10. وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْمَاعِيلُ
رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيم
و (بياد آور) هنگامى كه ابراهيم، پايه هاى خانه (كعبه) را با اسماعيل بالا مى برد
(و مى گفتند:) پروردگارا از ما بپذير، همانا تو شنوا و دانايى.
كار مهم نيست، قبول شدن آن اهميّت دارد.
حتّى اگر كعبه بسازيم، ولى مورد قبول خدا قرار نگيرد، ارزش ندارد.
“رَبَّنا تَقَبَّلْ”
(بقره، 127)
9. وَ أَقِيمُواْ الصَّلَوةَ وَ ءَاتُواْ الزَّكَوةَ وَ مَا تُقَدِّمُواْ لِأَنفُسِكمُ مِّنْ خَيرٍ تجَدُوهُ عِندَ اللَّهِ...
و نماز را برپا داريد و زكات را پرداخت نماييد و هر خيرى كه براى خود
از پيش مى فرستيد،آن را نزد خدا (در سراى ديگر) خواهيد يافت،
همانا خداوند به اعمال شما بيناست.
معمولًا دستور به نماز همراه با زكات در قرآن آمده است.
يعنى ياد خدا بايد همراه با توجّه به خلق خدا باشد.
“أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ”
(بقره، 110)
8. وَ لَن يَتَمَنَّوْهُ أَبَدَا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِين
ولى آنها هرگز به سبب آنچه از پيش فرستاده اند،
آرزوى مرگ نكنند و خداوند به حال ستمگران، آگاه است.
ترس از مرگ، در واقع ترس از كيفر كارهاى خود ماست.
“بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ”
(بقره، 95)
7. ثمُ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
سپس شما را پس از مرگتان (حيات بخشيديم و)
برانگيختيم، شايد شكر او را بجا آوريد.
رمز بروز برخى تلخى ها و سپس نجات از آنها،
پيدا شدن روحيّه ى شكرگزارى است.
“بَعَثْناكُمْ” “لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ”
(بقره، 56)
نظرات شما عزیزان: