تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14508
بازدید دیروز : 37451
بازدید هفته : 164340
بازدید ماه : 486621
بازدید کل : 10878376
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 24 / 10 / 1399

 گریزهای مداحی حضرت زهرا

گلچین فاطمیه (روضه و مقتل)

[ ویژه نامه مرثیه - روضه و مقتل ]
به مناسبت: شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
با نوای: حاج میثم مطیعی
 
ردیف عنوان فایل حجم دانلود متن
۱
می سوخت حریم دل مولا، چه حریمی! (روضه)
6.45 MB
دانلود مشاهده متن
۲
این فاطمه عمرش به دنیا نیست (زمزمه)
14.88 MB
دانلود مشاهده متن
موضوعات مرتبط: روضه
برچسب‌ها: (روضه و مقتل
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 26 / 4 / 1399

توسل و مناجات _ویژۀ 23 ذی القعده و ایام زیارت مخصوص حضرتِ علی ابن موسی الرضا علیه السلام _ استاد حجت الاسلام میرزامحمدی

 

http://s8.picofile.com/file/8290821200/Y2A5993.jpg
                              

عده از اهلِ آذربایجان ، اومدن زیارتِ امام رضا ... تو اولین کاروانسرایی که بعد از خراسان اتراق کردن ، شروع کردن عکس هایی که تو حرم امامرضا انداخته بودنُ به هم نشون دادن ... یه پیرمردِ ناینایی کنارِ هجرۀ اینا نشسته بود ، از سر و صدایِ این اوراقُ عکس ها پرسید اینا چیه ؟ ...

 

اینا گفتن این که نابیناست ، نمیبینه ، گفتن اینا برگه هایِ آزادیِ از آتشِ جهنمِ ...امام رضا تو این زیارت به ما داده ... پیرمرده خیلی دلش شکست ... گفت باشه امام رضا ... باشه آقا .... تو فقط به اونایی که چشم دارن براتِ آزادیِ از آتش رو دادی ....

 

دوباره برمیگردم ... هر چی گفتن پیرمرد ، شوخی کردیم ... گفت نه ، من تا برگه م رو نگیرم ، وطنم نمیرم ....

 

دوباره پایِ پیاده برگشت تو حرم ... صورت گذاشت رو ضریحِ امام رضا ...همینجوری داشت گلایه میکرد ... یه مرتبه دید یه کاغذی تو دستش گذاشتن ... بهش گفتن خوب نگاه کن ... گفت من که چشم ندارم .... گفتن نگاه کن ، چشمِتَم بهت دادیم .... این چیه تو مشتِ من گذاشتید ؟؟....

 

باز کرد ، دید امام رضا نوشته : اَنا ضامِنٌ ... من بهشتُ برا تو ضمانت می کنم ... این برگۀ آزادیِ از آتشِ جهنمِ ..... یعنی میشه امشبم به ما بدی آقاجان ....

 

موضوعات مرتبط: روضه
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 26 / 4 / 1399

حکایت زیبا _ ویژۀ شهادت ثامن الائمه امام رضا علیه السلام _ حاج حیدر خمسه

                    

لَنگون لَنگون اومد تو حرم، کشاورز،تا حالا هم حرم نیومده بود، هر سال میزد بیاد پولش جور نمیشد،آخر بار این پول رو جمع کرد، به زنش گفت: بریم حرم....

 وارد حرم شد کِیف میکرد،هی با خودش می گفت: کاش زودتر می اومدم...اما بلد کار نبود،حرم کجاست؟ضریح کجاست؟چی به چیِ؟ یه جا دید چهار پنج تا لباس یه رنگِ، فهمید مال اونجان، سلام کرد، سلامش رو جواب دادن،گفت: حرم کجاست؟ یه نگاهی کردن،فهمیدن غریب ِ و ساده اس، گفتند:تا حالا نیومدی؟ گفت: نه بار اوّلمِ، کجا باید برم؟ گفت: اون در و می بینی،پله هارو بگیر برو بالا، اوناها اون گنبد اتاق امام رضاست...دستت درد نکنه

 لَنگون لَنگون حرکت کرد، اومدم آقا....در رو باز کرد، هی میگفت: امام رو دیدم چی بگم؟...پاشو گذاشت رو پله ی اول،از اون بالا صدای بلندی شنید: نیا! نیا من اومدم، مگه پات درد نمیکنه؟ آقاش اومد روبروش، خوش اومدی... یه حال و احوالی،یه عشقی کرد، بغلش کرد،حرفاشو زد، راشو گرفت بره، امام رضا فرمود: دفعه بعد خواستی صِدام  کن خودم میام....

 اومد بیرون اون سه چهارتا خادم رو دید، تا دیدنش گفتن: رفتی بالا یا نه؟ آقاتو دیدی؟ گفت: آره دستت درد نکنه.گفتن دیدی؟ گفت: آره،آقام بغلمم کرد، صورتم رو هم بوسید،گفت: دفعه بعد خودم میام تو نیا....

 

 دانلود روضه

موضوعات مرتبط: روضه
برچسب‌ها: مداحی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 12 / 10 / 1398

میثم مطیعی مداح جنجالی

دریافت روضه جانسوز

 

روضه ای جانسوز و تکان دهنده از جریانات شهر شام که توسط میثم مطیعی در هیأت میثاق با شهدای دانشگاه امام صادق(ع) خوانده شده است را می شنوید.

موضوعات مرتبط: روضه
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 12 / 10 / 1398

 

وَحَرَكاتِ لَفْظِ لِسانى وَمَغْرَزِ حَنَكِ فَمى وَفَكّى وَمَنابِتِ اَضْراسى *مادرم این دندونا رو بوسیده بود ... أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ ... یه چیزی میگمو رد میشم ، اینجا ابی عبدالله امیرِ بیانِ ، امامِ فصاحتُ بلاغتِ دونه دونه حروف رو داره از مخرجش ادا میکنه اما اونجا بالا نی زینب دید داداش یه جور دیگه داره حرف میزنه ، داداش چرا اینجوری داری تلفظ میکنی؟ أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِیمِ ...دندونایِ ثنایا که شکسته بشه تلفظ مختل میشه ...*

وَمَساغِ مَطْعَمى وَمَشْرَبى وَحِمالَةِ اُمِّ رَاءْسى ... *اونقده تو این منازل سرِش از نیزه به زمین افتاد ...*وَبُلُوعِ فارِغِ حَباَّئِلِ عُنُقى *خدا لعنتت کنه سنان بن انس ...*وَمَا اشْتَمَلَ عَلیْهِ تامُورُ صَدْرى *فرمود میدونی اینجا کجاست که اومدی رو سینه ام نشستی؟آره میدونم. یه کنایه به اربابِ ما زد ... من میگم این سوزشش از نوکِ نیزه بیشتر بود ... گفت مگه نمیگی بابابت ساقیِ کوثرِ ؟ اگه راست میگی بگو بیاد سیرابِت کنه ....*وَحمائِلِ حَبْلِ وَتینى *اگه بخوان یه قربانی رو ذبح کنن،چرا میگن باید از جلو ذبح بشه؟ چون این رگ هایِ اربعه فقط از جلو بریده میشه ... اما اگرذُبِحَ مِنَ القَفا باشه ... دیگه بهش نمیگن ذبح ..... لذا زین العابدین فرمود من پسرِ اون آقایی ام که ..... الله اکبر ....

 وَنِیاطِ حِجابِ قَلْبى وَاءَفْلاذِ حَواشى كَبِدى وَما حَوَتْهُ شَراسیفُ اَضْلاعى *اینجا دیگه مادرشو مهمون کن ... المکسورة ضلعها .....*وَحِقاقُ مَفاصِلى وَقَبضُ عَوامِلى وَاَطرافُِ اَنامِلى وَلَحْمى وَدَمى وَشَعْرى وَبَشَرى وَعَصَبى وَقَصَبى وَعِظامى وَمُخّى وَعُرُوقى وَجَمیعُِ جَوارِحى

*به اندازۀ یه نگین انگشتری جایِ سالم در بدنش نزاشتن ... من نمیدونم دخترش سکینه چیو زیارت کرد ...*وَمَا انْتَسَجَ عَلى ذلِكَ اَیّامَ رِضاعى *اومد خدمت امام صادق،یابن رسول الله فَما سَبَبُ عَطرِ تُربَتِ جَدَّکَ الْحُسَیْنُ؟ علتش چیه تربتِ جدت ابی عبدالله یه بویی میده ، هیچ تربتی این عطرُ بو رو نداره؟؟... فرمود آخه خاکِ کربلا با خون و پوست و گوشت و استخوان جدم عجین شده ... کی؟؟ اون ساعتی که ده سواره اومدن ....*وَمَا انْتَسَجَ عَلى ذلِكَ اَیّامَ رِضاعى وَما اَقلَّتِ الاَْرْضُ مِنّى وَنَوْمى وَیَقَظَتى وَسُكُونى وَحَرَكاتِ رُكُوعى وَسُجُودی ...

سجده اش از صدرِ زین افتادن است ...

عجب سجده ای کرد ...*

دانلود مداحی

موضوعات مرتبط: روضه
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 12 / 10 / 1398

 

اَتْمَمْتَ عَلَىَّ سَوابغَ الاِْ نْعامِ وَ رَبَّیْتَنى زایِداً فى كُلِّ عامٍ حَتّى إ ذَا اكْتَمَلَتْ فِطْرَتى وَاعْتَدَلَتْ مِرَّتى اَوْجَبْتَ عَلَىَّ حُجَتَّكَ بِاَنْ اَلْهَمْتَنى مَعْرِفَتَكَ وَرَوَّعْتَنى بِعَجائِبِ حِكْمَتِكَ وَاَیْقَظْتَنى لِما ذَرَاْتَ فى سَمآئِكَ وَ اَرْضِكَ مِنْ بَدائِعِ خَلْقِكَ وَنَبَّهْتَنى لِشُكْرِكَ وَذِكْرِكَ وَاَوجَبْتَ عَلَىَّ طاعَتَكَ وَعِبادَتَكَ وَفَهَّمْتَنى ما جاَّءَتْ بِهِ رُسُلُكَ وَیَسَّرْتَ لى تَقَبُّلَ مَرْضاتِكَ وَمَنَنْتَ عَلَىَّ فى جَمیعِ ذلِكَ بِعَونِكَ وَلُطْفِكَ ثُمَّ اِذْ خَلَقْتَنى مِنْ خَیْرِ الثَّرى، لَمْ تَرْضَ لى یا اِلهى نِعْمَةً دُونَ اُخرى وَرَزَقْتَنى مِنْ اَنواعِ الْمَعاشِ وَصُنُوفِ الرِّیاشِ بِمَنِّكَ الْعَظیمِ الاَْعْظَمِ عَلَىَّ*چقدر به نعمت داد ..*وَاِحْسانِكَ الْقَدیمِ اِلَىَّ حَتّى اِذا اَتْمَمْتَ عَلَىَّ جَمیعَ النِّعَمِ وَصَرَفْتَ عَنّى كُلَّ النِّقَمِ

موضوعات مرتبط: روضه
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 12 / 10 / 1398

 

نمیشه سرگردون ، نمیشه آواره

هرکسی تو دنیا ، حسین و دوس داره

تو حرم،بازم،گره گشایی کرده

محالِ،گدا بیاد،گدا برگرده

حسین ... وای ...

موضوعات مرتبط: روضه
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 12 / 10 / 1398

 

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ *من که با پایِ خودم نیومدم ... حالا که خودت منو کشوندی آوردی دستمو بگیر ...* حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیر

موضوعات مرتبط: روضه
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 12 / 10 / 1398

  

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

 عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ عَلَیهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ قالَ سَمِعْتُ فاطِمَةَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَی اَبی رَسُولُ اللَّهِ فی بَعْضِ الاْیامِ فَقالَ السَّلامُ عَلَیک یا فاطِمَةُ فَقُلْتُ عَلَیک السَّلامُ قالَ اِنّی اَجِدُ فی بَدَنی ضُعْفاً فَقُلْتُ لَهُ اُعیذُک بِاللَّهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ

 

موضوعات مرتبط: روضه
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی