راهکار آرامش
حال باید دید چه راهکارهایى وجود دارد تا با توسل و تمسک به آن، ابرهاى تیره و تار از آسمان زندگانى انسان، زدوده شده و یا تقلیل پیدا کرده و کمتر شود و در طرف مقابل، نسیم خوش عطر آرامش و آسایش بر شاخ و برگ باغ و بوستان زندگى ما انسان ها وزیدن گرفته، شادى و سرور را مهمان محافل و مجالس ما بنماید.
اگر یک نظر اجمالى به تاریخ داشته و عملکرد افراد و اجتماعات بشرى را در این راستا ارزیابى کنیم، متوجه خواهیم شد که انسان ها غالباً براى رسیدن به اصل آرامش و امنیت روحى و روانى راه هاى گوناگون و متعددى را رفته و آزمایش کرده اند به هر کارى دست زده و صحنه هاى خونین و غم انگیزى را به وجود آورده اند.
ما اعتقاد داریم که قرآن کریم به عنوان کتاب هدایت گر آسمانى، نسخه منحصر به فردى است که مى تواند داروى التیام بخش و شفادهنده امراض گوناگون از جمله اضطراب، نگرانى و ناامنى هاى روحى و روانى انسان ها را با کمترین هزینه، در دسترس آنان قرار دهد. دقت و تأمل در آیات قران کریم و آموزه هاى بى بدیل آن که مشتمل بر معارف والاى الهى، زیباترین و شایسته ترین گواه مطلب فوق است.
امام على(علیه السلام) مى فرمایند: «قرآن را بیاموزید که بهترین گفتار است و آن را نیک بفهمید که بهار دل هاست و از نور آن شفا و بهبودى خواهید که شفاى سینه هاى بیمار است» [2] در جاى دیگرى مى فرمایند: «بدانید که در قرآن علم آینده و حدیث روزگاران گذشته است شفا دهنده دردهاى شما و سامان دهنده امور فردى و اجتماعى شما است.» [3] از رسول گرامى اسلام نیز نقل شده است که: «قرآن، شفاى هر دردى است، امراض تان را با صدقه مداوا کرده و از قرآن شفاى خود را بخواهید.» [4]
در قرآن کریم، اصول، راهکار و آموزه هاى فراوانى وجود دارد که در جهت رفع مشکلات مثل اضطراب و نگرانى... و ایجاد فضاى مناسب براى زندگى مطلوب در پرتوى آرامش روحى و روانى به کمک و یارى انسان شتافته جاده را برایش هموار مى سازد، دست انسان را مى گیرد و هدایتش مى نماید. آیات فراوانى که انسان را به جد و جهد براى رفع نیازها و مبارزه با مشکلات و نارسائى ها، صبر و استقامت در برابر فشارهاى گوناگون روحى و جسمى، فردى و اجتماعى، و توکل و تدبر، حلیم و بردبارى، تقوا، نماز و نیایش و مطالعه تاریخ زندگى انسان هاى بزرگ... دعوت مى نماید، اصول و آموزه هایى که آن گونه که قرآن و ائمه مى فرمایند: [5] اگر در قلمرو حیات انسان پیاده شود یقیناً خیلى از مشکلات و نارسایى ها، حل و فصل خواهد شد و آرامش و امنیت روحى و روانى به وجود خواهد آمد.
یاد خدا و آرامش
بحث و تحقیق از آموزه هاى قرآن و نقش آن در ایجاد امنیت روحى و روانى جامعه و تدوین آن در یک مقاله و دو مقاله کار سهل و ساده اى نیست، لذا در این مقاله سعى شده است یک موضوع از موضوعات و راهکارهاى مختلف، مطرح و پیرامون آن ارزیابى صورت گرفته و به علاقمندان تقدیم گردد تا شاید براى تحقیق و پژوهش به صورت وسیع و گسترده، فتح بابى صورت گیرد.
قرآن کریم در یک جمله بسیار کوتاه ولى نغز و پرمحتوا، این گونه مى فرماید: «آگاه باشید که تنها راه مطمئن براى رسیدن به آرامش دل ها، یاد و نام خدا است.» [6]
واژه ذکر به هر معنایى که تفسیر و تبیین شده و در نظر گرفته شود، مسلماً یکى از مصادیق روشن آن، آیات شریفه کلام الله مجید، تلاوت، و تدبر و تعقل پیرامون آن خواهد بود، چنانچه در سوره حجر مى خوانیم: «بدون تردید ما این قرآن را به تدریج نازل کردیم و قطعاً نگهبان آن خواهیم بود» [7] ذکر معناى عامى دارد که: نماز، قرائت قرآن و حدیث و تدریس نماز و مناظره علماء را شامل مى شود. [8]
آنچه از آیه شریفه و آیات دیگر و احادیث معصومین استفاده مى شود این است که یاد و نام خداى قادر متعال سکینت و آرامش را به ارمغان مى آورد. هر گاه آحاد جامعه، انس و الفت با قرآن و آیات الهى داشته و روح و روان را با ترنم آیات حق، صیقل داده و آرامش روحى و روانى به دست آورند. جامعه نیز به طبع افراد و آحادش امنیت روحى و روانى پیدا خواهد کرد.
ممکن است سؤال شود که یاد و نام خداى متعال و تأمل در آیات کلام الله مجید... چگونه باعث آرامش مى شود؟ در جواب باید گفت:
اولاً: نفس توجه به امور معنوى، ذکر و یاد خداى قادر مطلق، نورانیت، سکون و آرامش را براى انسان به همراه دارد. در دنیاى به اصطلاح متمدن و پیشرفته امروز، که هیچ اصلى را بدون تجربه و آزمایش قبول ندارد به دفعات از طریق رسانه ها اعلام کرده اند که دعا و نیایش و ارتباط با امور معنوى اثرات فراوانى در کاهش و یا بهبود امراض لاعلاج دارد.
فروید مى گوید: دین و ایمان، داراى آثار زیادى است از جمله:
1ـ در بند نمودن نیروهاى سرکش و نافرمان طبیعت;
2ـ برقرارى تفاهم و سلوک و خوش بینى میان انسان و سرنوشت اندوه بار وى;
3ـ جبران رنج ها و محرومیت ها و ناراحتى هاى حاصله از زندگى. [9]
«یونگ» هم اعتقاد دارد که «دین به انسان، آرامش مى بخشد، دین به وجود انسان معنى مى بخشد و راه هاى تحمل مشکلات را به انسان مى آموزد.» [10]
«ویلیام جیمز» هم معتقد است «قدرتى که دین براى تحمل مصائب به انسان مى دهد هرگز از عهده اخلاق بر نمى آید زیرا شور و حرارتى که با اعتقاد به دین در انسان حاصل مى شود هرگز از عهده اخلاق بر نمى آید.» [11]
به قول شهید مطهرى: «زندگى بشر خواه ناخواه در کنار خوشى ها و شیرینى ها، رنج ها و شکست ها از دست دادن ها و ناکامى ها دارد; پاره اى از حوادث جهان مانند پیرى و مرگ، قابل پیشگیرى و برطرف ساختن نیست و این ها امورى است که انسان را رنج مى دهد ایمان مذهبى در انسان نیروى مقاومت مى آفریند و با تفسیر تلخى ها، آن ها را شیرین مى گرداند و امور چون چنگال وحشتناک مرگ را به وسیله اى براى بازگشت به سوى خدا و برخوردارى از نعمت هاى ابدى خداوند، مبدل مى سازد و بدین ترتیب نه تنها آن را تحمل پذیر بلکه به پدیده شیرین بدل مى سازد. [12]
ثانیاً: ذکر و یاد خداوند و دقت و تأمل در آیات آسمانى او، انسان را متوجه این نکته مى سازد که تمام فعل و انفعالات که در عالم هستى «از کرات و کهکشان ها گرفته تا ذرات ریز و کوچک ذره بینى» محقق مى شود، خارج از قلمرو قدرت مطلقه الهى نخواهد بود. ایمان و اعتقاد به قدرت و نیروى برتر و بالاتر از نیروهاى مادى و طبیعى و ارتباط با آن، در واقع نگرش انسان را نسبت به جهان هستى، شکل خاصى مى دهد، جهان را هدف دار و هدف را خیر، سعادت و تکامل انسان معرفى مى کند. دنیا را به عنوان کشتزار آخرت قلمداد مى کند، با چنین بینشى، انسان حتى اگر در ظاهر ابر قدرت جهان شود، در برابر قدرت مطلقه الهى عددى نیست که بتواند نظام حاکم بر عالم خلقت و هستى را مختل سازد.
هر گاه انسان مؤمن و متدین در سایه تقوا و تدین، دائم الذکر بوده و با تفکر و تأمل در آیات الهى، از آموزه هاى بى بدیل آن، بهره مند شود، اصول و ارزش هاى گران سنگى که هر کدام مى تواند زندگى انسان را دگرگون ساخته و متحول سازد را به دست خواهد آورد.
اگر انسان بداند که: «خداى قادر متعال از رگ گردن، به او نزدیک تر است» [13] و اگر انسان «از او چیزى بخواهد، دعایش را مستجاب خواهد کرد» [14] چرا که خودش فرموده است: «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم» [15] اگر انسان باور داشته باشد که «هر جا سه نفر با هم به رازگویى مشغول شوند خداوند چهارمى آنها خواهد بود و اگر پنج نفر با هم خلوت کنند خداوند فرد ششم آنها خواهد بود.» [16] خدایى که «اعمال خوب و بد انسان را در دستگاه خلقت و آفرینش خود دقیقاً محاسبه خواهد نمود» [17] نه تنها اجر و پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهد کرد.» [18] بلکه «مزد و پاداش آنان را چندین برابر خواهد داد». [19]
خیلى از مشکلات حل و فصل خواهد شد زیرا، با چنین اعتقاد و باورمندى انسان هر گاه در برابر مشکلات و حوادث تلخ و طاقت فرساى زندگى، قرار مى گیرد. جا خالى نکرده دست به انتحار و خود کشى نمى زند و از نظر روحى و روانى، آشفته و پریشان نمى شود بلکه با کمال متانت و استوارى در برابر سیل حوادث اندوهناک، مردانه مى ایستد و مى گوید به ما جز آنچه خدا براى مان مقرر کرده است نخواهد رسید.» [20] چنین انسان هایى در برابر مصائب مشکلات، مضطرب نشده جزع و فزع نخواهند کرد، چون اعتقاد به قضا و قدر الهى دارند و مى دانند که «اگر مگسى چیزى از انسان بُرباید باز گرفتن آن، بدون اذن و اراده الهى امکان پذیر نخواهد بود» [21]
چنین انسان هایى به روزى، مقام و موقعیت زندگى و سلامت خود اطمینان پیدا کرده و مى دانند که هیچ فردى و هیچ قدرتى بدون اذن و اراده الهى قدرت و توانایى دخالت و سنگ اندازى در زندگى او را نخواهد شد چرا که «لشکریان زمین و آسمان ها از آن خداست و او دانا و حکیم است» [22]
لذا در پرتوى چنین باور ارزشمندى، انسان هاى مؤمن و متدین که با آموزه هاى قرآن رابطه و پیوند دارند، همواره احساس مى کنند که به یک نیرویى که مافوق آن، نیرویى وجود ندارد متکى هستند در نتیجه روح و روان شان آرام و رفتار و گفتارشان در خانه و اجتماع، متعادل بوده و از هیچ قدرتى جز خداى متعال، ترس، وحشت و نگرانى ندارند [23] و سرزنش این و آن در اداره آهنین شان اثرى نخواهد کرد. [24] چنین انسان هایى «اگر روزى از مال و مقام دنیا، چیزى به دست آورند به آن دل نمى بندند و اگر هم از مال و مقام دنیا، جدا شوند باز هم غم و غصه اى ندارند.» [25] امنیت واقعى هم با چنین اعتقاد و باورمندى به وجود خواهد آمد و روحیه امید و فداکارى زنده و زندگانى شاداب خواهد شد. آفت تشویش، نگرانى و اضطراب از دل و جان انسان زدوده و ابرهاى تیره و تار دلهره و امواج شکننده خوف، حزن و اندوه از آسمان زندگى او محو خواهد شد.
یکى از روان شناسان در جواب این سؤال که چگونه ایمان به خدا، چنین اثرات معجزه آسایى دارد مى گوید: «آرامش جاویدان اعماق اقیانوس، هرگز با امواج طوفانى آن به هم نمى خورد کسى که متکى به حقایق بزرگ معنوى است از تغییرات و تصورات مختصر و فراز و نشیب هاى دائمى و جارى زندگى، دستخوش نگرانى و تشویق نخواهد شد، ایمان از نیروهایى است که بشر به کمک آن زنده است و فقدان آن یعنى مرگ و نابودى.» [26]
ترس از مرگ و مبارزه با آن
تلخ ترین موضوع در زندگى ما انسان ها بدون تردید، پدیده لاعلاج مرگ است، صحنه هاى زیادى به وجود مى آید که گاه و بیگاه به نوعى انسان را به یاد مرگ و جدایى از دوستان و عزیزان و متعلقات دنیوى که براى هر کدام آن ها، زحمات فراوانى کشیده شده است مى اندازد.
نفس چنین حالتى باعث ترس، وحشت و اضطراب خواهد شد و اگر مرگ را پایان همه چیز بدانیم و یا در زندگى مرتکب گناه و معصیت شده باشیم اضطراب و نگرانى چندین برابر خواهد شد، چنانچه در سوره آل عمران آمده است «به زودى در دل کافران به خاطر اینکه بدون دلیل امورى را براى خدا، همتا قرار دادند رعب و ترس مى افکنیم» [27] و در جاى دیگر مى خوانیم: «هر کسى همتایى براى خداوند قرار دهد، گویى از آسمان سقوط کرده و پرندگان «در وسط هوا» او را مى ربایند و تند باد او را به جاى دور دستى پرتاب مى کند.» [28]
اما کسانى که یاد و نام خدا را در زندگى خود داشته و دارند و از سرچشمه زلال آموزه هاى قرآن، روح و روان شان را سیرآب مى سازند، اولاً مرگ را پایان همه چیز نمى دانند بلکه آن را پایان زندگى رنج آور دنیوى و آغاز زندگى لذت بخش و جاوید اُخروى تلقى کرده و معتقدند: مرگ به عنوان آخرین فیلتر، تمام گناهان انسان مؤمن را تصفیه مى کند و درد و رنج آن، به عنوان کفاره آخرین گناه و معصیت خواهد بود که مرتکب شده است. [29] و بعد از آن، درد و رنجى نخواهد دید، چنانچه از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که: مرگ براى انسان مؤمن، مانند استشمام بهترین و خوشبوترین بوها و عطرها است که درد و رنج را به کلى از بین مى برد.» [30]
و از طرف دیگر، کسى که با یاد و نام خداوند، شب و روزش را سپرى مى نماید، دنیا را مزرعه اى براى آخرت تلقى کرده و در زندگى خود حساب و کتابى دارد، و اگر هم خطا و اشتباهى از او سر زده باشد، در توبه و استغفار را باز و مفتوح مى داند و به خداى مهربان و توبه پذیر اعتقاد و ایمان دارد. «خداى مهربان توبه بندگانش را قبول نموده و از گناهان آنان چشم پوشى مى کند» [31] و بالاخره انسان مؤمن که با یاد خداوند زندگى کرده و با قرآن سر و کار دارد با این جمله دلنواز و روح بخش کلام الهى و آسمانى که: «بگو اى بندگان من که بر خود ظلم و اسراف کرده اید از رحمت الهى مأیوس نشوید چرا که خداوند تمام گناهان را مى بخشد او غفور و رحیم است» [32] روح و روان خویش را در هر صبح و شامى، صیقل داده و آرام مى سازند و نیروى مضاعف و دو چندان مى گیرند.
کم نبوده اند بزرگانى که با از دست دادن عزیزان شان «پدر و مادر و فرزند» حتى براى یک روز هم روال کارى خود را تغییر نداده اند در کناره جنازه فرزند، شب تا به صبح، نشسته و با یک دنیا آرامش، به مطالعه کتب فقهى و یا تألیف و نوشتن آن پرداخته اند. [33] چنین انسان هایى موجودات خارق العاده نبوده اند بلکه مثل سایر افراد شاید هم شدیدتر از دیگران، داراى مهر، محبت و عاطفه بوده اند. ولى توجه به آیات صنع الهى، آنچنان صبور و مقاوم شان نموده که مانند کوههاى محکم و استوار در برابر سیل حوادث مقاومت کرده و خم به ابرو نمى آورند.
مسکّن دردها و مشکلات و داروى التیام بخش آلام زندگى انسان هاى مؤمن و متدین این آیه شریفه است که: «بگو بار الها اى مالک حکومت ها به هر کس بخواهى، حکومت مى بخشى و از هر کس بخواهى، حکومت را مى گیرى، هر کس را بخواهى عزت مى دهى و هر که را بخواهى خوار مى کنى، تمام خوبى ها در دست توست تو بر هر چیزى قادر هستى» [34]
در طرف مقابل هم آیات فراوانى وجود دارد از جمله در سوره طه مى خوانیم: «هر کس از یاد خدا روى گردان شود، زندگى سخت و تنگى خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا محشور مى کنیم». [35] در واقع کسى که خدا را فراموش کند محبوب و مطلوب او امور دنیوى خواهد شد. امور دنیوى هم به گونه اى است که هر چه بیشتر شود نه تنها عطش انسان را خاموش نخواهد کرد بلکه انسان را وادار خواهد نمود تا براى به دست آوردن پول و ثروت بیشتر، تلاش و فعالیت زیادترى نماید. حرص و تشنگى چنین انسان هایى به جایى منتهى نخواهد شد در نتیجه از نظر روحى و روانى، مداوم در حالت فقر و تنگدستى شب و روز را سپرى خواهند کرد.
از طرف دیگر، ترس و وحشت از مرگ و نزول آفات، انسانى را که گرفتار امور دنیوى شده است دائماً عذاب خواهد داد زیرا چنین انسان هایى همیشه در میان آرزوهاى برآورده شده و ترس از فراق آنچه به دست آورده است به سر مى برد در حالى که اگر انسان، ایمان به خدا، اعتقاد به معاد و حیات پس از مرگ و نعمت هاى بهشتى داشته باشد دل به امور دنیوى نمى بندد به آنچه خداوند برایش مقدور کرده است راضى و قانع مى شود.
از خدا مى خواهیم به ما توفیق انس و الفت روز افزون با قرآن و آموزه هاى آن عنایت کند، اضطراب و نگرانى را از زندگى فردى و اجتماعى ما دور ساخته آرامش روحى و روانى و امنیت اجتماعى را فراهم سازد، مهم تر از همه امنیت واقعى را که امنیت اخروى است قسمت و روزى ما بگرداند. انشاء الله
--------------------------------------------------------------------------------
1 . تفسیر نمونه، ج 10، ص 210.
2 . نهج البلاغه، خطبه 110: «و تعلموا القرآن فانّه احسن الحدیث و تفقهوا فیه فانّه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانّه شفاء الصدور»
3 . همان، خطبه 158: «اَلا اِنّ فیه علم ما یأتى والحدیث عِن الماضى و دَواء دایکم و نظم ما بینکُم»
4 . ارشاد القلوب، ج 1، ص 8: «فى القرآن شِفاء من کُلّ داء و قال داوُوا مَرضاتکم بالصدقه و استشفوا بالقرآن»
5 . ر.ک: دایرة المعارف قرآن کریم، ذیل واژه آرامش.
6 . رعد/ 28: «اَلا بِذکر اللهِ تطمئن القلوب».
7 . سوره حجر، آیه 9: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَـفِظُونَ»
8 . مجمع البحرین، ذیل واژه ذکر: الذکر یشتمل الصلاة و قراءة القرآن و الحدیث و تدریس الصلاة و مناظرة العلماء.
9 . آینده یک پندار، ص 179، چاپ دوم.
10 . فرد در جامعه هاى امروزى، ص 120.
11 . دین و روان، ص 178.
12 . مقدمه بر جهان بینى اسلامى، 7 ـ 1، ص 34 ـ 40.
13 . سوره ق/ 16: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»
14 . بقره/ 186: «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِى عَنِّى فَإِنِّى قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ»
15 . غافر/ 60: «وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَکُمْ»
16 . مجادله/ 7: «مَا یَکُونُ مِن نَّجْوَى ثَلَـثَة إِلاَّ هُوَ رَابِعُهُمْ وَ لاَ خَمْسَة إِلاَّ هُوَ سَادِسُهُمْ»
17 . زلزله/ 7 ـ 8: «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّة خَیْرًا یَرَهُ»
18 . توبه/ 120: «إِنَّ اللَّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ»
19 . انعام / 160: «مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا».
20 . توبه/ 51: «قُل لَّن یُصِیبَنَآ إِلاَّ مَا کَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلنَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»
21 . حج/ 73: «وَ إِن یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْـًا لاَّ یَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْـلُوبُ»
22 . فتح/ 4: «وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّمَـوَ تِ وَ الاَْرْضِ وَ کَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا»
23 . احزاب/ 39: «وَ لاَ یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاَّ اللَّهَ»
24 . مائده/ 54:«وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لاَئم».
25 . حدید/ 23:«لِّکَیْلاَ تَأْسَوْاْ عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلاَ تَفْرَحُواْ بِمَآ ءَاتَـکُمْ»
26 . چگونه تشویش و نگرانى را از خود دور سازیم، ص 30.
27 . آل عمران/ 151: «سَنُلْقِى فِى قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُواْ الرُّعْبَ بِمَآ أَشْرَکُواْ»
28 . حج/ 31: «وَ مَن یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَآءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوِى بِهِ الرِّیحُ»
29 . معانى الاخبار، ص 287: انّ الموت هو المصفاة یصفى المؤمنین من ذنوبهم فیکون اخوالم... .
30 . بحارالانوار، ج 6، ص 158: «هو للمؤمنین کاطیب ریح یَشُمُّهُ و ینقطع التَّعب و الالم کُلّه عنه... .
31 . شورى/ 25 : «وَ هُوَ الَّذِى یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَ یَعْفُواْ عَنِ السَّیِّـَاتِ وَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ»
32 . زمر/ 53: «قُلْ یَـعِبَادِىَ الَّذِینَ أَسْرَفُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ»
33 . صاحب جواهر الکلام(رحمه الله)، با آن که فرزند جوانش را تازه از دست داده بود، شب را تا صبح در کنار جنازه اش نشست و به نوشتن کتاب ارزشمند جواهر الکلام مشغول شد و ثواب آن را به روح فرزندش هدیه نمود.
34 . آل عمران/ 26:«قُلِ اللَّهُمَّ مَــلِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِى الْمُلْکَ مَن تَشَآءُ وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَآءُ»
35 . طه/ 124: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَـمَةِ أَعْمَى»
نظرات شما عزیزان: