در اين روزها که بيماري واگيردار شيوع پیداکرده و مردم نيازمند مواد و کالاي بهداشتي هستند؛ اگر باخبر شويم يک نفر اين کالاهاي موردنیاز مردم را احتکار کرده چه وظیفهای داريم آيا بايد بهمراتب قانوني اطلاع بدهيم؟ اگر کسي احتکار نکرده ولي از قيمت واقعي آن بيشتر میفروشد و گرانفروشی میکند وظيفه ما چيست؟ اطلاع بدهيم؟ تذکر بدهيم يا ...
پاسخ اجمالی:
برخورد با احتکار و گرانفروشی در سطح عموم جامعه نیازمند توجه به برخی آداب است؛اگر کسي در مورد برخي افراد اطلاع دارد که قصد دارند نظم جامعه را به هم بزنند يا سلامت جامعه را به خطر بيندازند، لازم است بااحساس وظيفه و تکليف، به مراکز مربوطه اطلاع دهند البته قبل از آن بايد از باب تذکر، گرچه تذکر غيرمستقيم، آنها را نسبت به اين کار، آگاه کرد و اگر اثر نکرد، از طريق قانون اقدام کرد. در این مرحله نیز نسبت به میزانِ آنچه احتکار شده است میتوان تشخیص داد که آیا این از مواردی است که برای مدیریت بازار انبارشده بوده یا از روی سودجویی است.
پاسخ تفصیلی:
اگر همه مردم نسبت به وظيفهاي که به عهدهدارند، حساس باشند و در پي اين باشند که به آن عمل کنند، بسياري از مشکلات به وجود نميآيد. در مورد حکم شرعي احتکار بايد در جاي خودش صحبت کرد اما درمجموع در اسلام از این کار نهی شده است و روایات فراوانی در این مورد و اقسام مختلف آن وجود دارد.
احتکار را اگرچه در منابع روایی و فقهی بیشتر در چند قلم از مواد غذایی به کار میرود.(1) اما برخی از فقها آن را در هر چه مورداحتیاج مردم باشد جاری میدانند،(2) یعنی وقتیکه همه به آن کالا اگرچه مواد غذایی نباشد، احتیاج داشته باشند و پنهان کردن آن موجب اخلال در جامعه بشود، آن کار نیز حرام است.
احتکار از جنبه اجتماعي و اخلاقي نيز اين مسئله قابلبررسی است. در روايات، احتکار را مايه تعب و دردسر شمردهاند، (3) يا اينکه دستور رسول خدا( صلیالله علیه و آله) بر اين بوده که کالاي محتکران بايد در معرض ديد عموم مردم قرار گيرند.(4)
البته باید به این نکته نیز توجه کرد که گاهی نگهداری از یک کالا و انبار کردن آن، نه از باب احتکار، بلکه از باب این است که آن کالا را مدیریت کنند، تا بهیکباره در بازار پخش نشود و در زمانهای دیگر که به آن احتیاج است، باقی باشد.
وظيفه کسي که از جنس احتکار شده، اطلاع دارد قطعاً اين است که مصالح و منافع مسلمين و جامعه را بر منافع يک شخص يا حتي يک گروه، ترجيح دهد و آنچه را به نفع جمع است، برگزیند؛ اگرچه همانطور که بیان شد، ابتدا باید انگیزه از این کار مشخص شود.
روايات، محبوبترين افراد را در نزد خدا کسي ميداند که به حال مردم، نافعتر باشد و مشکلات بيشتري را از مردم رفع کند.(5) علاوه بر اينکه قرآن به کمفروشان هشدارهايي میدهد که گرانفروشان نيز از همان دسته هستند. (6)
گرانفروشی مسئلهاي نيست که نيازي به بيان شرعي داشته باشد [اگرچه بيان شرعي نيز دارد و روايات متعددي در اين زمينه وجود دارد] بلکه هر عقل سالمي اين را متوجه ميشود که منافع افرادي که سودجويي ميکنند، با به خطر انداختن سلامت جامعه براي خودشان دنبال کسب درآمد هستند، هرگز بر منفعت جامعه برتري ندارد و بايد به مراجع ذیصلاح اطلاع داد، تا به نحو مقتضي با چنين مواردي برخورد شود. در اشعار فارسي به اين نکته که بهصورت ضربالمثل نيز درآمدهاست، اشارهشده است که: «ترحّم بر پلنگ تيزدندان//ستمکاري بوَد بر گوسفندان»
بنابراین وظیفه ما بهعنوان یک شهروند این است که در صورت یقین به چنین موضوعی و اینکه انگیزه افراد در این قضیه، بدون در نظر گرفتن منافع عمومی سودجویی باشد، اولاً تذکّر به آنها است و ثانیاً اطلاع دادن به مراجع ذیصلاح است.
البته اگر از طرف مسئولين مربوطه نيز کوتاهيهايي صورت گرفته باشد که چنين مشکلاتي به وجود بيايد، آنها نيز در اين زمينه مسئولاند و بايد پاسخگو باشند؛ اما اين کوتاهي، باعث نميشود که ما نيز در انجاموظيفه کوتاهي کنيم؛ يعني اگر آنها کاري کردند که مشکلي ايجاد شود، خودشان مسئولاند و ما بايد هرچه در توان داريم براي حل مشکل مسلمين به کار بگيريم، چراکه در روايات ما آمده است اگر کسي صداي مسلماني را که ياري ميطلبد بشنود و او را ياري نکند، مسلمان نيست. (7)
نکته ديگر اينکه در مورد اطلاع دادن از احتکار، نکاتي موردنظر است و يکي از آنها است که بهگونهاي انجام شود که خطر جاني يا مالي متوجه خبردهنده نشود. همانطور که در مورد امربهمعروف و نهي از منکر این نکته گفتهشده است. علاوه بر اینکه باید مسائلی مانند میزان اثرپذیری فرد موردنظر نیز در نظر گرفته شود. پس بايد با رعايت اين مسئله، به مسئولينِ مربوطه اطلاع دهید.
نتیجه:
بنابراین همانطور که شما در اين مورد دغدغه داريد، اگر کسي در مورد برخي افراد اطلاع دارد که قصد دارند نظم جامعه را به هم بزنند يا سلامت جامعه را به خطر بيندازند، لازم است بااحساس وظيفه و تکليف، به مراکز مربوطه اطلاع دهند البته قبل از آن بايد از باب تذکر، گرچه تذکر غيرمستقيم، آنها را نسبت به اين کار، آگاه کرد و اگر اثر نکرد، از طريق قانون اقدام کرد. در این مرحله نیز نسبت به میزانِ آنچه احتکار شده است میتوان تشخیص داد که آیا این از مواردی است که برای مدیریت بازار انبارشده است یا از روی سودجویی بوده است.
پینوشتها:
1 . خمينى، سيد روح اللّه موسوى، تحرير الوسيلة، 2 جلد، مؤسسه مطبوعات دار العلم، قم، ايران، اول، ه ق، ج1، ص: 502.
2 . خمينى، شهيد، سيد مصطفى موسوى، مستند تحرير الوسيلة، 2 جلد، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى قدس سره، تهران - ايران، اول، ه ق، ج1، ص: 476.
3. كلينى، محمد بن يعقوب، الروضة من الكافي، ترجمه رسولى محلاتى - تهران، چاپ: اول، 1364 ش، ج1، ص 27.
4. ابنبابويه، بن على، ترجمه من لا يحضره الفقيه - تهران، چاپ: اول، 1367 ش، ج4، ص 359.
5. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية) - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج2، ص 164.
6. جزء سيام قرآن کريم، سوره مطففين.
7. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية) - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج ۲، ص ۱۶۴.
نظرات شما عزیزان: