همج رعاع
«همج رعاع» یعنی چه و مراد از آن، چه کسانی هستند؟
به روایت ذیل توجه فرمایید:
«عَنْ كُمَيْلِ بْنِ زِيَادٍ قَالَ: أَخَذَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) بِيَدِي وَ أَخْرَجَنِي إِلَى نَاحِيَةِ الْجَبَّانِ فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَدَاءَ وَ قَالَ: يَا كُمَيْلُ إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا احْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ: النَّاسُ ثَلَاثَةٌ عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيق»
«كميل بن زياد نخعى» می گوید: امیرمؤمنان علی (علیه السلام) دست مرا گرفت و به بيرون شهر برد و چون بيابانى شد، نشست و آهى كشيد و سپس فرمود: اى كميل بن زياد! اين دل ها هم چون ظرف ها هستند، و بهترين آن ها آن است كه بهتر در خود نگاه دارد. پس آن چه را هم اكنون به تو مى گويم در خاطر نگاه دار؛ مردمان بر سه گونه اند: عالمان ربانى، و آموزندگانى براى رسيدن به رستگارى، و باقى همه ابلهان و نادانان هستند كه در پى هر بانگ كننده به راه مى افتند و هر بادى آنان را به سويى متمايل مى كند، نه از نور علم كسب روشنى مى كنند، و نه به پناهگاهى مطمئن و ايمن پناه مى برند.(1)
معنای لغوی
«هَمَجُ الناس: رُذالتهم»؛ همج از مردم یعنی اراذل آن ها.(2)
«الهَمَج: البَعوض، و يقال لرُذَالِ النَّاس الهَمَج تشبيهاً»؛ همج یعنی پشه، و به اراذل از مردم هم از باب تشبیه، همج گفته می شود.(3)
بنابر این:
می توان گفت «همج رعاع» یعنی افراد فرومایه، احمق، نادان، اراذل، مانند پشه در باد، حزب باد، کسانی که خیری در آن ها نیست، کسانی که بر اساس شایعات و... به این سو و آن سو مایل می شوند، کسانی که اختیاری از خودشان ندارند و با هر حرفی چرخش و تغییر می کنند، و... .
پی نوشت ها:
1. ثقفى، ابراهيم بن محمد بن سعيد بن هلال، الغارات (ط- القديمة)، محقق/مصحح: حسيني، ناشر: دار الكتاب الإسلامي، قم، 1410ق، چاپ اول، ج 1، ص 89؛ ابن شعبه حرانى، تحف العقول، محقق/مصحح: غفارى، ناشر: جامعه مدرسين ـ قم، 1404ق، چاپ دوم، ص 169؛ ابن بابویه (صدوق)، كمال الدين و تمام النعمة، انتشارات اسلامیه، ج 1، ص 290.
2. فراهیدی، خلیل بن احمد، كتاب العين، تحقیق: مھدى المخزومي و ابراھیم السامرئي، الناشر: مؤسسة دار الھجرة ـ ایران، چاپ دوم، 1409ه.ق، ج 3، ص 396.
3. ابن فارس، معجم مقاييس اللغة، محقق/مصحح: هارون، عبدالسلام محمد، ناشر: مكتب الاعلام الاسلامي ـ قم، 1404 ه.ق، چاپ اول، ج 6، ص 64.