9. ماندگاري
هيچ حادثه اي به جاودانگي و ماندگاري « کربلا» نمي رسد و در اين حد، در ذهن ها و زندگي ها زنده نيست و اينگونه فراگير زمان ها و مکان ها و انسان ها نگشته است و موج آن مثل عاشورا هميشه متلاطم نمانده است. رمز آن در چند مسئله نهفته است، از جمله:
1. خدايي بودن آن: حرکت حسين جهاد و شهادتش، انگيزه و محرکش همه و همه، براي خدا بود و هرچه که « لله» باشد، رنگ جاودانه مي گيرد. نور خدا خاموشي ندارد و جهاد براي حق، همواره امتداد مي يابد.
2. افشاگري هاي اسراي اهل بيت: هر انقلابيف يک بازو مي خواهد و يک زبان، خون و پيام، عمل و تبليغات. خطابه هاي زينب و سجاد و سخنان بازماندگان کربلا در دوران اسارت، نقش مهمي در افشاگري چهره دشمن و خنثي کردن تبليغات دروغين امويان و آگاهي مردم از ماهيت قيام و شخصيت سيدالشهدا و شهيدان عاشورا داشت و سبب شد امويان نتوانند پرده بر جنايات خويش بکشند و آن حادثه را از يادها ببرند.
3. احياگري هاي « ذکر»: در تعليمات ائمه، تأکيد فراوان شده که براي امام حسين و شهداي کربلا گريه کنند، نوحه بخوانند، شعر بسرايند، عزاداري کنند، به زيارت روند و بر تربت امام حسين سجده کنند. اينها همه سبب شده مکتب عاشورا و حادثه ي کربلا و مظلوميت امام حسين و شهداي کربلا، به صورت زنده و جاويد و فراگير باقي بماند.
انقلاب اسلامي در راستاي تعليمات حماسه حسيني با استفاده از « ياد»، « بکاء»، « زيارت»، « شعر» و « مرثيه» حرکت و انقلاب را در قلوب ملت هاي جهان ماندگار ساخت و کيفيت حوادث تلخ انقلاب و جنگ تحميلي و اوج
فداکاري ها و اخلاص رزمندگان اسلام و اوج خشونت و بي رحمي استکبار جهاني را نسبت به مردم مظلوم ايران و غربت و مظلوميت در اوج خود را به جهانيان نشان داد؛ افزون بر آنکه اينها همه و همه تحت تأثير اين حادثه و نهضت امام خميني در عصر حاضر بي نظير و ماندگار شد.