودند مي ديدند، در اين عبرتي است براي صاحبان بصيرت.

عبرتي كه از آيه ياد شد. مي توان گرفت اين است كه در جنگ، ايمان حرف اول را مي زند. امتي كه پشتيبان نيرومندي همچون خداوند متعال را داشته باشند، شكست ناپذير است.

همچنين در آيات اول سوره حشر، قرآن كريم ماجراي غزوه بني النضير و توطئه يهودي ها بر ضد مسلمانان و برخورد شديد لشكر اسلام با آنان و شكست سخت آنها در برابر لشكر اسلام را بيان مي كند و آخر امر فرموده است:

«... فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ»؛ (سوره حشر/2) پس عبرت بگيريد اي صاحبان بصيرت.

موضوعات مرتبط: عبرت ها
برچسب‌ها: عبرتها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 13 / 12 / 1398

يكي از اهداف نقل تاريخ و داستان گذشتگان در قرآن، عبرت و پند براي مسلمانان است. در بسياري از آيات الهي، داستان هاي پيامبران بزرگ الهي بيان شده است. در اين داستان ها، هرگز هدف قرآن داستان سرايي محض نيست بلكه هدف ارائه رهنمود از رهگذر اين داستان هاي سازنده است. بر همين اساس است كه در هيچيك از داستان هاي پيامبران از مسائل بي فايده يا كم فايده اي كه نقشي در هدايت ندارد؛ سخن به ميان نيامده است. براي مثال از تاريخ ولادت، تاريخ وفات، عدد اولاد و همسر انبياء و... سخني به ميان نياورده است.

  • «لَقَدْ كانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ»؛ (سوره يوسف/111) اين داستان (حضرت يوسف) براي صاحبان درك خالص، عبرت است.

بدين معنا كه ده ها نكته عبرت آموز در اين داستان حضرت يوسف عليه السلام وجود دارد. مانند خنثي شدن مكر دشمنان، بي گناه بودن حضرت يوسف، دوري از شهوت و گناه، رسوايي زليخا، پاكدامني حضرت يوسف و... در نتيجه هدف قرآن از بيان نكات عميق و حساس داستان، عبرت آموزي بوده است.

موضوعات مرتبط: عبرت ها
برچسب‌ها: عبرتها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 13 / 12 / 1398

سفرهای نوروزی

در بيش از ده آيه قرآن، مردم را تشويق و ترغيب به مسافرت (سير في الارض)[۲] نموده است. مسافرت و سير در زمين در فرهنگ قرآن به معناي جهانگردي بي هدف نيست. بلكه به معناي پندگيري و عبرت آموزي و شناخت نشانه هاي خداوند و آگاهي از قدرت او و بررسي حوادث تاريخي گذشتگان است.

  • «أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ...»؛[۳] آيا آنها سير در زمين نمي كنند، تا بنگرند سرنوشت آنان (طغيان گران پيشين) چگونه شد؟...
  • «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ»؛[۴] بگو! سير در زمين داشته باشيد تا بنگريد عاقبت تكذيب كنندگان چگونه شد.

بناهاى تاريخى، موزه‌ها، خرابه‌ها... يادگار انسانهايى است که آن‌ها را برجا گذاشته‌اند. قرآن ما را به سير و سفر در آن‌ها و تجربه آموزى از پيشينيان فرامى‌خواند.

  • «أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»؛ [۵] آيا آنان روى زمين سير نکردند تا ببينند عاقبت کسانى که پيش از آنان بودند، چگونه بود. آن‌ها در قدرت و ايجاد آثار مهم در زمين از اين‌ها برتر بودند ولى خداوند ايشان را به گناهانشان گرفت و در برابر عذاب او وسيله دفاعى نداشتند.
موضوعات مرتبط: عبرت ها
برچسب‌ها: عبرتها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی