دو زلزله سنگین در کرمانشاه و آذربایجان شرقی، یک سیل که نصف ایران را با خود برد، یک ویروس همه گیر و مهلک، اتفاقات دی ماه ۹۶، تلاش برای تابستان داغ ۹۷ و مصائب آبان ماه ۹۸، یک ترامپ با تحریمی بی سابقه و سنگین، رفقایی که همان دو هفته اول رقیب شدند و رقبایی که مواضعشان روزبروز تندتر می شد، سرداری که ناجوانمردانه به شهادت رسید و هواپیمایی که ناخواسته هدف قرار گرفت، نفتی که روی دستمان ماند و درآمدی که دیگر وجود نداشت.
اینها شاید تنها مصائب حسن روحانی و دولتش در سه سال گذشته نباشد ولی حتما پرآوازه ترین ها است، اتفاقاتی که هر یک از آنها می توانست یک دولتی را زمینگیر و چند بحران بزرگ ایجاد کند.
حسن روحانی وارث یک ساختار غلط بود، ساختاری که دلالی به جای اقتصاد مولد نشسته و فرصت طلبی و سوداگری جایگزین فرصت سازی و سودآفرینی شده بود. یک اقتصاد بیمار وابسته به درآمد نفتی که در سال ۹۱ با ۱۱۹ میلیارد دلار درآمد نفتی، واردات را ارجح بر تولید و صادرات غیرنفتی می دید و با یک بیکاری و تورم سرسام آور دست و پنجه نرم می کرد. ساختارهای عادی کشور دچار کاغذبازی های بیهوده بود و کارآفرینی مصیبتی عظیم به شمار می رفت. روابط خارجی به ارتباط با کشورهای درجه چندم محدود و قطعنامه ها نفس ایران را گرفته بودند.
دولت اول روحانی تلاش می کرد اینها را حل کند، تورم را کاهش داد، عزم جدی برای کاهش بیکاری آغاز شد، چرخ های کارخانه های ورشکست شده و نیمه تعطیل به آرامی به چرخش افتاد، روابط خارجی از چند کشور کوچک به چندین کشور مهم افزایش یافت، قطعنامه ها از بین رفتند و ایران در مسیر توسعه قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
حالا طرح تحول سلامت بود و کاهش رنج بیماری، اینترنت رونق می گرفت و مشاغل اینترنتی مسیر کاهش بیکاری را می رفتند، سرمایه خارجی می آمد و چرخ های صنعت می چرخیدند، سازمان های مردم نهاد جای سازمان های دولت نهاد را می گرفتند، استارت آپ ها اختیاردار بازار می شدند، درآمدنفتی هم اگرچه ۱۱۹ میلیارد دلار نبود ولی به ۵۰ میلیارد دلار می رسید. نتیجه این اقدامات هم شد رای ۲۴ میلیونی سه سال پیش مردم به حسن روحانی.
روحانی شد رئیس جمهور دوازدهم، هنوز دو هفته نگذشته بود که برخی رفقای جوان سیاسی برای انتخاب کابینه به جان دولت افتادند، چنان فضایی ایجاد شد که گویی روحانی باید کابینه ای ۱۰۰ نفره تشکیل دهد، نمی شد، نشد و رفقای جوان هم قامت نقد بستند. رقبای سیاسی هم بیکار نبودند، سابقه نداشت شش ماه پس از انتخاب یک رئیس جمهور، در خیابان ها علیه فرد منتخب شعار مرگ سرداده شود آنهم بی هیچ مزاحمتی، بدون هیچ ممانعتی. علیه روحانی در بازار تهران، عده ای که می گفتند مالشان را در سودجویی به واسطه موسسات اعتباری از دست داده بودند سر دادند. عده ای دیگر دیدند می شود فضا را رادیکال کرد و شاید بشود روحانی را در همان سال اول دولت دوازدهم خلع کنند غائله مشهد را ایجاد کردند، چند ساعت هم مدیریت غائله با آنها بود ولی پس از آن چند روز در اختیار دیگران قرار گرفت، در تاریخ نوشتند وقایع دیماه ۹۶!
دیماه ۹۶ وقتی به ۹۷ رسید، مقدمه ای شد بر خروج ترامپ از برجام، دنیا آن شب، متحیر، رئیس جمهور دیوانه ای را نظاره می کرد که از یک توافق چند جانبه خارج می شد، چند ماه بیشتر طول نکشید که تحریم پشت تحریم آمد، درهای اقتصاد چنان قفلی خورد که حتی امروز کشوری مثل کره جنوبی هم وقیحانه پول ایران را بلوکه می کند.
قصه تحریم، طولانی است ولی نتیجه اش روشن، دولت هرقدر هم تلاش کند آنها را کم اثر نشان دهد ولی پراثر است آنقدر پراثر که نه فقط دولتمردان که همه مردم تاثیرات آن را احساس می کنند ولی این تاثیر مانع حرکت دولت نبود. شاید کرونا سند روشنی بر کارآیی دولت روحانی باشد، آنجایی که کشورهای توسعه یافته درمانده شدند اما ایران سرپا ایستاد. ویروس کرونا به مردم زده بود و طاعون تحریم به کشور اما هیچ کمبودی در بازار احساس نمی شد، تولید داخل که چند سال قبل در آستانه نابودی قرار داشت، حالا نه تنها ارزاق عمومی را اشباع کرده بود بلکه در تولید مواد ضدعفونی در آستانه صادرات قرار داشت. بازار حقیقی اگرچه تعطیل بود اما با توسعه اینترنت، بازار مجازی رونق در رونق بود و مردم می خریدند و می فروختند. میان این همه تحریم و محدودیت، طرح بیمه همگانی و تحول سلامت باعث شد ایران جزو یکی، دو کشور جهان باشد که بیماران کرونا را رایگان درمان می کرد آنهم در زمانه ای که برنی سندرز، سناتور آمریکایی، در شبکه سی ان ان با صدای بلند می گفت:" بسیاری از بیماران کرونا در ایالات متحده حتی توان مالی نزدیک شدن به بیمارستان ها را ندارند." در همان روزهایی که بورس های بزرگ جهان افت سنگین شاخص داشتند، دولت روحانی شرکت های دولتی را یک به یک وارد بورس می کرد تا با افزایش شاخص بورس، نفس اقتصاد چاق شود.
نه اینکه مردم روزگار سختی را نمی گذرانند، نه اینکه وضعیت معیشت مردم ایده آل است ولی زیربار این تحریم و این تروریسم اقتصادی، با اتفاقاتی که در ابتدای نوشته آمد، هر دولتی جای دولتی روحانی بود وضعیتی به مراتب سخت تر داشت. آن درآمد نفتی ۱۱۹ میلیارد دلاری سال ۹۱ ، حالا شاید به سختی به ۹ میلیارد دلار برسد، حتی اگر در حالت مطلوب ۶۰ میلیارد درآمد نفتی را در نظر بگیرید، ۵۰ میلیارد دلارش پریده و دولت روحانی باید اینگونه و در این شرایط کشور را اداره کند.
حالا شاید حسن روحانی هم خیلی دل و دماغ سالگرد انتخابات را نداشته باشد اما شاید برای دولتی که سیل و زلزله و تحریم و کرونا و وقایع دیماه ۹۶ و آبان ماه ۹۸ زمینگیرش نکرد، یک تبریک خشک و خالی بتواند روحیه ای باشد برای این سال آخر؛ آقای روحانی سالگرد پیروزی در انتخابات مبارک!
نظرات شما عزیزان: