آيات مورد استناد در نظرية ثبات انواع
چنانكه اشاره شد آيات قرآن در خصوص نزاع طرفداران ثبات و تكامل انواع صراحت غير قابل تأويلي ندارند، از اينرو نميتوان معتقدان به تكامل انواع را به مخالفت صريح با قرآن متهم كرد، ولي در آيات قرآن قرائن متعددي بر ضد ديدگاه آنان وجود دارد كه آن را با چالش جدي مواجه ميكند. يكي از روشنترين آن آيات كه به وضوح آفرينش آدم را از خاك معرفي ميكند و در نتيجه با احتمال خلقت وي از موجود ديگر ناسازگار است، اين كريمه است: «إِنَّ مَثَلَ عِيسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُون؛ (آل عمران: 59) در واقع، مَثَلِ عيسى نزد خدا همچون مَثَلِ [خلقت] آدم است [كه] او را از خاك آفريد سپس بدو گفت: «باش» پس وجود يافت». در شأن نزول اين آيه گفته شده مسيحيان به استناد پدر نداشتن عيسي(ع) او را فرزند خدا ميپنداشتند86 كه آيه جواب ميدهد: همان گونه كه آدم بدون پدر و مستقيماً از خاك آفريده شده، عيسي نيز به امر خدا و بدون پدر به دنيا آمده است.
بر حسب اين بيان اگر حضرت آدم ازنسل موجودي ميان خاك و خود به وجود آمده بود استدلال مذكور ناتمام بود و مسيحيان ميتوانستند بگويند حضرت آدم نيز از نطفة حيواني به دنيا آمده است؛87 زيرا در چنين فرضي، ويژگي منحصر به فردي براي حضرت آدم در كنار ساير انسانها نبود تا حضرت عيسي(ع) به ايشان تشبيه شود.88
مورد ديگر آيات 7 و 8 سورة سجده است: «الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِينٍ؛ ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ؛ همان كسى كه هر چيزى را كه آفريده است نيكو آفريده، و آفرينش انسان را از گِل آغاز كرد».
سپس [تداوم] نسل او را از چكيدة آبى پست مقرّر فرمود. تفكيك چگونگي آفرينش آدم از آفرينش نسل او نشانة متفاوت بودن و استثنايي بودن خلقت آدم است؛ چنانكه همين موضوع در آية 28 سورة حجر نيز مشاهده ميشود: «وَإِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُون؛ و [ياد كن] هنگامى را كه پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من بشرى را از گلى خشك، از گلى سياه و بدبو، خواهم آفريد».
آيات مورد استدلال طرفداران نظرية تكامل انواع
در ميان معتقدان به ديدگاه تكامل، برخي افراد مسلمان معتقد به قرآن نيز يافت ميشوند كه درصدد ايجاد هماهنگي ميان اين نظريه و آيات قرآن برآمدهاند و حتي به هدف اثبات آن ديدگاه، به برخي آيات قرآن استناد نمودهاند. در ذيل به برخي از آيات مورد استناد آنان در جهت اثبات نظرية مزبور و نقد آن استدلالها ميپردازيم.
أ. «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَنُوحاً وَآلَ إِبْراهِيمَ وَآلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِين؛ (آل عمران: 33) همانا خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برترى داده است».
در استدلال به اين آيه گفته شده است: معناي اصطفاي آدم(ع)، برگزيدگي وي از ميان مخلوقاتي ديگر و مستلزم وجود انسانهايي پيش از آدم است. چنانكه نوح و هريك از برگزيدگان آل ابراهيم و آل عمران، از ميان قوم خود، يعني مردميكه با آنها زندگي ميكردند، انتخاب شدهاند؛ پس آدم نيز از ميان جمعي كه مثل او بودند و از پيش با وي ميزيستند برگزيده شده و آفرينشي متأخر در مقايسه با پيدايش انسان داشته است.89
استدلال مزبور را ميتوان چنين نقد كرد كه قرآن به تصريح آدم و همسرش را پدر و مادر انسانها معرفي ميكند؛90 پس ابوالبشر بودن حضرت آدم صراحت خود قرآن است. اما اصطفا و گزينش از ميان همگنان در اينجا نه به معناي گزينش تكويني بلكه به معناي برتري دادن است؛ زيرا در آية مذكور فعل اصطفي با حرف «علي» آمده كه به معناي برتري دادن است و در فرض كاربرد با حرف «من» به معناي گزينش تكويني بود. تثبيت برتري آدم بر ساير انسانها نيز با توجه به احاطة خداوند بر همة زمانها و مكانها، مستلزم وجود انسانهايي قبل از وي يا همزمان با او نيست.91
ب. «وَلَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِين؛ (اعراف: 11) و هر آينه شما را آفريديم، سپس شما را صورتگرى كرديم؛ آنگاه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده كنيد» پس [همه] سجده كردند، جز ابليس كه از سجده كنندگان نبود».
از تعبير «ثم صورناكم» چنين برداشت شده است كه « حرف عطف ثم كه دلالت بر ترتيب زماني يعني تقدم وتأخر دارد، ميرساند كه شكل يافتن نوع انسان (مرجع ضمير كم) به صورتي كه مخصوص اوست، مدتي و يا مدتها پس از خلقت اوليه او صورت گرفته است. به علاوه از فعل "صوّر" كه از باب تفعيل و يكي از موارد استعمال آن به قصد ترتيب و تدريج است، دريافت ميكنيم كه پس از احوال اولية خلقت انسان (خلقت از گل) مراتب و مدارجي گذشته تا بشريت شكل گرفته و به هيكل و صورت كامل انساني پديد شده است...».92
همچنين از اين آيه استفاده شده كه قبل از حضرت آدم كساني بودهاند كه مخاطب قرار گرفتهاند؛ زيرا ثم بر تراخي دلالت دارد، پس قبل از آدم انسانهايي بودهاند كه بعد ازخلق و تصوير آنها، به ملائكه گفته شده است: اسجدوا.93
در پاسخ ميگوييم: اولاً با فرض دلالت آية پيشگفته بر وجود انسانهايي قبل از آدم، آفرينش آدم از نسل آنها از آيه برنميآيد؛ زيرا آنچه از آيات استفاده ميشود آفرينش آدم از خاك و نفي واسطة ميان وي و خاك است.
ثانياً ثم در همه موارد كاربرد براي تراخي زماني نيست چنانكه در خود قرآن در مواردي ترتيب ميان زمان وقوع فعل و كلمه پس از ثم مقصود نيست مانند آيات سوره بلد: «وَما أَدْراكَ مَا الْعَقَبَةُ؛ فَكُّ رَقَبَةٍ؛ أَوْ إِطْعامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ؛ يَتِيماً ذا مَقْرَبَةٍ؛ أَوْ مِسْكِيناً ذا مَتْرَبَةٍ؛ ثُمَّ كانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَواصَوْا بِالْمَرْحَمَة».94 كه از اين آيات نميتوان لزوم تأخر ايمان از كارهاي مورد اشاره در آيات قبل (مانند آزاد ساختن بنده، اطعام نيازمندان و...) را استفاده كرد.
ثالثاً اگر ثم بر تراخي زماني دلالت داشته باشد بايد همة انسانها آفريده شده باشند، سپس خدا آدم را آفريده باشد.95
رابعاً برداشت معناي ترتيب و تدريج از كاربرد باب تفعيل در واژة صوّر، مبتني بر اين پيش فرض است كه يكي از معاني باب تفعيل چنين معنايي باشد، در حالي كه چنين كاربردي قطعي نيست96 و به فرض پذيرش اصل معناي مزبور در باب تفعيل، نسبت به آية مورد بحث، قرينه ميطلبد.
ج. «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَة؛ (حج: 5) اى مردم، اگر در برانگيخته شدن شك داريد، پس [بدانيد] كه ما شما را از خاك آفريدهايم، سپس از نطفه، سپس از علقه، آنگاه از پارهگوشتي، داراى خلقت كامل و [احياناً] خلقت ناقص...».
در توضيح استدلال به آية پيشين گفته شده است: «حرف عطف ثم كه بعد از جمله فانا خلقناكم من تراب ذكر شده است دلالت بر آن دارد كه از شروع خلقت انسان از خاك، دوراني گذشته تا نطفهاي پديد آمده است».97 همچنين ادعا شده كه «معناي علق با توجه به ريشه و مشتقات آن، بستگي و پيوستگي به چيزي يا چيزهايي را ميرساند»98 و بر همين اساس آية دوم سورة علق چنين ترجمه شده است: پروردگار جهان، انسان را از يك سلسله بستگيها خلق فرموده است.
نظرات شما عزیزان: