هر چند سپاه و لشکر جهنمی «عمر بن سعد بن ابی وقّاص» قریب به ۳۰ هزار نفر داشت، و از ابتدا پیروزی خود را در برابر معدود یاران امام حسین(علیه السلام) قطعی می دانستند، ولی امام حسین(علیه
السلام) در بین یاران بهشتی و با وفای خود، افرادی به همراه داشت که صف های چند هزار نفری «عبیداللّه بن زیاد» را رسوا و خوار کرد، سربازانی که گاهاً سن و سال آنها به بیش از سه و چهار سال نمی
رسید، ولی وجودشان لرزه بر سپاه تا دندان مصلح امویان می انداخت.
سرباز سه ساله امام حسین علیه السلام
در بین یاران امام حسین(علیه السلام) فرشته ای سه و یا چهار ساله وجود داشت که او را با وصف «رقیه» می شناختند، راغب در خصوص معنای رقیه می نویسد: «صعود و بالا رفتن»[۱] البته نام اصلی این دختر بهشتی «فاطمه»
است؛ چرا که در منابع و متون تاریخی وقتی که نام دختران امام حسین(علیه السلام) ذکر می شود، این نام «فاطمه» است که بیشتر قابل تطبیق با حضرت رقیه(سلام الله علیها) است. «علامه ابن شهر آشوب و محمد بن جریر طبری
که از تاریخ نویسان بزرگ اسلام به شمار می آیند، برای امام حسین(علیه السلام) سه دختر به نام های سکینه، فاطمه و زینب را نام می برند.»[۲] همچنین در کتاب «ریاض القدس» این چنین بیان شده است: «در میان فرزندان امام
حسین(علیه السلام) دختر کوچکی به نام «فاطمه» بود.»[۳]
رقیه پیام آور حادثه دردناک کربلا ست، روضه دردناک و غم انگیز او اوج مظلومیت امام حسین(علیه السلام) و فرزندانش را در عالم طنین انداز می کند، و این آیه شریف را در ذهن جامعه انسانی یادآور می شود: «بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ؛[تکویر،
آیه۸] به كدامین گناه كشته شدند؟!»
اشکی قوی تر از سپاه چهار هزار نفری
شاید «عمر بن سعد» با شهید کردن امام حسین(علیه السلام) و اصحاب پاکش، شاد و سرمست این چنین می پنداشت که اسم او در تاریخ به عنوان قهرمان سال ۶۱ هجری ثبت شود، ولی گریه های مظلومانه ی دختری یتیم و بی
پناه به نام «فاطمه» این توهم سیاه را از ذهن ها پاک کرد و آبرو و هیبت پوشالی«امویان» را در هم ریخت، در واقع قطره های اشک رقیه، سیلی بود که خواب و آرامش را از امویان ربود و پایه های ستم و بیداد را از ریشه خشکاند.
روضه و ناله ای به قدرت ۶۱ ریشتر
اشک های دختر حسین(علیه السلام) در خرابه شام هیچ گاه اجازه نداد که فاجعه و ظلمی که در سال ۶۱ هجری بر امام حسین(علیه السلام) روا شد به فراموشی سپرده شود، روضه ی مظلومیت رقیه و اشک های خرابه شام از
چنان قدرت و توانایی برخوردار است که قلب های زنگار بسته از گناه را جلا می دهد و دل های سخت شده از دنیا زدگی را نرم و بیدار می کند و مظلومیت انسان کامل را به گوش بشریت می رساند.
منابع تاریخی روضه مظلومیت رقیه دختر امام حسین(علیه السلام) را این چنین گزارش کرده اند: وقتی رقیه از غم دوری پدر از خواب بیدار شد و با اشک و ناله یاد پدر کرد غوغایی خرابه شام را در برگرفت به طوری که زنان و کودکان
همه ناله سر دادند.
مأموران خرابه سؤال کردند: چه خبر است؟ گفتند: دختر کوچک امام حسین(علیه السلام) پدرش را در خواب دیده و دلش هوای او کرده است. یک نانجیب برای ساکت کردن دختر امام حسین(علیه السلام) سر بریده پدر درون ظرفی
نهاد و روی آن را پارچه ای کشید و جلوی رقیه گذاشت. رقیه که فکر می کرد این ظرف غذاست فریاد کشید من که غذا نخواسته ام من پدرم را می خواهم. مأموران گفتند: این پدرت است. وقتی رقیه (علیهاالسلام)پارچه را کنار زد، سر
بریده پدر در مقابل خود دید، سر را برداشت و به سینه چسباند و دلسوزانه می گفت:
نام اصلی این دختر بهشتی «فاطمه» است؛ چرا که در منابع و متون تاریخی وقتی که نام دختران امام حسین(علیه السلام) ذکر می شود، این نام «فاطمه» است که بیشتر قابل تطبیق با حضرت رقیه(سلام الله علیها) است. «علامه
ابن شهر آشوب و محمد بن جریر طبری که از تاریخ نویسان بزرگ اسلام به شمار می آیند، برای امام حسین(علیه السلام) سه دختر به نام های سکینه، فاطمه و زینب را نام می برند.»همچنین در کتاب «ریاض القدس» این چنین بیان
شده است: «در میان فرزندان امام حسین(علیه السلام) دختر کوچکی به نام «فاطمه» بود.»
«یَا اَبَتَاه! مَن ذَا الّذِی خَضَبَکَ بِدِمَائِکَ؟ یَا اَبَتَاه! مَن ذَا الَّذِی قَطَعَ وَرِیدَکَ؟ یَا اَبَتَاه! مَن ذَا الَّذِی اَیتَمَنِی عَلی صِغَرِ سِنِّی؟ یَا اَبَتَاه! مَن بَقِیَ بَعدَکَ نَرجُوهُ؟ یَا اَبَتَاه! مَن لِلیَتِیمَةِ حَتَّی تَکبرُ؟ یَا اَبَتَاه! مَن لِلنِّسَاءِ الحَاسِراتِ؟ یَا اَبَتَاه! مَن لِلاَرَامِل
المُسبَیَاتِ؟ یَا اَبَتَاه! مَن لِلعُیُونِ البَاکِیَاتِ؟ یَا اَبَتَاه! مَن لِلضَّایِعَاتِ الغَریبَاتِ؟ یَا اَبَتَاه! مَن لِلشُّعُورِ المَنشُورَات؟ یَا اَبَتَاه! مَن بَعدُکَ؟ وَا خَیبَتَاه مِن بَعدِکَ، وَا غُربَتَاه! یَا اَبَتَاه! لَیتَنِی لَکَ الفِدَاءُ! یَا اَبَتَاه! لَیتَنِی قَبلَ هَذَا الیَومِ عُمیَاءٌ! یَا اَبَتَاه! لَیتَنِی
تَوَسَّدتُ التُّرَابِ وَ لا اَری شَیبَکَ مُخضَباً بِالدِّمَاءِ؛[۴](ای پدر! چه کسی صورتت را با خون سرت رنگین کرد؟ چه کسی رگ های گلویت را برید؟ چه کسی مرا در این خردسالی یتیم کرد؟ چه کسی بانوان را در پناه خود می گیرد؟ چه کسی
زنان بیوه شده را آشیان می دهد؟ چه کسی اشک از چشم های اشک بار پاک می کند؟ چه کسی زنان آواره را مأوا می دهد؟ چه کسی موهای پریشانمان را می پوشاند؟ پس از تو که... وای بر خواری پس از تو؟ وای از غریبی! کاش
پیش از دیدن این روز کور می شدم! کاش چهره در خاک می بردم و محاسن تو را خونین نمی دیدم.)
رقیه نشان دهنده اوج مظلومیت امام حسین(علیه السلام)
رقیه پیام آور حادثه دردناک کربلا ست، روضه دردناک و غم انگیز او اوج مظلومیت امام حسین(علیه السلام) و فرزندانش را در عالم طنین انداز می کند، و این آیه شریف را در ذهن جامعه انسانی یادآور می شود: «بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ؛[تکویر،
آیه۸] به كدامین گناه كشته شدند؟!»
سخن پایانی: رقیه بیدار کننده فطرت های به خواب رفته
روضه حضرت رقیه (سلام الله علیها) از چنان قدرت و تأثیری برخودار است که باعث برانگیختن احساسات و فطرت انسانی شده، روحیه ظلم ستیزی و دفاع از مظلوم را در سرزمین وجودی انسان زنده کرده و انسان را مستعد بهره مندی
از فرهنگ و آموزه های عاشورا می سازد.
پی نوشت ها:
[۱]. مفردات الفاظ قرآن، ج۲، ص۱۰۱.
[۲]. مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۷۷، برگرفته از: سرگذشت جان سوز حضرت رقیه علیهاالسلام، ص ۸.
[۳]. رمز المصیبة، ج ۳، برگرفته از: رقیه؛ چاووش کربلا، ص ۲۰.
[۴]. نفس المهموم، ص ۲۹۰؛ ر.ک: ۱، معالی السبطین، ج ۲، ص ۱۷۱.
منبـــع : تبیان
نظرات شما عزیزان: