وقتی بیایی نسل طوفان در رکابت
جنگل به جنگل ای سواران در رکابت
وقتی بیایی روی بال اسب خورشید
توسن ترین آتش رکابان در رکابت
ترا من زیر باران می شناسم
چنان خورشید تابان می شناسم
ترا من با تمام هست و بودم
میان خیل یاران می شناسم
همان طعم نگاهت در دلم هست
ترا اینگونه آسان می شناسم
چنان خورشید تابان می شناسم
ترا من با تمام هست و بودم
میان خیل یاران می شناسم
همان طعم نگاهت در دلم هست
ترا اینگونه آسان می شناسم
ماه در حوض بزرگ کاشی است
آب، آیینه مهتاب شده
ماه، مهمان قشنگ حوض است
حوض بیچاره دلش آب شده
آب، آیینه مهتاب شده
ماه، مهمان قشنگ حوض است
حوض بیچاره دلش آب شده
هر شب به ياد خال لبت گريه مي كنم
عكست ميان آينه تصوير شد بـيــــــــا
در دفترم به ياد تو نرگس كشيده ام
نرگس هم از فراق تو دلگير شد بـيــا
عكست ميان آينه تصوير شد بـيــــــــا
در دفترم به ياد تو نرگس كشيده ام
نرگس هم از فراق تو دلگير شد بـيــا
اگر به گوشه ی چشمی نظر كنی اِی دوست
دعای خسته دِلان مستجـاب می افتـد
تـو آن گـلی كه ز پاكـی طراوتی داری
كه گل به پیش تو از رنگ و آب می افتد
دعای خسته دِلان مستجـاب می افتـد
تـو آن گـلی كه ز پاكـی طراوتی داری
كه گل به پیش تو از رنگ و آب می افتد
دهيد مژده به ياران که يار مي آيد
قرار گيتي چشم انتظار مي آيد
کليد صبح به دست و سرود عشق به لب
ز انتهاي شب آن شهسوار مي آيد
قرار گيتي چشم انتظار مي آيد
کليد صبح به دست و سرود عشق به لب
ز انتهاي شب آن شهسوار مي آيد
در سرّ غیبت او بس عقلها فرو ماند
دردا که این معما شرح و بیان ندارد
دردا که این معما شرح و بیان ندارد
نظرات شما عزیزان: