. پيش گيرى از فحشا و منكرات؛ نماز، عامل بازدارنده مهمّى در جلوگيرى از منكرات و بدكارى هاست. قرآن كريم در اين باره مى فرمايد: (و اَقِمِ الصَّلاةَ اِنَّ الصَّلاةَ تَنهى عَنِ الفَحشاءِ و المُنكَرِ؛[9]و نماز را برپادار،كه نماز از كار زشت و ناپسند باز مى دارد.)
3. پاكيزگى از گناهان؛ پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد: «اگر بر در خانه يكى از شما نهرى از آب صاف و پاكيزه باشد و در هر روز پنج مرتبه خود را در آن شستوشو دهد،آيا چيزى از آلودگى و كثافت در بدن او مى ماند؟ در پاسخ عرض كردند: «خير» فرمود: نماز، همانند اين آب جارى است. هر زمانى كه انسان نمازى مى خواند، گناهانى كه در ميان دو نماز انجام شده، از ميان مى رود.»[10]
و در حديثى ديگر امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد: «هنگامى كه نمازگزار به سمت قبله براى نماز مى ايستد، خداوند رحمان و رحيم به او توجه ويژه مى كند.»[11] بنابراين، نماز، گناهان انسان را پاك مى كند.
4. تكامل انسان؛ عبادت، وسيله تكامل و سعادت انسان است و دستور خداوند به نماز، نوعى لطف و رحمت و راهنمايى است كه ما را به كمال مى رساند؛ مثلا وقتى پدر و مادر، فرزندشان را به درس خواندن امر مى كنند، براى خود فرزند است و سعادت او را مى خواهند و اين امر از روى محبّت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نيازى ندارند.
نماز، غفلت زدا بوده و خودبينى و كبر را از بين مى برد و پرده هاى غرور و خودخواهى را كنار مى زند و وسيله پرورش فضايل اخلاقى و تكامل معنوى انسان است.[12]
پرسمان قرآنى فلسفه احكام، صفحه 43
5. اقرار به ربوبيت خداوند و مبارزه با شرك؛ امام رضا(عليه السلام) مى فرمايد: «علت تشريع نماز توجه و اقرار به ربوبيّت پروردگار، و مبارزه با شرك و بت پرستى و قيام در پيشگاه پروردگار در نهايت خضوع و تواضع، و اعتراف به گناهان و تقاضاى بخشش از معاصى گذشته و نهادن پيشانى بر زمين همه روز براى تعظيم خداوند است، و نيز اين كه انسان همواره هوشيار و متذكر باشد كه گرد و غبار فراموشى بر دل او ننشيند و مغرور نشود. خاشع و خاضع باشد، ...و همين توجه به خداوند متعال و قيام در برابر او، انسان را از معاصى باز مى دارد و از انواع فساد جلوگيرى مى كند.»[13]
6. تشكر از خداوند؛ نماز روزانه انسان اظهار تشكر و سپاس دائمى او از نعمت هاى بى شمارى است كه خداوند به انسان داده است و نيز ثناگويى و تمجيد انسان از اين همه زيبايى و عظمت است كه خداى متعال دارد.
هيچ كس براى تعريف و تمجيد از يك گل زيبا كه در طبيعت روييده است به شما اعتراض نمى كند، امّا اگر زيبايى او را نبينى، نابينايت مى شمرند و اگر ببينى و واكنش نشان ندهى و ستايش نكنى سرزنشت مى كنند كه چرا ذوق و احساس ندارى و چقدر بددلى. البته شيوه ستايش بزرگان و بلكه هر شخص و گروهى ويژه خود آن هاست.سلام دادن يك نظامى به فرمانده خود و سلام يك فرزند به پدر و مادر و سلام يك دوست به دوست خود بايد متناسب شأن و مقام آنان باشد. پس ستايش به درگاه خدا و تمجيد از كمال و جمال او نيز به صورت نماز جلوه نموده است.
در بعضى احاديث آمده است كه: «انسان در حال نماز با خداى خود نجوا و گفت وگو مى كند و اگر انسان لذت اين گفت و گو را بچشد هيچ گاه از حال نماز خارج نمى شود.»[14]
راستى چقدر لذت بخش است با خداى جهان آفرين به گفت و گو و مناجات پرداختن؛ يعنى روحى به عظمت تمام هستى يافتن و با خداى هستى هم سخن شدن.
پرسمان قرآنى فلسفه احكام، صفحه 44
پرسش 16: با توجه به نظر قرآن نماز در كار تجارت و سياست چه نقشى دارد؟
پاسخ: نماز به طور غير مستقيم در امور تجارت و سياست نقش مهم و تأثير قابل توجهى دارد.
قرآن كريم مى فرمايد: (و اَقِمِ الصَّلاةَ اِنَّ الصَّلاةَ تَنهى عَنِ الفَحشاءِ و المُنكَرِ ...؛[15]... و نماز را بر پا دار كه نماز از كار زشت و ناپسند باز مى دارد ...)
اگر احكام نماز در جامعه اسلامى و در ميان تاجران و سياست مداران اجرا شود، تجارت سالم و سياست اسلامى را در پى خواهد داشت. چون بايد مثلا لباس و مكان نمازگزار و آب وضو و غسل او مباح باشد واين امر با تجارت ناسالم ممكن نيست.
كسى كه در كار تجارت مى باشد اگر اهل نماز و ايمان باشد، به طور طبيعى نماز و عبادت تأثيرهاى مثبتى بر او خواهد گذاشت و كاسب و تاجرى كه اهل نماز باشد به طور طبيعى از خوردن مال حرام و تصرف در مال ديگران، كلاه گذارى بر سر مشتريان، احتكار اجناس مورد نياز مردم،رباخوارى و ... پرهيز مى كند و جامعه اى كه تاجران آن، نمازگزار و اهل عبادت و تدين باشند، آن جامعه نسبت به جوامع غير نمازگزار از سلامت بيش ترى برخوردار خواهد بود، زيرا نماز انسان را به ياد نيرومندترين عامل بازدارنده، يعنى مبدأ و معاد مى اندازد و اثر بازدارندگى از فحشا و منكر را داراست.
انسانى كه به نماز مى ايستد، خدا را از همه چيز بالاتر مى داند، به ياد نعمت هاى او مى افتد، او را حمد و سپاس مى گويد، به ياد روز حساب و جزا مى افتد و از عذاب هاى الهى مى ترسد و همواره از خداوند مى خواهد كه او را به راه راست هدايت كند؛ راه كسانى كه آنان را مشمول نعمت خود ساخته، نه كسانى كه بر آنان غضب كرده و نه گمراهان.
در عرصه سياسى نيز نماز به خصوص نمازهاى جماعت و جمعه تأثير فراوانى در امور سياسى دارد و در واقع نمازهاى جمعه و جماعات فريضه اى سياسى ـ عبادى
پرسمان قرآنى فلسفه احكام، صفحه 45
هستند و دين مقدس اسلام به اجتماعات بزرگ مثل نمازهاى جمعه و جماعت اهميت فراوانى داده است واين اجتماع ها مى توانند منشأ بركات فراوانى باشند از جمله:
1. آگاهى بخشيدن به مردم در زمينه معارف اسلامى و رويدادهاى مهم اجتماعى و سياسى؛
2. ايجاد همبستگى و انسجام هر چه بيش تر ميان صفوف مسلمانان به گونه اى كه دشمنان را به وحشت افكند؛
3. تجديد روح دينى و نشاط معنوى براى توده مردم مسلمان؛
4. جلب همكارى براى حل مشكلات عمومى؛
و ...
نماز در شخصيت و رفتار سياستمداران نيز تأثير دارد و كمك مى كند كه يك سياست مدار رفتار و موضع گيرى هاى خود را بر اساس دستورهاى اخلاقى و اسلامى تنظيم كند و سخنانش براى خدا و جانبدارى از حق و دفاع از ارزش هاى اسلامى و الهى باشد.
در عرصه سياست نيز ممكن است به سبب گرايش به مقام، شهرت طلبى، ثروت اندوزى و ... فحشا و منكراتى به وجود آيد كه به وسيله نماز مى توان آن ها را برطرف كرد.
نمونه كامل يك سياستمدار نمازگزار در عصر حاضر حضرت امام خمينى(رحمه الله) است كه چون اهل نماز و ايمان بود در عرصه سياست نيز تمام موضع گيرى هاى او از روى ايمان براى جلب رضايت خداوند متعال بود كه در نتيجه در سياست و ديانت همواره موفق بود.
بنابراين، نماز در عرصه تجارت و سياست مى تواند پرده هاى غفلت و جهل را كنار بزند[16] و مايه آرامش دل ها[17] سبب نزول رحمت[18] و تجارت سالم و به دور از
پرسمان قرآنى فلسفه احكام، صفحه 46
هر گونه گناه و فساد و سياست اسلامى و رفتار شايسته در سياست مداران را در پى داشته باشد.[19]
نظرات شما عزیزان: