حجة الاسلام و المسلمین شیخ عبدالعلی قرهی می گویند : موقعی که مرحوم آیت الله العظمی آقای خویی می خواستند در نجف به دیدن امام خمینی قدس سره الشریف تشریف بیاورند، امام فرمودند :
طوری نشود که ایشان معطل بنشینند تا من بر ایشان وارد شوم . من رفتم سر کوچه ، منتظر ماندم تا همین که آیت الله خویی برسند امام را خبر کنم ، امام هم پیش از آن که آیت الله خویی به اتاق وارد شوند ، در اتاق نشسته بودند . به محض این که آیت الله خویی وارد شدند ، امام از جا برخواستند و کاملاَ نسبت به ایشان احترام کردند .
همچنین وقتی امام از ترکیه به عراق و نجف آمدند ، آیت الله شاهرودی و آیت الله خویی جلوتر از آیت الله حکیم از امام دیدن کردند . پس از دیدارهای آنان ، نوبت بازدید امام رسید .
ایشان فرمودند : طوری نشود که بازدید آقای حکیم در آخر کار انجام بگیرد . طبق توصیه ی ایشان ، آقای شیخ نصرالله خلخالی برنامه بازدید از آیت الله حکیم را جلو انداخت . با امام به منزل آقای حکیم رفتیم .
امام به آقای حکیم گفتند : شما از وضع ایران اطلاع کاملی ندارید . آیت الله حکیم فرمود : فی الجمله اطلاعاتی می رسد . امام فرمود : به طور کامل اطلاع ندارید و الا که ..... صحبت ها ادامه یافت .
ضمن گفتگوها ، مرحوم آقای حکیم صحبت از خون ریزیها کرد .
امام فرمود : امام حسین علیه السلام قیام کرد و هم خون ریخته شد . آقای حکیم فرمود : امام حسن علیه السلام هم امام بود و قیام نکرد .
امام فرمود : امام حسن علیه السلام اگر به قدر شما مرید داشت ، قیام می کرد ، بعد امام بحث را به جای دیگر بردند تا ناراحتی به وجود نیاید .
منبع : روزنه هایی از عالم غیب - آیت الله سید محسن خرازی ص 238و239