اصول و موازین اخلاق پزشکی و میزان سازگاری آن با مبانی اخلاق اسلامی
سم حسینی اسم حسینی، سعید صمدزاده، جواد آقازاده
پیش زمینه و هدف:�چهار اصل اخلاق پزشکی یعنی احترام به اختیار انسان Respect for autonomy، سود داشتن کارهاeneficence ، عدم اضرار به دیگران on maleficence و عدالت justice به قضاوتهای
عمومی اطلاق می شوند و به عنـوان پذیرفته های اخـلاقی بررسی اعمـال انسانهـا مـورد استفـاده و ارزشیابی قرار می گیرند در این موارد اختلاف نظر زیادی وجود دارد از جمله تعیین قلمرو اختیار و استقلال افرادی که قدرت تشخیص ندارند یا هم چون جنین، نوزادان، بیماران دچار مرگ مغزی، زندانیان و ... که میتواند پزشک یا تیم پزشکی را در مرحله تصمیم گیری دچار تردید و بحران سازند. به خصوص با توجه به این که تعریف و قلمرو این چهار اصل نسبت به یک جهان بینی با جهان بینی دیگر فرق می کند علی الخصوص در ارتباط با مکتب اخلاق اسلامی بایستی به دقت تبیین شود. در این مقاله سعی شده است بعد از تشریح این اصول به میزان سازگاری آنها با مبانی اخلاق و معارف اسلامی پرداخته شود.
مواد و روش کار:�این پژوهش به صورت توصیفی و کتابخانه ای است و سعی شده است پس از توضیح مفاهیم به صورت نظری و مبنایی نکات تشابه و تمایز
به کارگیری اصول پذیرفته شده اخلاق پزشکی با اصول اخلاق و معارف اسلامی شناسایی و تبیین شود.
یافته ها: در بررسی مکاتب اخلاقی گوناگون معلوم شد اصول و موازین چهارگانه اخلاق پزشکی برگرفته از مکتب سودگرایی و سودمندی می باشد و مکتب اخلاقی اسلامی مکتب غایت گرا و وظیفه گرا می باشد. به طوری که در بعضی از مبانی همدیگر را پوشش و در بعضی از مبانی سازگاری لازم را ندارند.
بحث و نتیجه گیری: از آنجایی که دین اسلام یک مکتب غایت گرا و وظیفه گراست و غایت نهایی در کارهای اخلاقی رستگاری و قرب الهی است و انسان دارای دو ساحت وجودی جسم و روح بوده و صاحب کرامت و عزت می باشد و فلسفه وجودی او رسیدن به تکامل و قرب الهی است به همین جهت اخلاق پزشکی در اسلام در چهار چوب پارامترهای است که در دین مبین اسلام بیان شده است و در آن به رعایت تقوی الهی، احساس تکلیف و مسئولیت در مقابل خود، خدا، جامعه، تعالی روح و مراتب وجودی او و نیّت و انگیزه الهی و همچنین لذائذ معنوی تاکید شده است که خود این متغیرها میتواند بهترین ضمانت اجرایی اصول و موازین اخلاقی در حرفه پزشکی باشد و می تواند نیروهای پزشکی را از تردید و بحران در مراحل تصمیم گیری و اجراء پروژه ها و سوژه های خود درآورده و جبران کننده ضعفها و کمبودهای دیگر مکاتب اخلاقی باشد که نوعاً مبتنی بر خواسته های انسانی، لذائذ دنیوی و بهبود زندگی مکانیکی انسانها هستند.
نظرات شما عزیزان: