بهرهمندي از ماه مبارك رمضان
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
بسم الله الرحمن الرحیم
و صل الله علی محمدٍ و آله الطاهرین
از باغ ميبرند چراغانيات كنند *** تا كاج جشنهاي زمستانيات كنند
پوشاندهات صبح تو را ابرهاي تار *** تنها به اين بهانه كه بارانيات كنن
يوسف به اين رها شدن از چاه، دل مبند *** اين بار ميبرند كه زندانيات كنند
اي گل گمان نكن به شب جشن ميروي *** شايد به خاك مردهاي ارزانيات كنند
يك نقطه بيش فرق رحيم و رجيم نيست *** از نقطهاي بترس كه شيطانيات كنند
آب طلب نكرده هميشه مراد نيست *** گاهي بهانهاي است كه قربانيات كنند
آقای شریعتی: سلام میگویم به همهی بینندههای خوبمان، خانمها و آقايان، به سمت خداي امروز خوش آمديد. طاعات قبول باشد. حاج آقاي ماندگاري سلام عليكم و رحمة الله.
حاج آقای ماندگاري: عليكم السلام و رحمة الله، بسم الله الرحمن الرحيم، و الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمدٍ و آله الطاهرين. من هم عرض سلام و ادب خدمت بينندگان عزيز دارم و ورود همه را به ماه ضيافت الهي و مهماني ويژه حضرت حق تبريك عرض ميكنم. براي اينكه در اين ماه هم بتوانيم از عنايت حضرت صاحبمان استفاده كنيم، تقاضا ميكنم همه با هم دعاي سلامت حضرت را تلات كنيم. [دعاي فرج]
آقای شریعتی: ماه رمضان يك فرصتي است كه خيلي وقتها ما منتظر آن هستيم. خوشا به حال كساني كه از اين فرصتها استفاده ميكنند. توصيههاي حاج آقا پيرامون ماه رمضان را ميشنويم.
حاج آقای ماندگاري: بحث ما قبل از ماه رمضان در مورد حجاب بود. بگذاريد معناي ديگري از حجاب را اشاره كنم و فرمولي را به بينندگان تقديم كنم. ماه رمضان ماه استثنايي است. كارمندان عيدي را خيلي دوست دارند. بچهها هم عيد را دوست دارند. عيدي ميگيرند. داريم رمضان عيد اولياي خداست. اينقدر حجاب دور خودمان درست نكرده باشيم كه اين را نفهميم.
بچه شيرخواره به خاطر حجاب سنياش متوجه عيد نميشود. آدم شكمو هم در ماه رمضان اذيت ميشود و عيد نيست. بنده خدايي وارد شهرهاي اسلامي شد، ديد همهجا سفره هست و بريز و بپاش است. گفت: چه خبر است؟ گفتند: محرم الحرام است. گفت: چه محرم الحرامي است كه همه جا سفره برپاست؟ مدتي گذشت، ماه ديگر آمد، ديد همهجا تعطيل است. نه سفرهاي، نه شربتي. گفت: اين ماه چه خبر است؟ گفتند: رمضان المبارك است! گفت: شما چيزي نداديد ما بخوريم، مبارك است؟ آن ماهي كه ان سفرهها را پهن كرده بوديد، ميگوييد: حرام است. وقتي يك نفر نگاهش مادي باشد، اصلاً نميفهمد رمضان چه خبر است. حتي پيشنهاد ميكند كه رمضان الحرام و محرم المبارك!
كسي كه ميخواهد سر سفرهاي برود كه غذاهاي رنگيني در آن سفره هست، اما براي دندانش آمپول زده است. هرچه ميگويند: چقدر اين ترشي خوشمزه است. چه سالاد خوشمزهاي است! ميگويد: من متوجه نميشوم. اشكال براي غذا نيست، براي دهان من است. اشكال براي نگاه آن آقا است. خدا نكند در ماه رمضان آنقدر حجابهاي مادي جلوي ما را گرفته باشد، كه نفهميم رمضان چه خبر است. حتي گاهي آرزو ميكنيم زودتر تمام شود.
پيغمبر خدا فرمودند: اگر بندگان خدا بدانند، ماه رمضان چه خبر است، خوابتان عبادت است. نفس كشيدن ثواب سبحان الله دارد. دعاهايتان مستجاب ميشود. شيطان دست و بالش بسته است. اينها امتيازات ماه رمضان است. ماهي است كه خدا اينقدر چند برابر حساب ميكند كه در فكر ما هم نميگنجد.
بايد نه شرط را در ماه رمضان رعايت كنيم، كه رمضان براي ما كشف شود. در رابطه با قرآن از يكي از بزرگان جملهاي را ديدم. فرموده بود: همه ميپرسند چرا اينقدر قرآن ميخوانيم، نميفهميم؟ در عين حال كه همه ميگويند: اگر ميخواهيد زبانتان خوب شود، يك دو هفته در محيطي برويد كه زبانشان انگليسي است. كم كم زبانتان راه ميافتد. پنجاه سال است با زبان قرآن حرف ميزنيم، هنوز زبان ما راه نيافتاده است. آن بزرگ فرموده بود: اگر ميخواهيد باب فهم قرآن براي شما باز شود، بايد پانصد بار ختم قرآن كنيد. حساب كردم چهل سال اگر روزي يك جز قرآن را بخوانم، ماهي يك ختم قرآن داشته باشم، پانصد بار ختم كردم. ۱۵ سال اول زندگي كه هيچ، از ۱۵ سالگي تا ۵۵ سالگي، چهل سال ميشود. اگر بلافاصله بعد از سن تكليف روزي يك جز قرآن را بخوانم، تازه در ۵۵ سالگي احتمالاً بفهمم قرآن چه ميگويد. همين قدر قرآن را بخوانيم كه يك مقدار حجاب كنار برود. گاهي علم من براي من حجاب ميشود. گاهي وقتها عبادتهاي من حجاب ميشود. گاهي وقتها خيرات من حجاب است. وقتي كه علم من، عبادت و خيرات من از خدا بزرگتر ميشود. براي اينها عدد قائل ميشود.
سه شرط را قبل از ورود به ماه رمضان ميگوييم. سه شرط براي داخل رمضان است. سه شرط براي روزهاي آخر است. سه شرط قبل از رمضان: ۱- طهارت. «لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ» (واقعه/۷۹) ماه قرآن است. اين ماه مبارك است. با حقيقت ماه رمضان تماس نميگيرند مگر آنهايي كه پاك باشند. پاكي ظاهري را همه دارند. اما پاكي دل مهم است. بياييم نسبت به نسبتهايي كه به خدا و مردم داديم، خودمان را پاك كنيم. «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرينَ» (بقره/۲۲۲) خدا گفته هم به خاطر توبه دوستش دارم، هم به خاطر اينكه با توبه پاك ميشود، دوستش دارم. تفاخرهايي كه به خرج ميدهيم حجاب ميشود. مثل اينكه ميگويد: من يك دور مفاتيح را تمام كردم. من چهل دور تسبيح گفتم. اگر خودم را پاك كردم، كمي از سوء ظن ها و بخلها و حسادتها پاك شدم، اين حجابها برداشته ميشود.
يك سوء ظن بد داريم، يك سوء ظن خوب داريم. سوء ظن به خدا خيلي بد است. سوء ظن به مردم هم بد است. سوء ظن به خود خوب است. خيلي از خودم تعريف نكنم.
مقدس اردبيلي وجود نازنيني بود. پدر پاكي كه براي خوردن يك سيب تا حلال رفت تا حلاليت بطلبد كه لقمه ناپاك در وجودش نباشد. آن دختر پاكي كه هيچكس او را نديد. همه فكر كردند، مو ندارد. چشم ندارد، زبان ندارد. نتيجه اين مادر و پدر پاك شيخ احمد اردبيلي ميشود. يك فقيه و مجتهد و سرباز امام زمان كه در مسير بين نجف و كربلا ميرود. پياده بود، سواري ميآيد و او را سوار ميكند. آقا از او سؤال ميكنند: فلان عالم چطور آدمي است؟ ميگويد: خيلي عالي است، حرف ندارد! آقا از هركس سؤال ميكنند، جز تعريف چيزي نميگويد. با اينكه معصوم نبودند و حتماً عيب و ايرادي داشتند. بعد ميفرمايند: شيخ احمد اردبيلي چطور است؟ ميگويد: خيلي آدم بدي است! اصلاً به درد نميخورد و نميشود روي حرفهايش حساب كرد. عليه خودش حرف ميزند. امام زمان كلامش را قطع ميكند. ميگويد: چطور درباره شيخ احمد اردبيلي اينطور ميگويي در حالي كه الآن پشت سر امام زمانش روي مركب نشسته است؟ روي قدمهاي آقا ميافتد. اين وجودي است كه خودش را پاك كرده است. امام زمان كه قرآن ناطق است درك ميكند. اين قرآن را هم درك خواهد كرد.
براي اينكه از ماه رمضان بي بهره نباشيم و گرسنگي و تشنگي بيخود نكشيم، بياييم شرط اول طهارت، شرط دوم معرفت را به جا آوريم. در اين عالم هرچه بيشتر بداني سهمت بيشتر است. هرچه كمتر بداني، خسارتت بيشتر است. لااقل در اين ماه رمضان كه گفتند يك وعده از غذايت را كم كني، بايد به جاي سه وعده، چهار وعده بخوريم؟ سحر ميگويد: بخور كه ظهر نميخوري. شب ميگويد: بخور كه ظهر نخوردي!!! ظهر را دو بار ميخورد. مصرف مواد غذايي طبق آمار در ماه رمضان بيشتر است. خدا ماه رمضان را گذاشته كه كمتر بخوري. گفت: شكمت را از طعام دنيا خالي كن، كمي نور معرفت بيني.
اگر معرفت پيدا كردم شب قدر چه شبي است، قرآن چيست، امام چيست، من در اين عالم چه كسي هستم؟ هرچه معرفتم بيشتر باشد، سهمم در رمضان بيشتر است. و الا خودم حجابي ميشوم كه در آينه نگاه ميكنم و به خودم التماس دعا ميگويم. خدا ميگويد: من در ماه رمضان ميخواهم ببخشم . «غافِرِ الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْبِ» (غافر/۳) ميدانيد بزرگان اين آيه را چطور معنا ميكنند؟ ميگويند: خدا گاهي وقتها بدون توبه ميبخشد. چه كسي ميخواهد به خدا ايراد بگيرد؟ براي چه ميخواهد ببخشد؟
شرط سوم اجازه است. ماه رمضان بايد اذن دخول بگيرم. از صاحب الامر اجازه بگيرم. آقاجان اجازه ميدهيد در اين ماه بيايم؟ به يمن امام زمان فهم قرآن به تو ميدهند. به يمن امام زمان توفيق قرآن به تو ميدهند. اجازه بگيرم، اول ماه بگويم: سا صاحب الزمان، اجازه ميدهيد به ماهي كه شما صاحبش هستيد وارد شوم؟
سه شرط هم درون ماه رمضان است. چهارمين شرط مراقبت است. همه عمر بايد مراقبت بر حلال و حرام خدا را كنيم. در اين ماه بايد بيشتر شود. روزه فقط مراقبت بر نخوردن و نياشاميدن نيست. چشم هم بايد روزه باشد. گوش هم بايد روزه باشد. زبانم هم بايد روزه باشد. دستم هم بايد روزه باشد. پايم هم بايد روزه باشد. فكر و دل هم بايد روزه باشد. روزه خودش مجاهدت است. اگر اين مجاهدت با مراقبت اجين شود، غوغا ميكند.
شرط پنجم را بايد اول ميگفتم، مجاهدت است. فرصت كم، مسير طولاني، غنايم فراوان، هركس زرنگتر باشد و بيشتر كار كند، سهمش بيشتر است. وقتي ميگويند: نفس تسبيح است. بعضي ميگويند: تند تند نفس بكشيم. خدا آيت الله جوادي املي را حفظ كند. ميفرمودند: بعضي فكر ميكنند بهشت رفتن خيلي سخت است. نه بهشت رفتن خيلي آسان است. تعجب ميكنيم چرا همه ميخواهند جهنم بروند!!! مجاهدت كنيم، مراقبت كنيم، در اين مجاهدت و مراقبت بايد اقتدا كنيم. ببينيم اولياي خدا چه كردند. «الرَّاغِبُ عَنْهُمْ مَارِقٌ وَ الْمُقَصِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقٌ وَ اللَّازِمُ لَهُمْ لَاحِق» (بحارالانوار/ج۲۳/ص۲۳۴) كسي از خودش چيزي در نياورد. همان كه دين خدا گفته است.
حضرت آيت الله جوادي آملي فرمودند: شب قدر كه گفتند: قرآن بر سر بگيريد، قرآن را بر سرت بگذار و كلام ديگري را نگو. ده بار بگو: الهي بمحمد، بعلي، به فاطمه و.. بعد هرچه خواستي بگو. همانطور كه اهلبيت انجام دادند. چطور پيغمبر فرمودند: «صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي» (بحارالانوار/ج۸۲/ص۲۷۹) در دعا هم دعا كنيم، همانطور كه پيغمبر دعا ميكرد. شرط ششم هم اقتدا است.
سه شرط هم آخر ماه رمضان دارد. سعي كنم از اين سرمايهاي كه كسب كردم، محافظت كنم. ما كه سحرها به خاطر شكم بلند ميشويم، يازده ركعت هم نماز شب با يازده حمد بخوانيم. شيطان جلوي بانك ايستاده، پولهاي كسي كه روي دستش است را بدزدد و برود. پولهايت را در كيف بگذار! برايش قفل بگذار. محافطت كن. محافظت با پناه بردن به خدا ممكن است. استعاذه و استغفار راه محافظت است.
كنار اين محافظت دنبال برنامهريزي بر تداوم باشم. زيباييهاي ماه رمضان را تا سال بعد حفظ كنيم. برنامهريزي كنيم. سرط دوم هشتم تداوم بود.
شرط نهم امانت به صاحبمان بسپاريم. اول اجازه گرفتيم. آخر امانت بدهيم. امام زمان امانتدار خوبي است. بگوييم: آقا روز قيامت به ما بده. اين نه شرط را هركس انجام داد، براي ما هم دعا كند كه ما هم توفيق بهره برداري داشته باشيم.
آقاي شريعتي: صفحه ۱۳۰ مصحف شريف، آيات ۱۹ تا ۲۷ سوره مباركه انعام در سمت خداي امروز تلاوت ميشود. باز ميگرديم به بركت صلوات بر محمد و آل محمد.
«قُلْ أَىُّ شىَْءٍ أَكْبرَُ شهََادَةً قُلِ اللَّهُ شهَِيدُ بَيْنىِ وَ بَيْنَكُمْ وَ أُوحِىَ إِلىََّ هَاذَا الْقُرْءَانُ لِأُنذِرَكُم بِهِ وَ مَن بَلَغَ أَ ئنَّكُمْ لَتَشهَْدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ ءَالِهَةً أُخْرَى قُل لَّا أَشهَْدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَاهٌ وَاحِدٌ وَ إِنَّنىِ بَرِىءٌ ممَِّّا تُشْرِكُونَ(۱۹) الَّذِينَ ءَاتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ(۲۰) وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْترََى عَلىَ اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بَِايَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ(۲۱) وَ يَوْمَ نحَْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَيْنَ شُرَكاَؤُكُمُ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ(۲۲) ثُمَّ لَمْ تَكُن فِتْنَتهُُمْ إِلَّا أَن قَالُواْ وَ اللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ(۲۳) انظُرْ كَيْفَ كَذَبُواْ عَلىَ أَنفُسِهِمْ وَ ضَلَّ عَنهُْم مَّا كاَنُواْ يَفْترَُونَ(۲۴) وَ مِنهُْم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَ جَعَلْنَا عَلىَ قُلُوبهِِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَ فىِ ءَاذَانهِِمْ وَقْرًا وَ إِن يَرَوْاْ كُلَّ ءَايَةٍ لَّا يُؤْمِنُواْ بهَِا حَتىَّ إِذَا جَاءُوكَ يجَُادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَاذَا إِلَّا أَسَطِيرُ الْأَوَّلِينَ(۲۵) وَ هُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ يَنَْوْنَ عَنْهُ وَ إِن يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَ مَا يَشْعُرُونَ(۲۶) وَ لَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُواْ عَلىَ النَّارِ فَقَالُواْ يَالَيْتَنَا نُرَدُّ وَ لَا نُكَذِّبَ بَِايَاتِ رَبِّنَا وَ نَكُونَ مِنَ المُْؤْمِنِينَ(۲۷)»
ترجمه آيات:
«بگو: شهادت چه كسى از هر شهادتى بزرگتر است؟ بگو: خدا ميان من و شما گواه است و اين قرآن بر من وحى شده است تا شما را و هر كس را كه به او برسد بيم دهم. آيا شهادت مىدهيد كه با اللَّه خدايان ديگرى هم هستند؟ بگو: من شهادت نمىدهم. بگو: جز اين نيست كه او خدايى است يكتا و از آنچه با او شريك مىسازيد بيزارم. (۱۹) اهل كتاب او را چنان مىشناسند كه فرزندان خود را، اينان كه به خود زيان مىرسانيدند ايمان نمىآورند. (۲۰) چه كسى است ستمكارتر از آنكه به خدا دروغ مىبندد يا آيات او را دروغ مىانگارد؟ هر آينه ستمكاران را رستگارى نيست. (۲۱) روزى همه را گرد آوريم، سپس به آنها كه شرك آوردهاند بگوييم: آن كسان كه مىپنداشتيد كه شريكان خدايند اكنون كجايند؟ (۲۲) عذرى كه مىآورند جز اين نيست كه مىگويند: سوگند به خدا پروردگار ما كه ما مشرك نبودهايم. (۲۳) بنگر كه چگونه بر خود دروغ بستند و آن دروغها كه ساخته بودند ناچيز گرديد. (۲۴) بعضى از آنها به سخن تو گوش مىدهند ولى ما بر دلهايشان پردهها افكندهايم تا آن را درنيابند و گوشهايشان را سنگين كردهايم. و هر معجزهاى را كه بنگرند بدان ايمان نمىآورند. و چون نزد تو آيند، با تو به مجادله پردازند. كافران مىگويند كه اينها چيزى جز اساطير پيشينيان نيست. (۲۵) اينان مردم را از پيامبر بازمىدارند و خود از او كناره مىجويند و حال آنكه نمىدانند كه تنها خويشتن را به هلاكت مىرسانند. (۲۶) اگر آنها را در آن روز كه در برابر آتش نگاهشان داشتهاند بنگرى، مىگويند: اى كاش ما را باز گردانند تا آيات پروردگارمان را تكذيب نكنيم و از مؤمنان باشيم. (۲۷)»
آقاي شريعتي: انشاءالله زندگي همه ما منور به نور قرآن باشد. اشارهي قرآني امروز را حاج آقاي ماندگاري بفرمايند و در خدمت شما هستيم.
حاج آقاي ماندگاري: با استمداد از آقا امام رضا(ع) كه انشاءالله ما را به عنوان خادم معنوي خودشان حفظ كنند. شب نيمه شعبان كه در حرم امام رضا بوديم عرض كردم: يا امام رضا، ما را براي خودت بخر. شما ما را نخري، شيطان ميخرد. از امام رضا ميخواهيم به حق حرمت ماه مبارك رمضان ما را خادم معنوي خودشان حفظ كنند.
آيه ۲۷ سوره انعام هم متناسب به بحث ما است. خدا را از اين بابت شاكر هستم. «وَ لَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُواْ عَلىَ النَّارِ فَقَالُواْ يَالَيْتَنَا نُرَدُّ وَ لَا نُكَذِّبَ بَِايَاتِ رَبِّنَا وَ نَكُونَ مِنَ المُْؤْمِنِينَ» خدا نكند ما مصداق اين آيه باشيم. اي پيغمبر وقتي اينها را ميبيني كه در آتش عذاب واردشان ميكنيم، جلوي آتش نگه داشتيم كه داخل جهنم بروند، فرياد ميزنند اي كاش ما را به دنيا برگردانيد. اگر ما را برميگرانديد قول ميداديم ديگر آيات خدا را تكذيب نكنيم. قول ميداديم از رمضان استفاده كنيم. قول ميداديم ما هم جزء مؤمنين باشيم.
حضرت عيسي بن مريم كنار قبر مادرش، حضرت مريم(س) آمد. ميدانيد كه معجزه حضرت زنده كردن مردهها بود. مادرش را به اذن الهي زنده كرد. مادر دوست داري به دنيا برگردي؟ حضرت مريم فرمود: نه! اينجا خيلي بهتر است. روايتي از پيغمبر(ص) داريم كه گفتنش سخت است. پيغمبر خدا فرمودند: اگر رحمت خدا را صد قسمت كنيم، همه مظاهر رحمتي كه در عالم دنيا است، يك درصد است. ۹۹ درصد آن طرف است. از اين يك قسم محروم باشد، از ۹۹ قسم باقي هم محروم ميشود. حضرت مريم(س) فرمودند: نميخواهم به دنيا برگردم. اگر برگرديد ميخواهيد چه كنيد؟ كسي كه آن طرف رفته خبر ميدهد. ما بايد با اين اخبار از خواب بيدار شويم. فرمود: پسرم اگر به دنيا برگردم، دوست دارم روزهاي بلند تابستان را روزه بگيرم، و شبهاي بلند زمستان را شب زندهداري كنم. چون ميداند اين آذوقه چقدر آنجا به درد ميخورد.
بعضيها انشاءالله ميخواهند مكه بروند. كربلا و سوريه بروند. انشاءالله خدا دست همه اجانب را از حرم اهلبيت كوتاه كند. يك مطاعي را با خودشان برميدارند كه همه فكر ميكنند به درد نميخورد. آنجا كه ميروند، ميبينند اين مطاع عجب استفادهاي دارد. آنجا آنهايي كه مطاع ندارند خيلي غصه ميخورند.
حدود دو هزار آيه قرآن ميگويد: هركس از رمضان بهره نگيرد و توشه برندارد، آن طرف خيلي ضرر كرده است. آن طرف داد ميزند ميگويد: اي كاش برگردانده ميشديم. رمضان را كه از آيات خدا بود، تكذيب نميكرديم.
يك نفر را ديدم علني روزه خواري ميكرد. گفتم: جوان چرا روزهخواري ميكني؟ گفت: روزه براي بيكارها است! ما بيكار نيستيم روزه بگيريم. اين تكذيب است. زود برايش استغفار كردم. روز قيامت داد ميزنند كسي نبود به شما تذكر بدهد؟ كه ميتوانستيد اين حجابها را كنار بزنيد و از رمضانتان نهايت استفاده را ببريد.
رمضان سه استفاده مهم دارد. ۱- گذشته من و آباء مرا تطهير ميكند. يعني هم گذشته مرا پاك كند. گذشته من توجيهي دارد، توبه ميكنم پاك ميشود. گذشته پدر و مادر مرا هم ميتواند پاك كند. اين استثناء بودم رمضان است. لذا يكي از دعاهاي قشنگ ماه رمضان اين است كه بگوييم: «اللهم اغفر للمؤمنين و المؤمنات»، يكي ديگر از دعاها «اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ» (بحارالانوار/ج۹۵/ص۱۳۰) همه را داخل درياي سرور رحمتت كن. رمضان اين ظرفيت را دارد، هركس از اين ظرفيت استفاده نكند، سرش كلاه رفته است. ميتوانم آمرزش پدرم، مادرم، عمههايم، داييها، عموها، اساتيد، معلمها، رفقا را بگيرم. حجابها و گناهان نميگذارند و عايق هستند. صدا بالا نميرود. خدا سميع العليم است. دعا بالا نميرود. پس اولين ظرفيت رمضان تطهير گذشته ما است. هرچقدر معرفت من بيشتر، دعاي من قشنگتر، عمل من زيباتر، توبه من بهتر باشد، دايره بخشش الهي وسيعتر است.
در روايت داريم كه حضرت معصومه(س) فرمودند: فقط شفاعت فاطمه معصومه براي همه شيعيان بس است. اين وجود نازنين چه كرده كه دعايش اينقدر برد وجودي دارد؟! اگر بگوييم: اينها خيلي استثنايي هستند، نميتوانند الگوي ما باشند. اگر الگوي ما هستند، يعني ما ميتوانيم به اينها نزديك شويم. اگر حضضرت معصومه ميتواند ميلياردها آدم را شفاعت كند، من لااقل ده نفر را شفاعت كنم. اين يك ظرفيت رمضان است.
ظرفيت دوم رمضان نورانيت خودم و دلم و روحم در اين ماه است. يعني يك ماه بهشتي شدن را تجربه كنم. ميگويند: حرم امام رضا قطعهاي از بهشت است. ميگويند: كربلا قطعهاي از بهشت است. ميگويند: حرم پيغمبر «روضة من رياض الجنة» است. حرم اهلبيت قطعهاي از بهشت است. رمضان هم ميتواند قطعهاي از بهشت باشد. در بهشت آلودگي و نافرماني نيست.در بهشت هيچ گناه فكري و قلبي نيست. در رمضان همه ميتوانيم سبك زندگيي ديني را تجربه كنيم. نه اينكه در رمضان هم افطاريهاي ما اسراف حرام داشته باشد.
ظرفيت سوم رمضان تضمين آينده است. تطهير گذشته، نورانيت حال، تضمين آينده است. يك شب قدر رمضان «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» (قدر/۳) يعني حالا كه اينقدر شيريني بندگي را چشيدم، تصميم بگيرم در چهار محور خودم مراقب خودم باشم و از خدا بخواهم مراقب من باشد. انجام واجبات، ترك محرمات، خدمت به مخلوقات، توسل به معنويات. اينها تضمين آينده من است.
پيغمبر در جواب اميرالمؤمنين(ع) فرمودند: بهترين اعمال در اين شهر چيست؟ ورع! ورع فرار از گناه است. مثل گناه در آيات و روايات سه چيز است. ۱- آتش خيلي شعلهور ۲- پرتگاه خيلي عميق ۳- كثافت خيلي بد. معمولاً انسانهاي عاقل از اين سه فراري هستند. بياييم در ماه رمضان از گناه فاصله بگيريم. كمي چشممان را حيا دار كنيم.
ديروز خاطرهاي را از آيت الله ارباب ميخواندم. در بهشت تخت فولاد اصفهان دفن هستند. فرموده بود: شهادت ميدهم كه بندگي خدا را خيلي نكردم. كاري براي خدا نكردم. اما پاي يك چيزي ايستادم. در تمام عمرم نگاه به نامحرم نكردم.
بياييم در ماه رمضان يك مقدار لقمهمان را، كلام مان را مراقبت كنيم، گناه نكنيم. خدا وعده داده كه هركس گناه نكند، جبران ما بقي با من است.
آقاي شريعتي: آنهايي كه نميتوانند امسال روزه بگيرند، اين فرصت برايشان فراهم است؟
حاج آقاي ماندگاري: روايت داريم هركس در ماه رمضان اجازه حيات دارد، در اين مهماني وارد ميشود. آن كسي كه روزه نميگيرد به چه دليل نميگيرد؟ اگر بخاطر مريضياش است، او همان قدر دارد اطاعت فرمان خدا را ميكند، كه روزهدار اطاعت ميكند. همان خدايي كه به سالم گفته روزه بگير، به مريض گفته روزه نگير. نسبت اينها در اطاعت يكي است. كسي غصه نخورد. اگر به تشخيص اطبا يا خودشان اينگونه تشخيص ميدهند كه روزه برايشان ضرر دارد، نگيرند.
همه در مهماني رمضان ميآيند. ولي واي به حال كسي كه در اين مهماني بيايد، در دستشويي برود و با نجاسات بازي كند. يك نفر در حرم امام رضا به من گفت: آنهايي كه در حرم امام رضا گناه ميكنند، آنها هم امام رضا دعوت كرده است؟ گفتم: بله. گفت: اينها گناه ميكنند. گفتم: دعوت شدند ولي لياقت خودشان است. يكي در مهماني به اتاق پذيرايي ميرود و از بهترين پذيراييها استفاده ميكند. يكي هم در دستشويي ميرود و با نجاسات بازي ميكند.
رمضان يك اوجي دارد. بچهاي پايين بلندي و پدرش روي بلندي ايستاده است. بچه دستش را دراز ميكند. به پدرش ميگويد: من همه قدم را كشيدم. دستم به آن بالا نميرسد. ميشود تو خودت را خم كني و مرا بالا بكشي؟ بابا ميبيند بچه همه تلاشش را كرده است. خم ميشود دست بچه را ميكشد و بالا ميآورد. رمضان قلهاي دارد كه دست هيچكس به آن نميرسد. «وَ مَا أَدْرَئكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ» (قدر/۲) ما اگر در ماه رمضان همه تلاشمان را بكنيم «وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ» (يوسف/۸۸) به آقا و مولايمان بگوييم: يا ايها العزيز! ما بيچاره هستيم. ميشود شما دستت را دراز كني و ما را بالا بكشي؟ من ديگر بيش از اين نميتوانم بيايم. اگر همه تلاشمان را بكنيم، امام زمان دست ما را ميگيرد. ما را به قلهي ليلة القدر ميرساند. هركس ليلة القدر را درك كند، امام زمان را هم ميبيند. شهدا اينطور بودند، قله شهادت دستشان نميرسيد، ولي همه تلاششان را ميكردند. خالصانه آمدند و از همه چيز بريدند، و به امام زمان گفتند: «وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ» دست ما به قله شهادت نميرسد. ميشود ما را يك مقدار بالا بكشي؟ ما هم ميخواهيم به امام زمان بگوييم: «يا أَيُّهَا الْعَزيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاة» تازه دست ما را هم بگيري و بالا ببري، ما طلبكار نيستيم. «فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا» (يوسف/۸۸) به ما صدقه بده. لذت قرآن و روزه و ليلة القدر را به ما صدقه بده. لذت سحر را به ما صدقه بده. يكبار درست بگوييم: «اللهم اني اسألك…» همه چيز درست ميشود.
«اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ اللَّهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جَائِعٍ اللَّهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْيَانٍ اللَّهُمَّ اقْضِ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ اللَّهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَرِيبٍ اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيرٍ اللَّهُمَّ أَصْلِحْ كُلَّ فَاسِدٍ مِنٍْ أُمُورِ الْمُسْلِمِينَ اللَّهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَرِيضٍ اللَّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنَا بِغِنَاكَ اللَّهُمَّ غَيِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِكَ اللَّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّيْنَ وَ أَغْنِنَا مِنَ الْفَقْرِ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»، «اللهم عجل لوليك الفرج واجعلنا من خير اعوانه و انصاره…»
آقاي شريعتي: بهترينها را براي شما آرزو ميكنم. ما را از دعاي خيرتان فراموش نكنيد. والحمدلله رب العالمين، و صل الله علي محمدٍ و آله الطاهرين.
نظرات شما عزیزان: