3مولفه موثر در معنویت درمانی
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17859
بازدید دیروز : 8958
بازدید هفته : 360674
بازدید ماه : 17859
بازدید کل : 11074710
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 5 / 8 / 1400

 3مولفه موثر در معنویت درمانی

صبر، تشریک مساعی با خدا و توکل سه امر معنوی ای هستند که بر درمان معنوی بسیار موثر هستند. از همین روی در دستورات دینی به این امور سفارش شده است. با ما همراه باشید تا با تاثیر این امور در درمان های معنوی بیشتر آشنا شوید.
3 مولفه موثر در معنویت درمانی
توکل نتیجه فهم عمیق پیش فرض زندگی معنوی است.
 

توکل

 راغب (به نقل از سجادیان، ۱۳۸۲) در مفردات توکل را این گونه تعریف می کند: توکل یعنی اینکه بر غیر خودت اعتماد کنی و دیگری را از طرف خودت نایب قرار دهی. منظور از توکل این است که انسان در چهار چوب علل مادی و محدود قدرت و توانایی خود محاصره نگردد و چشم خود را به حمایت و لطف پروردگار بدوزد این توجه مخصوص ، آرامش و اطمینان و نیروی فوق العاده روحی و معنوی به انسان می بخشد که در رویایی با مشکلات، اثر عظیمی خواهد داشت.

 
ولی باید توجه داشت که مفهوم توکل چشم پوشی از اسباب و دست روی دست گذاشتن نیست بلکه مراد از آن بلند نظری و عدم دلبستگی به اسباب محدود مادی است. توکل استفاده از اسباب و علل طبیعی است که به خواست خدا در اختیار انسان قرار گرفته و اعتماد به خداوند در همه کارها و او را وکیل و پشتیبان خود قرار دادن و نتیجه کارهای خود را به خدا واگذار کردن است (رضوانی، ۱۳۸۸).
 
براساس روایت، شخص متوکل به خداوند می داند که اگر در ظاهر ، شخصی به او ضرری زد یا خیری را از او منع کرد و نتوانست با آن مقابله کند، این در واقع ممکن است به نفع انسان باشد؛ زیرا خداوند که امور عالم به دست اوست، خیر و خوبی را برای بنده اش می خواهد، گرچه در ظاهر خوب نباشد. شخصی که بر خداوند توکل کرده، باور دارد که تاثیر همه اسباب و علل عالم به اذن خداوند است، بنابراین هرچند در ظاهر شخصی به او آسیب رسانده است، ولی مسبب خداوند است و با باور به این که خداوند، صلاح و خوبی بنده خود را می خواهد در صورتی که نتواند با این آسیب مقابله کند، کمتر نگران می شود و با سپردن امور به خداوند آرامش می یابد؛ از این رو در قرآن می فرماید: «و چه بسا از چیزی نا خشنودید، و آن برای شما خوب است» همچنین شخص متوکل می داند که اگر دیگری به او خیری رساند و یا چیزی به او بخشید، این خیر و خوبی از سوی خداوند است و اگر از سوی خداوند نباشد، به ظاهر خیر است ولی در باطن نامناسب محسوب می شود، چنانچه خداوند می فرماید: «چه بسا چیزی را دوست می دارید و آن برای شما بد است.»
 
لذا انسان متوکل نه اضطراب از دست دادن چیزهای به ظاهر خوشایند را دارد نه خود را دچار اضطراب نگهداری و وابستگی داشته ها و یافته های به ظاهر خوشایند می کند؛ چرا که اصولا انسان متوکل خوشایندی و ناخوشایندی امور زندگی نمی کند بلکه بر اساس حقیقت امور (هر چند به ظاهر ناخوشایند باشد)، آنها را انتخاب کرده و با آن زندگی می کند (صادقیان ۱۳۷۸).
 
تو کل نتیجه فهم عمیق این پیش فرض زندگی معنوی است که: امور هستی قابل تقسیم اند به امور تغییر پذیر و تغییر ناپذیر. من می توانم واقعیتی که در زندگی من هست را عوض کنم اما نمی توانم قوانینی که حاکم بر هست است را عوض کنم. به تعبیر دیگری عوض کردن واقعیات زندگی توسط قوانین زندگی صورت می گیرد. هر کس قوانین زندگی را بهتر بشناسد می تواند واقعیات زندگی را راحت تر تغییر دهد ولی خود قوانین را نمی توان تغییر داد (ملکیان ۱۳۸۷).
 

روش تشریک مساعی با خداوند

موقعی که یک بیماری وخیم مثل سرطان، که آکنده از تردید و بی ثباتی است، باورهای ضمنی درباره مراقبت را در هم می شکند، ایمان می تواند احساسی از «مراقبت ثانوی ای» به انسان باز گرداند (ویز وسایدر، راتبام، ۱۹۸۲) واحساسات در ماندگی را باباورهایی مثل «این خواست خداست»، «خدا در کنار من است» یا «این امر جزئی از روند طبیعی امور است»کاهش دهد. برخی از محققان (پارگامنت، ۱۹۸۸) تمایز جالب بین رویکرد تسلیم در مشکل گشایی («خدا وضع را سر و سامان می بخشد پس باید امور را به او واگذار کنم») در مقابل رویکرد خود فرمان محور («خدا منابع مورد نیاز را در اختیار من گذاشته است و من خودم باید بالا ستقلال به این وضع رسیدگی کنم») و یا رویکرد تشریکی («من و خدا با اشتراک مساعی هم به رتق و فتق امور می پردازیم ») ترسیم کرده اند.
 
برداشت ها در مورد مراقبت و هم بسته های بهداشتی آنها ممکن است در سنت های معنوی و دینی مختلف فرق داشته باشند. به عنوان مثال، با این که فرهنگ های غربی به شدت برای عمل و مراقبت و نظارت شخصی ارزش قائل می شوند، فرهنگ های شرقی معمولا بر هم سازی و هم رنگی با جامعه تاکید بیشتری می کنند؛ این ارزش های متفاوت ممکن است عوارضی برای سلامت داشته باشند.
 
پارگامنت و دیگران (۱۹۹۹) دریافتند که در میان اعضای خانواده هایی که منتظرند یکی از وابستگانشان مورد عمل جراحی عمده ای قرار گیرد، آن افرادی که شیوه «تشریک مساعی با خدا» در مقایسه خود گردان با عجز و لابه کردن در پیشگاه خدا در مدارای دینی استفاده می کردند، برآیندهای مدارای دینی بهتری داشتند. آنان هم چنین پی بردند که این شیوه کنار آمدن بر اساس تشریک مساعی، به صورت عمل واسط اثر افسردگی و اضطراب بر برآیندهای روان شناختی دینی عمل می کند، در حالی که سایر انواع کنار آمدن دینی و غیر دینی (مثلا برنامه ریزی، حمایت اجتماعی از انجام دادن چنین کاری ناتوانند .
 

صبر

منظور از صبر استقامت در برابر مشکلات و حوادث گوناگون و نقطه مقابل آن بی تابی و از دست دادن مقاومت و تسلیم شدن در برابر مشکلات است.
 
علمای اخلاق صبر را به سه دسته تقسیم می کنند:
1-صبر بر اطاعت :یعنی شکیبایی در برابر مشکلاتی که در راه اطاعت وجود دارد .
2- صبر بر معصیت :یعنی ایستادگی در برابر انگیزه های نیرومند و محرک گناه
۳- صبر بر مصیبت: یعنی پایداری در برابر حوادث تلخ و ناگوار و عدم برخورد انفعالی و ترک جزع و فزع.
 
یکی از انگیزهای صبر و عوامل پرورش آن، هم شکل ساختن خود با صابران است. این اصل و قاعده در مورد تمامی فضائل اخلاقی صدق می کند. هر گاه انسان در ظاهر خود را به صفتی بیاراید، هر چند در باطن چنین نباشد، به تدریج باطنش آن صفت را دارا خواهد شد.
 
یکی از مهمترین منابع نگرانی افراد مضطرب، موضوع پیش بینی خطرناک آینده و نرسیدن به نتیجه مورد انتظار و مطلوب در آینده است. انسان صابر با این پیش شرط که نیت و عمل درستی داشته باشد، با درک این پیش فرض های زندگی معنوی که: «نظام جهان اخلاقی است و تنها حقیقت نجات بخش است»، یقین دارد که در آینده به نتیجه خواهد رسید و در ازاء نیت و عمل خیرش دچار آسیب و خطر نخواهد شد، بلکه پاداش الهی در دنیا یا آخرت دریافت خواهد کرد. در اصل صبر نتیجه معرفت و اعتماد به خداوند است و انسان را از شتاب و عجله، اضطراب و بی قراری را در پی خواهد داشت دور می کند. انسان صابر چون نسبت به آینده عملش اطمینان دارد، مولفه ای که انسان های مضطرب با طولانی شدن آن دچار اضطراب بیشتر می شوند (رضوانی، ۱۳۸۸).
 
منبع: کتاب معنویت درمانی. سیدرضا میرمهدی، مجید صفاری نیا و احسان شریفی. صص 172-175، انتشارات آوای نور، سوم. 1396. 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: معنویت
برچسب‌ها: معنوی
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی