دلاوری و نحوه شهادت حضرت ابالفضل العباس علیه السلام!
آنچه که حضرت عباس را متمایز ساخته است آن بصیرت فوق العاده ایشان است که به فرموده امام صادق علیه السلام یا امام سجاد در مورد ایشان گفته شده است ، کان که نافذ البصیره، یعنی بسیار با بصیرت بود.
شجاعت حضرت عباس علیه السلام زبانزد عرب بوده، ولی در واقعه کربلا حضرت عباس علیه السلام مانند حضرت علی اکبر و دیگران، آن دلاوری و جنگاوری را نداشتند. علت این موضوع چیست؟
پاسخ:
بله، حضرت عباس بسیار شجاع، دلاور و با بصیرت بود. شجاعت را خیلی ها می توانند داشته باشند، بلا تشبیه، شمر هم بسیار شجاع بود اما آدم بی کله و متهور بود. اما آنچه که حضرت عباس را متمایز ساخته است آن بصیرت فوق العاده ایشان است که به فرموده امام صادق علیه السلام یا امام سجاد علیه السلام در مورد ایشان گفته شده است، کان نافذ البصیره، یعنی بسیار با بصیرت بود.
ایشان به خواست امام حسین علیه السلام عَلم اصلی یعنی نماد اقتدار لشگر را در دست داشت. در آن دوران عَلَم در مقابل رایَت بود. رایَت به معنای عَلَم های کوچک و عَلَم یکی است و از همه مهمتر و بلندتر و نماد قدرت لشگر و عظمت آن بوده است.
حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در زمان جنگ های پیامبر صلی الله علیه و آله علمدار ایشان بوده است و در قلب سپاه پیامبر، همواره عَلَم به دست حضرت علی است. در روز عاشورا همان نقش را حضرت عباس برای سپاه امام حسین علیه السلام دارد و به تعبیری امام حسین می توانست یک نفر دیگر را هم به عنوان علمدار قرار بدهد و از آن شجاعت و قدرت و توان حضرت در مقابل دشمن بهره ببرد. اما فلسفه این کار امام حسین علیه السلام این بود که فرمود اگر این عَلَم به دست کسی دیگر باشد زنان و کودکان به وحشت می افتند وقتی در دست عباس باشد، آرامش دارند. لذا عجیب است تا زمانی که حضرت عباس عَلَم را در دست دارد همه چیز آرام است و دلشان محکم است وقتی عَلم را بر زمین می گذارد، شوب و دلهره واقع می شود.
می دانید حضرت عباس علیه السلام به جنگ نرفته اند و آخرین کسی است که قبل از امام حسین علیه السلام، به شهادت می رسد. عظمت حضرت عباس در این است که ایشان هم به مانند حضرت امام حسین علیه السلام شاهد فاجعه کربلا و شهادت ها است. برای ایشان بین برادران خود و علی اکبر فرقی ندارد. همه این مصیبت ها را دیده است اما چون امام حسین به او دستور داده است او اطاعت می کند و در قلب سپاه می ایستد.
در طول روز عاشورا ایشان به میدان نرفته اند البته نقل ضعیفی است که در همان اول قضیه وقتی زهیر و حر در حال جنگ بوده اند، محاصره می شوند و حضرت عباس وارد میدان می شود و ایشان را از محاصره در می آورد اما این نقل ضعیفی است و بعید است کسی که عَلم در دست دارد این کار را کرده باشد.
بعد از شهادت همه و باقی ماندن ایشان و امام حسین، آمد خدمت امام و عرض کرد که اجازه جنگیدن با آن منافقان را بدهد. در این زمان امام حسین به ایشان می گوید اگر بتوانی و مشک آبی برای کودکان و زنان بیاوری، سپاسگزار خواهم بود.
این نقل معروف است اما نقل دیگری است که امام فرمودند بیا با هم برویم تا آب بیاوریم بعد از آنکه با هم می روند و موفق به دسترسی به آب می شوند، سپاه دشمن به دروغ می گوید که حسین خیمه ات مورد تعرض قرار گرفته است و امام بر میگردد و وقتی میبیند که دروغ بوده است دیگر نمی تواند به سمت آب برود.
اما نقل مشهورتر نقل اول است که حضرت عباس به تنهایی می رود و به آب دسترسی پیدا می کند و آنجاست که حضرت با محافظان شریعه فرات می جنگد و به شهادت می رسند. البته افرادی با نا جوانمردی، پست نخل ها مخفی شده اند، ایشان را غافل گیر می کنند و بدون اینکه ایشان متوجه بشوند به ایشان حمله می کنند و دست های ایشان را قطع می کنند. و آنجاست که امام را صدا می زند و امام بر بالای سر حضرت عباس می رسد و جمله ای در اینجا دارد که حتی در مورد حضرت علی اکبر هم گفته نشده است و آن است که به قدری، منقلب بود که خود را از روی اسب به زمین پرت کرد و فرمود: الآن انکسر ظهری و قلّت حیلتی؛ یعنی با شهادت عباس، کمر من شکست و بیچاره شدم.
- دلاوری و نحوه شهادت حضرت عباس علیه السلام
نظرات شما عزیزان: