داستانی از كرامات امام رضا (علیه السلام)
حضرت رضا علیهالسلام در میان دوستان خود بودند که یکی از منکران وجود خداوند تبارک و تعالی از را راه رسید.
امام به او فرمود: اگر حق با شما باشد، و خدایی در کار نباشد، ما و شما برابریم، و نماز و روزه و زکات و ایمان ما، به ما زیان نخواهد رسانید. اما اگر حق با ما باشد، در این صورت ما رستگاریم و شما زیانکار و در هلاکت خواهید بود.
امام رضا علیهالسلام فرمود: وای بر تو! این راهی که میروی غلط است. خدا «چگونگی» را «چگونه» کرد؛ بیآنکه او به «چگونگی» توصیف شود و او مکان را مکان کرد بیآنکه خود دارای مکان باشد؛ بنابراین ذات پاک خدا با چگونگی و مکان شناخته نمیشود و با هیچ یک از نیروهای حس درک نمیشود و به هیچ چیزی تشبیه نمیگردد.
مرد گفت: اگر خدا با هیچ یک از نیروهای حس درک نمیشود، بنابراین او چیزی نیست.