در زمینه اتقان سند و استحکام صدور آن صاحب «هدیه الزائرین» مینویسد: عباس کوثری
«شیخ جلیل محمد بن المشهدی یکی از بزرگان علما است. درمزار کبیر برای این زیارت شریفه سند بسیار معتبری ذکر نموده کهکمتر خبری به قوت سند او میرسد; و عبارت او در این مقام چنیناست: خبر داد مرا فقیه اجل ابوالفضل شاذان بن جبرئیل قمی ازفقیه عماد محمد بن ابی القاسم الطبری از ابی علی از پدرش محمدبن الحسن(شیخ طوسی)از شیخ مفید محمد بن محمد بن نعمان از ابیالقلسم جعفر بن قولویه از محمد بن یعقوب کلینی از علی بنابراهیم از پدرش ابراهیم بن هاشم از ابی القاسم حسین بن روح وعثمان بن سعید عمری از ابی محمد حسن بن علی العسکری از پدرش«امام هادی(ع » و این سلسله شریفه همه از اعیان علما و شیوخ طائفه و روسای مذهباند و جناب ابوالقاسم حسین بن روح و عثمانبن سعید هر دو از نواب امام عصر(ع)هستند و بعد از تامل معلوم میشود که در تمام زیارات ماثوره زیارتی به این وجه از صحت واعتبار و قوت سند پیدا نمیشود.»
محتوای زیارت درباره فرهنگ غدیر و زندگی شکوهمند امامعلی(ع)است و موارد زیر از محورهای مهم آن شمرده میشود; بدین جهت، اندکی بر ساحل آن درنگ کرده، و روان خویش را از جام روح افزای آن شادابی میبخشیم:
فضائل امام علی در قرآن
در زیارت غدیر از آیه ولایتیاد شده است که میفرماید:
(انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه ویوتون الزکاه و هم راکعون و من یتول الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله هم الغالبون.)
سرپرست و ولی شما تنها خدا است و پیامبر او و آنها که ایمان آورده اند، همانها که نماز برپا میدارند، و در حال رکوع زکات میدهند; و کسانی که ولایت خدا و پیامبرش و افراد با ایمان را بپذیرند، پیروزند، زیرا حزب و جمعیت خدا پیروز است.
مفسران اهل سنت و شیعه در شان نزول این آیه به نقل از ابوذرچنین مینویسند: ابوذر گفت: من به دو چشم خویش دیدم و به دو گوش خود شنیدم و چنانچه خلاف آن را نقل کنم، نابینا وناشنوا گردم.
که پیامبر(ص)فرمود:
علی قائد البرره و قاتل الکفره و منصور من نصره و مخذول منخذله; علی پیشوای نیکان و قاتل کافران است. هر کس او را یاریکند، از ناحیه خداوند یاری میشود و هر کس او را تنها بگذارد،خدا او را خوار میسازد.
بدانید من روزی نماز ظهر را با پیامبر(ص)خواندم. فقیری کمک خواست; اما کسی چیزی به او نداد. در این حال سائل دست های خویش را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! تو شاهد باش که من در مسجد پیامبر(ص)کمک خواستم اما کسی به من کمک نکرد.
علی(ع) که در حال رکوع بود و انگشتر در دست راستخویشداشت. به سائل اشاره کرد. سائل به سوی حضرت رفت و خاتم ازانگشتر حضرت بر گرفت. رسول گرامی اسلام که این منظره رامشاهده کرده بود.- پس از نماز خویش دستبه دعا برداشت و فرمود:
خدایا، موسی از تو خواستار شرح صدر وآسانی کار و باز شدن گرهزبان خویش برای فهماندن کلامش شد و از تو واستبرادرش هارون راوزیر و پشتیبان و شریک درکارش قرار دهی و تو در پاسخ اوفرمودی:(سنسد عضدک باخیک و نجعل لکما سلطانا فلا یصلون الیکمابآیاتنا)بزودی بازوان تو را به وسیله برادرت محکم و نیرومندمیکنیم و برای شما سلطه و برتری قرار میدهیم و به برکت آیات مابر شما دست نمییابند.
خدایا، من محمد پیامبر و برگزیده تو هستم. خدایا، به من سعه صدر و آسانی در کار عطا کن و علی را که از اهل من است. وزیرو پشتیبان من قرار بده.
پس سوگند به خدا هنوز کلام پیامبر(ص)تمام نشده بود که جبرئیلنازل شد و گفت: ای محمد! بخوان: انما ولیکم الله و رسوله...
این شان نزول را علاوه بر محدثان و مفسران شیعه بسیاری ازاهل سنت نیز نقل کردهاند. نام گروهی از روایان اهل سنت اینشان نزول چنین است:
الف)طبری(تفسیرطبری، ج6، ص165
ب)واحدی(اسباب النزول، ص148
ج)فخررازی(تفسیر فخررازی، ج3، ص431
د)ابن صباغ مالکی(الفصول المهمه، ص123
ه)ابواسحاق ثعلبی(تفسیر ثعلبی، ج2، ص52
و)گنجی شافعی(الکفایه، ص106
ز)خوارزمی(مناقب، ص178
ح)ابن حجر(الصواعق، ص25
استحکام این روایت نزد اهل سنتبه گونه ای است که فاضل تفتازانی در کتاب شرح المقاصد(ج2، ص288)و مولی علی قوشچی درشرح تجرید میگویند: انها نزلت باتفاق المفسرین فی علی ابن ابیطالب(ع)حین اعطی السائل خاتمه و هو راکع فی صلاته.
به اتفاق مفسران این آیه در حق علی ابن ابی طالب(ع)نازلگردید، زمانی که انگشتری را در حال رکوع به سائل بخشید.
مرحوم علامه امینی شصت و شش سند برای این حدیث ذکر میکند که جویندگان میتوانند به آن مراجعه کنندحسان در این باره سروده ای دارد که در مدارک اهل سنت نیز نقلشده است:
ایذهب مدحی و المحبین ضایعا و ما المدح فی ذات الاله بضائع فانت الذی اعطیت اذ انت راکع فدتک نفوس القوم یا خیر راکع بخاتمک المیمون یا خیر سید و یا خیر شار ثم یا خیر بایع فانزل فیکالله خیر ولایه و بینها فی محکمات الشرایع
آیا مدح من و دیگر دوستداران و عاشقان ضایع میگردد؟! چنیننیست، مدحی که در راه خدا باشد از بین نخواهد رفت. تو بودی ایاباالحسن که در حال رکوع با انگشتری مبارک خود انفاق کردی.
جانهای مردم فدای تو باد ای بهترین رکوع کننده و ای بهترین آقاو خیرخواه و ای بهترین فروشنده «مال خود به خدا» .
سپس خدای درباره تو آیه ولایت «انما ولیکم الله» را که بهترین ولایت است. نازل فرمود و آن را در کتاب آسمانی و آیات روشن خویش بیان کرد.
امام هادی(ع)در نامهای که به اهل اهواز ارسال داشتبر آنچه در این زیارت درباره آیه ولایت آمده تاکید ورزیده، میفرماید:
صحیحترین خبری که قرآن به صحت آن نیز گواهی داده است حدیثی است که به اتفاق نقل شده است که پیامبر گرامی اسلام فرمود: من دوجانشین و در تعبیر دیگر دو چیز گرانبها برای شما باقی میگذارم: کتاب خدا و عترت.
اگر به این دو چنگ زنید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو ازی کدیگر جدا نمیشوند تا در حوض بر من وارد شوند.
ما شواهد این حدیث را آشکارا در آیه(انما ولیکم الله ورسوله...)میبینیم. «ثم اتفقت روایات العلماء فی ذلک لامیرالمومنین(ع)انه تصدق بخاتمه و هو راکع» سپس روایات دانشمندان به اتفاق بیانگر آن است که این آیه شریف درباره امیرمومنان(ع)نازل شد آن هم زمانی که حضرت در حال رکوع انگشترش راصدقه داد. سپس رسول گرامی آن را به روشنی بیان کرد و فرمود: هرکس من مولای اویم علی مولای اوست. خدایا، هر کس علی را ولی باشدتو نیز او را ولی باش و هر کس با او دشمن باشد تو نیز او رادشمن باش; و در حدیث دیگر میفرماید: علی قرضهای مرا پرداختمیکند و او بعد از من خلیفه شما است.
از اینها متوجه میشویم که قرآن بر درستی این اخبار گواهی داده، امتباید پذیرای آن باشد.
آیه ولایت و اثبات امامت علوی
قراین زیر نشان میدهد مراد از «ولی» سرپرست و اولویت درتصرف است.
1- شان نزول آیه
پس از اینکه پیامبر گرامی اسلام از خداوند خواستبرای اووزیری از اهل خویش همانند هارون وصی حضرت موسی قرار دهد، اینآیه برای برآوردن این خواسته نازل شد و طبیعی است. آیه وقتی باخواست پیامبر(ص)مطابق است که ولایتبه معنای سرپرستی و وصایت باشد; زیرا در این صورت علی(ع)وزیر رسول خدا خواهد بود وخواسته آن حضرت اجابت شده است.
اگر ولایت به معنای «دوستدار» باشد، با خواست پیامبر همآهنگ نیست.
2- مفرد بودن «ولی» و عدم تکرار آن
آیه همان ولایت خدا و پیامبر(ص)را برای صدقه دهنده در حالرکوع نیز اثبات میکند; زیرا ولی به صورت مفرد آمده و تکراریصورت نگرفته است. با توجه به کلمه انما که در کلام عرب بیانگر انحصار است. آیه شریف میفهماند که این ولایت در خدا و پیغمبر وشخصی که در حال رکوع صدقه داده، منحصر است; و در این صورت جزمعنای سرپرستی و اولیت در تصرف معنایی نخواهد داشت; زیرا اگرولی در آیه به معنای دوست باشد، نادرستی آن روشن است و دوستمردم به این سه منحصر نیست.
کیفیت انطباق آیه بر امام علی(ع)
گروهی میگویند: چگونه جمله «الذین آمنوا» در آیه ولایت بر امام علی(ع)منطبق میشود درحالی که جمع است و نمیتواند برای فردخاص استعمال شود.
در پاسخ به این اشکال گفته اند: «الذین امنوا» جمع است; امابرای تعظیم و بیان قدر و جلالت امیرمومنان علی(ع)جمع به کاررفته است.
افزون بر این، در بسیاری از آیات برای فرد خاص جمع به کاررفته. دو نمونه از این آیات عبارت است از:
الف)مفسران در ذیل آیه «وآخرون اعترفوا بذنبهم خلطوا عملاصالحا و آخر سیئا عسی ان یتوب علیهم» ; و گروهی دیگر به گناهان خود اعتراف کردند و کار خوب و بد را به هم آمیختند،امید میرود که خداوند توبه آنها را بپذیرد.گفتهاند آیه مزبوربا آنکه جمع است. فقط درباره ابولبابه انصاری نازل شده است.
ب)در آیه(الذین قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهمفزادهم ایمانا); آنها که مردم به آنان گفتند مردم برای «حملهبه» شما اجتماع کردهاند، از آنها بترسید. پس بر ایمانشانافزود.
نوشته اند: گوینده این سخن نعیم ابن مسعود اشجعی بود، اما آیه به صورت جمع نازل شده است.
مرحوم علامه امینی بیست آیه ذکر میکند که در آنها لفظ جمع برموردی خاص دلالت دارد.
رابطه پرداخت زکات وتوجه تام امام علی(ع)در نمازگروهی نیز گفتهاند:یکی از مقامات علی(ع)این است که وقت نمازچنان به ذات باریتعالی توجه داشت که هیچ چیز نمیتوانست او رابه خود مشغول سازد و حتی تیر از پای مبارکش بیرون آوردند. دراین صورت چگونه ممکن استبه خواست سائل توجه کند و در حال رکوع انگشتر به او دهد؟!
بعضی پاسخ داده اند: شنیدن صدای سائل و به کمک او پرداختن توجه به خویشتن نیستبلکه عین توجه به خدا است; علی(ع)درحال نماز از خود بیگانه بود نه از خدا; به عبارت دیگر، آنچه با روحعبادت سازگار نیست، توجه به مسائل مربوط به زندگی مادی و شخصیاست و توجه به آنچه در مسیر رضای خدا است کاملا با روح عبادت سازگار است. معنای غرق شدن در توجه به خدا این نیست که انسانبی اختیار احساس خود را از دستبدهد، بلکه با اراده خویش توجه خدا را از آنچه در راه خدا و برای خدا نیستبر میگیرد.
پاسخ دیگر این است که حالات حضرت به حسب نافله و نماز واجبفرق میکرد. در نماز واجب استغراق و حضور و خشوع چنان بود که ازهمه چیز جز عظمت الهی غافل میشد: اما در نماز نافله پروازروحیاش این اوج و معراج را در همه حالات آن نداشته است; و ممکن است حضرت در حال نماز نافله صدقه به سائل بخشیده است.
شان نزول و کیفیت نقل آن نیز بر درستی این مساله گواهی میدهد; زیرا نمازهای واجب به امامت رسول گرامی اسلام خواندهمیشد و این مجال برای سائل پدید نمیآمد که تقاضایش را در حالنماز مطرح کند.
سومین پاسخ که مطلب را بیشتر روشن میکند در مطالعه و مشاهدهحالات اولیای الهی نهفته است. آنان در سیر و سلوک روحی و میقات الهی خویش گاه چنان بی تاب و محو جمال ربوبی میشدند که از همهآنچه در اطرافشان میگذشت غافل بودند.
بی خود از شعشه پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلی صفاتم دادند برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر وه که با خرمن مجنون دل افکار چه کرد
در حالات حضرت یعقوب پیامبر آمده است: از او پرسیدند: چگونهاز پیراهن یوسف جایگاهش را تشخیص دادی اما در چاه کنعان او راندیدی؟!
یکی پرسید زان گم گشته فرزند کهای روشن ضمیر پیر خردمند ز مصرش بوی پیراهن شنیدی ولی در چاه کنعانش ندیدی
در جواب گفت: جذبهها و حالات مختلف است و بر این اساس، تجلیاتو درخششها نیز متفاوت.
بگفت احوال ما برق جهان است گهی پیدا گهی در زیر خاک است.
از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است که فرمود: «لی معالله وقتلا یسعها ملک مقرب و لا نبی مرسل.»
مرا حالاتی است که هیچ فرشته مقرب الهی و پیامبر مرسلی به آننرسد.
براین اساس، میتوان گفت: آن زمان که تیر از پای مبارکعلی(ع)بیرون آورده میشد و حضرت هیچ التفاتی به آن نداشت، به اوج این پرواز و قله متعالی فنای فی الله مربوط است. اما زمانیکه به سائل توجه میکند، در حالی است که این پرواز و معراج روحیدر آن اوج نیست.
البته دست ما خاکیان از سفر روحانی و درک شیوه و توجه تامحضرت به باری تعالی کوتاه است و آن بزرگواران چنان است که خودفرمود: «لا یرقی الی الطیر» هیچ تیز پروازی بر ستیغ و بلندایدانش و معنویت من دست نمییابد.
مبالغه در قیمت انگشتر
انفاق انگشتر به وسیله امیر مومنان(ع)با حقایق تاریخی که در منابع اسلامی فریقین وارد شده است. اثبات میشود. البته دراین میان پیرایههایی است که باید آن را از واقعیت این رخدادجدا ساخت. از آن جمله مبالغه هایی است که در قیمت انگشتر شدهاست. گروهی بهای آن را معادل خراج و مالیات شام ذکر کردهاند.
این قیمت به دلایل زیر نمیتواند اساس درستی داشته باشد.
1- مستند این تخمین ضعیف است و در روایات معتبر و صحیحی که در شان نزول ذکر شده، اثری از آن دیده نمیشود.
2- مطالعه در حالات و زندگی حضرت بیانگر آن است که حضرت ازاموال نفیس و گران بها استفاده نمیکرد. آنچه در روایات مورداتفاق و معتبر آمده این است که «و کان یتختم بها» ; حضرت همواره از این انگشتر استفاده میکرد. بی تردید اگر انگشتر ازنظر ارزش در سطح بالایی بود، حضرت به صورت مستمر از آن استفادهنمیکرد آنهم با موقعیت طاقت فرسای مسلمین در مدینه. این سخناندر قیمت انگشتر در ملاک ارزش بودن جاذبههای مادی ریشه دارد.
آنچه در این فضلیت، شخصیت امام علی(ع)را آشکار میسازد، اخلاص و ایثار در راه خداست نه ارزش مادی انگشتر. این روح عبودیت است که کار نیک را به سوی خدا رهنمون میکند و موجب نزول آیات حق میگردد.
دراین زمینه، آیات دیگری نیز مورد استناد امام هادی(ع)قرارگرفته است که به ضمیمه محورهای چهارگانه دیگر در آینده پی خواهیم گرفت. بدان امید که همچنان از کوثر «غدیر ولایت» سیرابو شاداب بوده، ولایت علوی روشنی بخش دل و جانمان باشد.
نظرات شما عزیزان: