و همچنين در آيات متعدّدى از زياد شدن ايمان و نور و هدايت نيكوكاران ياد شده است1.
از سوى ديگر، در صورتى كه انگيزه هايى مخالف با مقتضاى ايمان، پديد آمد و موجب انجام كارهاى ناشايستهاى گرديد و قوّت ايمان شخص به حدى نبود كه مانع از بروز و صدور آنها شود ايمان وى روبه ضعف مىنهد و زمينه براى تكرار گناه، آماده مىشود و اگر اين روند هم چنان ادامه يابد، به ارتكاب گناهان بزرگتر و تكرار آنها مىانجامد و سرانجام اصل ايمان را تهديد به زوال مىكند و (العياذباللّه) آن را تبديل به كفر و نفاق مىسازد.
قرآن كريم درباره كسانى كه كارشان به نفاق كشيده شده مىفرمايد:
«فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فِي قُلُوبِهِمْ إِلى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ»2.
به دنبال اينكه با خدا خلف وعده كردند و دروغ مىگفتند نفاقى را در دلهايشان پديد آورد تا روزى كه او را ملاقات كنند.
و نيز مىفرمايد: «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِ آياتِ اللّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ»3.
آنگاه عاقبت كسانى كه بدترين گناهان را مرتكب شدند اين بود كه آيات الهى را تكذيب كرده آنها را مورد استهزاء قرار مىدادند.
و همچنين در آيات متعدّدى از افزايش كفر و ظلمت و قساوت گنهكاران ياد شده است4.
نتيجه
با توجه به روابط متقابل ايمان و عمل و نقش آنها در سعادت انسان مىتوان حيات سعادتمندانه را به درختى تشبيه كرد5 كه ايمان به خداى يگانه و به فرستادگان و پيامهاى او
-------------------------------------
1. ر. ك: آل عمران / 173، انفال / 2، توبه / 124، كهف / 13، مريم / 76، احزاب / 22، محمد / 17، مدّثر / 31.
2.توبه / 77.
3. روم / 10.
4. ر. ك: بقره / 10، آل عمران / 90، نساء / 137، مائده / 68، توبه / 37، اسراء / 60، 82، صف / 5، نوح / 24.
5. ر. ك: ابراهيم / 24-27.
و به روز پاداش و كيفر الهى، ريشه هاى آن را تشكيل مىدهد، و تنهاش همان تصميم اجمالى و بسيط بر عمل كردن به لوازم ايمان است كه بدون واسطه، از آن مىرويد، و شاخ و برگهاى آن عبارت است از اعمال شايستهاى كه از ريشه ايمان، مايه مىگيرند. و ميوه آن، سعادت ابدى خواهد بود. و اگر ريشه نباشد تنه و شاخ و برگى پديد نمىآيد و ميوهاى هم به بار نخواهد آورد.
ولى چنان نيست كه وجود ريشه هميشه ملازم با شاخ و برگ مناسب و دادن ميوه مطلوب باشد بلكه گاهى در اثر نامساعد بودن شرايط محيط و بروز آفات گوناگون، شاخ و برگ لازم نمىرويد و نه تنها ميوه مطلوب را به بار نمىآورد كه گاهى به خشكيدن درخت نيز منجر مىشود.
همچنين ممكن است در اثر پيوندهايى كه به شاخه و تنها و حتى به ريشه درخت، زده مىشود آثار ديگرى از آن، ظاهر گردد و احياناً به تبديل آن به درخت ديگرى منتهى شود، و اين همان تبديل ايمان به كفر (ارتداد) است.
حاصل آنكه: ايمان به امور ياد شده، عامل اصلى سعادت انسان است ولى تأثير كامل اين عامل، مشروط به جذب موادّ غذايى لازم از راه اعمال صالحه، و دفع آفات و موادّ زيان بار به وسيله اجتناب از گناهان است.
و ترك واجبات و ارتكاب محرّمات، ريشه ايمان را ضعيف مىكند و گاهى به خشكيدن آن، منتهى مىشود، چنانكه پيوند عقايد نادرست، موجب دگرگونى ماهيّت آن مىگردد.
پرسش
1- تأثير ايمان در اعمال نيك را توضيح دهيد.
2- تأثير اعمال نيك و بد در قوّت و ضعف ايمان را شرح دهيد.
3- مجموع روابط متقابل ايمان و عمل و رابطه آنها با سعادت انسان را بيان كنيد.
نظرات شما عزیزان: