چه کسی ازدواج موقت را ممنوع کرد.
ازدواج موقت يا متعه كه در زبان عاميانه به صيغه هم معروف است بوسيله خليفه دوم عمر بن الخطاب بصورت نا بحق و جاهلانه وبا تعصب كور كورانه جاهلي معطل گشته است و ايشان طي يك فرمان كه صادر كرد
در برابر حكم خدا ايستادگي نمود و به اصطلاح علما اجتهاد در مقابل نص كرد و گفت : «متعتان كانتا حلال علي عهد رسول الله وانا احرمهما و اعاقب عليهما متعه النسا ومتعه الحج» دو متعه در زمان حضرت رسول الله حلال بودند ولي من انها را حرام ميكنم وهر كس كه به اين دو عمل كند من او را مورد عقاب وسرزنش قرار ميدهم . كه جامعه اسلامي را از اين درب رحمت الهي محروم نمود و بكلي آن را بر مردم مسلمـان بست كــهاگر چنانچه اين حكم معطل نميماند كمتر كسي دچار زنا و ارتكاب كار حرام مي شود. همانطور كه حضرت امير المومنين امام علي (ع) فرمودند : « لولا ابن الخطاب نهي عن المتعه ما زني الا شقي» اگر چنانچه عمر ابي الخطاب از ازدواج متعه نهي نمي كرد هيچ كس زنا نمي كرد فقط افراد پست. وبراي همين است كه علي (ع) و اهل بيتش وشيعيانش به آنچه كه عمر در امر متعه حرام كرده است اعتنا نكردند .
آثار اجتماعی ازدواج موقت
احیای سنت ، به معنای رواج آن در جامعه است . رواج ازدواج موقت ، فواید بسیاری را به دنبال دارد که مطلوب و مرد نظر شارع مقدس است. این آثار و برکات به قدری فراوان است که احیای آن را ضروری می شمارد. در جوامع فعلی ازدواج بصورت یک معضل برای جامعه در آمده است. مشکلاتی مانند اشتغال و ادامه تحصیل ، تا سالهای متمادی ازدواج را برای یک جوان غیر عملی نموده است . این در حالی است که فیزیولوژی طبیعی بدن انسان ، تغییری نیافته است و او همچنان در سالهای آغازین نوجوانی به بلوغ جنسی می رسد . در جامعه ما فاصله بین بلوغ جنسی تا فراهم شدن موقعیت اجتماعی نزدیک به سیزده سال است. آیا می توان به این غریزه گفت :«به علت نبودن شرایط لازم ، از خواسته های طبیعی خود دست بردار؟» درهمین رابطه تاکید کرده اند : رهبانیت و پارسایی مطلق و نادیده گرفتن این غریزه – با آن امواج نیرومند و توفنده - غالبا امکان پذیر نیست . عقل و شرع نیز ، غرق شدن در ورطه کمونیسم جنسی و بی بند باری را نمی پذیرد. حال چه باید کرد ؟با اندکی تامل روشن می شود که تنها راه ممکن و عملی «ازدواج موقت» است.حتی برخی از روشنفکران غربی – مانند قاضی لینذری و برتراند راسل - نیز به این نتیجه رسیده اند. چرا که راه معقول دیگری وجود ندارد.پیشنهادهایی مانند رفع مشگل اشتغال و مسکن اگرچه اساسی است،امممما پا از مقوله «حرف» فراتر نمی گذارد و می رود تا زمان عملی شدن آن راهی جز ازدواج موقت نیست.نکته قابل توجه اینکه : مخاطب اصلی و عمده ازدواج موقت ، «مردان مجرد» و «زنان همسر از دست داده» می باشد – نه «دختران مجرد و مردان متاهل» - و به عبارت روشن تر کسانی که «نیاز» به این نوع ارضای جنسی دارند و خطری آنان را تهدید نمی کند.
نظرات شما عزیزان: