چکيده
مقاله پيش رو يک مقاله درون ديني است که به بحث آرامش پرداخته است کتابهاي متعددي در باره اين موضوع به رشته تحرير در آمد ه است که هر کدام به نوعي در آن خلئي ديده مي شود ، يعني انسان با مطالعه آن کتب قانع نمي شود که اين روشها او را به آرامش بر ساند چون از ذهن يک انساني سرچشمه گرفته که معلوم نيست او خودش درچه حالي بوده است .
اسلا م به عنوان يک دين کامل براي زندگي متعالي و با دارا بودن بزرگاني که دراوج آرامش بوده اند بدون آسايش تن ، روشهائي را ارائه کرده که بشر امروزي به آن نياز دارد تا ازاين بحرانهايي که درآن واقع شده رهائي بيابد . البته به اين مطلب بايد توجه کرد که آرامش صد درصد مال اين دنيا نيست دنيا و آرامش .
در روايتي قدسي خداوند متعال به رسولش فرمود: من چند چيز را در چند چيز قرار دادم مرد آن را درچند چيز ديگرمي جويند « آرامش رادر بهشت قراردادم مردم آن را در دنيا مي جويند . »
واژگان کليدي : آرامش ، آسايش ، ايمان ، نيايش
مقدمه
در عصر شتاب و هيجان امروز ، عصري که همه چيز بر محور سرعت ، رقابت و جلو افتادن مي چرخد ، عصري که در آن از حوصله و شکيبائي خبري نيست عصري که مردم به جاي آنکه وقت صرف کنند تا غذا آماده کنند آنرا فوري و آماده از مغازه خريداري مي کنند ، درچنين وضعي که پريشاني هاي روح و روان فراوان شده است همه دنبال يک چيز مي گردند آرامش . اما کحا بايد ازآن خبري گرفت ، عصري که حتي متخصصان روانشناسي آن نوعا خودشان دچار اضطراب هستند ، اين تنها دين است که مي تواند آرامش درون را به انسان مضطرب امروزي هديه کند.
در اين مقاله ابتدا معناي آرامش و آسايش را بررسي نموده بعد تفاوت اين دو را گفته و درقسمت بعد به تعدادي ازراهکارهاي دين در باره آرامش پرداخته البته ذکر اين نکته لازم است که اين مطالب نيازبه تحليل و تفسير و تدبر بيشتري نياز دارد که هرکدام با اين زاويه ديد بايد جداگانه مورد بررسي قرار بگيرد .
معناي آرامش و آسايش :
فرهنگ فارسي معين آرامش و آسايش را به دو گونه معنا کرده است ، آرامش را به معني :
آراميدن، فراغت، راحتي، آسايش، طمأنينه، سکينه، صلح، آشتي، ايمني و امنيت، خواب اندک وسبک وسکون.
اما در معني اسايش آسايش چنين آورده است:
راحت، استراحت، آساني، آسودگي، فراغ، سکون، بي جنبشي، آرام 1
فرق بين آرامش و آسايش
پس ازفهميدن معناي لغوي آرامش و آسايش اگر واقع بينانه به معناي اين دو کلمه نگاه کنيم تفاوت هاي ماهوي زيادي را در آن ها مي بينيم.
آرامش يک حالت روحي- رواني. يک حالت دروني است مانند وجدان که خودش قابل رِؤيت نيست ولي آثار آن در گفتگو ها و برخوردهاي فردي و اجتماعي ، راه رفتن و از اين قبيل کارها قابل رؤيت مي باشد.
اما آسايش به حالتي مي گويند که انسان از لحاظ امکانات زندگي و مالي در يک رفاه نسبي باشد به گونه اي که بتواند وسايل زندگي را در حد بالايي خريداري کند. آسايش بر خلاف آرامش آثار آن در زندگي روزمره قابل درک مي باشد. تهيه وخريد هر نوع وسيله مانند ماشين، خانه، جاروبرقي هاي مدرن و پيشرفته و…. را در بر مي گيرد.