از آنجا که مردم جهان، قطع نظر از دین و آیین آنها، کارهای ارزنده و مهم خود را با نام شخص مورد علاقه خود آغاز می کنند و اولین کلنگ را به نام او می زنند، معلوم می شود که خودآگاه یا ناخودآگاه به امور فراطبیعی و معنوی معتقدند و این را درک می کنند که در این کارهای مادی، امور معنوی تاثیرگذار است. آنها، هم معتقد به معنویت اند و هم معتقدند به اینکه معنویت در زندگی آنها تاثیر می گذارد و هم باور دارند که شروع کار مهم به نام آن شخص مورد علاقه نه تنها در آغاز کار تاثیر دارد بلکه در تداوم آن نیز موثر است. پس بالاتر از ماده، معنویت نیز وجود دارد.
راه تشخیص امور معنوی
حال مشخصات امور معنوی را از کجا باید شناخت؟ پاسخش این است که روش تشخیص امور معنوی از جهتی مانند امور مادی است، آن جهت شباهت این است که امور معنوی را خود فرد نمی تواند تشخیص دهد، در امور مادی نیز فرض را بر این بگذاریم که خود فرد از حسّ بینایی محروم است و او چیزی نمی تواند ببیند. در این صورت آیا شخص نابینا با چیزی که نخستین بار مواجه شود، فقط حدس می زند و طبق حدس خود عمل می کند؟
خیر! بلکه قطعاً شخص نابینا از شخص بینا سوال می کند که این چه چیزی است (بر فرض اینکه تاکنون با چنین چیزی برخورد نکرده تا آن را از ویژگی هایش تشخیص دهد)، در امور معنوی نیز این چنین است که انسانچون نسبت به امور معنوی ناآشنا است و خصوصیات و خواص آنها را نمی داند، نمی تواند حدس بزند که آیا چنین مطلبی که گفته شده، وجود دارد یا وجود ندارد، صحیح است یا ناصحیح، زیرا او قبل از شناخت امور معنوی نسبت به آنها مانند همان فردی است که در امور مادی مثلاً از طریق حسّ بینایی، قدرت تشخیص ندارد، چون نابیناست و باید از شخص بینا سوال کند.
در امور معنوی نیز به همین صورت است یعنی شخص در مراحل ابتدایی نمی تواند خودش صحیح یا ناصحیح بودن مطلبی را تشخیصدهد، بلکه باید از قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) بیاموزد.
چرا با نام غیر خدا نمی توان کار را شروع کرد؟
۱. از رسم آغاز کار با نام شخص مورد علاقه روشن می شود که عمل کنندگان به این رسم معتقدندکه کارها و اعمال انسان نیاز به پشتوانه ای دارند و آن پشتوانه باید کسی باشد که قدرت اثربخشی و حق تصرف در آن کار دارد، لذا آنها علاوه بر عمل ظاهری و مادی عمل معنوی را نیز انجام می دهند که همان یاد نام آن شخص است.
۲. این نیازمندی کارهای مادی به پشتوانه معنوی، هم در آغاز کار است و هم در بقا و تداوم یافتن آن، زیرا کسانی که به نام شخص مورد علاقه خود کار را آغاز می کنند، معمولاً به قصد بقا و تداوم یافتن، نام آن شخص را یاد می کنند. آن شخص مورد علاقه که با نام او شروع می کنند، باید ارتباط با امور مادی داشته باشد، یعنی او قبل از سایر ویژگی ها باید زنده و پاینده باشد، زیرا چگونه ممکن است کاری که با هدف پاینده بودن انجام داده می شود، آن کار دوام پیدا کند، اما کسی که کار با نام او آغاز شده است، او زنده و پاینده نباشد؟!
۳. کار به نام کسی که شروع می شود او باید به طور تکوینی حق و قدرت تاثیرگذاری داشته باشد و چیزی مانع از تصرف و اثربخشی او نباشد، بلکه اگر کسی مانعی را ایجاد کند او در رفع مانع و ایجاد مقتضی قادر مطلق باشد بلکه در مقابل او کسی قدرت و توانایی ایجاد مانع نداشته باشد.
۴. کاری که آغاز می شود نه فقط این کار با آن شخص باید ارتباط داشته باشد بلکه کسی که آن کار را آغاز می کند، او نیز باید با آن شخص ارتباط داشته باشد و ارتباط به صورت غلبه و تسلط باشد، یعنی آن شخص مورد علاقه باید بر این کار و بر این شخص آغاز کننده کار، غالب و مسلط باشد.
۵. کاری که به نام آن شخص آغاز می شود باید مورد رضا و پسند آن شخص نیز باشد، زیرا کسی از همه چیزها و تمامی کارهای دلخواه دیگران راضی و خرسند نمی شود، لذا ممکن است او این کار را نپسندد و لذا در این کار هیچ اثربخشی نکند، بلکه با اراده خود از تداوم آن کار مانع شود، چون او نمی پسندد و با صرف ذکر نام او، مجوز صحیح بودن کار به دست نمی آید.
۶. شخصی که کار به نام او آغاز می شود باید بر همه کارها از تمام جهات احاطه کامل و بی قید و شرط داشته باشد، زیرا اگر حتی یک کار کوچکی خارج از حیطه قدرت او باشد نمی توان آن کار را با نام او آغاز کرد.
۷. همه افراد بشر و همه پدیده ها و اشیای جهان از کوچک و بزرگ همه و همه باید تحت امر و قدرت او باشند.
۸. آن مقداری که انسان فکر می کند، مقدار معنویت همان قدر نیست که پشتوانه کار مادی باشد، بلکه باید فراتر از فکر بشر باشد، زیرا فکر بشر محدود است و هرچه اطلاعات بیشتری کسب می کند فکر او وسیع تر می شود، لذا انسان نمی تواند به اندازه وسعت معنویت، وسیع فکر کند، چون فکر بشر محدود است.
۹. کار به نام کسی که آغاز می شود باید کسی باشد که هیچ کس در مقابل او نتواند قرار گیرد چون او نامحدود است و نه کسی بتواند با او شریک شود چون نه علم او کم است، نه قدرت او نه حیات او، و نه نیاز به پشتیبان و یاور داشته باشد چون او بی نیاز و غنی است، بلکه دیگران به او نیازمندند که با نام او کارهای خود را آغاز می کنند.
۱۰. او غیر از "الله" هیچ کس نمی تواند باشد، زیرا جز او هر کسی که وجود دارد، قبلاً نبود و بعد آمد و سپس از بین می رود.
شروع کار فقط به اسم الله
غیر از اسم الله، نمی توان با اسم فرد دیگری کار را آغاز کرد و آنهایی که به پندار خود کارهای خود را با نام غیر خدا آغاز می کنند، فقط دچار خیال و توهم اند. "إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّیْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُکُم"، "اینها فقط نامهایی است که شما و پدرانتان بر آنها گذاشتهاید (نامهایی بیمحتوا و اسمهایی بی مسمّا)".[1]
چرا فقط با اسم خداوند سبحان می توان کارها را شروع کرد و گفت: "بسم الله الرحمن الرحیم"؟
زیرا اوست که حی و قیّوم است: "اللَّـهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ".[2]
قدیر است: "إِنَّ اللَّـهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ".[3]
علیم است: "وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ".[4]
مسلط و قاهر است: "وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ".[5]
هیچ چیزی در مقابل اراده او مانع نمی شود: "وَاللَّـهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّـهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ".[6]
پی نوشت ها:
نظرات شما عزیزان: