3. در محفل سوگواران اباعبدالله حسين عليه السلام نشستن و احساس اندوه و غم نمودن و دل محزون را در فضاى غم آلود وارد كردن، خود راه ديگرى براى كاهش درد داغديدگى است. شخصى كه غم ديده است، از حضور در محفل اهل غم، احساس آرامش بيشترى مى كند تا حضور در جمع انسان هاى شاد و يا افرادى كه با احساسات وى بيگانه و بى تفاوت اند. از اين رو بايد احساس غم و اندوه نمايد و دل غم ديده را از كانال هاى احساسى با غم درونى همسو كند تا آرامش يابد.
آن كه از غم سالار شهيدان دل پر التهاب دارد و اسير مصايب شهيدان و اسيران اهل بيت عليهم السلاماست حتى با تباكى و خود را به گريه زدن، بهتر مى تواند خود را آرام سازد؛ مگر آنكه دلش از اين شور و شين حسينى، تهى باشد كه خود مسأله ديگرى است و بايد براى آن دل، راهى جست و جو كرد (چه آن دل از بى دردى بيمار است).
بنابراين نه تنها عزادارى و سوگوارى براى امام حسين عليه السلام، حالتى منفى نيست؛ بلكه بى غم بودن بيمارى است و راه تسكين دل اسير غم امام حسين عليه السلام، شركت در محافل عزادارى و ماتم سرايى و انجام دادن آيين دينى سوگوارى و يا حداقل تباكى كردن و خود را به گريه زدن است. افزون برآنكه عزادارى براى آن حضرت موجب ثواب اخروى و ثمرات دنيوى ـ همانند نشاط و حركت پر انرژى در مسير نهضت حسينى و زنده نمودن روحيه ايثارگرى، شهادت طلبى، شهامت، حق طلبى، و حقيقت جويى ـ مى گردد.
4. گروه درمانى و شركت در مجالس و محافل، يكى از راه هاى كاهش فشارهاى ناشى از داغديدگى و غم است. عوامل مؤثر در فرايند كاهش درد و فشار روانى ناشى از داغديدگى و ...ـ كه در پرتو گروه مؤثر واقع مى شود ـ عبارت است از: ايجاد اميد، انتقال اطلاعات، عموميت دادن به مشكل (هرگاه مشكل
عموميت يابد تحمل آن سهل تر مى گردد)، بروز رفتارهاى تقليدى، يادگيرى هم نشينانه، تخليه روانى، نوع دوستى و ... . اين عوامل در تأثير و عمل منفك از هم نيستند و در مجموع دست به دست هم داده و كاهش فشار و تألم را در پى دارند.
حال در مجلس عزاى حسينى ـ كه گروهى از شيعيان ماتم زده اهل بيت شركت مى كنند ـ تمام عوامل ياد شده، در يك مشاركت گروهى به خدمت گرفته مى شود تا فراق و رنج ناشى از دلبستگى به امام حسين عليه السلام را بيان كنند و شخص مؤمن مبتلا به اندوه اهل بيت را آرام سازند.
منابع پاسخ:
1. معتمدى، غلام حسين، انسان و مرگ، نشر مركز، 1372، ص 219.
2. خسروى، زهره، روان درمانى داغديدگى، انتشارات نقش هستى، 1374،
صص43ـ31.
3. مطهرى، مرتضى، حماسه حسينى، انتشارات صدرا، 1367، ص 94.
4. رمضان زاده، محمود، هيجانها، انتشارات آستان قدس رضوى، 1371،
ص 155.
5. دادستان، پريرخ، روان شناسى مرضى، انتشارات سمت 1376، ص 27.
نظرات شما عزیزان: