اینها به کنار، گروهی در این بین، میخواهند برای خود از نمد کشمکشهای کلامی، کلاهی انتخاباتی دست و پا کنند. این افراد چنان در نگرانیهای چندسویه غرق شدهاند که هم نمیخواهند فرصت نشان دادن خود برای افکار عمومی را نشان دهند و هم آن مایه پرنسیب و تشخص سیاسی را ندارند که پای اظهار نظرشان را امضا کنند و بیآدرس سخن نگویند. وقتی دادستان کل کشور خطاب به وزیر ارتباطات میگوید: «آقای وزیر ارتباطات، این مسیر جهنمی فضای مجازی را ببند»، نگرانی دادستان قابل درک است اما وقتی به موازات تندروهایی که خطاب دادستان را بهانهای برای حمله و تسویه حساب با آذری جهرمی قرار میدهند، سخن گفتن در لفافه، راهی به هیچ دهی نخواهد بود.
خطاب دادستان
هر چه از اوج اعتراضات آبانماه دورتر میشویم، جنبههای دیگر ماجرا قابل رویت خواهد بود. درست مانند اعتراضات دیماه ۹۶ که مدتها بعد جنبههای متعدد آن آشکار و روشن شد مخالفان و موافقان دولت در آن ماجرا چه نقشهایی ایفا کرده و چه تاثیری بر آن وقایع گذاشتند. کدامیک موجب کاستن از فشار اعتراضها شد و کدامیک به اعتراضها دامن زد و خیلی زود مهار آن را از دست داد. اکنون هم دادستان کل کشور نگرانیهای خود را مطرح کرده است.
محمدجعفر منتظری با بیان اینکه باید تلاش کنیم در حوادث کمترین خسارتها را داشته باشیم، اظهارکرد: «مراکز انتظامی و قضاییمان را تخریب کردند، اگر منطق دین، حقوق بینالملل و قوانین را قبول دارید باید ببینید در دفاع از جان و مال و ناموس چه گفته شده است». اشاره او به اعتراضات آبانماه بهخاطر افزایش ناگهانی قیمت بنزین بود. منتظری این سخنان را در مراسم تکریم و معارفه دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان هرمزگان گفت و در ادامه افزود: «در حوادث آبانماه فریاد زدیم آقای وزیر ارتباطات! این مسیر جهنمی فضای مجازی که دارد مملکت را به آشوب میکشد را ببند».
بستن یا نبستن؟ مساله این است
فضای مجازی را باید بست یا نباید بست؟ ظاهرا این سوال چنان مهم است که تا دورترین لایههای مدیریتی کشور هم کشیده شده است. کسانی معتقدند که آسیب ناشی از فضای مجازی بیشتر از فایدههای آن است. گروهی معتقدند که حذف فضای مجازی از زندگی امروز ممکن نیست. هر چه باشد گستردگی و دامنه نفوذ فضای مجازی چنان است که کمتر کسی دوست دارد خود را برابر کاربران میلیونی آن قرار دهد. این است که عزتا... ضرغامی از فرصت استفاده کرده و بیاشارهای به بستر سخن، در توئیتی آورده است: «فضای مجازی، جهنمی نیست! بلکه بستر مطمئن و کمخطر امر به معروف و نهی از منکر و تحقق نظارت عمومی است. فضای مجازی آمده است تا با احیای این فریضه حسینی، انقلاب اسلامی را نجات دهد و الا برخی اصحاب قدرت هر ندای حقی را خفه میکردند».
روشن است که واکنش ضرغامی آنقدر مبهم، کلی و بیمصداق است که هیچ آبی از آن گرم نخواهد شد. دلیل وارد شدن ضرغامی به این ماجرا را البته میتوان در حرارت فزایند انتخابی درک کرد. اصولگرایان، بهخصوص لایههایی از این جریان که سعی میکند وجههای مقبول و مردمپسند از خود نشان دهد، مترصد چنین سوژههایی است که خود را همراه با کاربران میلیونی نشان دهد و در عین حال با شدت بیشتر مواظب است که سخنش چنان مصداق روشنی نداشته باشد که با لایههای تندروی اصولگرا برخورد کند. او میداند در مواجهه با این لایههای سخت، چیزی جز بازندهای از قبل نخواهد بود.
ضرغامی متوجه داستان است
برخی از لایههای تندرو به اندازه ضرغامی از خود هوش نشان نمیدهند. اگر ضرغامی متوجه داستان است که جایی در میانه قدم بزند و خود را از اصطکاک دور نگهدارد، بخش دیگری از تندروها یا حافظه خود را از دست دادهاند و یا مخالفت با دولت چنان آنها را به خود گرفته که نمیتوانند متوجه سادهترین نکات شوند. برای مثال وقتی از وزیر کشور سوال میشود که چرا به مردم خبر داده نشد، وزیر میگوید اگر خبر رسانی میشد، التهابی به جامعه منتقل میشد که مهار آن دشوارتر میبود (نقل به مضمون). حالا عدهای از وزیر ارتباطات سوال میکنند که چرا فضای مجازی را زودتر قطع نکردی؟ یعنی لایههای تندرو نمیتوانند نگاه وزیر کشور را درک کنند؟
حتما نمیتوانند که مینویسند: «دستور شورای امنیت کشور با توجه به موجسواری گسترده منافقین برای کمپینهای آشوب در روز شنبه صادر میشود، ولی وزیر ارتباطات دقیقا در همین زمان به مرخصی میرود و حدود ۲۴ ساعت از اجرای این دستور شورای امنیت کشور سر باز میزند. حتی او در این زمان مرخصی نابهنگام به تماس برخی مقامات نیز پاسخ نمیدهد و در برههای حساس دستور مافوق خود را اجرا نمیکند! در نهایت اینترنت با یک روز تاخیر یعنی شنبه شب (۲۵ آبان) و بعد از سازماندهی کامل آشوبها و وارد شدن کشور در یک بحران امنیتی قطع میشود». فقط کافی است این جمله را کنار دلیل مطرح شده توسط وزیر کشور گذاشت؛ همین!
مرتضی خبازیان
نظرات شما عزیزان: