تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 46895
بازدید دیروز : 52941
بازدید هفته : 179062
بازدید ماه : 232340
بازدید کل : 10624095
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 23 / 1 / 1396

عکس پروفایل تولد امام علی (ع)

استدلال و اثبات

بخش ديگرى از سخنان امام تلاشهايى است كه با تكيه بر قرآن به اثبات حقايق دينى مى پردازد. بحث خداشناسى در اين زمينه جايگاهى ويژه دارد. در اينجا به عنوان نمونه به يكى از ابعاد اين موضوع كه بحث اوصاف سلبيه است مى پردازيم.
با سخنانى همانند جملات زير در نهج البلاغه زياد روبرو مى شويم:
(
أنشأ الخلق انشاءً و ابتدأه ابتداءً, بلا روية أجالها, و لاتجربة استفادها, و لاحركة أحدثها, و لاهمامة نفس اضطرب فيها.)51
(
لم يحلل فى الاشياء فيقال هو كائن, و لم ينأ عنها فيقال هو منها بائن.)52
(
ولاتناله التجزئة و التبعيض.)53
(
ما اختلف عليه دهر فيختلف منه الحال, و لاكان فى مكان فيجوز عليه الانتقال.)54
(
وليس بذى ضمير فى نفسه.)55
(
والخالق لابمعنى حركة و نصب, و السميع لابأداة, و البصير لابتفريق آلة, و الشاهد لابمماسة, و البائن لابتراخى مسافة, و الظاهر لابرؤية, و الباطن لابلطافة.)56
(
ليس بذى كبر امتدت به النهايات فكبّرته تجسيماً, و لابذى عظم تناهت به الغايات فعظمّته تجسيداً, بل كبر شأناً, و عظم سلطاناً.)57
امام دراين گونه سخنان, يك سلسله اوصافى را از خداوند سلب مى كند و ساحت او را منزّه از آنها مى شناساند و در جاى ديگرى اين ادعا را بر پايه اى منطقى و استدلالى مى سازد; مبنايى كه مى توان از آن به (تفاوت خالق و مخلوق) تعبير كرد.
(
الحمد لله الدال على وجوده بخلقه, و بمحدث خلقه على ازليته, و باشتباههم على ان لاشبه له, لاتستلمه المشاعر, و لاتحجبه السواتر, لافتراق الصانع و المصنوع, و الحادّ و المحدود, و الربّ و المربوب.)58
(
حدّ الاشياء عند خلقه, ابانة له من شبهها… تعالى عمّا ينحله المحدودون من صفات الاقدار, و نهايات الاقطار, و تأثّل المساكن, و تمكّن الاماكن, فالحدّ لخلقه مضروب و الى غيره منسوب.)59
(
الدّال على قدمه بحدوث خلقه, و بحدوث خلقه على وجوده, و باشتباههم على ان لاشبه له… متشهداً بحدوث الأشياء على ازليته, و بما وسمها به من العجز على قدرته, و بما اضطرها اليه من الفناء على دوامه.)60
(
بتشعيره المشاعر عرف ان لامشعر له, و بمضادّته بين الامور عرف ان لاضدّ له, و بمقارنته بين الأشياء عرف ان لاقرين له… و لايجرى عليه السكون و الحركة, و كيف يجرى عليه ماهو اجراه, و يعود فيه ماهو ابداه, و يحدث فيه ما هو احدثه… و اذاً لقامت آية المصنوع و لتحوّل دليلاً بعد ان كان مدلولاً عليه… لايقال كان بعد أن لم يكن فتجرى عليه الصفات المحدثات, و لايكون بينها و بينه فصل, و لا له عليها فضل, فيستوى الصانع و المصنوع, و يتكافأ المبتدع و البديع.)61
چنان كه پيداست اين عبارات, استدلالى منطقى دربردارد, بدين گونه كه صفات يادشده صفات مخلوقات است و از سوى خداوند خلق شده است, و چون صفات آفريدگار با آفريده تفاوت دارد, پس اين صفات در مورد خداوند صادق نيست و گرنه تفاوتى ميان خالق و مخلوق نمى ماند.
باور ما بر اين است كه اين استدلال زمينه قرآنى دارد و دور نمى نمايد كه امام در پرتو آيات وحى به چنين استدلالى رسيده باشد, زيرا آنجا كه قرآن از انديشه هاى مشركان سخن به ميان مى آورد, نكته اى كه در مقام ردّ و نقد بر آن تكيه مى كند صفت خالقيت خداوند است:
(وجعلوا للّه شركاء الجن و خلقهم و خرقوا له بنين و بنات بغير علم سبحانه و تعالى عمّا يصفون. بديع السموات و الأرض انّى يكون له ولد و لم تكن له صاحبة و خلق كلّ شئ و هو بكل شئ عليم) (انعام/100 ـ 100) (أفمن يخلق كمن لايخلق أفلاتذكّرون) (نحل/17)
از اين آيات كريمه استفاده مى شود كه صفت (خالقيت) و (مبدعيت) خداوند, وجه مميّز او از ساير موجودات در چگونگى صفات و ويژگيهاست, و نبايد صفاتى را كه به مخلوق نسبت داده مى شود به خالق نسبت داد. آيه ديگرى كه مى تواند در اين زمينه راهگشا باشد آيه97 و 98 سوره شعراء است:
(تالله إن كنّا لفى ضلال مبين. اذ نسوّيكم بربّ العالمين)
اين آيه كريمه كه داورى مشركان نسبت به بتها شان را در قيامت, بيان مى كند اگر چه به ظاهر مربوط به عبادت و شرك در عبادت است, اما امام از تعبير (نسوّيكم) معناى گسترده آن را مى فهمد كه هرگونه تسويه و يكسان نگرى را حتى در صفات نيز در بر مى گيرد.
(
وأشهد انّ من شبّهك بتبائن خلقك, و تلاحم حقاق مفاصلهم المحتجبة لتدبير حكمتك, لم يعقد غيب ضميره على معرفتك, و لم يباشر قلبه اليقين بانّه لاندّ لك, و كانّه لم يسمع تبرّؤ التابعين عن المتبوعين اذ يقولون (تالله ان كنّا لفى ضلال مبين.
اذ نسوّيكم برب العالمين) كذب العادلون بك اذ شبّهوك بأصنامهم, و نحلوك حلية المخلوقين باوهامهم, و جزّؤاك تجزئة المجسمات بخواطرهم, و قدّروك على الخلقة المختلفة القوى بقرائح عقولهم, و أشهد أنّ من ساواك بشيئ من خلقك فقد عدل بك, و العادل بك كافر بما تنزّلت به محكمات آياتك, و نطقت عنه شواهد حجج بيّناتك.)62
شهادت مى دهم كه هر كه تو را به آفريدگانت تشبيه كند و چنان پندارد كه تو را عضوهايى است جدا از يكديگر و مفصلهايى است به هم پيوسته و پوشيده به پوست و گوشت كه بيانگر تدبير تو در آفرينش پيكرهاست, ضميرش به حقيقت تو را نشناخته و دلش به مرحله يقين نرسيده, زيرا تو را هيچ همتايى نيست, و گويا نشنيده است بيزارى جستن بت پرستان را از بتهايى كه مى پرستيدند, آن گاه كه مى گويند: به خدا سوگند كه ما در گمراهى آشكار بوديم; آن گاه كه شما را با پروردگار عالميان برابر مى شمرديم.
دروغ مى گويند آنان كه موجودى از موجودات عالم را با تو برابر دانند, و تو را با بتان شان همانند سازند, و به خيال خود بر تو جامه آفريدگان پوشانند.
دروغ مى گويند آنان كه از روى گمان, تو را همانند اجسام داراى اجزاء دانند, و براى تو پيكرى با نيروهاى گونه گون تصور كنند.
شهادت مى دهم كه هركه تو را با چيزى از آفريدگانت برابر سازد همانند آنهايت پنداشته, و هر كه تو را همانند چيزى پندارد به آنچه در آيات محكمات تو نازل گرديده و حجتهاى آشكار تو به آنها گواهى داده كافر شده است.

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی