برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
مذهب شیعه از نظر عقاید اسلامی و فقهی پیرو اهل بیت علیه السلام است و امام را کسی می داند که از دریای علم پیامبر صلی الله علیه و آله سلم بهره مند بوده و با عصمت و درایت به تفسیر حقیقی اسلام و بیان سنت اصیل می پردازد. با استناد به حدیث ثقلین که اهل سنت نیز آن را روایت کرده اند، ائمه را ثقل دوم در کنار قرآن و مفسر آن میداند. امّا اهل سنت برخلاف آیات قرآن و وصایای پیامبر، راهی جداگانه برای خود برگزیدند که ریشه در دل تاریخ سیاسی بعد از رحلت پیامبر دارد. آنها از نظر کلامی (علم عقاید اسلامی) پیرو واصل بن عطا (۸۰-۱۸۰ هـ) و ابوالحسن اشعری (۲۷۰-۳۳۵ هـ) شدند. که دسته اول به معتزله و گروه دوم به اشاعره مشهور شدند. بعدها اشاعره جهت تضعیف پایگاه اجتماعی معتزله، اصطلاح اهل سنت را برای خود برگزیدند.[۱] پیروان معتزله بعدها توسط متوکل عباسی نابود شدند و از آن هنگام به بعد، اکثریت اهل تسنن تابع ابوالحسن اشعری هستند. ابو منصور ماتریدی معاصر اشعری نیز یکی دیگر از پیشوایان اعتقادی اهل سنت در آسیای میانه به شمار می آید. اهل سنت از نظر فقهی به چهار دسته تقسیم می شوند، و هر بخشی از آنان تابع یک پیشوا است. حنفی ها تابع ابوحنیفه (۸۰-۱۵۰ هـ) و مالکی ها از مالک بن انس (۹۵-۱۷۹هـ) و شافعی ها از شافعی (۱۵۰-۲۰۴ هـ) و حنبلی ها از احمد بن حنبل (۱۶۵-۲۴۱ هـ) تبعیت می کنند. به دلیل اینکه ابوالحسن اشعری از نظر فقهی تابع شافعی بوده، اکثریت اهل تسنن پیرو شافعی هستند و چون ابومنصور ماتریدی خود حنفی مذهب بوده حنفی ها در مسائل اعتقادی از او پیروی می کنند. فرقه وهابیت که اخیراً در میان اهل تسنن پیدا شده، پیروان محمد بن عبدالوهاب است که وی تابع ابن تیمیه حنبلی شامی بوده است. او مدعی شد که برخی از افکار مسلمانها مثل اعتقاد به شفاعت و بعضی از کارهایشان مثل توسل جستن به پیامبران و اولیاء الهی، شرک است. ولی سایر مسلمان ها نظر وهابیت را ردّ نموده و این گونه اعتقاد و اعمال را مخالف توحید در عبادت نمی دانند.
۴. زهد، تقواى عدالت امامان معصوم(علیهم السلام) و علویان؛
بی گمان، رهبران شیعى و پیروانشان در انجام فرایض دینى بسیار مقید بودند و اسلام را با عمل خود به مردم معرفى می کردند. مردم تفاوت بین اسلام ائمه و علویان را با اسلام امویان و عباسیان به خوبى درک می کردند. سفیان ثورى می گوید: «هل ادرکت خیر الناس الا الشیعه»، آیا بهترین مردم را جز شیعه دیده اى؟
۵. مظلومیت ائمه و علویان؛
ستم امویان و عباسیان به ائمه و علویان سبب گرایش مردم به تشیع شد،
یعقوبى، با اشاره به قیام زید بن على بن الحسین(ع) که باعث شد علویان مظلومیت دیگرى بعد از حادثه کربلا به دست آورند، می گوید: از آن پس در خراسان، تشیع شایع شد و تبلیغات علیه بنی امیه رواج یافت.(۱) عزاداریهاى فراوان ائمه، بویژه امام سجاد(ع)، در شهادت امام حسین(ع) نشانگر آن است که ائمه(علیهم السلام) از این عامل بهره بردارى کافى را در جهت اظهار مظلومیت خویش می نمودند و به طبع آن، براى جهت گیری هاى سیاسى لازم در ضدیت مردم با دشمنانشان، استفاده می کردند.(۲)
هیچ تاکنون به این نکته اندیشیده اید که چرا ما شیعیان راپیروان مذهب جعفرى مى خوانند؟ در میان امامان دوازدگانه شیعه چرا مذهب ما به ایشان انتساب یافته است؟ با توجه به این که امام جعفر صادق(علیه السلام) ششمین امام شیعه هستند مگر پیش از ایشان وضعیت شیعه چگونه بوده و به عبارت دیگر چرا مذهب شیعه علوى یاحسنى یا حسینى یا سجادى و یا باقرى نامیده نشده است؟ آنچه درپى مى آید توضیحى است بر راز این نام گذارى.
عرصه تئورى ها و دیدگاههاى علمى و فرهنگى در میان دانشمندان وفرهیختگان همواره عرصه ابقاى بهترین اندیشه ها بوده است. هرنظریه اى آن هنگام توانسته جایگزین نظریه پیشین شود که محتوایى بهتر از آن را به بشریت هدیه کرده باشد و الا مورد استقبال قرارنخواهد گرفت. مکتب هاى فکرى بزرگ نیز همواره باید داراى چنین ویژگى باشند تا بتوانند در دل بشر جایى باز کنند. نگاهى به دستاورد مکتب اسلام در مقایسه با آنچه جامعه جاهلى عرب بدان دلبسته بود و مبناى رفتار فردى و اجتماعى خود قرار داده بودمى تواند راز موفقیت اسلام را در برابر اندیشه هاى جاهلانه نشان دهد. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در دعوت خود ضمن پذیرش سنت هاى پسندیده انسانى در میان اعراب آنگاه که به نفى ضد ارزشها مى پرداخت طرح هاى جایگزین نیز ارائه مى کرد تا مخاطبان او احساس خلاء نکنند.
ممکن است خودبهخود راست دست شود، ولی این امکان وجود دارد که وی عادت به چپ دستی بکند. پس بهتر است که راست دستی یا چپ دستی فرزند خود را مشخص کنیم.
آلاچیق روان: نوزاد انسان نه راست دست و نه چپ دست است، ولی در ماههای اول زندگی کم کم به یکی از دستها تمایل بیشتری را نشان میدهد. در شش ماهگی اکثر نوزادان دو دست را بطور مساوی بکار میبرند و در پایان سال اول زندگی تمایل به یکی از دستها قابل مشاهده و تشخیص است.
در طی دومین سال نیز کودکان گاهی دست اصلی خود را به دیگری تغییر میدهند، ولی تعداد این تغییر کمتر از سال اول است و بطوری که تعداد تغییر در سومین سال زندگی کمتر از سال دوم میشود تا این که در شش سالگی دیگر تقریبا ترجیح دستی ثابت باقی میماند.
رفتارهای ناسازگارانه رفتارهایی هستند که با نظر پدر و مادر، اطرافیان و جامعه سازگاری ندارد. رفتار فرزندان ناسازگار احساس بسیار بدی را در اطرافیان ایجاد میکند به طوری که خود نیز تحتتاثیر واکنشهای ناخوشایند آن، از سوی دیگران واقع میشوند.
انواع رفتارهای ناسازگارانه:
روانشناسان معمولا رفتارهای ناسازگار را در سه گروه تقسیمبندی میکنند:
۱- اختلال بیشفعالی و کمبود توجه
۲-اختلال لجبازی و نافرمانـی
۳-اختلال سلوک
گرچه شباهتهای زیادی بین آنها وجود دارد، ولی ویژگیهای متمایزکنندهای هم در آنها به چشم میخورد. ممکن است علایم هر سه طبقه در یک کودک دیده شود که برای آشنایی بیشتر به رفتارهای هرکدام اشاره میکنیم.
در اینجا شما را با ۱۰ مورد از این جملات نادرست آشنا می کنیم: گفتن بعضی حرف ها یا نظرات به کودکان تاثیرات بسیار بدی بر ذهن آنها دارد. بعضی از این صحبت ها آنقدر بد هستند که اکثر ما بد بودنشان را تشخیص می دهیم و از گفتن آنها به کودک خودداری می کنیم، مثلا جملاتی مانند “کاش هیچ وقت به دنیا نمی آمدی” یا “ما تو را نمی خواستیم”.ولی شاید جالب باشد بدانید که چیزهای دیگری هم وجود دارد که بی ضرر به نظر می رسند ولی گفتنشان کم کم کودک را دچارخودکم بینی و احساسات منفی می کند. در اینجا شما را با ۱۰ مورد از این جملات نادرست آشنا می کنیم:
۱٫بیشتر تلاش کن، تو می توانی
ممکن است احساس کنید که فرزندتان در مدرسه، در ورزش یا در مهارت های دیگر آن طور که باید و شاید از توانایی هایش استفاده نمی کند. هر گونه اظهارنظری که نارضایتی شما را نشان بدهد نه تنها او را دلسرد می کند بلکه می تواند نتیجه عکس داشته باشد. وقتی چیزی از فرزندتان می خواهید، دقیقا مشخص کنید که توقعتان چیست. مثلا بگویید “وقتی اتاقت را کاملا تمیز کردی اجازه داری کارتون تماشا کنی.”
دیدار با پسر فاطمه(سلام الله علیها) و حضور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را درک کردن، شاید بزرگترین آرزوی بسیاری از ما شیعیان باشد، اما اگر روزی رسید که ما لیاقت لحظهای ملاقات با امام قائم(علیه السلام) را پیدا کردیم، ظاهر و اوصاف جسمانی موعودمان چگونه خواهد بود؟
در ادامه این گزارش تعدادی از احادیث و روایات پیرامون شکل ظاهری امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از منابع مختلف شیعه و سنی ذکر میشود:
مسند ابویعلی از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل میکند: «از میان اهل بیتم کسی در این امت قیام خواهد کرد که پیشانیاش بلند است و بینی اش برجستگی دارد. او عدالت را در زمین میگسترد، چنان که از جفا و بیداد آکنده شده است.»
الفردوس از حذیفه از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) روایت میکند: «مهدی مردی است از فرزندان من، چهره او مانند ماهِ درخشان است، رنگ او رنگ عربی است و اندام او اسرائیلی. او زمین را پر از داد خواهد ساخت، همانطور که از ستم پر شده است. اهل آسمان و زمین و (حتی) پرنده در آسمان از خلافت او رضایتمند خواهند بود…»
کمالالدین از ابوالصلت هروی نقل میکند: «از امام رضا(علیه السلام) درباره نشانههای قائم به هنگام قیام پرسیدم و ایشان فرمودند: علامت او این است که مسن است ولی جوان جلوه میکند، کسی که او را مینگرد چهل ساله و حوالی آن تخمین میزند. از علامات ظهور او آن است که با گذر روزها و شب ها پیر نمیشود، تا آنکه اجل فرا رسد.»
غیبت نعمانی از علی بن ابی حمزه از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل میکند: «چون قائم قیام کند، مردمان او را نخواهند پذیرفت، چون جوان و شاداب می آید. تنها کسانی که خدا در عالم ذرّ از آنها میثاق گرفته است بر اعتقاد به او خواهند بود.»
کمالالدین روایت میکند که حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) بر منبر فرمودند: «در آخرالزمان مردی از فرزندان من قیام میکند. او سفید مایل به سرخی است… رانهایی ستبر دارد، استخوان های شانه اش بزرگ است، در پشت خود دو خال دارد که یکی به رنگ پوست اوست و دیگری مانند خال پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم). او دو نام دارد: یکی پنهان و دیگری آشکار. آنکه پنهان است احمد و آنکه آشکار است محمد. چون پرچمش را به اهتزاز درآرد، میان مشرق و مغرب را روشن میکند. او دستش را بر روی سر بندگان میگذارد و به دنبال آن هیچ مؤمنی نخواهد بود مگر آنکه دلش از پاره آهن سختتر میشود و خدا به او نیروی چهل مرد میدهد. هیچ مرده ای نخواهد بود مگر آنکه سرورِ این امر به قبرش وارد میشود. آنان در قبرها با هم دیدار میکنند و به قیام قائم (علیه السلام) بشارت میدهند.»
پیامبر اکرم صلوات الله علیه فرمودند: «انّی تارک فیکم خلیفتین کتاب الله حبل ممدود ما بین السماء و الارض، و عترتی اهل بیتی، و انهما لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض»؛ « همانا من دو جانشین را در میان شما میگذارم: کتاب خدا، ریسمان کشیده شد مابین آسمان و زمین یا مابین آسمان تا زمین، و عترتم اهل بیتم، و همانا این دو از یکدیگر جدا نمیشوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند».
در این حدیث پیامبر اکرم صلوات الله می فرمایند: «کتاب و عترتم تا قیامت از یکدیگر جدا نمی شوند»، مطابق این گفتار اگر زمانی عدلِ کتاب که همان عترت است در روی زمین نباشد لازم می آید که این دو از یکدیگر جدا شده باشند، و این با ظاهر حدیث مخالف است.
ابن حجر مکّی میگوید: «در احادیثی که سفارش به اهل بیت علیهم اسلام شده به این نکته اشاره دارد که تا روز قیامت زمین خالی از اهل بیتی که اهلیّت هدایت دارند نخواهد بود، همانگونه که کتاب عزیز چنین است. و لذا اهل بیت علیهم السلام امان برای اهل زمین معرفی شده اند. و نیز در روایات آمده است: «درهر قوم و دسته ای عدولی از اهل بیت من است».
حافظ سمهودی میگوید: از این حدیث «ثقلین» استفاده می شود که هر زمان باید فردی از اهل بیت که سزاوار تمسک به اوست تا روز قیامت موجود باشد. تا امر به تمسکی که در روایت به آنها شده معنا پیدا کند، همانگونه که کتاب عزیز چنین است، و لذا اهل بیت امان اهل زمین معرفی شده اند که هر گاه از روی زمین بروند زمین نیز نابود خواهد شد. همین معنا از علامه مناوی در شرح جامع الصغیر سیوطی رسیده است.
نتیجه اینکه از حدیث ثقلین که مورد اتفاق بین شیعه و سنی بوده و از احادیث متواثر است به خوبی استفاده می شود که در هر زمان، امام معصومی از عترت پیامبر و اهل بیت معصوم علیهم السلام او باید موجود باشد، امامی که اهلیّت برای اقتدا و تمسک را داشته باشد، کسی که خود به هدایت مطلق رسیده و از ضلالت به دور است و لذا می تواند دیگران را نیز به هدایت رسانده و از مطلق ضلالت و گمراهی دور کند. چنین شخصی در این زمان غیر از حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف نیست.
منبع: مسند احمد، ج ۵، ص ۱۸۱ /صواق المحرقه، ص ۹۰ /جواهر العقدین /فیض القدیر، ج ۳، ص ۱۵
و عن النّبىّ صلّىاللّهعلیهوآله فى حدیث قدسىّ طویل: «انّ اللّه عزّ و جلّ قال لنبیّه صلّى اللّه علیه و اله: قد جعلت علیّا وزیرک و خلیفتک من بعدک على أهلیک و امّتک، و أعطیتک اذا خرج من صلبک أحد عشر مهدیّا، کلّهم من ذرّیتک، من البکر البتول، آخر رجل منهم یصلّى خلفه عیسى بن مریم، یملأ الأرض عدلا کما ملئت جورا و ظلما، انجى به من الهلکه و اهدى به من الضّلاله، و أبرء به الأعمى و أشفى به المریض.»
از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در بخشى از یک حدیث قدسى طولانى چنین نقل شده است: «خداى عزوجل به پیامبر خود صلیاللهعلیهوآله فرمود: من على علیه السلام را وزیر و در بین اهلبیت و امتت جانشین بعد از تو قرار دادم، و از نسلت، از طریق زهراى بتول یازده جانشینِ هدایتشده به تو عنایت کردم که آخرین آنها مردى است که عیسىبنمریم به امامت او نماز گزارد، او زمین را همانگونه که از ستم پر شده است از عدالت سرشار خواهد کرد، به دست او [انسانها را] از هلاکت نجات بخشم و [گمراهان را] به راه راست هدایت کنم. به دست او دیده کوران باز کنم و بیماران را شفا دهم».
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و حبیبنا اباالقاسم المصطفی محمد و اله الطیبین الطاهرین المعصومین سیماالحجه بقیه الله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفداه و لعن الدائم علی اعدائهم
اجمعین الی قیام یوم الدین .رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقهو قولی میلاد مسعود و مبارک پیامبر اکرم وامام صادق (علیهما الاف التحیته والثنا) انسان را یاد اصل و اساس
دیدن می اندازد و در باره دین انسان رو به اندیشیدن وادار می کند.
بزرگ مفسر دین و مبیین احکام الهی امام صادق(علیه السلام) وبنیان گذار این دین جاودانه و رفیع شخص نازنین اول عالم خلقت پیامبر گرامی اسلام ما را به یاد اصل و اساس دین می اندازد.در باره اصل و اساس دین یک شبه و سوال مشهور شاید چیزی حدود یک قرن است که ذهن هارا آزار می دهد و آن اینست که اگر دین ما بر حق است چرا جامعه ی اسلامی باید لااقل به ظاهر عقب مانده تر از جوامع غیر اسلامی باشد این یک نگاه واقع بینانه است ،من به این نگاه احترام می گذارم و این را حتی شبه تلقی نمی کنم،شبه سوالی است که پیش فرض غلطی داشته باشد،شبه یک اشتباهی درش نهفته است ؛اما این سوال خیلی سوال منطقی است، راست میگن،اگر دین شما بر حق است ،چرامملکته شما،چرا جامعه ی شما جلوتر از همه جوامع بشری نیست؟ ما نمیتونیم و نباید در مقابل این سوال واقع بینانه فقط حرف های آرمانی و عقیدتی بزنیم؛بگیم ما چیکار داریم به اینکه این دین در جامعه ی ما چه آثاری داشته است؟مهم این است که:این دین ما حقانیت دارد و اساسا بر اساس یک عقلانیت و یک اعتقاد راسخی ما آن را پذیرفته ایم؛خب راست میگن دیگه،اگر دینه شما بر حقه باید شما را آباد و آزاد کنه،یعنی اول باید بگیم آباد،بعد آزاد،چون تا انسان آزاد نشه ،جامعه آزاد نشه،نمیتونه خودشو آباد کنه آبروی پیامبر گرامی اسلام ،ابروی امام صادق(علیه السلام)،آبروی این دین به این پاسخ وابسته است ،که شما بگویید این دینه ما بر حق است،دلیلش این است که توانسته است،ما را آزاد و آباد بکند،این آبرو در زمان ظهورحضرت به اوج خواهد رسید “لیظهرهو علی الدینه کله” در اون زمان ما میتوانیم به صورت کامل حقانیت دین خود را از این ناحیه به اثبات برسانیم که،دیدید که دینه ما در نهایت توانست بشریت راآزاد و حیات بشری را آباد کند ،اما تا قبل از ظهور آیا این دین میتواند جامعه ی بشری را آزاد و آباد بکند در دوران غیبت؟باید بتواند،نباید از مقابل این سوال تفره رفت،نباید این سوال رو به فراموشی سپرد،نباید به این سوال پاسخ های نابجا داد،اگر کسی گفت من میخواهم حقانیت دین شمارا،حقانیت اسلامی که این پیامبر آورده است را،نه در کتابخانه،نه در قدرت تحلیلی و عقلی خودم،بلکه در وضعیت عینی جامعه بسنجم،باید بتوانیم به او پاسخ مناسب بدهیم،بگوییم این اسلام ببین چگونه جامعه را آباد و آزاد کرده است،این عینه اییه ی قران است که می فرماید:
صبح جمعه است مهمانه قطب عالم،جان جانان،امام زمانمون هستیم در آل سخن سیم دل را وصل کنید با امام زمانتون،سلامی خدمشون عرض کنیم و با عنایت حضرت مجلسمان را رونق بدیم.
السلام علیک یا مولای یا بقیه الله یا سفینه النجاح ورحمه الله وبرکاته.
جهت تعجیل در امر فرج سلامتی وجود اقدس اون آقا ،خوشنودی قلب مبارکشون، نابودی دشمنانشون و دشمنان شیعیانشون.
ان شاء الله گرفتن انتقام خون مظلومانی که در نیجریه ،درعربستان صعودی ،درعراق در سوریه ،مظلومانه خودنشون رو می ریزند،و جهت حفظ این امنیت و این استقلال در این کشور و ان شالله خنثی شدن نقشه نفوذی ها صوات ختم بفرمایید
للّهمَ صَلّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ محمد و عجّل فرجهم.
اعوذ باالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقهو قولی.
الحمدلله رب العالمین و صلاه علی خاتم الانبیاء والمرسلین طبیب نفوسنا،شفیع ذنوبنا ابوالقاسم محمد
روز جمعه روز انتظار است و در روز انتظار امام زمان (ارواحنا له الفداء) ما وظاعفی داریم
یکی از وظاعفی که ما نسبت به امام زمان داریم،یاد همیشگی حضرت است؛امام زمان رانباید از یاد برد،
او یوسف فاطمه است او پناه ماست او امید ماست او گره گشای کارهای ماست او ذخیره ی خدا برای نجات عالم است «و بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَی وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْاَرْضُ وَ السَّمَاءُ » به یمن وجود مبارک ایشون خداوند منان به عالمیان روزی میدهد، به میمنت و مبارکی قدم ایشونه ما روزی میخوریم« وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْاَرْضُ وَ السَّمَاءُ »،اگر حجت خدا نبود زمین آرام نمی گرفت و با زلزله های پی در پی دهن باز میکرد و سکنه ی خودش رو می بلعید؛
موضوع:بررسی بیانات امام خامنه ای در روز اول فروردین ۹۶- بصیرت افزایی
جهاتی معتکفین اگر مراقبت کنند اعتکاف از سفر حج هم بهتر خواهد بود .به خاطر شرلیط حج و خرید و غیره حجاج کم تر می توانند از شرایط استفاده کنند اما معتکفین سه روز در خانه ی خدا هستند با صیام وعبادت .
بعد از سه روز که از اعتکاف خارج شدید باید سرمایه داشته باشید تا سال ۀینده مراقب باشید که کارهای غیر خدایی نداشته باشید .
در روز سوم بعداز اعمال ام داوود در دعای آخر حتما دعاهای شما مستجاب می شود . امروز ما با ظالمی به نام آمریکا مواجه هستیم این ظلم از زمانی شروع شد که فرقه ای در مسیحیت ایجاد گردید به نام پروتستان (تفکر امنیسم)
ریشه ی ظلم آمریکا به خاطر تفکر امانیسم است.
تفکرات غربی در سه جا یاد خدا می کنند :
۱ – زمان به دنیا آمدن نوزاد که او را غسل تمهید می دهند
۲ – زمان ازدواج که توسط کشیش عقد خوانده می شود
۳ – زمان مرگ که کشیش طلب آمرزش می کند .
مکتب اسلامی می گوید خدا در همه جا و در همه ی لحظه ها حضور دارد
بعضی ها جدایی دین از سیاست را مطرح می کنند که این ها بی بصیرت هستند
بصیرت چندتا حرف دارد :
۱-امامت رو بشناس
۲-دشمنت رو بشناس
۳-تحلیل درست
۴-اقدام و عمل به موقع
چندسال پیش رهبری فرمودند:
ما امروز در پیچ بزرگ تاریخ قرار داریم
امروز تحولاتی دارد در دنیا اتفاق می افتد که رهبری رتا به پیچ بزرگ تعبیرکردن
در کشورهای اطراف ما دارد تغییر های بزرگی ایجاد می شود
ایران بدون اینکه در یمن و افغانستان و …..نیروی نظامی داشته باشد شده قدرت منطقه
آقا در سال ۹۳مامه ای به جوانان اروپایی و آمریکایی نوشت و آن ها را دعوت کرد برای مطالعه و تحقیق درباره اسلام
گروه های تکفیری و داعش توسط کشورهای اروپایی و آمریکایی ایجادشده برای مبارزه با اسلام
به خاطر اینکه موسسات تحقیقاتی معتبر گفته بودند تا چند سال آینده مردم اروپایی به اسلام رو می آورند.
نگاه ها برای انتخاب به ایران است . باید به کسانی رای دهیم که احساس مسئولیت دارند.
و در پایان نماز هدیه به امیرالمومنین به نیابت از امام زمان ، ان شاءالله
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود: نشانه شاكر و سپاسگزار چهار چيز است:
1 ـ در نعمتها شكر مى كند،
2 ـ در گرفتارى صبر مى كند،
3 ـ به قسمت الهى راضى و قانع است،
4 ـ و جز خدا، كسى را ستايش و تعظيم نمى كند.
حضرت رسول صلي الله عليه و آله فرمود: علامت صابر در سه چيز است:
نخست آنكه كسل و تنبل نباشد،
دوم آنكه بى حوصله و بى تاب نباشد،
سوم آنكه از پروردگارش شكايت نكند،
زيرا اگر كسل باشد، حقّ را ضايع مى سازد، اگر بى حوصله باشد، شكر را به جا نمى آورد و اگر از پروردگارش شكايت كند او را نافرمانى كرده است.
امام كاظم عليه السلام به هشام فرمود: اى هشام! اميرالمؤمنين عليه السلاممى فرمود: از نشــانه هاى عاقل آن است كه اين سه خصلت در او باشد: 1 ـ هرگاه از او بپرسند، جواب دهد، 2 ـ هرگاه ديگران از سخن ناتوان شوند، حرف بزند، 3 ـ و رأى و نظرى را كه صلاح اهل او در آن است، بيان كند.
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: نشانه نيكوكار ده تاست: محبّت و كينه اش، دوستى و مفارقتش، خشم و رضايتش در راه خداست، براى خدا كار مى كند و به سوى او طلب مى كند و براى خدا خشوع مى ورزد و در راه خدا نيكى مى كند.
اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: رياكار را سه نشانه است: 1 ـ هرگاه مردم را ببيند، به نشاط مى آيد، 2 ـ هرگاه تنهاست، بى حال و تنبل است، 3 ـ و دوست دارد كه در همه كارهايش، او را ستايش كنند.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: علامت ستمگر چهار چيز است: 1 ـ بالاتر از خود را نافرمانى مى كند، 2 ـ به پايين تر از خود زورگويى مى كند، 3 ـ حق را دشمن مى دارد، 4 ـ و ستم را آشكارا انجام مى دهد.
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود: نشان منافق سه چيز است: وقتى سخن گويد دروغ مى گويد و چون وعده دهد خلاف مى كند و هرگاه امانتى به او بسپارند، خيانت مى كند.
امام صادق عليه السلام فرمود: لقمان به پسرش گفت: حسود، سه نشان دارد: 1 ـ پشت سر غيبت مى كند، 2 ـ رو در رو، تملّق و چاپلوسى مى كند، 3 ـ و در مصيبت و گرفتارى، زبان به شماتت مى گشايد.
امام صادق عليه السلام فرمود: از مناجاتهاى خداوند با موسى يكى هم اين بود: دروغ مى گويد كسى كه مى پندارد مرا دوست دارد، امّا چون شب فرا مى رسد مى خوابد (و با من مناجات نمى كند). آيا مگر نه اينكه هر عاشقى خلوت با محبوب خويش را دوست دارد؟!
حضرت على عليه السلام فرمود: هركس كه دوست دارد بداند نزد خداوند، چه موقعيّت و منزلتى دارد، نگاه كند و بنگرد كه منزلت و جايگاه خدا نزد او هنگام گناهان چيست و چگونه است!
ابن جهم از حضرت رضا عليه السلام پرسيد: فدايت شوم! دوست دارم بدانم كه موقعيّت من نزد شما چگونه است؟ حضرت فرمود: ـ (به دل خويش) بنگر، همانگونه است كه موقعيّت من پيش تو.
على عليه السلام فرمود: دوست راستين كسى است كه نسبت به عيبهايت نصيحت و خيرخواهى كند و پشت سرت، آبرويت را حفظ كند و تو را بر خويش مقدّم بدارد و ايثار كند.
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود: از نشانه هاى شقاوت و بدبختى اينهاست: خشكى چشم از اشك، قساوت قلب، حرص بسيار در دنياطلبى و اصرار و پافشارى بر گناه.
على عليه السلام فرمود: از جمله نشانه هاى متقّين آن است كه مى بينى براى اوست نيرومندى در دين، احتياط با نرمش، ايمان همراه يقين، حرص در آموختن دانش، علم همراه حلم، ميانه روى در عين توانگرى، خشوع در عبادت، آراستگى در عين تنگدستى، صبر در سختيها و طلب رزق حلال…
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: آيا به شما خبر دهم كه «مسلمان» كيست؟ مسلمان كسى است كه مسلمانان از زبان و دست او آسوده باشند و «مهاجر» كسى است كه از گناهان هجرت و دورى كند و حرام خدا را ترك نمايد.
حضرت صادق عليه السلام فرمود: همانا شيعه على عليه السلامكسى است كه شكم و شهوت خويش را عفيف نگهدارد و جهاد و تلاش او شديد باشد، براى آفريدگارش كار كند، به ثواب خدا اميدوار باشد و از كيفر او بترسد.
حضرت رضا عليه السلام فرمود: براى «امام»، نشانه هايى است: از همه مردم داناتر، حكيم تر، باتقواتر، بردبارتر، شجاع تر، بخشنده تر و عابدتر است. ختنه شده به دنيا مى آيد و پاك و پاكيزه است...
محمد بن مسلم از امام صادق عليه السلام پرسيد: نشانه و علامت «شب قدر» چيست؟ امام صادق عليه السلام فرمود: نشانه اش آن است كه بوى آن خوش و نيكوست. اگر در فصل سرما باشد، آن شب، گرم است و اگر در گرما باشد، آن شب خنك و دلنشين مى شود.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: نشانه رضايت خداوند در ميان بندگانش، عدالتِ حكومت و ارزانىِ قيمتهاست و علامت خشم خدابر مردم، ستمكارى حكومت و گرانى نرخهاست.
على عليه السلام فرمود: به چهار چيز مى توان بر پشت كردن دولتها و حكومتها نشان و دليل آورد: 1 ـ تباه ساختن اصول 2 ـ مغرور شدن 3 ـ جلو انداختن فرومايگان 4 ـ عقب انداختنِ برجستگان.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: بر مردم زمانى خواهد آمد كه اگر نام كسى را بشنوى بهتر از آن است كه خودش را ببينى، و هر گاه او را ببينى بهتر از آن است كه او را آزمايش كنى و اگر او را بيازمايى براى تو حالاتى را آشكار خواهد كرد! دينشان ثروتشان است و همّتشان شكمشان و قبله آنان زنانشان! براى گِرده نانى ركـوع مى كنند و براى درهـمى به سـجده مى افتند، سرگردان و سرمستند، نـه مسلمانند نه نصـرانى.
حسين بن على عليه السلام فرمود: براى مهدى عليه السلام (و ظهور او) پنج نشانه است: خروج سفيانى، خروج مردى از يمن، صيحه و فريادى آسمانى، فرورفتن دشت و صحرا و كشته شدن نفس زكيّه و پاك.
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود: در آستانه قيامت، امورى سخت و هراسهايى بزرگ و دورانى سخت و دشوار خواهد بود. در آن دوران، ستمگران به حكومت مى رسند، فاسقان در مصدر كارها قرار مى گيرند، امر به معروف كنندگان و نهى از منكر كنندگان مورد محروميّت و آزار و سختگيرى قرار مى گيرند. پس ايمان را براى آن روزگار آماده كنيد و بر دندانها بفشاريد و به عمل صالح پناهنده شويد.
على عليه السلام فرمود: دلها را حالتِ خواستن و ناخواستن و روى آوردن و پشت كردن است. از راه خواسته ها و تمايلات، سراغ قلبها برويد ، چرا كه اگر دل را به كارى مجبور كنند، كور مى شود.
على عليه السلام فرمود: حـريـص، گرفـتار و اسيرخوارى و ذلّتى است كه اسارت و بند او هرگز باز نمى شود.
از طمع پرهيز كن و ز ديگران چيزى مخواه
نكته اى بشنو كه تابان همچو درّ و گوهر است آز، مردان را زبون و خوار سازد در جهان
مرگ از ننگ گدايى مرد را آسانتر است «قاسم رسا»
على عليه السلام فرمود: اگر حليم و بردبار نيستى، خود را به بردبارى و حليمى بزن، چرا كه هيچ كس خود را شبيه قومى نمى سازد، مگر اينكه اميد است از آنان باشند .
على عليه السلام فرمود: كسى كه به چيزى عشق ورزد، آن عشق، چشمش را نابينا و دلش را بيمار مى سازد، آنگاه با چشمى ناسالم نگاه مى كند و با گوشى ناشـنوا گوش مى دهـد. عشق اگر آيد، بَرَد هوش و دل فرزانه را
دزد عاقل مى كُشد اوّل چراغ خانه را
امام صـادق عليه السلام فرمود: خداوند دانست كه براى مؤمن، «گناه» بهتر از «عُجب» و خودپسندى است و اگر چنين نبود، خداوند هرگز مؤمنى را به گناه مبتلا نمى كرد
الهى ... من غلام آن معصيتم كه مرا به «عذر» آورد و از آن طاعت بيزارم كه مرا به «عُجب» آورد. (خواجه عبداللّه انصارى)
امام صـادق عليه السلام فرمود: مؤمن، از پاره هاى فولاد، استوارتر و محكم تر است. آهن هرگاه در كوره آتش رود، نرم مى شود؛ امّا مؤمن اگر كشته شود و زنده گردد، سپس دوباره كشته شود، دلش هرگز دگرگونى نمى يابد.
موحد چو در پاى ريزى زرش
و يا تيغ هندى نهى بر سرش
اميد و هراسش نباشد زكس
همين است معناى توحيد و بس
على عليه السلام فرمود: هرگاه از كارى هراس و بيم داشتى، خود را در آغوش همان كار بيفكن، چرا كه سختى پرهيز و هراس، بزرگتر از خود آن چيزى است كه از آن مى ترسى .
از اميرالمؤمنين عليه السلام روايت است كه: افراد عيب دار، دوست دارند تا عيوب مردم را پخش كنند، تا بهانه اى براى معايب خويش فـراهم آيد (با يافتن شريك جرم، مى كوشند خطاى خويش را پنهان كنند).
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: بدحال ترين مردم كسى است كه بخاطر بدگمانى اش، به هيچ كس اطمينان نمى كند، در نتيجه بخاطر بدرفتارى اش كسى براى او نمى ماند.
امام صادق عليه السلام فرمود: كسانى را كه دوست خودت مى پندارى، اگر آنان را امتحان كنى، خواهى يافت كه بر چند طبقه و گروهند: گروهى همچون شيرند، پر خوراك و حمله آور، گروهى چون گرگند، در زيان رسانى و درندگى، گروهى همچون سگند، در دُم جنباندن و چاپلوسى، گروهى مانند روباهند، در نيرنگ و دله دزدى. چهره ها مختلف است، ولى كارشان يكى است.
على عليه السلام فرمود: رياكار را سه نشانه است: هرگاه مردم را ببيند، با نشاط و تحرّك مى شود، هرگاه تنهاست، سست و بى حال است، و دوست دارد در همه كارهايش او را تعريف كنند.
صالح بن حكم گويد: شنيدم مردى از امام صادق عليه السلاممى پرسيد: گاهى مردى به من مى گويد: دوستت دارم. از كجا بدانم كه (راست مى گويد و) دوستم دارد؟ حضرت فرمود: قلب خودت را بيازماى، پس اگر تو او را دوست دارى، بدان كه او نيز تو را دوست دارد .
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: روحها، لشكريانى آراسته اند. روحهايى كه همديگر را بشناسند با هم الفت مى يابند و آنها كه يكديگر را نشناسند، اختلاف پيدا مى كنند .
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: بدحال ترين مردم كسى است كه بخاطر بدگمانى اش، به هيچ كس اطمينان نمى كند، در نتيجه بخاطر بدرفتارى اش كسى براى او نمى ماند.
امام صادق عليه السلام فرمود: كسانى را كه دوست خودت مى پندارى، اگر آنان را امتحان كنى، خواهى يافت كه بر چند طبقه و گروهند: گروهى همچون شيرند، پر خوراك و حمله آور، گروهى چون گرگند، در زيان رسانى و درندگى، گروهى همچون سگند، در دُم جنباندن و چاپلوسى، گروهى مانند روباهند، در نيرنگ و دله دزدى. چهره ها مختلف است، ولى كارشان يكى است.
على عليه السلام فرمود: رياكار را سه نشانه است: هرگاه مردم را ببيند، با نشاط و تحرّك مى شود، هرگاه تنهاست، سست و بى حال است، و دوست دارد در همه كارهايش او را تعريف كنند.
صالح بن حكم گويد: شنيدم مردى از امام صادق عليه السلاممى پرسيد: گاهى مردى به من مى گويد: دوستت دارم. از كجا بدانم كه (راست مى گويد و) دوستم دارد؟ حضرت فرمود: قلب خودت را بيازماى، پس اگر تو او را دوست دارى، بدان كه او نيز تو را دوست دارد .
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: روحها، لشكريانى آراسته اند. روحهايى كه همديگر را بشناسند با هم الفت مى يابند و آنها كه يكديگر را نشناسند، اختلاف پيدا مى كنند .
« در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.
(احزاب/۲۳) »
– — – — – — – — – — – — – — – — – — – — –
« مردم را با برهان و اندر نیکو به راه پروردگارت فراخوان…
نحل/۱۲۵ »
– — – — – — – — – — – — – — – — – — – — –
« سرزمین پاک گیاهاش به اذن پروردگار پروردگارش میروید و سرزمینی که پلید شده است گیاهش جز اندکی برنمی آید..
اعراف/۵۸ »
– — – — – — – — – — – — – — – — – — – — –
« هنگامی که پیک مژده رسان آمد پیراهن را بر چهره ی یعقوب افکند و او بینا شد. او به فرزندانش گفت:مگر بشما نگفتم که من از صفات خدا چیزهایی میدانم که شما نمیدانید..
(یوسف/۹۶-۱۰۳) »
– — – — – — – — – — – — – — – — – — – — –
« گفت چه کسى از رحمت پروردگارش نومید مىشود جز گمراهان؟
(آیه۵۶سوره حجر) »
« “ای کسانی که ایمان آورده اید! ربا (و سود پول ) را چند برابر نخورید! از خدا بپرهیزید ، تا رستگار شوید!(آل عمران/۱۳۰) واگر چنین نکردید ( و به رباخواری اصرار ورزیدید ) بدانید به جنگ با خدا و فرستاده وی برخاسته اید(بقره/۲۷۹)” »
– — – — – — – — – — – — – — – — – — – — –
« “همانا کسانى که به آخرت ایمان ندارند، کارهاى (زشت)شان را زیبا جلوه میدهیم تا (همچنان) سرگشته باشند!!!”(نمل/۴)
– — – — – — – — – — – — – — – — – — – — –
« “(متّقین)کسانى هستند که به غیب ایمان دارند و نماز را به پاى می دارند و از آنچه به آنان روزى داده ایم، انفاق میکنند.”
(بقره/۳) »
– — – — – — – — – — – — – — – — – — – — –
« “هرگزبه(حقیقت)نیکوکاری نمیرسید مگر ازآنچه دوست میدارید(درراه خدا)انفاق کنید..”
وقتى فاطمه(س)رادرشب عروسى به خانه همسر میبردند،فقیرى ازحضرت پیراهن کهنه اى خواست،حضرت همان پیراهن نوى عروسیش را انفاق کرد »
– — – — – — – — – — – — – — – — – — – — –
« “اى کسانى که ایمان آوردید! به درگاه خدا توبه کنید، توبه نصوح(خالصانه)…”(تحریم/۸)
در تفاسیر براى توبه نصوح این موارد آمده:پشیمانى،استغفار،ترک گناه و تصمیم بر ترک درآینده، ترس از پذیرفته نشدن،گریه … »
« ..إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ(بقره /۱۵۶)
ما زدریاییم و دریا می رویم
ما زبالاییم و بالا می رویم
آنچه از دریا به دریا می رود
از هر آنجا کامد آنجا می رود (مولانا جلال الدین بلخی) »
– — – — – — – — – — – — – — – — – — – — –
« هَل مِنْ خَالِقٍ غَیْراللَّهِ یَرْزُقُکُم مِّنَ السَّمَاء وَالْأَرْضِ(فاطر/۳)
آیا غیر از خدا آفریدگارى است که شما را از آسمان و زمین روزى دهد؟
– ما نگران چه هستیم و نزد چه کسانی دنبال روزیمان میگردیم؟ »
– — – — – — – — – — – — – — – — – — – — –
« آنچه به شما داده شده متاع زندگى دنیاست،وآنچه نزد خداست براى آنهاکه ایمان آورده اند و برخداى خود توکل میکنند بهترست و پایدارتر(شوری۳۶) »
– — – — – — – — – — – — – — – — – — – — –
« اِنَّ النَّفْس لاَمّارَه بالسُّوءِ إِلاّما رَحِم ربی(یوسف۵۳)
دام سخت است مگر یار شود لطف خدای
ورنــه آدم نبـرد صـرفـه ز شیـطــان رجیـم »
– — – — – — – — – — – — – — – — – — – — –
« روحمان کوچک است،اینست که به هم گیر میدهیم و تحمل یکدیگر رانداریم.
خدابه موسی گفت:تو رهبر شدی. گفت:اگرمن رهبرم،پس روح بزرگ بمن بده(رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری-طه/۲۵)که بتوانم باهمه کنار بیایم.تنگ نظر نباشم »
تفسیر قرآن یعنی برطرف نمودن ابهام از الفاظ مشکل و دلالت کلامی قرآن در مرحله اول بر عهده شخص پیامبر (ص) است. همانگونه که ابلاغ قرآن هم بر عهده همان حضرت است
تعبیر عربی بودن كه در قرآن كریم در حدود 10 مورد آورده شده، اشاره به زبان عربی امروزی نیست بلكه مراد واضح و روشن بودن آن تعالیم الهی و خالی بودن آنها از پیچیدگی و ابهام می باشد.
در این نوشتار بنا داریم با ویژگی های منطقه جزیره العرب كه عربستان جزئی از آن منطقه بزرگ محسوب می شده، آشنا شویم سپس ویژگی ها و خصوصیات زبان عربی را مورد بررسی قرار دهیم. از این رو توجه به مطالب ذیل لازم است:
1 ـ اهمیت و سوق الجیشى بودن سرزمین حجاز و مناسب بودن این منطقه براى نشر اسلام نسبت به دیگر مناطق جهان و حكمت هاى دیگرى باعث شد این سرزمین خاستگاه بعثت پیامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله) باشد.
سخنورى و به رخ كشیدن سخنان ادبى و اشعار زیبا، سرزمین مكه و اطراف آن را به میدان هماوردى ساكنانش ـ در این زمینه ـ تبدیل كرده بود، و از سویى حكمت الهى اقتضا داشت كه معجزه ى پیامبر صلی الله و علیه وآله متناسب فن و علم رایج در آن زمان و مكان باشد; همان گونه كه در معجزه هاى پیامبران دیگر، این مصلحت رعایت شده است.
در چنین شرایطى بهترین معجزه، آوردن كتابى است كه با سخنان شیوا و دلنشین، برترى خود را بر قوى ترین و زیباترین سخنان آن دوران آشكار كند.
آیا زن الگوی مردها است یا الگوی زن ها؟ قرآن کریم می فرماید: الگوی هر دو . و یک مثل و نمونه بیان می کند «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ» (تحریم 11) خدا برای تمام زنان و مردان تاریخ نمونه بیان کرده است. این نمونه « زن فرعون » است.
قرآن زن را همان گونه می بیند که در طبیعت هست. از این رو هماهنگی کامل میان فرمان های قرآن و فرمان های طبیعت برقرار است. در واقع زن و مرد دو ستاره اند در دو مدار مختلف و هر کدام باید در مدار خود و فلک خود حرکت نمایند " نه خورشید را سزد که به ماه برسد و نه شب بر روز پیشی جوید و هر کدام در سپهری شناورند" (سوره یس آیه 40)
پس شرط اصلی فطرت هر یک از زن و مرد و در حقیقت جامعه بشری این است که دو جنس، هر یک در مدار خویش به حرکت خود ادامه بدهند.
آزادی و برابری آنگاه سود می بخشد که هیچ کدام از مدار و مسیر طبیعی و فطری خویش خارج نگردند. آنچه در هر جامعه ای ناراحتی آفریده است قیام بر ضد فرمان فطرت و طبیعت است.
شاید فکر کنید هر چیزی که بزرگ تر باشد قوی تر نیز هست و حیوانات کوچک تر از لحاظ قدرت بدنی نیز ضعیف تر هستند. این باور تا حدودی درست است اما در برخی مواقع نادر نیز صحت ندارد و موجودات کوچک می توانند کارهای خارق العاده ای انجام دهند که حیواناتی با جثه ی هزاران برابر بزرگ تر نیز توانایی انجام آنها را ندارد. به طبیعت نگاه کنید. نه، دنبال وال های آبی و کرگدن های عظیم الجثه نگردید. برخی موجودات بسیار ریز وجود دارند که در هنگام راه رفتن باید مواظب باشید آن ها را له نکنید. حتی ممکن است اصلا متوجه آن ها نشوید. ولی این موجودات در عین کوچک بودن از قدرت فوق العاده ای برخوردارند.
در ادامه ی مطلب شما را با تعدادی از این موجودات ریز اما قدرتمند آشنا خواهیم کرد.
ماهی لانگ فیش (lungfish) یا ماهی سالاماندر (salamanderfish) یک ماهی بومی آب های شیرین است که یک ویژگی خارق العاده دارد. این ماهی می تواند ماه ها و حتی سال ها را در خشکی و بدون دسترسی به آب زندگی کند. همانطور که از اسم آن بر می آید (لانگ فیش به معنی ماهی شش دار) این ماهی یک سیستم تنفسی بسیار تکامل یافته دارد که می تواند اکسیژن را نیز به طور مستقیم از هوا دریافت کند؛ درست مانند موجودات دیگری که روی زمین زندگی می کنند.
در واقع برخی از گونه های ماهی لانگ فیش چنان به تنفس از طریق هوای آزاد عادت کرده اند که رفته رفته و در دوران بلوغ دیگر به آبشش نیاز ندارند. اگر چه این ماهی همچنان در آب زندگی می کند اما باید برای نفس کشیدن به سطح آب بیاید. آبشش های ماهی لانگ فیش در دوران بلوغ کارآیی خود را از دست می دهند بدین ترتیب اگر برای مدت زیادی زیر آب بماند غرق خواهد شد.
سوسک های حمام به سرسختی و استقامت شهرت دارند و گفته شده است که این حشره یکی از معدود گونه های جانوری خواهد بود که از انفجار اتمی نیز جان سالم به در می برد. حتی برخی ادعا کرده اند که این حشره می تواند بدون سر نیز زنده بماند. تحقیقات نشان داده که این ادعا بسیار محتمل است و سوسک های حمام دستکم تا چند هفته بعد از بی سر شدن نیز زنده خواهند ماند.
فهم این موضوع که چرا سوسک های حمام و یا شاید برخی حشرات دیگر می توانند بعد از بریده شدن سر نیز به زندگی ادامه دهند به دانشمندان کمک خواهد کرد که ضعف انسان را در این حوزه درک کنند که چرا انسان چنین توانایی خارق العاده ای ندارد. در انسان به محض بریده شدن سر خون زیادی از شریان های گردن خارج شده و کاهش فشار خون رخ می دهد که خود مانع از رسیدن اکسیژن کافی و مواد غذایی به ارگان های حیاتی بدن می گردد و بدین ترتیب خونریزی چنین شدیدی با مرگ همراه خواهد بود.
هنگام درگذشت فاطمه زهرا (علیها السلام ) امیر المؤ منین (علیه السلام ) در كنار بستر ایشان جعبه اى را مشاهده كرد، پرسید این چیست ؟ فاطمه (علیها السلام ) عرض كرد در میان این جعبه حریر سبزى است كه داخل آن صفحه اى سفید وجود دارد كه در آن صفحه چند سطر نوشته شده ، فرمود مضمون آن كتابت چیست ؟ دختر پیغمبر اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) پاسخ داد، كه در شب عروسى و زفاف ، من در جایگاه عبادت خود نشسته بودم ، مستمندى آمد و تقاضاى جامه اى كهنه كرد. من دو پیراهن داشتم یكى نو كه در آن شب پوشیده بودم و دیگرى كهنه ، همان پیراهن نو را به او دادم ، صبحگاه پدرم براى دیدن ما آمد. فرمود تو كه جامه نو داشتى چرا نپوشیدى ؟ گفتم مگر شما نفرمودید هر چه انسان صدقه و كمك به مستمندان كند برایش باقى مى ماند، من هم آن جامه نو را به بینوائى دادم . فرمود اگر جامه نو را مى پوشیدى و كهنه را به فقیر مى دادى براى شوهرت بهتر بود و آن بینوا هم به پوشاك مى رسید.عرض كردم این كار را از شما پیروى كردم زیرا مادرم خدیجه وقتى كه افتخار شرفیابى خدمت شما را پیدا كرد و تمام اموال خود را در اختیار شما گذاشت همه آنها را در راه خدا بخشیدید تا به جائى رسید كه سائلى از شما پیراهنى خواست ، جامه خود را به او دادید و خویشتن را در حصیرى پیچیده به منزل آمدید و در این امور مانند شما كسى نیست . پدرم گریه كرد و مرا به سینه چسبانید. در این موقع فرمود جبرئیل نازل شده و از جانب خداوند به تو سلام مى رساند و مى گوید به فاطمه بگو هر چه از ما مى خواهد درخواست كند كه من او را دوست دارم .
گفتم یا ابتاه شغلتنى عن المسئلة لذة خدمة لاحاجة لى غیر لقاء ربى الكریم فى دارالسلام پدرجان مرا شیرینى فیض حضورش چنان به خود مشغول كرده كه به یاد درخواست چیزى نیستم و جز لقاء پروردگار آرزوئى ندارم . پدرم دستهاى خود را بلند كرد و به من نیز دستور داد دستم را بلند كنم و فرمود (اللهم اغفر لامتى ) خدایا امت مرا ببخش و بیامرز. جبرئیل فرود آمد و عرض كرد خداوند مى فرماید كسانى كه از امت تو محبت فاطمه و شوهر او و فرزندانش را داشته باشند آمرزیدم . من تقاضاى سند راجع به این موضوع كردم . جبرئیل این حریر سبز را آورد كه در آن نوشته است (كتب ربكم على نفس الرحمة ) و جبرئیل و میكائیل نیز گواهى دادند. پدرم فرمود آن را حفظ نما و در موقع وفات سفارش كن كه با تو در قبر گذارند. مى خواهم در روز قیامت كه زبانه هاى آتش شعله كشید به پدرم بدهم و ایشان آنچه را خداوند وعده داده درخواست كند.
آیا تا به حال به این فکر کرده اید که هدیه مرده ها چیست؟
چطور می توانیم روح اموات خود را راضی و خوشنود نگه داریم و برای آنان از خداوند طلب آمرزش نماییم؟
چگونه گوشه ای از زحماتی که آنها در زمان حیاتشان برای ما کشیده اند را جبران نماییم؟
برای اموات خود هدیه بفرستید. هدیه مرده ها صدقه و دعاست.
پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله فرمودند:
هدیه مرده ها صدقه و دعاست. هر جمعه ارواح مؤمنین مقابل منزلهای خود می آیند و با صدای محزون و گریان فریاد می زنند: ای فرزندان من! و ای پدرم و مادرم و خویشانم بر ما مهربانی کنید، گرچه به یک درهم یا به یک قرص نان و یا لباسی برای ما خیرات کنید که خداوند شما را در ازای این احسان لباس بهشتی بپوشاند. پس از آن رسول خدا بسیار گریستند و مجددا فرمودند: اموات برادران و خواهران دینی شمایند که در خاک پوسیده شدند در حالی که در سرور و نعمت بودند و بر اثر عذاب و نابودی جانهایشان، این گونه به خودشان خطاب می کنند: "وای برما!" اگر انفاق می کردیم به اندازه ای که در دست ما بود و در اطاعت از خدا و رضای او به فقراء و نیازمندان می دادیم امروز در این تنگدستی به شما محتاج نبودیم. سپس از کنار خانه هایشان به سوی جایگاه ابدی خویش باز می گردند و فریاد می زنند: برای ما هر چه زودتر صدقه بفرستید. (جامع الاخبار، ص197)
بعد از مسأله توحید مهمترین مسأله دینی و اسلامی است. پیامبران (و بالخصوص از آنچه که از قرآن کریم درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم استفاده می شود) آمده اند برای اینکه مردم را به این دو حقیقت مؤمن و معتقد کنند: یکی به خدا (مبدأ) و دیگر به قیامت.
مساله معاد برای برای یک مسلمان ایمان به آن لازم است، یعنی در ردیف مسائلی نیست که چون از ضروریات اسلام است و ایمان به پیغمبر ضروری است، پس ایمان به آن هم به تبع ایمان به پیغمبر ضروری است. ما بعضی چیزها داریم که باید به آنها معتقد بود؛ به این معنا که اعتقاد به آنها از اعتقاد به پیغمبر منفک نیست. ''باید'' به این معناست نه به معنی تکلیف. به معنی این است که انفکاک پذیر نیست که انسان به پیغمبر و اسلام، ایمان و اعتقاد داشته باشد ولی به این چیز ایمان نداشته باشد. مثلا درباره روزه ماه رمضان می گویند که روزه ماه رمضان از ضروریات اسلام است. اگر کسی روزه نگیرد و بدون عذر روزه بخورد، این آدم، فاسق است، ولی اگر کسی منکر روزه باشد، از اسلام خارج است، چرا؟
برای اینکه اسلام ایمان به وحدانیت خدا و ایمان به پیغمبر است و امکان ندارد که کسی به گفته پیغمبر ایمان داشته باشد، ولی روزه را منکر باشد، چون اینکه در این دین روزه هست از ضروریات و از واضحات است، یعنی نمی شود انسان در ذهن خودش میان قبول گفته های پیغمبر و منها کردن روزه تفکیک کند. ولی خود مسأله اعتقاد به روزه داشتن مستقلا موضوع ایمان و اعتقاد نیست، یعنی در قرآن هیچ جا وارد نشده: ''کسانی که به روزه ایمان می آورند''.
اما گذشته از اینکه مسأله معاد و قیامت مثل روزه از ضروریات اسلام است (یعنی نمی شود کسی معتقد به پیغمبر باشد ولی منکر معاد باشد) در تعبیرات قرآن کلمه ایمان به قیامت، ایمان به یوم آخر آمده است، یعنی پیغمبر مسأله معاد را به عنوان یک چیزی عرضه کرده است که مردم همان طوری که به خدا ایمان و اعتقاد پیدا می کنند، به آخرت هم باید ایمان و اعتقاد پیدا کنند، که معنی آن این می شود که همین طوری که خداشناسی لازم است (یعنی انسان در یک حدی مستقلا با فکر خودش باید خدا را بشناسد)، در مسأله معاد نیز انسان باید معادشناس باشد، یعنی پیغمبر نیامده است که در مسأله معاد بگوید چون من می گویم معادی هست شما هم بگویید معادی هست، مثل اینکه من گفتم روزه واجب است شما هم بگویید روزه واجب است . نه، ضمنا افکار را هدایت و رهبری و دعوت کرده که معاد را بشناسند، معرفت و ایمان به معاد پیدا کنند.