مخالفان پورن برآنند که تداوم این صنعت منجر به خطرات جدی فرهنگی، سلامت، و اجتماعی میشود. سالانه ۳۲ میلیارد دلار ارزش مالی در چرخه قاچاق انسان در چرخش است و پورن از عواملی دانسته میشود که تأثیر جدی بر ایجاد تقاضای بردگی جنسی میان مردان دارد.
پسران بهطور متوسط از سن ۱۱ سالگی تماشای پورن را تجربه میکنند و از این راه، نگاه جنسی به زن را درونی میکنند. یکی از ستارگان مرد در صنعت پورن در مصاحبهای عنوان میکند که اولین مواجهه او با پورن در سنین پیشدبستان بوده و درست در همین زمان تصمیم گرفته است که در آینده این شغل را برای خود برگزیند.
از شگردهای گردانندگان این صنعت برای توجیه پورن و تداوم این صنعت، آن است که مفهوم سکولار «رضایت» را در قبال انتقادات طرح میکنند.
«رضایت» که از دیرباز و با شروع آزادیهای جنسی در قرن هجدهم از سوی حامیان آزادی جنسی برای برداشتن مجازاتهای موجود برای روابط جنسی خارج از ازدواج استفاده شده و موفق شد جوامع سکولار را به جرمزدایی از این روابط بکشاند، حاکی از آن است که چنانکه طرفین دخیل در روابطه جنسی با رضایت وارد این ارتباط شده باشند، این عمل آسیب محسوب نشده و مربوطه به حیطه شخصی افراد است.
منتقدان پورن معتقدند که این صنعت با دستآویز قرار دادن دوباره این مفهوم، تمامی رویههای قانونی، حقوقی، فرهنگی، و اجتماعی را بار دیگر وارد یک دور باطل کرده است. این توجیه که در قالب سکولار جوامع غربی امکان رشد یافته، موجب خطرات بسیاری است که از نظر منتقدان، پورن را از حیطه امور شخصی خارج کرده و آن را به امری با جنبههای اجتماعی بسیار مخرب تبدیل میکند.
به طور کلی، مفهوم «رضایت» از نظر منتقدان همراه شده است با فرهنگ «سکس نفرتآمیز» که در حال شیوع به لایههای مختلف اجتماعی در کشورهای مختلف است.
یک سایت منتقد پورن مکالمه فرضی زیر را برای نشان دادن منطق فکری تولیدکنندگان پورن ایجاد کرده است:
مرد مخالف پورن: چطور میشود زنان را با اسامی زشت خطاب کرد، گلویشان را گرفت و فشرد، کتکشان زد، و رفتارهای جنسی خیلی دردناک را روی آنها انجام داد؟
مرد معتاد به پورن: با رضایت خودشونه، همهچیز اوکیه!
مرد مخالف پورن: اما من فکر میکردم استفاده از کلمههای ضدزن و استفاده از چیزهایی که دست کمی از اسلحه ندارند، چیزی است که انسانهای متمدن با آن مخالف باشند.
مرد معتاد به پورن: خونسرد باش مرد، فقط برای سرگرمیه!
مرد مخالف پورن: اوکی، اما اولاً که این فقط فانتزی نیست. این رفتار دارد در فیلم بهطور واقعی روی یک دختر انجام میشود. فکر نمیکنی این رفتارت که مینشینی و با دوختن چشمهایت به از هم دریده شدن یک دختر، لذت جنسی کسب میکنی، یک جایش اشکال دارد؟ فکر نمیکنی این نوع فانتزی، نشاندهنده یک نوع نگاه مشکلدار به زنان است؟
مرد معتاد به پورن: حالا!
با گذر زمان تلاشهایی از سوی تولیدکنندگان این فیلمها برای عادیسازی این صنعت بهچشم میخورد. مصاحبهای با پنج ستاره زن پورن درباره زندگی پشت دوربین، تلاش میکند تصویری از این زنان ایجاد کند که آنها را همچون همه زنان، خوشبخت و عادی جلوه میدهد.
آنجلا وایت از علاقه خود به یوگا، بدنسازی، عشقش به خانواده و دوستان میگوید. جسیکا دریک میگوید که در چندین خیریه داخلی و خارجی عضو است، و کلی مدیسون، میگوید که در حال مراقبت از خواهر مبتلا به سرطانش است.
شاید این نحوه بازنمایی زندگی یک ستاره پورن باعث شود یک خواننده عادی تصور کند که میتوان وارد صنعت پورن شد و یک شهروند خوب و یک عضو خانواده محبوب ماند، اما واقعیت آن است که بیشتر ستارگان حاضر در این مصاحبه، خود گرداننده تولیدات پورن خود هستند و نه بازیگر صرف. طبیعی است که بهعنوان تولیدکننده پورن، بهتر آن است که همهچیز سالم و طبیعی جلوه داده شود و سرپوشی بر جنبههای نامطلوب و جدی موضوع گذاشته شود.
مصاحبه مذکور تلاش میکند تظاهر کند که همهچیز مانند فیلمهای سینمایی، برای بازیگرانش بسیار معمولی است و به بیان دیگر، آنچه مخاطب در پورن شبیه رابطه جنسی واقعی میبیند، اصلاً در کار نیست. این در حالی است که تگزاس پریسلی، ستاره دیگر پورن که آن را کنار گذاشته، در یک مصاحبه دیگر، دلیل ترک این شغل علیرغم محبوبیت زیادش را اینطور عنوان میکند که یکبار که دوستپسرش سر صحنه فیلمبرداری حاضر بوده، از رفتارهای پارتنر مرد خود در حین فیلمبرداری مشمئز و خجالتزده شده و همان لحظه تصمیم گرفته است این کار را رها کند.
یکی از گفتوگوهای صادقانه درباره تجربه بازی در پورن توسط شلی لوبن، ستاره پورن دهه ۹۰ صورت گرفته است. لوبن ابتدا روسپی بود و در دهه ۹۰ کار خود را بهعنوان بازیگر پورن آغاز کرد.
او در این مصاحبه میگوید: «فعالیت در مشاغل جنسی یک حلقه بسته و دور باطل است. بعد از روسپیگری، بدجوری لطمه دیدم، به دروغ به من گفتند که از بیماریهای مقاربتی در امانم، و کلی پول درمیآورم. من مادر یک بچه بدون پدر بودم و خب، چه اشکالی داشت، می توانستم برای پول جلوی دوربین هم قرار بگیرم. اما این کار سیاهترین و بدترین چیزی بود که در عمرم انجام دادم».
لوبن تصور کرده بود که بازی در پورن برخلاف روسپیگری که مردان در آن ترجیح میدهند بدون کاندوم کارشان را انجام دهند، او را از بیماریهای مقاربتی در امان نگه میدارد. این تصور اشتباه بود: «ما در پورن هم از کاندوم استفاده نمیکردیم. هیچ کاندومی در کار نبود و میباید س ک س ناایمن میداشتیم. باورتان نمیشود اگر بگویم. سال گذشته آزمایشها نشان داد چهار نفر از بازیگران پورن مبتلا به اچآیوی هستند که این باتوجه به نرخ کل مبتلایان به این بیماری، خیلی زیاد است. هر بازیگر پورن حداقل یکی از بیماریهای مقاربتی را در دورهای تجربه کرده است. بین ۶۶ تا ۹۹ درصد این بازیگرها، تبخال تناسلی دارند. هیچکدامشان آزمایش تبخال نمیدهند و هرکسی با آنها رابطه جنسی داشته باشد، حتماً مبتلا خواهد شد.
دپارتمان سلامت عمومی لسآنجلس میگوید که هزاران مورد کلامیدیا و سوزاک را در میان بازیگران پورن تشخیص دادهاند. خب، وقتی مردم روی یک فیلم پورن کلیک میکنند، دارند به توسعه قاچاق انسان، بیماریهای مقاربتی، و مصرف الکل و مواد کمک میکنند. البته همه ستارههای پورن مواد مصرف نمیکنند، ولی بیشترشان، چرا. وقتی که برای معاینه رفتم، مشخص شد که دچار اختلال افسردگی بعد از تروما هستم. همه نوع اختلال و ترومای جدی در من پیدا شده بود».
لوبن در ۹ سالگی مورد تجاوز یک خواهر و برادر جوان قرار گرفته بود. او در خانه اجازه داشت هر نوع فیلم رده بزرگسالان را تماشا کند. وقتی پدرش او را بهخاطر ناسازگاری از خانه بیرون کرد، به این نتیجه رسید که اگر با پسران رابطه جنسی داشته باشد، از آنها جمله «دوستت دارم» را خواهد شنید.
به تدریج در اثر آوارگی مورد سوءاستفاده کسانی قرار گرفت که او را به روابط جنسی برای پولهای ناچیز کشاندند.
«من از روسپیگری بدم میآمد و احساس گناه میکردم، اما حاضر میشدم بهخاطر پول برهنه شوم. بیشتر دخترانی که به کار پورن وارد میشوند، سوادی ندارند. من هم سواد نداشتم. بیشترشان خانوادههای سالمی نداشتهاند و بهخاطر همین، هیچ حس عزت نفسی در آنها شکل نگرفته است. برخی بهتر بهنظر میرسند، اما این فقط یک تصور است. چون دخترانی که از بیرون نگاه میکنند فکر میکنند که این ستارهها بهخاطر سکس به جایی رسیدهاند. بالأخره، وقتی چیزی را نمیتوانی از خودت برانی، بهتر است به آن تن بدهی. آدم دلش نمیخواهد دیگران بدانند که بهخاطر ضعف، وارد پورن شده است. بهخاطر همین طوری وانمود میکنی که عاشق این کار هستی. عاشق حرفهای زشتی، عاشق خشونتی، عاشق اسمهای خفتباری. همهاش دروغ است. آدمهایی که وارد پورن میشوند، بهخاطر پول این کار را میکنند و بیشترشان گزینههای دیگر و تحصیلاتی ندارند».
صنعت پورن، سیاه، پلید و خشونتآمیز است و هر چه میگذرد بر میزان خشونت آن افزوده میشود.
«در زمان فعالیت من هم خشونت در پورن وجود داشت، اما من در آن روزها هرگز اجازه نمیدادم کسی دهانم را بفشارد، یا چیزهایی را در آن فرو کند… هرگز. اما حالا دخترها میگذارند به جایی برسد که همه اینها اتفاق بیافتد. چون این چیزی است که فروش میرود. خیلی غمانگیز است که جامعه ما هرچه میگذرد سکس سختتر، شدیدتر، و سیاهتری مطالبه میکنند. نمیتوانم تصور کنم جامعه ما ۲۰ سال آینده به کجا میرسد. دوست دارم به کوه و بیابان فرار کنم. چون فکر نمیکنم هیچ دختر سالمی بتواند در آن زمان در خیابانها راه برود».
«همه ما مجبور به بازی در صحنههایی شدهایم که دلمان نمیخواست بازی کنیم. ما را به دکترهای قلابی و کلینیکهای بیخودی معرفی میکردند. مهمترین کلینیک ستارههای پورن چند سال پیش تعطیل شد؛ چون همه ما مخالف آن بودیم. یک ستاره سابق پورن بود که دکترای سکسولوژی داشت. آنوقت یک روپوش سفید به تن میکرد و میگفت من را دکتر شارون میچل صدا کنید. همه دخترها فکر میکردند او پزشک است و برای مشاوره پیش او میرفتند.
سازندگان پورن، زیاد دروغ میگویند. مثلاً اگر این صحنه را بازی کنی، قول میدهم این مبلغ را بدهم، یا اگر بگذاری عکست روی این جعبه برود، دیگر لازم نیست این صحنه را بازی کنی. همهاش دروغ. بیشتر صحنهها در لوکیشنهای خصوصی فیلمبرداری میشود. خانه، هتل، و جاهایی که دولت هیچ دسترسی به آن ندارد. در بیشتر صحنهها هم چند تا دختر ۱۹- ۱۸ ساله در اختیار مردهای با سنین خیلی بالاتر هستند. تولیدکننده مرد است، عوامل مرد هستند. در مقابل این همه مرد دائماً میباید این صحنه و آن صحنه را بازی کنیم که هر کدامشان دستور میدهند، و اگر مخالفت کنی میگویند، خب یا بازی میکنی یا پولی گیرت نمیآید و شکایت میکنیم. حالا که اینترنت آمده، میگویند اگر این کار را نکنی تصاویرت را برای خانوادهات میفرستیم، آبرویت را میبریم، دیگر نمیتوانی کار پیدا کنی، کتکت میزنیم، پولت را نمیدهیم، شکایت میکنیم. خب این با قاچاق انسان چه فرقی میکند؟ همه ستارههای پورن حداقل یکبار به این شکل قاچاق شدهاند».
شلی لوبن بعد از ۸ سال کنار گذاشتن پورن و ازدواج با یک مرد گلهدار، در سال ۲۰۰۷ مؤسسه صلیب صورتی را تأسیس کرد تا با بازیگران سابق پورن که این صنعت را ترک کردهاند، فعالیت کند و امید و بهبودی را به آنها برگرداند.
مرکز ملی سوداستفادههای جنسی در آمریکا از سال ۱۹۶۲ تأسیس شده است. این مرکز در رابطه با اثرات پورنوگرافی به این نتایج دست یافته است:
«در گذشته این میزان مواجهه کودکان و نوجوانان با محتوای جنسی خشونتآمیز، بیسابقه بود. این مواجهه نقش آموزش جنسی را برای این کودکان دارد. رسانههای فوق جنسیشده امروز و پورنوگرافی، عامل نگرانی بسیاری والدین و متخصصان هستند. زمانی که موضوعی اجتماعی به مشکلاتی میرسد که باعث لطماتی جبرانناپذیر به افراد یا گروهها میشود، لازم است از مؤاخده افراد فراتر برویم و به سراغ دلایل و عواملی که باعث آن هستند برویم. درست است که مراقبت از کودکان و پیشگیری وظیفه والدین است، اما موضوع بسیار فراتر از تکتک والدین و کودکانشان است.
برای بسیاری افراد، مواجهه مکرر با پورن همزمان شده است با پیدایش عقاید و رفتارهای مسألهداری که میتواند منجر به خشونت جنسی شود. پورنوگرافی، تقاضا برای سکس با کودکان و قاچاق زنان و کودکان را افزایش میدهد. برخی مطالعهها هم حاکی از افزایش خشونت خانگی علیه زنان، افزایش بیماریهای مقاربتی، و افزایش اختلالات جنسی مردان در اثر مشاهده پورن است».
نظرات شما عزیزان: