تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7893
بازدید دیروز : 95631
بازدید هفته : 7893
بازدید ماه : 318423
بازدید کل : 12002595
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 4 / 6 / 1396

شادی

دو. جايگاه غم و شادى در اسلام
از ديدگاه اسلام خنده و گريه، شادى و غم و سرور و ماتم، هيچ كدام مطلوبيت ذاتى، استحباب نفسى و ارزش ماهوى ندارند تاچه رسد به آنكه يكى بر ديگرى رجحان و برترى داشته باشد.
اسلام كسى را به گريه كردن ـ به عنوان گريه ـ ترغيب نكرده است، همان گونه كه به شاد بودن ـ به عنوان شادى ـ امتياز نداده است؛ مگر به واسطه مقدمات و پيامدهاى آن. خنده و گريه بر اساس آن پيامد و يا مقدمه، مى توانند در مورد قضاوت و ارزش گذارى واقع شوند.
غم و شادى از جمله حالات نفسانى و صفات روحى و هيجانات حاكم بر ابعاد وجود آدمى هستند كه در قالب خنده، گريه و ... نمودار مى شوند و هر انسانى به عنوان انسان، از اين گروه هيجان هاى اوّليه برخوردار است. مهم آن است كه اين حالات، بر تعامل اجتماعى مطلوب و بندگى خداوند تأثير منفى نداشته باشد؛ بلكه تأثير مثبت بر آنها بگذارد.
غم و گريه اى كه به آدمى آسيب رساند و يا مانع خدمت به بندگان خداوند و بندگى شود و انسان را از رسيدن به هدفش باز دارد، مذموم است؛ همان گونه كه شادى آسيب زا و مانع عبادت و انجام وظايف دينى و انسانى نيز سخت مذمت شده است. آنچه مجال قضاوت درباره گريه و خنده و شادى و غم را فراهم
مى آورد، حداقل دو عنصر و انگاره است: يكى انگيزه و عامل بروز اين هيجان ها و ديگرى مشكل بروز اين هيجان ها. بر اساس همين دو انگاره، هيجان هاى يادشده مورد ارزيابى و قضاوت قرار مى گيرد:

موضوعات مرتبط: پرسش وپاسخ
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 4 / 6 / 1396

Untitled-26

غلبه غم و گريه در مراسم
پرسش 69. در حالى كه خنده بر هر درد بى درمان دوا است، چرا حالت هيجانى غالب بر آيين دينى و مراسم اجتماعى دين سراسر غم و گريه مى باشد و مراسم دينى ما مسلمانان، هميشه آميخته با مصيبت و مرثيه خوانى حزن آفرين و غم افزا است؟ آيا اسلام مراسم شادى و جشن ندارد كه تمام مراسم دينى به حزن و اشك آميخته است؟
اين سؤال نشانگر ابهام فكرى عميق در بين بيشتر مسلمانان است. عمق و
بسط اين مسأله مى طلبد تا در خور يك جامعه جوياى حقيقت و پوينده ره حقيقت، ابهام زدايى نمود و شكل صحيح و اسلامى اين نوع احساسات و عواطف را بيان كرد و در سطح حوصله اين قلم و كاغذ مطالبى را ارائه نمود.
به منظور پاسخ به اين سؤال، چهار مرحله به شرح زير مطرح و تبيين مى گردد:
1.
شناسايى منشأ و خاستگاه اين ابهام فكرى و انحراف رفتارى و علت يا علل بروز آن،
2.
جايگاه غم و شادى در معارف اسلامى،
3.
جايگاه غم و شادى در روان شناسى، با تكيه بر منابع دينى و علمى،
4.
تعيين شكل صحيح و مطلوب غم و شادى (گريه و خنده).

موضوعات مرتبط: پرسش وپاسخ
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 4 / 6 / 1396

روانشناسی تربیتی  مسیر ایرانی

تربيتى و روانشناسى

«گريه» هنجار يا ناهنجار!
پرسش 68. آيا ترغيب به گريه براى امام حسين عليه السلام ترغيب به غمگينى ـ كه حالتى منفى و به هنجار مى باشد ـ نيست؟ چرا اسلام با ترغيب به گريه براى امام حسين عليه السلام ما را به حزن و اندوه ترغيب مى كند؟ ترغيب به حالات نا بهنجار و منفى از جانب يك دين مدعى كمال، چه توجيهى دارد؟
در فرهنگ اسلامى و روايات معصومان عليه السلام، ترغيب فراوانى به گريه شده و براى آن ثواب ها و پاداش هاى زيادى گفته شده است.[1] در اين رابطه دو انگاره مهم قابل توجه و دقت است:
يك. هر گريه اى نشان از غم و اندوه ندارد. گريه اقسام متعدد دارد كه بايد بر اساس نوع آن قضاوت شود.
دو. هر گريه غمگسارانه اى، منفى و نابهنجار نيست.
نخست با تكيه بر محور دوم و اينكه گريه بر امام حسين عليه السلام يك نوع ماتم سرايى و شكلى از حزن و غمگينى است، به پاسخ سؤال مى پردازيم:

 

موضوعات مرتبط: پرسش وپاسخ
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 3 / 6 / 1396

اخلاقیات از کجا نشئت می‌گیرند؟

معماهای اخلاقیات


معماها:
1. عملی كه انجامش 69 درجه ثواب و جوابش یك ثواب دارد؟
2. سخنی كه گفتن اش مستحب ولی جوابش واجب است؟
3. عملی كه ثوابش از یك ماه اعتكاف بالاتر است؟
4. عملی كه اگر مخفیانه انجام گردد سبب آمرزش گناهان می باشد؟
5. آن چیست كه سبب افزایش شخصیت و عزت برای مؤمن می باشد؟
6. عملی كه نسبت به ایمان همانند سر است، نسبت به دیگر اعضا و جوارح بدن؟
7. چیزی كه دو یار عقل می باشد؟
8. آن چیست كه با مخالفش چهار انگشت فاصله دارد؟
9. چیزی كه كلید هر شرّی می باشد؟
10. او كیست كه هیزم كش است؟
11. عملی كه سبب بیچارگی و لعن شیطان گردید؟
12. كسی كه شرورترین شرورها و بدبخت ترین بدبخت ها است؟
13. عملی كه یك ساعت انجام آن بهتر از هفتاد سال عبادت است؟
14. عملی كه انجام آن عمر را طولانی خواهد كرد؟
15. چیزی كه سرمایه جاوید است؟
16. چیزی كه اعمال نیك و صدقات انسان را باطل می كند؟
17. كدام گناه تیر زهرآلودی از تیرهای شیطان است؟
18. كدام چشم در روز قیامت گریان نیست؟
19. شجاع ترین مردم از نظر پیامبر اكرم ـ‌ صلّی الله علیه و آله ـ چه كسی است؟
20. گرامی ترین و با ارزش ترین انسان ها نزد خداوند كیست؟
21. نزدیك ترین انسان ها به خدا چه كسانی هستند؟
22. پیامبر اكرم ـ‌ صلّی الله علیه و آله ـ برای اتمام آن به رسالت مبعوث شد؟
23. چه جمله ای است كه به فرموده قرآن، مؤمنین در هنگام مصیبت بر زبان جاری می كنند؟
24. آن چیست كه ریشه همه گناهان و زشتی ها است؟
25. گناهی كه زودتر از هر چیزی باعث تغییر نعمت پروردگار خواهد شد؟
26. آن چیست كه سبب خاموش شدن نور معرفت در قلب می شود؟
27. گناهی است كه با زبان انجام می شود امّا از زنا بدتر است؟
28. كدام گناه است كه نور ایمان و جوانمردی را خاموش می كند؟
29. كدام خصلت منفی است كه با پیرتر شدن انسان، در وجود آدمی جوانتر می گردد؟
30. كدام صفت زشت اخلاقی بود كه موجب شد برادران یوسف او را در چاه انداختند؟
31. گناهی كه به واسطه آن قوم لوط دچار عذاب الهی شدند چه بود؟
32. عضو كوچكی در انسان كه بیشترین گناه را انجام می دهد؟
33. گناهی كه از بوی تعفن دهان شخص گنهكار ملائكه در عذاب می باشند؟
34. گناهی كه خداوند بخشش آنرا به دیگری واگذار نموده است؟
35. این شخص پدر معنوی انسان محسوب می شود؟
36. این صفت اگر در امام جماعت نباشد، صلاحیت امامت را ندارد؟
37. چه خانه هائی همسایه انسان محسوب می شوند و حق همسایگی بر انسان دارند؟
38. خطبه ای در نهج البلاغه كه 110 صفت از صفات اخلاقی متقین در آن ذكر شده است؟
39 . معروفترین كتاب اخلاقی حضرت امام خمینی(ره) چیست؟
40. اگر عبادت با غیر از این قصد انجام شود باطل است؟

 

برچسب‌ها: معماهای اخلاقیات
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 3 / 6 / 1396

////////

معماهای شخصیت ها


1. او كسیت كه همچون خورشید نسبت به ستاره ها برتری دارد؟
2. او كیست كه وارث انبیاء می باشد؟
3. شخصیتی كه در اصفهان مسجدی معروف و نیز دو مناره متحرك به یادگار ساخت؟
4. كسی كه در تعبیر خواب مشهور است و خداوند این علم را در اثر ترك گناه به او عطا نمود؟
5. او كیست كه مقامش نزد امام علی ـ علیه السّلام ـ چون مقام حضرت نزد رسول خدا بود؟
6. كسانی كه زبانشان در راه اسلام بریده شده؟
7. كسی كه مؤسس حوزه علمیه نجف بود؟
8. او كیست كه كتاب نهج البلاغه را تدوین و تألیف نمود؟
9. كسی كه به عنوان ابوذر زمان لقب گرفت؟
10. شخصیتی كه روز شهادتش را روز معلم نامیدند؟
11. كیست آن كسی كه به عنوان راستگوترین مرد جهان شهرت یافت؟
12. بُكّائین عالم چه كسانی هستند؟
13. اولین شهید راه اسلام كه بود؟
14. اولین زائر قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ كه بود؟
15. اولین ایرانی كه مسلمان شد چه نام دارد؟
16. اولین فرد از خاندان رسول خدا ـ علیه السّلام ـ كه بعد از ایشان به شهادت رسید؟
17. منتقم خون شهدای كربلا كه بود؟
18. فردی از اصحاب رسول خدا ـ‌ صلّی الله علیه و آله ـ كه پیامبر او را از اهل بیت دانست؟
19. مؤسس حوزه علمیه نجف كیست؟
20. مؤسس حوزه علمیه قم كیست؟
21. دانشمند مسلمانی كه الكل را كشف كرد كه بود؟
22. شاعر ایرانی كه صاحب كتاب گلستان و بوستان است؟
23. شاعر معروفی كه حافظ و مفسّر قرآن بود؟
24. فقیه و عالمی كه با دعای امام زمان ـ علیه السّلام ـ متولد شد؟
25. اولین دانشمندی كه خود را فیلسوف (فیلاسوفیا) نامید؟
26. دانشمند مسلمانی كه حاذق ترین طبیب و حكیم ترین فیلسوف بود؟
27. دانشمندی كه پی به قانون جاذبه زمین برد؟
28. مؤلّف كتاب تفسیر المیزان كیست؟
29. مؤلّف نهج البلاغه كیست؟
30. مؤلّف كتاب مفاتیح الجنان كیست؟
31. اولین زن مجتهده ایرانی است؟
32. روحانی مبارزی كه روز شهادتش روز مجلس نامیده شد؟
33. مرجع تقلیدی كه فتوای تحریم تنباكو را صادر كرد؟
34. عالم مجاهدی كه به دلیل برخورد با زن و دختر رضاشاه كه بی حجاب وارد حرم حضرت معصومه ـ علیها السّلام ـ شده بودند مورد ضرب و شتم قرار گرفت؟
35. شخصیتی كه در عصر غیبت كبری جانشین امام زمان (عج) است؟
36. نوجوان 13 ساله ای كه حضرت امام (ره) او را رهبر همه مردم لقب دادند؟
37. شخصیتی كه یكی از مهمترین ادعیه شیعه به نام اوست؟
38. چه كسی دین بهائیت را به وجود آورد؟
39. مؤسس فرقه وهابیّت چه كسی بود؟
40. اولین شخصی كه سر راه امام حسین ـ علیه السّلام ـ قرار گرفت و مطابق نقلی اولین شهید بود؟

 

موضوعات مرتبط: معما
برچسب‌ها: معماهای شخصیت ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 3 / 6 / 1396

Image result for ‫کتاب‬‎

معمای كتاب ها


1. بزرگترین كتاب حدیث شیعه چیست و چه كسی آنرا نوشته است؟
2. مؤلّف و گردآوردنده نهج البلاغه كیست؟
3. كتابی كه خطبه ها، نامه ها و كلمات قصار حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در آن گردآوری شده است؟
4. مؤلّف كتاب مفاتیح الجنان كیست؟
5. زبور كتاب آسمانی كدام پیامبر است؟
6. نام كتاب آسمانی حضرت ابراهیم ـ علیه السّلام ـ چه بود؟
7. نام كتاب آسمانی حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ چه بود؟
8. نام كتاب آسمانی حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ چه بود؟
9. كتاب صحیفه سجادیه از كیست؟
10. نام بزرگترین لغت نامه فارسی چیست؟
11. كتاب شاهنامه از كیست؟
12. چهار كتاب مهمّ حدیثی شیعه كه به كتب اربعه معروف است چیست؟
13. بهترین دوست خلوت و تنهائی انسان چیست؟
14. آن چیست كه برگ دارد ولی ساقه ندارد؟
15. كتاب مثنوی معنوی از كیست؟
16. تنها كتاب آسمانی كه از تحریف مصون مانده است چه نام دارد؟
17. بزرگترین كتاب فقهی شیعه چه نام دارد؟
18. كتاب اصول كافی از كیست؟
19. كتاب الغدیر از كیست؟
20. مهمترین كتاب در اثبات ولایت و امامت حضرت علی ـ علیه السّلام ـ و بیان فضائل آن حضرت چیست؟
21. كتابی را كه حاوی اشعار یك شاعر است چه می گویند؟
22. كدام كتاب بود كه حضرت امام (ره) نویسنده آن را مرتد و واجب القتل دانستند؟
23. كتابی را كه حاوی قوانین اصلی یك كشور است چه می گویند؟
24. نام كتاب آئین زرتشت چیست؟
25. نام اولین كتاب تفسیر موضوعی قرآن چیست؟
26. كتاب قانون و شفاء از كیست؟
27. مهمترین كتاب ملاصدرا فیلسوف بزرگ ایرانی چیست؟
28. صحاح ستّه اهل سنّت چه كتاب هائی هستند؟
29. كدام كتاب فقهی بود كه نویسنده اش آنرا در مدّت كوتاهی در زندان به رشته تحریر درآورد؟
30. كدام شخصیت بود كه حضرت امام (ره) كتاب های او را بدون استثناء آموزنده و روانبخش دانستند؟
31. كتاب تفسیر المیزان از كیست و چند جلد است؟
32. زبور آل محمد به چه كتابی نسبت داده می شود؟
33. در روایات، بوستان علما را چه چیزی دانسته اند؟
34. دو كتاب معروف «قلب سلیم، گناهان كبیره» از كیست؟
35. مشهورترین تألیف و اثر جاودانه مرحوم حاج شیخ عباس قمی (ره) چیست؟
36. كتاب هایی كه در مورد مصائب و شهادت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ خصوصاً امام حسین ـ علیه السّلام ـ نوشته شده به چه عنوانی معروف هستند؟
37. مجموعه دست نوشته ها، پیام ها و سخنان حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری هركدام تحت چه عنوانی چاپ شده است؟
38. كتاب هایی كه موجب انحراف و تضعیف عقاید و مقدسات دینی است چه عنوانی دارند و حكم نگهداری و خرید و فروششان چیست؟
39. كتاب معروف منتهی الآمال از كیست و موضوع آن چیست و در چند جلد است؟
40. حضرت امام خمینی (ره) كتاب ارزشمند چهل حدیث خود را در چه سنی نوشتند و محتوای، این كتاب در چه موضوعی است؟

 

موضوعات مرتبط: معما
برچسب‌ها: معمای كتاب ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 2 / 6 / 1396

Image result for ‫محبوب تر از پیامبر خدا‬‎

ايمان به خدا

مرد جوانى که مربى شنا و دارنده چندين مدال المپيک بود ، به خدا اعتقادى نداشت . او چيز هايى را که درباره خداوند و مذهب مى شنيد مسخره مى کرد . شبى مرد جوان به استخر سرپوشيده آموزشگاهش رفت . چراغ خاموش بود ولى ماه روشن و همين براى شنا کافى بود . مرد جوان به بالاترين نقطه تخته شنا رفت و دستانش را باز کرد تا درون استخر شيرجه برود . ناگهان سايه بدنش را همچون صليبى روى ديوار مشاهده کرد . احساس عجيبى تمام وجودش را فرا گرفت . از پله ها پائين آمد و به سمت کليد برق رفت و چراغ ها را روشن کرد . آب استخر براى تعمير خالى شده بود !

 

موضوعات مرتبط: داستانها
برچسب‌ها: يمان به خدا
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 2 / 6 / 1396

Image result for ‫محبوب تر از پیامبر خدا‬‎

داستان " محبوب تر از پیامبر خدا "

وقتی حضرت عیسی علیه السلام از خداونددر خواست کرد کسی را به او نشان دهد که نزد خدا محبوب تر از او باشد ، خداوند عیسی را به پیرزنی که در کنار دریا زندگی می کرد راهنمایی نمود . وقتی عیسی علیه السلام به سراغ آن خانم آمد ، دید در خرابه ای زندگی می کند وبا بدنی فلج و چشمانی نابینا در گوشه ای رها شده است . وقتی حضرت عیسی علیه السلام جلوتر رفت ودقّت کرد ، دید پیرزن مشغول ذکری است :

« الحَمدُ للهِ المُنعِمِ المُفضِلِ المُجمِلِ المُکرِمِ»

خدایا شکرت که نعمت دادی ، کرم کردی ، زیبایی دادی ، کرامت دادی .

حضرت عیسی علیه السلام تعجب کرد که اوبا این بدن فلج که فقط دهانش کار می کند ، چرا چنین ستایش می کند ؟ با خود گفت که او از اولیای خداست ومن بی اجازه وارد خرابه شدم ؛ برگردم ، اجازه بگیرم و بعد داخل شوم . به دم خرابه بازگشت و گفت : « السَّلامُ علیکُ یا أَمةَ الله» پیرزن گفت : « وعلیک السَّلام یا روح الله». عیسی پرسید : خانم ! مگر مرا می بینی ؟

گفت : نه . پرسید : پس از کجا دانستی که من روح الله هستم؟ پیرزن گفت : همان خدایی که به تو گفت مرا ببین ، به من هم گفت چه کسی می آید . عیسی با اجازه آن خانم وارد خرابه شد وپرسید : خداوند به تو چه داده است که این قدر تشکّر می کنی ؟ تشکّر تو برای چیست ؟ پیرزن گفت : یا عیسی ، آن چه به من داده بود از من گرفت ، آیا همین طور پس گرفته است ؟ آیا وقتی می خواست آن را از من بگیرد ، به من نگاه کرد وپس گرفت ؟ عیسی فرمود : آری ، اوّل به تو نگاه کرده وبعد پس گرفته است . پیرزن گفت : من به همان نگاه او خوشم . خدا این نگاه رابه دیگری نداشته وبه من کرده است ؛ پس جای شکر دارد .
چنین پیرزنی به خداوند وصل است در حالی که پیامبر هم نبود . در واقع استادِ حضرت عیسی علیه السلام شد . امّا وقتی برای ما مصیبتی پیش می آید ، فکر می کنیم خدا با ما قهر کرده است در حالی که برخی از آن ها جبران گناهان ماست تا خداوند متعال در آخرت ما را عذاب نکند ، برخی دیگر از گرفتاری ها به خاطر این است که از خدا غافل نشویم ، برخی دیگر هم به خاطر این است که خدا دوستمان دارد و می خواهد به خاطر صبر بر مشکلات ، پاداش بیشتری دریافت کنیم .

 

موضوعات مرتبط: داستانها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 2 / 6 / 1396

 

توصیه هایی به والدینی که کودک شان زیاد درباره خدا از آنها سوال می کند

خدا و کودک

کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید : می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید اما من به این کوچکی وبدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم ؟ خداوند پاسخ داد : در میان تعداد بسیاری از فرشتگان من یکی را برای تو در نظر گرفته ام ، او از تو نگهداری خواهد کرد اما کودک هنوز اطمینان نداشت که می خواهد برود یا نه گفت : اما اینجا در بهشت ، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و این ها برای شادی من کافی هستند . خداوند لبخند زد : فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود کودک ادامه داد : من چگونه می توانم بفهمم مردم چه میگویند وقتی زبان آنها را نمی دانم ؟ ... خداوند او را نوازش کرد و گفت : فرشتهّ تو ، زیباترین و شیرینترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی . کودک با ناراحتی گفت : وقتی می خواهم با شما صحبت کنم ، چه کنم ؟ اما خدا برای این سوال هم پاسخی داشت : فرشته ات دست هایت را در کنار هم قرار خواهد داد و به تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی . کودک سرش را برگرداند و پرسید : شنیده ام که در زمین انسان های بدی هم زندگی می کنند ، چه کسی از من محافظت خواهد کرد ؟ فرشته ات از تو مواظبت خواهد کرد ، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود . کودک با نگرانی ادامه داد : اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی توانم شما را ببینم ناراحت خواهم بود . خداوند لبخند زد و گفت : فرشته ات همیشه دربارهّ من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت گر چه من همیشه در کنار تو خواهم بود در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد . کودک فهمید که به زودی باید سفرش را آغاز کند . او به آرامی یک سوال دیگر از خداوند پرسید : خدایا ! اگر من باید همین حالا بروم پس لطفآ نام فرشته ام را به من بگویید .. خداوند شانهّ او را نوازش کرد و پاسخ داد : نام فرشته ات اهمیتی ندارد ، می توانی او را ... *** مـادر *** صدا کنی .

 

 

موضوعات مرتبط: داستانها
برچسب‌ها: خدا و کودک
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 1 / 6 / 1396






پیوند دو نیمه سیب



امشب، آب‏ها بهتر از تمام آبشارها،
لبخندهای شادمانه شما را زمزمه می‏کنند.

پرستوها، بهار را به خانه شما به ارمغان می‏آورند؛
با روزهایی که آرزوی دیدن شما را در کنار هم دارند.

امشب، تنها شبی است که زمین،
یکی از آرام‏ترین خواب‏هایش را خواهد دید.

امشب زمین، عطر لبخند را خواهد فهمید
خوب می‏دانی که امشب را
هیچ‏گاه زمین از یاد نخواهد برد.

امشب، شبی است که دو نیمه سیب
با هم پیوند می‏خورند
تا گونه‏های زمین از شوق، گل بیاندازند.

آسمان، تنها سقفی است
که این همه شادی را تاب می‏آورد.
کوچه در آستانه آمدنتان ایستاده است به شوق.



-----------------------------------------


موضوعات مرتبط: دانستنی ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 1 / 6 / 1396







هدیه‏ای از طرف خدا


علی جان! شریک زندگی‏ام،
شریک دینم و شریک عشقم!
زهرایت آمده است تا دستانش را
وقف نوازش روح زخمی‏ات کند
تا آثار رنج‏های زندگی از خاطرات محو شود.

او از طرف خدا آمده است
تا در تنهایی‏های مردانه‏ات،
با تو هم گریه شود.
مگر نه آنکه فرموده‏اند
«جهاد زن، خوب همسرداری است».

زهرای تو، نیت خیر کرده است
تا در این جهاد الهی، توفیق شهادت بیابد
و نزد خدای عشق روسپید شود.

او هرگز از تو چیزی نخواهد خواست
که تو را به سختی بیندازد
و یا از توانت فراتر باشد .

زهرا علیهاالسلام در کنارت می‏ماند،
تا وقتی که تازیانه‏ها میان دست او و تو فاصله بیندازد.






موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 1 / 6 / 1396





شب عروسی ماه و خورشید


آسمان، جلوی قدم‏هایتان دامن می‏گسترد.

ابرها در پیرهن باد می‏رقصند و بر سرتان سایه می‏بارند.

باران‏های شادمانه، تن خاک را می‏بوسند.

نسیم، دیوارهای کوچه را غرق بوسه می‏کند.

قدم‏هایتان، زیباترین آهنگ‏ها را در گوش خاک آواز می‏کنند

لبخندها آغاز می‏شوند و کبوترها شاعر.

امشب شب عروسی ماه و خورشید است.

ستاره ‏ها کِل می‏کشند و زهره دف می‏زند.


موضوعات مرتبط: دانستنی ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 1 / 6 / 1396





اول ذی الحجه فرخنده سالروز ازدواج حضرت علي
علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیهارا
خدمت همـه دوستـان عزیزسايت آیه های انتظار
تبریک و تهنيت عرض می کنيم.

موضوعات مرتبط: دانستنی ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 1 / 6 / 1396




جشن فرشتگان


آخرین پیامبر نور، زلال‏ترین عصاره وحی را
در پیوند دخترش با آسمانی‏ترین مرد، می‏ریزد
و با آرامشی که اولین محصول این تلاقی عظیم است،
به خدا لبخند می‏زند.

فرشتگان، بال در بال هم،
زیباترین سرور خاک را جشن می‏گیرند
و بزرگ‏ترین شادمانی زمین را پای می‏کوبند.
ای اهل عالم! آیا در تقویم خاک،
روزی گسترده‏تر از روز پیوند دو دریا دیده‏اید؟!



دو دریا، دو بی‏کران؛ دو شفافیت محض!
دو نور لایتناهی!... اهالی دیار معرفت!
دریابید این خجسته ‏ترین ثانیه‏ های رحمت و برکت را!
دریابید و دریابیم این تموّج فضایل در جاری زمان را!



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: جشن فرشتگان
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 1 / 6 / 1396







ویژه نامه پیوند ملکوتی آقا امیر المومنین علیه السلام
و حضرت فاطمه زهرای مرضیه سلام الله علیها








موسم میخوارگی آغاز شد
چون در میخانه امشب باز شد !!

میکده از امشبی غوغا شود
امشب عشق واقعی پیدا شود !!

آمده حکمی ز حی ذوالجلال
میگساری باشد از امشب حلال !!

وقف ساقی کردم این میخانه را
تا کشد ناز دل پروانه را !!

تا که ساقی دیده بر پر وانه دوخت
ناگهان شمعی ز مهرش گشت و سوخت !!

شمع و پروانه شدند دلدار هم
از همین امشب شدند غمخوار هم !!

شمع دلهای پر از شور و یقین
کیست جز حیدر امیر المومنین !!

طوف شمع مرتضی (ع) پروانه وار
کیست غیر از فاطمه (س) در روزگار !!

میرود با رخت زیبای عروس
تا کند در خانه شوهر جلوس !!

چون قدم در خانه شوهر گذاشت
دیگر آن رخت عروس بر تن نداشت !!!

امشب او شد وارد بیت علی (ع)
با دلی شاد ای مسلمانان ولی !!!

یک شبی هم خارج از این خانه شد
از فراقش مرتضی دیوانه شد !!!!

عمر او چون عمر گل کوتاه بود
از دلش تنها علی آگاه بود !!!





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 1 / 6 / 1396

چندی پیش، دکتر سیدحسین نصر، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه جورج واشنگتن، به همراه تنی چند از اساتید مسلمان آمریکا، ترجمه‌ای تفسیرگونه از قرآن کریم تحت عنوان the study Quran به زبان انگلیسی کردند که به مذاق وهابی ها خوش نیامد. این اثر که می‌توان آن را «قرآن‌شناخت» نامید، حاصل ده سال تلاش و تحقیق این گروه است و انتشارات هارپر وان (Harper One) از معتبرترین ناشران آثار دینی، به نشر آن اقدام کرده است.شبکه تخصصی قرآن در شماره‌های آتی، ضمن معرفی این کتاب، ترجمه بخش‌هایی از آن را منتشر خواهد کرد.

شبکه تخصصی قرآن تبیان

ترجمه قرآن دکتر نصر

به گزارش تبیان به نقل از شیعه ویوز، چندی پیش تیمی از اساتید مسلمان آمریکا به سرپرستی دکتر سیدحسین نصر، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه جورج واشنگتن، اقدام به ارائه ترجمه مشروحی از قرآن کریم تحت عنوان the study Quran به زبان انگلیسی کردند. این ترجمه، ولی به مذاق وهابی ها و سلفی ها خوش نیامده و در باره آن هشدار داده اند.

این اثر که به گفته خودِ دکتر نصر بهتر است در فارسی «شناخت قرآن» ترجمه شود ، در 2000 صفحه‌ با هدف ایجاد فهمی عمیق‌تر نسبت به قرآن کریم ارائه شده و در کنار ترجمه انگلیسی، استنباط‌ها از آیات قرآن در طول تاریخ را نشان می‌دهد تا از این طریق بتوان درک بهتری از معنا و کاربرد آن در دنیای امروز پیدا کرد.

موضوعات مرتبط: دانستنی ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 1 / 6 / 1396

اخیراً اثر جدیدی با عنوان the study quran، زیر نظر استاد دکتر سیدحسین نصر به زبان انگلیسی انتشار یافته است. عجالتاً می‌توان عنوان اصلی «قرآن‌شناخت» و عنوان فرعی «تفسیر معاصرانة قرآن کریم» را برای آن پیشنهاد کرد. این اثر حاصل کار گروهی از محققان مسلمان غربی است که زیر نظر استاد نصر به خلق این اثر اقدام کرده‌اند.

مترجم: انشاء الله رحمتی

دکتر سید حسین نصر

چنانکه درشماره پیشین گذشت، اخیراً اثر جدیدی با عنوان the study quran، زیر نظر استاد دکتر سیدحسین نصر به زبان انگلیسی انتشار یافته است. عجالتاً می‌توان عنوان اصلی «قرآن‌شناخت» و عنوان فرعی «تفسیر معاصرانة قرآن کریم» را برای آن پیشنهاد کرد. این اثر حاصل کار گروهی از محققان مسلمان غربی است که زیر نظر استاد نصر به خلق این اثر اقدام کرده‌اند. آقایان جنردگلی، ژوزف لومبارد و خانم ماریا دکاکه، بخشهایی از این اثر را تألیف کرده‌اند و هر یک از این سه، به نوبه خویش ویراستار مابقی بخشها بوده‌اند. آقای محمد رستم نیز در مقام ویراستار با آنها همکاری داشته است. قرآن‌شناخت حاصل ده سال تلاش و تحقیق این گروه است و انتشارات هارپر وان (Harper One) از معتبرترین ناشران آثار دینی، به نشر آن اقدام کرده است.

موضوعات مرتبط: دانستنی ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 1 / 6 / 1396

قرآن‌درمانی که امروزه رواج فراوانی یافته است، ریشه در منابع روایی مکتوب دارد. اما سوال این است که آیا یافته‌های علمی و تحقیقات مبتنی بر تجربیات میدانی، مهر تایید بر این روایات می زند یا نه؟ نوشتار پیش رو ضمن تبیین مفهوم قرآن‌درمانی به پاره‌ای از  متغیرهای موثر بر قرآن‌درمانی و نیز یافته‌های دانش دنیا مبنی بر نقش قرآن در درمان امراض جسمانی، اشاره کرده است.

نویسنده: حسن‏رضا رضایى

قرآن درمانی

قرآنْ ‏درمانى، به معناى بهره‏ گیرى از قرآن در درمان بیمارى ‏ها و آسیب‏ هاى جسمى و روحى (قلبى) است. نقش و تأثیر قرآن در درمان دردهاى درونى و بیمارى ‏هاى قلبى (از قبیل: جهل و رذایل اخلاقى)، تردیدناپذیر است ؛ اما اصطلاح «قرآن ‏درمانى» كه امروزه رواج دارد، به مفهوم استفاده از قرآن در كسب یا حفظ سلامت جسمانى و روانى است. این اصطلاح گر چه در روایات فراوانى ریشه دارد كه از نقش قرآن در بهبود شمارى از دردها و بیمارى‏ ها سخن گفته ‏اند، ولى رخ‏ نمایى آن در قالب یك اصطلاح رایج، در پى تحقیقات علمى گسترده در همین زمینه ، و در دوران معاصر بوده است.

دانشمندان فریقین از قرون اوّلیه، روایات مربوط به درمان دردهاى جسمانى با قرآن را در مجموعه ‏هایى مستقل یا باب ‏هایى با عناوین «خواص القرآن»۲ و «فضائل القرآن»۳ جاى داده ‏اند. در این آثار ، ضمن گردآورى روایاتِ خصایص و آثار دنیوى و اخروى قرآن، احادیث مربوط به خواص درمانىِ آیات و سور نیز گرد آمده‏ اند. 4

موضوعات مرتبط: دانستنی ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 31 / 5 / 1396

 

روزى مأمون برای تضعیف و بدنام نمودن امام جواد علیه السلام به مأمورین خود دستور داد تا امام علیه السلام را احضار نمایند؛ و از طرفى دیگر نیز دویست كنیز زیبا را دستور داد تا خود را آرایش ‍ كردند و به دست هر یك ظرفى از جواهرات داد، كه هنگام نشستن حضرت جوادالائمّه علیه السلام در جایگاه مخصوص خود، بیایند و حضرت را متوجّه خود سازند. وقتى مجلس مهیّا شد و زن ها با آن شیوه و شكل خاصّ وارد شدند، حضرت كوچك ترین توجّهى به آنها نكرد.

چند روزى بعد از آن ، مأمون شخصى به نام مخارق - كه نوازنده و خواننده و به عبارت دیگر دلقك بود و ریش بسیار بلندى داشت -  را به حضور خود فرا خواند.

هنگامى كه مخارق نزد مأمون قرار گرفت او را مخاطب قرار داد و گفت : اى خلیفه! هر مشكلى را كه در رابطه با مسائل دنیوى داشته باشى ، حلّ خواهم كرد.

و سپس آمد و در مقابل امام جواد علیه السلام نشست و ناگهان نعره اى كشید، كه تمام اهل منزل اطراف او جمع شدند و او مشغول نوازندگى و ساز و آواز شد.

مخارق آب دهانش را فرو داد. رنگ بر چهره نداشت. از به یادآوردن آن لحظه، تمامی وجودش لرزید. با پریشانی گفت: آن هنگام که محمد بن علی به من بانگ زد، از هیبت و شکوهش چنان ترسیدم که دست هایم از حركت باز ایستادند...

آن مجلس ساعتى به همین منوال سپرى گشت و حضرت بدون كمترین توجّهى سر مبارك خویش را پائین انداخته بود و كوچك ترین نگاه و اعتنائى به آن ها نمى كرد.

امام لحظه‌ای سر بلند کرد و نگاه مبارکش را به سوی آن دلقك نوازنده برگرداند و فرمود:« اتّق اللّه یاذالعثنون » از خدا بترس ای ریش دراز .

ناگهان دستان مخارق لرزید و چهره‌اش دگرگون شد. آلت موسیقى از دستش بر زمین افتاد و دستانش از حرکت بازایستاد و نتوانست تکانی به دستانش بدهد.

مخارق به گوشه‌ای افتاده بود و می‌نالید. مأمون از جای برخاست و با قدم‌های لرزان به سمت وی رفت. مخارق هنوز داشت می‌لرزید. مأمون پرسید: بگو ببینم چه اتفاقی افتاد که تو را این چنین دگرگون کرد؟!

مخارق آب دهانش را فرو داد. رنگ بر چهره نداشت. از به یادآوردن آن لحظه، تمامی وجودش لرزید. با پریشانی گفت: آن هنگام که محمد بن علی به من بانگ زد، از هیبت و شکوهش چنان ترسیدم که دست هایم از حركت باز ایستادند و این چنین شدم.

 

 

 

فرآوری: امین

 


 إثبات الهداة، ج 3، ص 332؛ مدینة المعاجز، ج 7، ص 303.

 


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 31 / 5 / 1396

 

ابن شهرآشوب و برخى دیگر از بزرگان آورده اند:

 

در زمان حكومت مأمون عبّاسى ، حضرت جوادالائمّه علیه السلام طبیبى را به منزل خویش دعوت كرد تا وى را حجامت نماید.

همین كه طبیب نزد امام محمّد جواد علیه السلام حضور یافت ، حضرت به او فرمود: حجامت مرا روى رگ زاهر انجام بده .

طبیب اظهار داشت : اى سرورم من تاكنون اسم چنین رگى را نشنیده ام و آن را نمى شناسم .

در این لحظه ، حضرت آستین دست خود را بالا زد و یكى از رگ هاى دست خود را به طبیب نشان داد؛ و سپس فرمود: این رگ زاهر است ، آن را با تیغ بزن .

موقعى كه طبیب رگ را با تیغ بُرید، مقدار زیادى آب زرد رنگ از آن خارج شد و درون طشتى - كه زیر دست حضرت نهاده شده بود - ریخت و طشت پر شد.

بختیشوع با شنیدن این نوع حجامت ، بسیار در تعجّب قرار گرفت و گفت : به خداوند سوگند، چنین موضوع و حالتى را تا به حال از كسى نشنیده و نیز در كتابى نخوانده ام . بعد از آن ، هر دو نزد اُسقف اءعظم رفتند و چون جریان را بازگو كردند، اُسقف گفت : گمان مى كنم كه آن شخص یا پیغمبر است و یا آن كه از ذرّیّه پیامبران خواهد بود

 

آن گاه حضرت به یكى از غلامان دستور داد تا روى رگ را ببندند و طشت را تخلیه كنند.

 

پس از آن كه طشت را خالى كردند و آوردند، حضرت فرمود: روى رگ را باز كنید.

وقتى روى آن را باز كردند، مقدارى دیگر مثل همان آب هاى زردرنگ خارج شد؛ بعد امام جواد علیه السلام به طبیب فرمود: اكنون روى آن را پانسمان كن .

و چون كار طبیب پایان یافت ، دستور داد تا مقدار صد دینار به طبیب داده شود.

طبیب مقدار صد دینار را گرفت و سپس نزد پزشكى معروف به نام بختیشوع رفت و جریان را به طور مشروح براى او تعریف كرد.

بختیشوع با شنیدن این نوع حجامت ، بسیار در تعجّب قرار گرفت و گفت : به خداوند سوگند، چنین موضوع و حالتى را تا به حال از كسى نشنیده و نیز در كتابى نخوانده ام .

بعد از آن ، هر دو نزد اُسقف اعظم رفتند و چون جریان را بازگو كردند، اُسقف گفت : گمان مى كنم كه آن شخص یا پیغمبر است و یا آن كه از ذرّیّه پیامبران خواهد بود.

فرآوری: امین

 


 مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 389؛ بحارالا نوار، ج50، ص 57.

 

 


 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: حجامتى معجزه آسا
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 31 / 5 / 1396

 


 

روزى مأمون عبّاسى عدّه اى از علماء و حكما و قضات را جهت بحث با امام محمّد جواد علیه السلام - كه در سنین 9 سالگى بود - به دربار خود دعوت كرد، كه از جمله دعوت شدگان یحیى بن اكثم بود، كه با توطئه اى از قبل تعیین شده خطاب به مامون كرد و گفت :

 

 

یا امیرالمؤمنین ! آیا اجازه مى فرمائى از ابوجعفر، محمّدالجواد سؤالى را جویا شوم ؟

مأمون گفت: از خود حضرت اجازه بگیر.

 

یحیى بن اكثم، امام جواد علیه السلام را مخاطب قرار داد و عرضه داشت: اى سرورم ! آیا اجازه مى فرمائى كه سؤال كنم ؟

حضرت جواد علیه السلام فرمود: آنچه مى خواهى سؤال كن .

یحیى پرسید: نظر شما درباره شخصى كه احرام حجّ بسته است و در حین احرام حیوانى را شكار كند، چیست؟

حضرت فرمود: منظورت چیست ؟

آیا حیوان را در داخل حرم و یا بیرون از آن شكار كرده است؟

آیا عالِم به مسئله بوده، یا جاهل؟

آیا از روى عمد و توجّه آن را شكار كرده؟

آیا به تكلیف رسیده بوده یا نابالغ بوده است؟

آیا دفعه اوّل شكار او بوده و یا آن كه به طور مكرّر در حرم شكار انجام داده است؟

با طرح چنین فرع هائى از مسائل ، یحیى بن اكثم متحیّر و سرافكنده شد و عاجز و درمانده گشت ؛ و در میان تمام حضّار خجالت زده و شرمسار گردید. و چون جمعیّت مجلس را ترك كردند و خلوت شد، امام علیه السلام به تقاضاى مأمون ، جواب تمام فروع آن مسائل را به طور كامل بیان نمود

و آیا شكار پرنده بوده ، یا غیر پرنده؟

آیا شكار از حیوانات كوچك بوده ، یا از حیوانات بزرگ؟

آیا در شب شكار كرده است، یا در روز؟

آیا در احرام عمره شكار كرده ، یا در احرام حَجّة الا سلام؟

و آیا آن شخص از گناه خود پشیمان شده بود، یا خیر؟

با طرح چنین فرع هائى از مسائل ، یحیى بن اكثم متحیّر و سرافكنده شد و عاجز و درمانده گشت؛ و در میان تمام حضّار خجالت زده و شرمسار گردید.

و چون جمعیّت مجلس را ترك كردند و خلوت شد، امام علیه السلام به تقاضاى مأمون، جواب تمام فروع آن مسائل را به طور كامل بیان نمود.

سپس مأمون خطاب به حضرت جوادالا ئمّه علیه السلام كرد و گفت: یاابن رسول اللّه! اكنون شما سؤالى را براى یحیى بن اكثم مطرح نما، تا جواب آن را بگوید.

حضرت پس از اجازه از یحیى، فرمود: بگو، جواب این مسئله چگونه است :

شخصى در اوّل روز به زنى نگاه كرد؛ ولى نگاهش حرام بود.

و چون مقدارى از روز گذشت، آن زن بر این شخص حلال گشت .

وقتى ظهر شد زن حرام گردید؛ و نزدیك عصر نیز حلال شد.

هنگامى كه خورشید غروب كرد، زن دو مرتبه بر او حرام گشت .

همین كه مقدارى از شب گذشت حلال گردید.

و همچنین در نیمه شب آن زن بر او حرام گردید.

و در هنگام طلوع سپیده صبح نیز بر آن شخص حلال گشت؟

یحیى گفت : سوگند به خداى یكتا، جواب و علّت آن را نمى دانم ، و چنانچه صلاح مى دانى ، خودتان بیان فرما؟

 

 

امام جواد علیه السلام فرمود: آن زن كنیز مردى بود، كه نگاه كردن دیگران به او حرام بود، چون مقدارى از روز سپرى شد، شخصى آن كنیز را خریدارى نمود و بر او حلال شد، هنگام ظهر كنیز را آزاد كرد و بر او حرام گردید.

پس چون عصر فرا رسید آن كنیز را به ازدواج خود درآورد؛ و نیز بر او حلال شد، هنگام غروب خورشید زن را ظهار كرد و از جهت زناشوئى بر او حرام گشت .

پس از گذشت پاسى از شب با پرداخت كفّاره ظهار آن كنیز را مَحرم خود ساخت ؛ و در نیمه شب او را طلاق رجعى داد و باز بر او حرام گردید؛ و هنگام طلوع سپیده صبح نیز بدون جارى كردن صیغه عقد به او رجوع كرد و حلال گردید.

 

فرآوری: امین


 

 

منبع: احتجاج طبرسى، ج 2، ص 472؛ إعلام الورى طبرسى، ج 2، ص 102؛ تاریخ اهل البیت، ص 85؛ كشف الغمّة، ج 2، ص 370؛ فصول المهمّه ابن صبّاغ مالكى، ص 275؛ عیون المعجزات، ص 124.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 31 / 5 / 1396

چگونگی شهادت امام جواد(ع)/ دلایل ازدواج امام با دختر مأمون

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه:
مأمون خلیفه عباسی که چون سایر خلفای بنی‌عباس از نفوذ باطنی امامان معصوم در بین مردم هراس داشت سعی کرد ابن الرضا را تحت مراقبت خاص خویش قرار دهد که یکی از حیله‌های وی برای اینکار ازدواج دخترش با امام بود.

امام نهم شیعیان حضرت جواد (ع) در سال 195هجری در مدینه ولادت یافت . نام آن بزرگوار محمد و معروف به جواد و تقی است . القاب دیگری مانند رضی و متقی نیز داشته ولی تقی از همه معروفتر است .

امام محمد تقی (ع ) هنگام وفات پدر 8 ساله بود و پس از شهادت جانگداز حضرت رضا (ع) مقام امامت به فرزند ارجمندش حضرت جوادالأئمه (ع ) انتقال یافت .

مأمون خلیفه عباسی که همچون سایر خلفای بنی عباس از پیشرفت معنوی و نفوذ باطنی امامان معصوم و گسترش فضایل آنها در بین مردم هراس داشت سعی کرد پسر امام رضا را تحت مراقبت خاص خویش قرار دهد .



ازدواج امام

مأمون نخستین کاری که کرد، دختر خویش ام الفضل را به ازدواج حضرت امام جواد (ع ) درآورد تا مراقبی دائمی و از درون خانه، بر امام گمارده باشد .

دلیل دیگری که مأمون دختر خود را به ازدواج امام در آورد کشاندن امام به سمت خود بود، چرا که تصور می کرد امام با این وصلت مجذوب مادیات و جاه و مقام شده، قداست وی خدشه دار و از راه اصلی منحرف، شیعیان متفرق شده و مأمون خود قوی می شود .

مأمون همچنین می خواست با این وصلت علویان را از اعتراض و قیام بر ضد خود باز داشته، خود را دوستدار و علاقمند به آنان نشان دهدد.

و البته باید در نظر داشت امامان از آنجا که از آینده اطلاع دارند، هیچ کاری را بدون آگاهی انجام نمی دهند، امام جواد نیز بخوبی از دسیسه های مأمون آگاه بود و با علم به وصلت با دختر وی رضایت داد .

برای پذیرش این وصلت از سوی امام دلایلی ذکر شده است، از جمله اینکه: حفظ شیعیان از جمله دلایل امام محمدتقی(ع) برای این وصلت بوده است، امام با وجود آگاهی از حیله و نیرنگ مأمون به این وصلت رضایت می دهد تا شیعیان را از دسیسه های کینه توزانه مأمون حفظ کند .

امام اگرچه تن به این ازدواج داد، اما شواهد تاریخی گواه این حقیقت است که مأمون نتوانست به حیله های از پیش تعیین شده خود دست یابد.


دوران امامت

امام جواد (ع) در سال 203 هجری قمری پس از شهادت پدرش امام رضا (ع)، در سن هشت سالگی، به امامت رسید دوران هفده ساله امامت او با حکومت مأمون و معتصم، خلفای عباسی، همزمان بود.

هنگامی که امام رضا (ع) به دعوت مامون از مدینه به توس رفت امام جواد (ع) که کودک بود، مانند دیگر افراد خانواده حضرت رضا (ع) در مدینه ماند و در سال 202 هجری قمری برای دیدار پدر به مرو رفت و سپس به مدینه بازگشت .

از ویژگیهای بارز و شناخته شده امام، جود و بخشش آن بزرگواراست .



سفر حج و شهادت

امام جواد (ع) به سفر حج رفت و از آنجا به مدینه بازگشت و تا پایان خلافت مأمون در آن شهر ساکن بود. پس از مرگ مأمون به دستور معتصم عباسی، در سال 220 هجری قمری، به همراه همسرش ام الفضل، به بغداد رفت و بنابر برخی روایتها به دستور معتصم مسموم شد و در همان سال به شهادت رسید.

امام نهم آخر ماه ذیقعده سال 220 هجری به سرای جاویدان شتافت . مزار مطهر وی در کاظمین است .




موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 31 / 5 / 1396


 



باد، هوهو کنان، خاکستر یتیمی پاشید بر تمام خانه‌های بغداد
و خبر، زلزله خیز، تکان داد روزگار در خود فروپیچیده را.

اتفاقی شوم، سایه گسترانیده بر آسمان‌ها.
نمی دانم، شاید خورشید در پرده کسوف افتاده است!

گویا زمین، 25 سال بزرگواری را محروم شد!
گویا زمان، باید از این پس، حسرت به دل کرامت جاری جواد بماند!

انگار همین دیروز بود که خاک، عطر حضورش را نفس کشید
و عالم، در سایه مهربانیِ «جواد الائمه» میهمان شد!

انگار همین دیروز بود که حضورش مایه آرامش زمین شد
و وجودش، باعث دلگرمی «رضا»!

و امروز که دست‌های توطئه از آستین «ام الفضل» برآمده،
زهر عصیان و نفاق چه بر سر قلب رئوفت آورد، امام جوانم؟!

تلخی کینه توزی روزگار را،
جگر سوخته ات چگونه تاب آورد، امام جوانم؟!

رستاخیز داغت، کمر روزگار را خواهد شکست.
قیامت اندوهت، به آتش خواهد کشید دلها را.

هنوز، کاخ مأمون می‌لرزد از هیبت حیدری‌ات.
هنوز اقیانوس «علم لدنی»ات،
جرعه جرعه فرو می‌نشاند عطش جهل بشر را.

تو را می‌برند؛ بر شانه‌های فرشتگان.
کجاست دستان تسلی بخش،
تا مرهم زخم‌های «هادی»ات باشند؟

بعد از تو چه کند «علی» در محاصره «معتصم»ها؟
جوان‌ترین حجت خدا!

هر بار، با یاد ماجرای تو،
پا به پای امام عصر عجل‌الله‌فرجه،
تا همیشه روزگار، خون خواهم گریست.



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 31 / 5 / 1396





غم سرشار




لوح مقدرات به هم خورده خاک است؛ آسمان در هم پیچیده است؛
ستاره‌ای روشن نیست؛ ماه، در سوی دیگر آسمان فرو ریخته است؛
شیطان، پشت درهای بسته نامردی، زهر در کاسه می‌ریزد.

آسمان در خویش مچاله می‌شود از اندوه؛ خاک، تاب نمی‌آورد؛
واپسین لحظاتِ نفس کشیدنِ بغداد است در هوایی که مولا در آن نفس می‌کشد.


جوانی‌اش را ملائک به نوحه نشسته‌اند.
طنین توطئه، خواب تاریخ را می‌آشوبد، حقیقتی ویرانه بر دیوارها سرگذاشته، های های می‌گرید.
رنجی نزدیک ـ کاظمین منتظر است با آغوشی گشوده
تا جوان‌ترین ستاره دنبال دار امامت را از خاک تا افلاک دنبال کند ـ
حالتِ محزون خاک، ملائک را به زاری نشانده است.
ثانیه‌ها، پُرشتاب می‌گذرند، پاییز بر پنجرهها پنجه می‌کشد،
چشم‌های شیطان، نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود ـ دستها و کاسه زهر ـ

تو را با زهر سیراب کرده‌اند. صدای رفتنت را ملکوتیان، نزدیک حس می‌کنند.
رفته‌ای و آفتابی از خاک رو گرفته است، غمی سرشار در رگ‌های زمین می‌جوشد.

نبودنت را بر سر می‌کوبیم. سال‌های سال می‌گذرد؛ اما هنوز صدای گام‌هایت را می‌شنویم
که در کوچه‌های آسمان قدم می‌زنی جوانی‌ات را، بیست و پنج سالگی‌ات را.

کبوترانه بال گرفته‌ایم بر گنبد و گلدسته‌هایت.
گذشته‌ای و زمان، شرمگین به دور دستِ نگاهت چشم دوخته است.
«بغداد»، دست و پا در شوره زار اندوه می‌زند بیهوده.
باد از هوای حادثه، بوی توطئه می‌آورد و همچنان کائنات سیاه پوش تواَند.
«شبِ بدی ست نفسها به خاک افتاده‌ست و ماه بادیه حتی به خاک افتاده‌ست
زمین مدار نخواهد شناخت بعد از این چه آتشی ست که در خوابِ خاک افتاده است»

حمیده رضایی


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: غم سرشار
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 31 / 5 / 1396




ويژه نامه شهادت مظلومانه ماه کاظمين ٬
نهمين نور هدايت ٬‌آقا جواد الائمه عليه السلام

 





قالَ الامام محمد تقي عليه السلام :

خَفْضُ الْجَناحِ زينَةُالْعِلْمِ، وَ حُسْنُ الاْ دَبِ زينَةُالْعَقْلِ،
وَبَسْطُ الْوَجْهِ زينَةُالْحِلْمِ


تواضع و فروتنى زينت بخش علم و دانش است ،
ادب داشتن و اخلاق نيك زينت بخش عقل مى باشد،
خوش روئى با افراد زينت بخش حلم و بردبارى است

كشف الغمّة : ج 2، ص 347.


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 30 / 5 / 1396

یادمان باشد کلاس اول درس عشق به آموختن است و نه گریز از آموزش

والدین کلاس اولی ها

پیشتر در مورد مشکلات والدین با شروع سال تحصیلی جدید  و کمک والدین به کلاس اولی ها توصیه هایی داشته ایم .
حال برای شروع سال تحصیلی جدید توصیه هایی دیگر برای
والدینی که اولین بار رفتن فرزندشان را به مدرسه تجربه می کنند داریم.
درست است که بعضی از
کودکان قبل از بازگشایی مدارس و حضور در کلاس اول به مراکز آموزشی چون مهد کودک و پیش دبستانی پا می گذارند و مفهوم معلم، آموزش، درس، نظم و انضباط را می آموزند اما هیچ چیزی تجربه اول نمی شود.
روزهای اول همیشه برای برخی
نوآموزان که تمام وقت خود را در خانه کنار والدین به بازی و استراحت می گذراندند خسته کننده است، به همین دلیل چند هفته ای طول می کشد تا چنین دانش آموزانی به وضعیت جدید خویش عادت کنند. شاید به همین علت است که بعضی بچه ها وقتی به خانه می آیند بسیار خسته هستند و کارهایی دور از انتظار انجام می دهند! باید بدانید که بردباری و برخورد آرام و مهربانانه والدین کمک فراوانی در سازش دادن دانش آموزان با وضعیت جدید می کند.

موضوعات مرتبط: تربیتی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 30 / 5 / 1396

بعد از آشنایی با مفهوم تربیت چند توصیه به والدینی که کودک شان وسایل دیگران را بدون اجازه برمی دارند داریم.

نحوه برخورد با کودکانی که اجازه نمی گیرند

پیشگیری از این رفتارها بهترین روش ممکن است. از همان دوران کودکی تلاش کنید تا مفهوم مالکیت را به او آموزش دهید. مثلاً به او بگویید که باید برای برداشتن وسایل دیگران اول اجازه بگیرد در صورت عمل به این رفتار برای او تشویق هایی در نظر بگیرید.

برداشتن وسایل دیگران ممکن است در هر سنی رخ دهد، اما معنای این عمل به اقتضای سن و شرایط افراد متفاوت است.

این رفتار در سنین خردسالی تا حدودی شایع است و انگیزه کودکان در این زمان اغلب لذت بردن از داشتن چیزی یا اقناع حس کنجکاوی است.

 

بنابراین بچه ها معمولاً تلاش می کنند تا به وسایلی که والدین استفاده از آن را منع کرده اند یا متعلق به دوستان شان است دست یابند. کودکان کم سن و سال که هنوز به مدرسه نمی روند اغلب بدون آن که ارزش مادی اشیا را درک کنند، دست به این کار می زنند، آن ها حتی گاه از این که برداشتن چیزی بدون پرداخت پول یا اجازه از صاحب آن اشتباه است مطلع نیستند.

در واقع با آن که ممکن است به وسایل خود حساس باشند اما احتمال دارد مفهوم مالکیت برای دیگران را درک نکنند. هم چنین ممکن است کودکان به علت خشم ، آزار رساندن به سایرین و یا داشتن استرس در محیط خانواده به انجام این عمل اقدام کنند.

چه باید کرد؟

البته نمی توان به صرف این که کودک به رشد لازم نرسیده است یا چون مشکلات خاصی در محیط خانواده دارد از کنار این رفتار به سادگی عبور کرد، اما خشونت و تنبیه شدید نیز شیوه برخورد مناسبی نخواهد بود.

 
تهیه: مرجان سلیمانیان، تنظیم: نیلوفر یاقوتی
موضوعات مرتبط: تربیتی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 30 / 5 / 1396

در مطالب قبل متوجه شدیم که هرکدام از ما به عنوان افراد جامعه وظایفی داریم. مدیر، ناظم، معلم، کارمند بانک یا حتی دکتر و... اگر به خوبی از عهده وظایف خویش برنیایند باعث آشفتگی در زندگی شخصی و جامعه می شوند.

قوانین مهم کلاس

دانش آموزان در طول سال تحصیلی (برای ساعاتی) ساکنان جامعه کوچکی به نام مدرسه هستند. آن ها می توانند جامعه کوچک خویش را به خوبی اداره کنند و یا باعث آشفتگی آن شوند. دانش آموزان در انجام وظایف نیازمند هدایت والدین  و اولیای مدرسه هستند و اثر گذاری این دو گروه بر آنان می تواند قابل ملاحظه باشد.

موضوعات مرتبط: تربیتی
برچسب‌ها: قوانین مهم کلاس
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 29 / 5 / 1396

 تصاویر شگفتی های آفرینش

فوايد گريه كودكان

اى مفضل ! از منافع گريه كودكان نيز آگاه باش . بدان كه در مغز كودكان رطوبتى است كه اگر در آن بماند بيماريها و نارساييهاى سخت

و ناگوار به او رساند؛ مانند نابينايى و جز آن . گريه آن رطوبت را از سر كودكان سرازير و بيرون مى كند و بدين وسيله سلامتى تن و درستى ديده ايشان را فراهم مى آورد. پدر و مادر از اين راز آگاه نيستند و مانع آن مى شوند كه كودك از گريه اش سود ببرد. اينان همواره در سختى مى افتند و مى كوشند كه او را ساكت كنند و با فراهم كردن خواسته هايش از گريه بازش دارند ، ولى نمى دانند كه گريه كردن به سود اوست و سرانجام نيكى پيدا مى كند.
بدين ترتيب چه بسا كه در اشيا ، منافعى نهفته باشد كه معتقدان به اهمال و بى تدبيرى در كار عالم از آن غافل اند و اگر مى دانستند هيچگاه نمى گفتند كه فلان چيز بى ثمر است ؛ زيرا آنان از اسباب و علل آگاه نيستند.براستى هرچه را كه منكران نمى دانند عارفان مى بينند.
چه بسيار است چيزهايى كه دانش اندك آفريدگان از آن كوتاه و خالق آفرينش با دانش بى پايانش از آن آگاه است . قداستش عظيم و كلمه اش والاست  ــ و اما آبى كه از دهان كودكان سرازير مى شودو خارج مى گردد، رطوبتى است كه اگر در بدنهايشان بماند، آثار وخيمى بر جاى مى گذارد.

چنانكه دانى گاه كه رطوبت بدن چيره مى شود (و بر ديگر عناصر، غلبه مى كند) شخص ، دچار كودنى ، ديوانگى ، كم عقلى ، فلج و لقوه و جز آن مى گردد.خداوند جل و علا تدبير چنان نمود كه اين رطوبت در دوران كودكى از دهانشان بيرون رود و در بزرگى از سلامت تن برخوردار گردند.
بدين ترتيب ، پروردگار به خاطر نادانى آفريدگان بر آنان منت نهاد و تفضل نمود. اگر اينان از داده ها و نعمتهاى بى شمار او آگاه بودند،هيچ گاه در معصيت و لغزش از فرمانش فرو نمى افتادند. پاك و منزه خدايى كه چه بزرگ است نعمتهاى او برمستحقان و ديگر آفريدگان ! و چه والاتر است از آنچه باطل گرايان مى پندارند.

موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 29 / 5 / 1396

تصاویر/شگفتی های آفرینش

 

راز رويش مو بر صورت

مى دانى اگر در صورتش موى نمى روييد، همواره به هيأت و صورت زنان و بچگان مى ماند، در نتيجه نه ابهت داشت و نه وقار ؟

مفضل مى گويد: عرض كردم : آقاى من ! من كسانى را ديده ام كه بزرگ و كهنسال بوده اند ولى مويى بر رويشان نروييده است .

حضرت (ع ) فرمودند:

«
اين به خاطر اعمالى است كه از پيش فرستاده اند و خداى جل و علا هيچ گاه بر بندگانش ستم روا نمى دارد. » (انفال ، آيه 51)

جز خدايى كه از نيستى اش رهانيد و هستى اش بخشيد، چه كسى همواره در انديشه برآورى اين همه نيازهاى اوست و تأمين

آنها را خود بر عهده گرفته است ؟

اگر چنين تدبير و حكمتى زاييده اهمال و رها بودن امور به حال خود بود، مى بايست از تقدير و هدفمندى نيز اختلال و ناهماهنگى

برخيزد؛ زيرا اين دو ضد اهمال اند. (و بايد نتيجه آنها نيز با نتايج اهمال نسازد) بى شك چنين سخنى ناشايست و ناصواب و نشانه

ناآگاهى و كم مايگى گوينده آن است ؛ چه هيچ گاه در اثر اهمال و بى تدبيرى ، درستى و صواب پديد نمى آيد و تضاد نيز نظم و

هماهنگى را در پى ندارد . خداوند چه بسيار منزه و والاتر از گفته ملحدان است . (اسراء، آيه 43)

موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی