دلم دریاچه ی غم شددوباره
قد آیینه ها خم شد دوباره
صدای سنج دمام آید از دور
بخون ای دل محرم شد دوباره
قد آیینه ها خم شد دوباره
صدای سنج دمام آید از دور
بخون ای دل محرم شد دوباره
در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جنّ و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جنّ و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند
یک باره بر جریده ی رحمت قلم زنند
ترسم کزین گناه شفیعان روز حشر
دارند شرم کز گنه خلق دم زنند
در باور شب شهاب بودن عشق است
همصحبت آفتاب بودن عشق است
در کرب و بلا به روی لبهای حسین
یک جرعه زلال آب بودن عشق است
همصحبت آفتاب بودن عشق است
در کرب و بلا به روی لبهای حسین
یک جرعه زلال آب بودن عشق است
تن هاي کشتگان همه در خاک و خون نگر
سرهاي سروران همه بر نيزه ها ببين
آن سر که بود بر سر دوش نبي مدام
يک نيزه اش ز دوش مخالف جدا ببين
سرهاي سروران همه بر نيزه ها ببين
آن سر که بود بر سر دوش نبي مدام
يک نيزه اش ز دوش مخالف جدا ببين
نگاه آبی و دریایی من
دل من شروه ی شیدایی من
فدای سید لب تشنگان باد
دوبیتی های عاشورایی من
دل من شروه ی شیدایی من
فدای سید لب تشنگان باد
دوبیتی های عاشورایی من
نظرات شما عزیزان: