تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11765
بازدید دیروز : 1923
بازدید هفته : 25782
بازدید ماه : 56293
بازدید کل : 10448048
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 27 / 8 / 1399

رئیس سازمان اوقاف: ضرورت بهره گیری از  ظرفیت هنر در مسابقات  قرآن 

قرآن و سنّت نگارى

قرآن کريم؛ تمام پديده‏هاى جهان را ـ بدون استثنا ـ خاضع و تابع قوانين مشخص و تخلّف‏ناپذير مى‏بيند و مجموعه پديده‏ هاى طبيعى و بشرى را در حال حرکت به سمت اهدافى والا ديده و نظمى دقيق و شايسته مطالعه براى جهان وپديده هايش مطرح مى‏کند.
آنچه براى بشريت حائز اهميت است؛ شناخت سنّت‏ها و قوانين حاکم بر رفتار افراد و جامعه مى‏باشد. با توجه به اين قانون گرايى (سنت گرايى) لازم است از مسير سنّت‏نگارى صحيح به سنّت شناسى برسيم. و بدين ترتيب تمام حوادث تاريخى ـ گذشته و حال و آينده ـ با هم ارتباطى تنگاتنگ پيدا مى‏کنند و گذشته چراغ راه آينده مى‏گردد. اين قانون‏مندى را قرآن کريم به شيوه‏ هاى گوناگون و در چند سطح مطرح کرده است.
لطفا به آيات ذيل توجه فرماييد:
«قد خلت من قبلکم سنن فسيروا فى الأرض فانظروا کيف کان عاقبة المکذّبين»(68)
پيش از شما سنت هايى جارى شد (و گذشت) پس در زمين سير کنيد و ببينيد عاقبت منکران و تکذيب کنندگان چگونه بوده است.
«سنّت الله التى قد خلت فى عباده و خسر هنالک الکافرون»(69)
سنت خدا که در ميان بندگانش جارى بوده است و در آنجا کافران زيان‏کار شدند.
«سنة الله التى قد خلت من قبل و لن تجد لسنّة الله تبديلا»(70)
سنت خدا که در باب پيشينيان جارى بوده و هرگز براى سنت خدا جاى گزين (تبديلى) نمى‏يابى.
«فهل ينظرون الّا سنّة الأولين فلن تجد لسنّة الله تبديلاً ولن تجد لسنّة الله تحويلا»(71)
آيا جز سنّت پيشينيان را نظاره مى‏کنند (و منتظر هستند) پس براى سنت خدا هيچ جاى‏گزينى و هيچ دگرگونى نمى‏بينى.
«سنّة من قد ارسلنا قبلک من رسلنا و لاتجد سنّتنا تحويلا»(72)
اين سنت همان است که در حق پيامبران خويش که پيش از تو فرستاده بوديم برقرار بود و در سنت ما دگرگونى نمى‏ بينى.
«يريدالله ليبيّن لکم و يهديکم سنن الذين من قبلکم»(73)
خداوند مى‏ خواهد شما را روشن کند (و احکام خويش را براى شما روشن سازد) و شما را به سيره و سنت‏هاى حسنه پيشينيان راهبر شود.
در اين مجموعه از آيات قرآن کريم، اصل سنّت گرايى (قانون گرايى) به خوبى مطرح شده و شناساندن و بيان سنّت‏ها به مخاطبين قرآن ـ که انسان‏ها مى‏باشند ـ به عنوان يک هدف مهم براى خدا در جهت هدايت انسان ترسيم شده است.
حال اين سنّت‏هاى الهى که حاکم بر حيات و جوامع بشرى مى‏باشند کدام‏اند؟ و چگونه به شناخت دقيق اين سنت‏ها مى ‏رسيم؟
در اينجا قرآن کريم به بيان احکام و قوانين اساسى در قلمرو جوامع بشرى پرداخته، و شيوه ارتباط اين سنتها و قوانين را به اختيار و اراده انسان نيز توضيح داده است، و اختيارى بودن حرکت انسان را با تخلّف ناپذيرى پديده‏ها از قوانين عامّ الهى جمع نموده است و انسان را از دو چالش جبرگرايى و بى‏بندوبارى بيرون آورده است.
لطفا به آيات ذيل توجه فرماييد:
«ولکل اُمة أجل فإذا جاء أجلهم لايستأخرون ساعة و لايستقدمون»(74)
و براى هر اُمتى أجلى وجود دارد که پس و پيش نمى‏شود.
«و لقد بعثنا فى کل أمةٍ رسولاً»(75)
و تحقيقا در هر امتى رسولى و فرستاده‏اى، برانگيختيم.
«ولکلّ اُمةٍ رسول»(76)
و براى هر امتى رسولى هست.
«و إن من اُمّة الّا خلافيها نذير»(77)
هيچ امتى وجود ندارد مگر آنکه در آن نذير و رساننده‏اى وجود داشته باشد.
«کذلک زيّنا لکل اُمة عملهم»(78)
اين‏چنين براى هر امتى رفتارش (کردارش) را زيبا جلوه داديم.
«تلک اُمة قد خلت لها ماکسبت و لکم ماکسبتم»(79)
همانا آن امتى است که گذشته است (آمده و رفته است) و براى اوست آنچه را که انجام داده است.
«لکل اُمّة جعلنا منسکا هم ناسکوه»(80)
براى هر امتى شريعتى و عبادتى را مقرّر داشته‏ايم که ايشان به آن عمل مى‏کنند.
اين آيات بخشى از احکام عام مربوط به امّتها را به صورت کلان بيان نموده است، در حالى‏که مجموعه بسيار مهمّى از سنّت‏ها را قرآن کريم در جاى جاى سوره‏هاى خود با شيوه‏هاى گوناگون معرّفى و تبيين کرده است.

طبقه ‏بندى مخاطبان و بهره ‏وران قرآنى

طبقه اول: تمام مردم و عموم أصناف
کليه آيات قرآنى که از واژه «ناس»(81)به صورت خطاب (يا ايها الناس) و واژه «عالمين»(82)استفاده نموده، نشان‏دهنده گستردگى دايره مخاطبان قرآنى بوده و پيام‏ها و معارف قرآنى مطرح شده براى اين گروه از مخاطبان، هم جهانى است و هم قابل فهم در سطوح مختلف و با گرايش‏هاى متفاوت بوده است.
طبقه دوم: کليه کسانى که يک انگيزه روانى واخلاقى قوى براى دانستن و فراگيرى داشته باشند.
مانند موارد ذيل:
«و ترکنا فيها آية للذين يخافون العذاب الاليم»(83)
و در آن آيه و نشانه‏اى گذاشتيم. (البته) براى کسانى که از عذاب الهى ترسان باشند.
«کذلک نصّرف الآيات لقوم يشکرون»(84)
بدين سان آيات را براى سپاسگزاران گوناگون بيان مى‏نماييم.
«إنّ فى ذلک لآية للمؤمنين»(85)
تحقيقا در آن آيه‏اى و نشانه ‏اى براى مؤمنان مى‏باشد.
«تبصرة و ذکرى لکل عبدٍ منيب»(86)
براى روشنگرى و يادآورى هر بنده ‏اى که اهل انابت و بازگشت به خدا باشد.
طبقه سوم: کليه کسانى که از ذهنى باز و آماده و آگاه برخوردار بوده و در صدد دانستن و فهميدن حقايق باشند.
افراد اين طبقه نيز در سطوح مختلف مى‏توانند قرار بگيرند.
لطفا به آيات ذيل توجه شود:
«لقد کان فى يوسف و اخوته آيات للسائلين»(87)
به درستى که در يوسف و برادرانش آيات و نشانه هايى براى پرسشگران وجود داشته است.
«إنّ فى ذلک لعبرة لاولى الأبصار»(88)
تحقيقا در آن عبرت و پندى است براى کسانى که بينا وصاحب بصيرت باشند.
«إنّ فى ذلک لآيات لمتوسّمين»(89)
تحقيقا (در جريان قوم لوط) براى افراد با فراست و زيرک آياتى چند وجود دارد.
«قد فصّلنا الآيات لقومٍ يفقهون»(90)
تحقيقا آيات خود را به طور متصّل براى کسانيکه مى‏فهمند (خوب مى‏فهمند) بيان نموديم.
«يفصّل الآيات لقوم يعلمون»(91)
آيات خود را براى کسانى که مى‏دانند (يا مى‏خواهند بدانند) به تفصيل بيان نموديم.
«کذلک نفصّل الآيات لقومٍ يتفکّرون»(92)
بدين سان آيات خودرا براى کسانى که مى‏انديشند به تفصيل بيان مى‏نماييم.
«و لقد ترکنا منها آية بيّنةً لقوم يعقلون»(93)
تحقيقا از آن پديده روشنگرى براى خرد ورزان باقى گذارديم.
«قد بيّنا الآيات لقومٍ يوقنون»(94)
تحقيقا آيات و نشانه‏هاى خود را براى کسانى که يقين مى‏کنند روشن نموديم.

 

طبقه ‏بندى اهداف تاريخ‏نگارى و تاريخ‏شناسى

مجموعه اهداف ياد شده در قرآن کريم براى مطالعه تاريخ به سه نوع هدف قابل تقسيم مى‏باشند.
الف: اهداف شناختى
ب: اهداف عاطفى
ج: اهداف رفتارى
تفکر، هوشيارى، عبرت گرفتن، فهميدن، آگاه شدن، روشن شدن و تعقل از نوع اهداف شناختى مى‏توانند باشند.(95)
به يقين رسيدن و ايمان داشتن و تقوا پيدا کردن و مصونيت از گناه يافتن و بازگشت به سوى حق داشتن، اهداف عاطفى بشمار مى‏روند هر چند با پشتوانه ‏اى شناختى و بارى رفتارى مى‏باشند.(96)
امام سپاس‏گزارى و قدردانى و استقامت و پايدارى و پيروى از پيامبران و انضباط بر قوانين الهى مى‏توانند اهدافى رفتارى باشند.(97)

 

تعامل اهداف تاريخ نگارى در قرآن

1 ـ کمترين بهره طرح مسايل تاريخى، ايجاد زمينه‏اى براى تفکر و طرح سؤال و کاوش و تحقيق مى‏باشد.(98)
2 ـ عصاره تجربيات يک مجموعه انسانى در اختيار مجموعه‏هاى ديگر قرار مى‏گيرد تا خردمندان از اين تجربيات بيشترين بهره را ببرند.(99)
3 ـ حجاب غفلت و خود فراموشى با توجه به تأثير شگرف هويت تاريخى زدوده مى‏شود.(100)
4 ـ توان مقاومت و پايدارى انسان در تنگناهاى زندگى و حيات دنيوى به تدريج رو به رشد مى‏رود و يأس و نااميدى زدوده مى‏شود.(101)
5 ـ ايمان انسان به قدرت و علم بى پايان الهى با توجه به احاطه حق به تمام جريانات تاريخى و دخالت در مسير تکامل بشرى او به رشد مى‏باشد.(102)
6 ـ انبياء الهى محور حرکت مستمر تاريخ بشريت قرار دارند و همگى يک خط واحد و ممتد و ريشه‏دارى را تشکيل داده و توانايى و پويايى اين خط بشريت را به سر منزل مقصود رهنمون مى‏سازد.(103)
و انسان‏هاى تاريخ شناس را افرادى پخته و بلندنظر و آينده نگر مى‏سازد و آنان را بر طى نمودن مسير تکامل مقتدرتر مى‏نمايد.(104)
اصول و مبانى تاريخ‏نگارى قرآن کريم
قرآن کريم تمام انسان‏ها را به طور جدّى به مطالعه و بررسى تاريخ دعوت نموده است و خود نيز عملاً بيشترين اهتمام را به تاريخ‏شناسى و تاريخ نگارى نشان داده است و براى خود نيز اصول ومبانى منحصر به فردى را قايل شده است. اين اصول و مبانى را به ترتيب ذيل يادآورى مى‏نماييم.
1 ـ تمام گزارش‏هاى تاريخى قرآن بر اساس معاصرت کامل با جريانات تاريخى مى‏باشد.(105)
2 ـ گزارش‏گر حوادث تاريخى در قرآن خود شاهد عينى و مستقيم و بدون واسطه بوده است.(106)
3 ـ احاطه تام به تمام ابعاد هر جريان تاريخى بلکه احاطه تام به تمام جريان‏ها و حوادث، آگاهى از ارتباط و پيوستگى تمام حوادث بهم پيوسته، در اختيار همان گزارش‏گر حوادث تاريخى قرآن مى‏باشد.(107)
4 ـ دور بودن از هر گونه تحريف و تزوير در بيان حقايق.(108)
5 ـ دقت فوق العاده در بيان و تصوير جريانات تاريخى.(109)
6 ـ واقعيت‏گرايى و پرهيز از هر گونه مبالغه گويى و خيال ‏پردازى و افسانه سازى.(110)
7 ـ ژرف‏نگرى و دقت در تحليل و ريشه‏ يابى علل و عوامل اصلى جريان‏هاى تاريخى.(111)

 

روش کلى تاريخ ‏نگارى قرآن کريم

1 ـ توجه کامل به تمام مقاطع بشريّت، رغم تأکيد و گزينش در مطرح نمودن برخى مقاطع تاريخ و توجه دادن به بهم پيوستگى جريان‏هاى تاريخى.
2 ـ بهره بردارى کامل از نگارش يک جريان يا مقطع تاريخى در سطوح مختلف و منحرف نشدن از اهداف تربيتى خود براى نسل‏هاى حاضر و آينده.
3 ـ برخورد علمى و منطقى در نگارش و تحليل تاريخى و عدم اعتماد به تعبّد در نگارش مسائل.
4 ـ توجّه به مسائل کليدى و ريشه‏اى در هر جريان تاريخى.
5 ـ تکرار، تأکيد، تنوع و اجمال و تفصيل به تناسب تنوع اهداف آموزشى و تربيتى.
6 ـ توجه دادن به زواياى ديد گوناگون و خلاصه نشدن در يک بُعد در بررسى‏هاى خود.
7 ـ در کنار ذکر هر رويدادى به تحليل پرداخته است.
8 ـ اصول تحليل و مستندات آن را به خوبى بيان نموده است.
9 ـ به تمام سنت‏هاى اجتماعى و تاريخى توجه کرده است و آنها را مورد تأکيد و بهره بردارى قرار داده است.
10 ـ اهداف آموزشى را با پرورش روح تتبع و تحقيق همراه نموده است.
11 ـ تنوع در مسايل و موضوعات تاريخى را عنايت داشته است.
12 ـ عوامل دور و نزديک را هنگام ريشه‏يابى و تحليل‏هاى خود مدنظر داشته و آنها را طبقه‏بندى نموده است.
13 ـ روش علمى خود را در زمينه تحليل و تحقيق و ارزيابى، مطرح نموده و آن را مورد تطبيق قرار داده است. (کاربردى کردن مسائل نظرى).
14 ـ به تمام مسايل فلسفه تاريخ پرداخته و کليدهاى اصلى حرکت تکاملى انسان را در اختيار او قرار داده است و انسان را به سلاح علم و معرفت و کاوش و تحقيق و آينده نگرى و ايده‏آل گرايى در عين واقعيت نگرى مسلّح نموده است.

 

نویسنده: سيد منذر حکيم

پی‌نوشتها

1 مدرس حوزه علميه و پژوهشگر فقه و تاريخ
2ـ آيينه‏وند، صادق، علم تاريخ در گستره تمدن اسلامى، 1/37
3ـ طريحى، مجمع البحرين، 2/429
4ـ مطهرى، مرتضى، جامعه و تاريخ: تاريخ چيست؟
5ـ فاطر / 24.
6ـ بقره / 134 و 141.
7ـ آل عمران / 144.
8ـ مائده / 75.
9ـ رعد / 30.
10ـ فصّلت / 25.
11ـ احقاف / 17.
12ـ احقاف / 21.
13ـ رعد / 6.
14ـ غافر / 85.
15ـ حجر / 13.
16ـ فتح 23.
17ـ بقره 214.
18ـ يونس / 102.
19ـ نور / 34.
20ـ احزاب / 38و62.
21ـ اعراف / 101
22ـ طه / 99
23ـ هود / 120
24ـ هود / 100
25ـ هود / 49
26ـ هود / 49
27ـ کهف / 13.
28ـ مائده / 27
29ـ اعراف / 175
30ـ انعام / 34.
31ـ توبه / 70
32ـ ابراهيم / 9
33ـ شعراء / 69
34ـ قصص / 3
35ـ تغابن / 5
36ـ يوسف / 3
37ـ هود / 120
38ـ کهف / 12
39ـ اعراف / 7
40ـ طه / 99
41ـ نساء / 164
42ـ اعراف / 176
43ـ يوسف/ 111
44ـ يونس / 13
45ـ اسراء / 17
46ـ قصص / 43
47ـ انعام / 6 و همين مضمون در آيات: مريم / 74و98، ص/3، ق/36
48ـ مؤمنون / 31
49ـ احقاف/ 27
50ـ کهف / 59
51ـ هود / 117
52ـ سبأ / 18
53ـ هود / 100
54ـ محمد / 13
55ـ طلاق / 8
56ـ شعراء / 208، و همين مضمون در آيه: حجر / 4
57ـ اعراف / 4 و همين مضمون در آيات: انبياء / 11، حج / 45و48، قصص / 58
58ـ بقره / 275
59ـ مائده / 95
60ـ انفال / 38
61ـ زخرف / 56
62ـ آل عمران / 3 و همين مضمون در آيات: بقره / 97، مائده / 48، يونس / 27، سيأ / 31
63ـ مائده / 46
64ـ انعام/ 92
65ـ صف / 6
66ـ ابراهيم / 5
67ـ مطفقين / 13، انعام / 130، اعراف / 35، کهف / 9، قلم / 15، فرقان / 37، شعرا / 67، قمر / 15
68ـ آل عمران / 137
69ـ غافر / 85
70ـ فتح / 23
71ـ فاطر / 43
72ـ اسراء / 77
73ـ نساء / 26
74ـ اعراف / 34 و همين مضمون در آيات: يونس / 49، حجر / 5
75ـ نحل / 36
76ـ يونس / 47
77ـ فاطر /24
78ـ انعام / 108
79ـ بقره / 134 و 141
80ـ حج / 67
81ـ بقره / 187
82ـ فرقان / 1
83ـ ذاريات / 37
84ـ اعراف / 58
85ـ حجر / 77
86ـ ق / 8
87ـ يوسف / 7
88ـ آل عمران / 13 و در همين مضمون در آيه: حشر / 2
89ـ حجر / 75
90ـ أنعام / 98
91ـ يونس / 5
92ـ يونس / 24
93ـ عنکبوت /35
94ـ بقره / 188 و در همين مضمون در آيه: ذاريات / 20
95ـ يوسف/111، اعراف/176، انعام/55، يونس/24، بقره/266،219،221،242، کهف/17، آل‏عمران/3، قمر/15
96ـ بقره/187، رعد/2، هود/120، يوسف/11
97ـ
98ـ اعراف / 176
99ـ يوسف /111
100ـ يوسف / 3
101ـ هود/ 120 و طه / 99
102ـ طه / 133
103ـ انبياء / 34
104ـ هود/120و177، زخرف/56، محمد/13، يوسف/111
105ـ بقره / 255
106ـ احزاب / 52
107ـ انعام / 80
108ـ کهف / 13
109ـ اسراء / 105
110ـ فضلت / 42
111ـ روم / 6-7 و طه / 7

منابع: 

نشریه کتاب روش، پياپي پيش‌شماره 2 و 3


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: معلومات قرآنی
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی