2 زمينه هاى خانوادگى .
3 زمينه هاى اقتصادى .
4 زمينه هاى اجتماعى .
5 زمينه هاى روانى .
6 زمينه هاى سياسى .
جهل و حماقت ، زمينه گناه را در انسان به وجود آورده و او را به سوى گناه مى كشاند. جهل به خدا، جهل به هدف از آفرينش ، جهل به قوانين خلقت ، جهل به زشتى گناه و آثار آن .
چنانكه يك فرد جاهل و بى سواد غذاى آلوده به ميكرب را بر اثر جهل به آسانى مى خورد، ولى يك دكتر ميكرب شناس ، هرگز آن را نمى خورد.
در دوران جاهليت كه گناهان گوناگون ، سراسر زندگى مردم را گرفته بود، بيشتر بر اثر جهل و حماقت بود. براى توضيح به اين آيات توجه كنيد:
﴿قالوا يا موسى اِجعَل لَنا اِلها كما لَهم آلِهة قالَ إ نّكم قَوم تَجهَلون ﴾ (89)
بنى اسرائيل به موسى گفتند: براى ما معبودى (از بت ) قرار بده چنانكه آنها (بت پرستان ) معبودانى (از بت ) دارند. موسى گفت : شما جمعيتى جاهل و نادان هستيد.
از زبان حضرت لوط عليه السلام خطاب به قومش مى خوانيم :
﴿ءَاِنّكم لَتَاتون الرّجال شَهوةً مِن دُونِ النِّساء بل انتم قوم تجهلون ﴾ (90)
آيا شما به جاى زنان ، به سراغ مردان ، از روى شهوت مى رويد؟ شما قومى جاهل هستيد.
و در آيه 89 سوره ى يوسف مى خوانيم :
﴿قالَ هَل عَلِمتُم ما فَعَلتُم بِيُوسُفَ و اَخيهِ اِذ اَنتُم جاهِلُون ﴾
يوسف (به برادران خود) گفت : آيا دانستيد كه با يوسف و برادرش (بنيامين ) چه كرديد؟ آنگاه كه جاهل بوديد.
از اين آيات به روشنى استفاده مى شود كه جهل و نادانى يكى از زمينه هاى گناهان است .
در روايات نيز بسيار آمده كه جهل ، زمينه گناه است . در اينجا به ذكر چند نمونه مى پردازيم :
1 امام على عليه السلام در عهدنامه ى خود به مالك اشتر مى فرمايد:
لا يجترى على الله الا جاهل شقى (91)
گستاخى و جراءت بر (نافرمانى ) خدا را جز جاهل و شقى روانمى دارد.
2 و نيز از گفتار آن حضرت است :
الجهل معدن الشر، الجهل اصل كل شر، الجهل يفسدالمعاد(92)
جهل مركز زشتى است ، جهل ريشه و پايه زشتى است ، جهل موجب تباهى معاد انسان است .
3 چنانكه قبلاً اشاره شد امام صادق عليه السلام به سماعة فرمود: عقل و لشكرش را بشناس و همچنين جهل و لشكرش را بشناس . سپس 75خصلت زشت را به عنوان لشكر جهل برشمرد.(93)
اين روايت جامع بيانگر آن است كه جهل اساس و محور خصلت هاى زشت و گناهان بزرگى همچون : حرص ، خيانت ، ربا، نيرنگ ، تكبر، آزار به پدر و مادر، پيمان شكنى ، بى تابى ، شانه خالى كردن از وظيفه جهاد، سبك سرى ، كينه و دشمنى و....است .(94)
4 حضرت على عليه السلام مى فرمايد:
قَصَّمَ ظَهرى رَجُلان : عالِم مُتَهتِّك و جاهِل مُتَنسِّك (95)
دو شخص ، كمرم را شكستند، دانشمند بى پروا، و جاهل مقدس نما.
سپس فرمود: جاهل ، انسان را با زهدنمائيش مى فريبد، و عالم با گستاخى و بى پروائيش ، انسان را مغرور و فريفته خود مى كند.
5 و نيز فرمود:
اياكم والجهال من المستعبدين والفجار من العلماء فانهم فتنتة كل مفتون (96)
بپرهيزيد از جاهلان عبادت پيشه و از گنهكاران دانشمند، چرا كه اين ها مايه فتنه و آشوب هر فتنه شده هستند.
6 و در سخنى ديگر فرمود:
لاترى الجاهل الا مُفرِطاً او مُفرِّطاً(97)
نمى بينى جاهل را مگر اينكه يا راه افراط و زياده روى را مى پيمايد و يا راه تفريط و كوتاهى از حد اعتدال را.
7 و در بيان ديگر فرمود:
الى اللّه اشكو من معشر يعيشون جهالا ويموتون ضلالا(98)
شكايت به خدا مى برم از گروهى كه در جهل ونادانى زندگى مى كنند
8 در قرآن در جريان موسى عليه السلام و ساحران آمده : وقتى كه ساحران طناب هاى خود را انداختند، به نظر مى رسيد همه ى آنها در حركتند؛
﴿فَاَوجَسَ فى نفسه خِيفَة موسى ﴾ (99)
ناگهان موسى در دل خويش ترس خفيفى احساس كرد.
اميرمؤ منان عليه السلام در توضيح اين مطلب مى فرمايد:
لم يُوجِس موسى عليه السلام خيفَةً على نفسه بل اَشفَقَ مِن غَلَبة الجُهّال و دُوَل الضّلال (100)
موسى عليه السلام بر جان خود نترسيد بلكه ترس او از اين بود كه مبادا جاهلان پيروز گردند و دولت هاى ضلال برنده شوند.
اين سخن نيز از كارهاى انحرافى جاهلان پرده برمى دارد و بيانگر آن است كه جهل زمينه ساز گناهان بزرگى همچون مبارزه علنى با پيامبران به پشتيبانى از طاغوت ها مى باشد.
نظرات شما عزیزان: