نخستین خبر آزادسازی خرمشهر - مکالمه بیسیم شهید کاظمی و سردار رشید + متن و صوت
نخستین خبر آزادسازی خرمشهر در مکالمه تاریخی بیسیم شهید کاظمی با سردار رشید در زمان فتح خرمشهر ۳خرداد۶۱. این فایل صوتی مکالمه بیسیم بین شهید حاج احمد کاظمی و سردار غلامعلی رشید [که در آن زمان فرمانده قرارگاه فتح بودند] می باشد.
قضیه ازاین قرار است که همه منتظر شروع عملیات هستند.
حاج حسین خرازی پشت خاکریزی که منتهی میشه به خرمشهر همراه با تیپ امام حسین(علیه السلام) مستقر شده و منتظر هماهنگی و رسیدن بقیه نیروها هستش.
اما حاج احمد کاظمی با تیپ نجف زده به شهر و وارد خرمشهر شده و وقتی سردار غلامعلی رشید با بیسیم باهاش تماس میگیره، حاج احمد اعلام می کنه که وارد شهر شده و 6000نفر هم اسیر گرفته.
باور این موضوع برای سردار رشید سخته ولی کاریست که شده.
اینجا برای اولین بار است که حاج احمد کاظمی از پشت بیسیم اعلام می کنه که خداوند خرمشهر را آزاد کرد.
حسین حسین رشید: حسین جان ببین، ببین، شما الان داخل خود شهرید؟
رشید رشید حسین: چی؟ کی؟ پیام شما مفهوم نیست رشید جان دوباره بگید؟
حسین جان: شما شمارو میگم خودتون، کجائید الان داخل شهرید؟
رشید رشید حسین: ببین رشید جان ما داریم می ریم جلوشما با احمد کاظمی هماهنگ کنید مفهومه؟ ما تو شهر نیستیم مفهومه؟
احمد احمد رشید:احمد ببین الان حسین منتظر هماهنگی شماست تا کارشونو شروع کنند و عملیاتو با هماهنگی اجرا کنید شما کجائید الان؟
رشید رشید احمد: آقا جان، ما داخل خود شهریم، واینا که تو شهرن اومدن پناهنده شدن مفهوم شد!!!
احمد احمد رشید: احمد جان قطع و وصل می شه! دوباره بگو؟ چی گفتی؟
رشید رشید احمد: رشید با اون یکی دستگاه صحبت کن مفهوم شد؟
باشه احمد همین الان… همی الان.
رشید رشید احمد: آقا ما تو شهریم بهش بگو، به محسن بگو ما تو شهریم، ما تو شهریم و پنج شش هزارنفرم اومدن پناهنده شدن ما تو شهریم ما داریم اونارو تخلیه می کنیم ما تو شهریم و تمام نیروهامون تو خود شهرن!!!
رشید رشید احمد: رشید جان مفهوم شد؟
احمد احمد رشید: قابل فهم نبود! شما کجائید احمد؟! ببین اگه یه پستی در مسیر راه صدای شمارو رله کنه من صداتونو متوجه میشم و به محسن پیامتونو میگم، به محسن پیامتونو میگم …
رشید رشید احمد: رشید جان میگم من تو شهرم و همه نیروها تو شهر اومدن اسیر و پناهنده شدن مفهوم شد؟
احمد جان! بله بله من فهمیدم چی گفتید می گید من تو شهرم و کلیه نیروها پناهنده شدن!! ببین برادر احمد مراعاتم کنید چوبی، چیزی نخوریدا.
رشید رشید: بابا نترس، نترس الان بیش از شش هزار نفربه ما پناهنده شدن بیش ازشش هزار نفر مفهوم شد رشید جان؟
احمد جان: چقد؟ نفهمیدم دوباره بگو چند هزار نفر؟
رشید: بابا گفتم بیش از 6000نفر شش هزار نفر مفهوم شد؟ ودارن هی زیاد میشن. مفهوم شد؟
احمد احمد رشید: بیش از 6000 نفر؟ بله؟ خدا اجرت بده مفهوم شد بله فهمیدم.
رشید رشید احمد: رشید جان بله بله تو شهر خرمشهر تا چند لحظه پیش تظاهرات بود، تظاهرات بود،وکلیه اسرا یا حسین می گفتند والله اکبر و تسلیم میشدن. خوب مفهوم شد؟
احمد جان: این یه قسمت حرفت نا مفهوم بود دوباره تکرار کن؟
رشید رشید احمد: میگم تو شهر خرمشهر تا چند لحظه پیش تظاهرات بود وکلیه اسرای عراقی الله اکبر و یاحسین می گفتنو تسلیم میشدن.
احمد احمد رشید: بله بله، مام اینجا فهمیدیم تشکر آقا الله اکبر،الله اکبر، الله اکبر همه چیو فهمیدیم.
رشید رشید احمد: رشید جان خداوند خرمشهر و آزادش کرد. آزادش کرد….
احمد پیام توکاملا دریافت شد به امید پیروزی واقعی بر استکبار جهانی.
نظرات شما عزیزان: