یکی از نمایندگان مجلس یازدهم ، هنوز از گرد راه نرسیده ، در پاسخ به درخواست شمار زیادی از بازنشستگان فرهنگی که از اجرای نادرست قانون "همسان سازی حقوق بازنشستگان" با شاغلان همتراز خود به ستوه آمده و از این مساله دل پری دارند توییت زده بود :
"اگرچه می دانم در شرایط اقتصادی سختی به سر می بریم اما حداقل وظیفه بنده ، شنیدن این مطالبات و پیگیری آنهاست."
در پاسخ به جمله معترضه این تازه نماینده شهر تهران باید گفت :
نمایندگان پیشین مجلس نیز اندر رثای حقوق از دست رفته بازنشستگان فرهنگی، فراوان سرودند و نوشتند اما سرانجام کار در سال 1399 همان نمایندگان به دولت روحانی اجازه دادند با احتساب افزایش ناشی از 50 درصد امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری به حقوق شاغلان 65 درصد افزوده شود اما به حقوق بازنشستگان، تنها 15 درصد یعنی کمتر از یک سوم تورم اعلام شده از سوی منابع رسمی !
سه ماهی نیز بازنشستگان بیچاره را با تخمین جدول لگاریتمی گونه !! افزایش نردبانی حقوق ،سر کار گذاشته ، آخر ماجرا نیز به بیش از 110 هزار بازنشسته ،حتی یک پاپاسی بابت" همسان سازی" اضافه نشد.
تا نمایندگان فعلی نیز خیالشان از بابت دریافت چند صد میلیون تومان ودیعه بلاعوض مسکن ، تحویل فوری یک دستگاه خودروی به اصطلاح دم قسط ، یارانه پر و پیمان اجاره دفتر و دستک ، حقوق منظور شده به ازای همراه و ملتزمان به عنوان منشی دفتر و دستیار آسوده شود یک سالی از عمر این مجلس گذشته و سال دوم از راه رسیده که لاجرم همگی آنها مضطرب و نظاره گر آن خواهند بود که همای سعادت این بار شانه های چه کسی را نشانه رفته است و ردای ریاست جمهوری شایسته کیست ؟
از جمع اصولگریان است یا اصلاح طلبان به مرز اعتدال رسیده ؟ تکنوکرات میانه رو است یا انقلابی دو آتشه؟!
سال آینده را نیز باید بی قرار ماند و به انتظار نشست و دید کلید دار آینده پاستور کیست و چه برسر دارد؟
آیا او نیز آموزش و پرورش دولتی را، زیادی، پرهزینه و بزرگ می بیند ؟!
القصه، به این نماینده جوان و لابد جویای نام باید گفت : " تلاش شما در همین حد نیز انشاا... ماجور و قابل تحسین است اما هنوز" اول عشق است ، اضطراب مکن" !
دوست عزیز از این دست توییت ها ، هشتگ ها، نطق های آتشین و خطابه های جانسوز خاصه از سوی نمایندگان دیروز مجلس، از جمله در همان فرکسیون بر باد رفته "امید " فراوان دیدیم و شنیدیم .
تا مجلس تمام گشت و پایان کار ، ریش و قیچی را یک جا به جایی سپرد که با تمسک به همین بهانه شما ،یعنی"سخت بودن شرایط اقتصادی کشور " قانون همسان سازی حقوق " را لوله کرده ،زیر پا بگذارد.
در شرایط سخت اقتصادی چرا باید در یک نگاه تبعیض آمیز به حقوق شاغلان 65 درصد و به بازنشستگان تنها 15 درصد افزوده شود؟
این افزایش 65 درصدی از کجا تامین شد که وقتی نوبت به بازنشستگان رسید کفگیر به ته دیگ خورده بود ؟
بماند که حقوق های 53 میلیون تومانی برخی نجومی بگیران کجا و میانگین دریافتی تنها 34 میلیون ریالی بیچاره بازنشستگان فرهنگی کجا ؟!
تجربه به ما آموخته است، قول اغلب نمایندگان مجلس را اعتمادی نیست ؛ باید بیهوده به آن دل نبست ، همواره نیمه خالی لیوان را دید ، به ندرت نمایندگانی را می توان سراغ گرفت که برای حل مشکل بازنشستگان فرهنگی ، آستین همت بالا زده ،کاری کرده باشند کارستان!
آنچه تا کنون دیده ایم و شنیده ایم تنها فسانه بوده است و دیگر هیچ !
کم نبودند نمایندگان فرهنگی که با کسوت و حقوق ناچیز معلمی در آموزش و پرورش ، با هزار وعده راهی خانه ملت شدند آما سرانجام با بستن ساک خویش ، سر از وزارتخانه های علوم یا نفت درآورده ، نه تنها در عمل قدمی برای معلمان شاغل و بازنشسته بر نداشتند بلکه برسر دولتی ماندن آموزش و پرورش نیز به تردید و تشکیک افتاده ، یا به صاحبان مدارس غیردولتی مدال افتخار بخشیده یا طرفداران ایده خصوصی سازی از جمله خرید خدمات آموزشی در آموزش و پرورش را شایسته دریافت جایزه نوبل دانستند.
امیدوارم شما نیز از آن جمله نباشید!
نظرات شما عزیزان: