برگشت به گذشته
نتیجه این هست که برگردید همة شما هر انسانی ببیند و ورق بزنه این دفتر زندگی گذشته را تا برسد به اولین ورق قبل از اون ببیند چه بوده لَمْ يَکن شَيْئًا مَّذْکورًا؛ نام و نشانی از این انسان نبود هر کسی که اینجا نشسته برگرده اون گذشته را ببیند صد سال قبل از همة این افراد چه اثری بود چه نشانی اینها کجا بودند بعد که دلها را اینجور متوجه میکند میفرماید: إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا؛ حالا هر جملهای از این آیه هم بحثی داره یک کلمهاش شاهد این مطلب هست ما انسان را از نطفة مختلف آفریدیم این نطفة مختلف چه بود این نطفة امشاج چه بود یک قسمت از مرد یک قسمت از زن این دو مرجع این خلقت شد آنوقت همان نطفه در ظلمات شکم مادر تحت اون عنایت از علم نامتناهی قدرت بیانتها حکمت نامتناهی به این صورت درآمد بینا، شنوا، توانا، دانا مغزی با اون الیاف و با اون دستگاههای پرپیچ و خم برای ادراک چشمی با اون طبقات برای احساس و دیدن گوشی با اون تشکیلات برای شنیدن دستگاههایی که هر یک چندین هزار سال هست مورد مطالعة مغزهای بشر است و هنوز از اسرار یک سر در نیاورده تا برسد اسراری که در مغز است در قلب است این چنین در تاریکی شکم مادر قوا را اعضاء را داد در اون ظلمات اگر اون نطفه ادراک و شعوری داشت قهراً این مسئله معظلهای بود براش که این رفتارها با من برای چیه من که در اینجا احتیاج به این مغز ندارم منکه در این پردة بستة شکم مادر احتیاجی به این چشم ندارم اینجا صدایی نیست که گوشی بخواهد غذایی نیست که ها ضمه بخواهد هوایی نیست که ریه بخواهد کلامی نیست که زبان بخواهد ولی او همه را داشت وقتی آمد به این عالم اونوقت روشن شد اگر این چشم اونجا ساخته نمیشد اینجا از چه محروم بود اگر این گوش اونجا داده نمیشد اینجا چه صدایی را میشنید اگر این زبان در شکم مادر در این کام نهاده نمیشد اینجا چطور تکلم میکرد عیناً وضع ما در دنیا نسبت به آخرت اینه همانطوریکه بدن ما از نطفة امشاج ساخته شد روح ما هم مغز ما هم از نطفة امشاج ساخته شده عزم و شهوت هر دو مایة روح ما ترکیب شد این دنیا رحم روح است همانطوری که شکم مادر رحم جسم ما بود دنیا رحم جان و روح ماست.
انبیاء قوای تربیت کننده روح اند برای عالم حیات
انبیاء مرسلین قوای تربیتکنندة قوا و اعضای نطفة روحاند برای حیات عالم ابد کسی میفهمد پیام امام را که این حقیقت را درک کند حالا در دنیا به این نطفه یعنی نطفة روح آدمی دستور میدهد که عقل را بپرورد به علم اراده را تربیت کن به ایمان رزائل اخلاق را دور کن مکارم اخلاق را جلب کن همچنین که اون بچه در شکم مادر متحیر بود اگر شعور داشت که این چشم و گوش و زبان برای چیه در اینجا هم متحیر هست که این نماز پنج وقت برای چیه آیا این جلوگیری از آلودگی به گناه برای چیه آیا این همه تأکید به صدق لسان و ادای امانت برای چیه تا در رحم مادر دنیاست خبر نداره همچنانکه تولد دوم پیدا شد تولد اول تولد بدن ما بود که از رحم مادر به این دنیا آمد تولد دوم مرگ ماست که از رحم مادر دنیا منتقل میشویم به نشأ عقبی اونجا روشن میشه که این دستورات برای چه بود کسی که در اینجا تارک الصلاة است به مجرد اینکه روح از این بدن خلع شد کور است و لال چرا سرش چیه نکتهاش اینه کسی که نماز را ترک کند خواه ناخواه چشم روحش کور هست زبان جانش لال است چرا چشم روح کور است چرا زبان نفس لال است وقتی نماز از میان میره سرش اینه تمام ذرات وجود تمام کائنات از همة سلولهایی این بدن تا کهکشانها همه گواه علم و قدرت و عصمت حی قیوم است همة اینها سرتاسر ترکیباتشان نظامشان نشان میدهد علم و قدرت و حکمت رب الأرباب را کسی که نبیند چشم بدن این رنگها را میبیند اما چشم روح آیات علم و قدرت و حکمت خدا را نمیبیند خواه ناخواه نتیجهاش اینه تا از این عالم رفت روح از این رحم بیرون آمد میبیند کور نابیناست اون نماز ذکر خداست ذکر خدا زبان روح است وقتی در این نشأ نداشت به مجرد اینکه از این عالم رفت لال است اگر این نکته فهمیده شد که همانطوری که رحم مادر لازم بود و خلقت این اعضا رحم مادر دنیا هم لازم است و ترکیب و تنظیم قوا، اعضا، جوارح روح انسان منتهی اون ترکیب اعضا برای بدن در دنیا این ترکیب عقاید و اخلاق و ایمان برای حیات روح انسان در عالم عقبی اونوقت میفهمد مذهب جعفری چیه رئیس این مذهب کیه همان کسی هست دو کلمه بس است یک کلمه از خود خاتم یک کلمه از فرزندش که صاحب این ایام است اما خود اون حضرت فرمود: ؟؟؟ خوب دقت کن خاتم النبیین کیه؟ اون کسی هست که وَمَا أَرْسَلْنَاک إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ؛ (انبیا: 107) یک همچین کسی به این شدت در اینجا این کلمه را فرموده از من نیست اون کسی که نماز را سبک بشمارد بعد.
سبک شمردن نماز
جملة دوم کمرشکن است اون جمله اینه در حوض کوثر بر من وارد نمیشود لا والله قسم اون هم قسم جلاله از سقف اول عالم به کسی که نماز را سبک بشماره در حوض کوثر بر من وارد نمیشه این کلمة او بیان صاحب این ایام هم اینه ابوبصیر گفت بعد از شهادت امام ششم من رفتم برای تسلیت ام؟؟؟ بانوی اون حرمسرا بعد وقتی رفتم تسلیت شهادت امام ششم را ابراز کردم فرمود ابابصیر اگر بودی دم جون دادنش امر عجیبی میدیدی هنگامی که خواست از دنیا بره دم جون دادن جعفر بن محمد تصور مطلب فوق تعقل ماست یعنی اون لحظهای که ارواح صد و بیست و چهار هزار پیغمبر آمدند که روح او را به ملأ اعلی ببرند در همچنین هنگامهای دستور داد که تمام اون کسانی که با من رابطهای دارند غرامتی دارند همه را خبردار کن کسی دیگه نماند همة اونها را خبر کرد بعد که همه جمع شدند کسی از اونها باقی نماند اونوقت این کلمه را او فرمود: شفاعت ما نمیرسد به کسی که نماز را سبک بشمارد اون کلمة پیغمبر خاتم این هم گفتار رئیس مذهب که میفهمد عظمت این همه سفارش را چرا چون همة انتظار بشر که به هر مقامی برسند به هر کمالی برسد خوب دقت کنیم بفهمید سر این کلمات را همة انتظار هر بشری این هست خاصیت انسان این هست که از هیچ مقام و کمالی سیر شدنی نیست اگر به دنیا افتاد در دنیا طمع حد؟؟؟ ندارد روح انسان هر چه پیدا کند میگه هل من مزید؛ اگر به علم و حکمت رسید هر چه بفهمد باز مرحلة بالاتر را میطلبد این خاصیت فطرت انسان این نهاد فطرت برای اینکه بشر برود به کمال مطلق مطلق الکمال تا به اونجا نرسه آرام نیست وقتی به اونجا رسید آرام میگیرد قرآن را بخوانید بفهمید الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ (رعد: 28) وقتی به اونجا رسید دیگه آرام میگیرد چرا چون وقتی به خدا رسید به غرض از این خلقت به کمال مطلق و مطلق کمال رسیده.
نماز وسیله ای برای رسیدن به خدا
سیدالشهدا(ع) جمله اش اینه با خدا که حرف میزند در دو کلمه خلاصه میکنه اون کس که تو را یافت چه چیز گم کرده اون کس هم که تو را گم کرد چه چیز پیدا کرده اینکه پیغمبر جملهاش اینه از من نیست کسی که نماز را سبک بشمارد امام ششم هم دم جون دادن وصیتش اینه شفاعت ما به کسی که به نماز استفعاد کند نمیرسه سرش اینه که نماز بشریت را به خدا میرساند غرض از خلقت محقق میشه اینکه مذهب جعفری و بیانات امام ششم برای کسانی عمقش روشن میشه که همة دقائق زوایای خلقت اسرار وجود را بفهمد اونوقت میفهمند این کلمه یعنی چه چهار
کلمه اول صحبت گفتیم علیکم بر شما باد این بیان حضرت است بر شما باد خود تعبیر حالا بحثی داره دیگه وقتش نیست بر شما باد به ورع ورع چیه؟ ورع اینه که از آنچه خدا حرام کرده خودتو حفظ کنی این کلمة اول
کلمة دوم که بر شما بود همین یک حدیث را از این جلسه بگیرید بعد ببینید اثرش چیه کلمة دوم صدق حدیث دروغ بر این زبان جاری نشه لسان لسان صدق باشه این هم کلمة دوم
کلمة سوم ادای امانت در امانت خیانتی از تو سر نزد کلمة چهارم عفت شکم و دامن این چهار کلمه است اما چهار رکن است سعادت بشر است اما اون ورع روح را از همة آلودگیها تصفیه میکند همانطوری که این بدن را در مقابل این دروغها باید بیمه کرد ورع روح را در مقابل همة مفاسدی که ریشة حیات ابد را میسوزاند بیمه میکند این کلمة اول امام هست کلمة دومش این هست که زبانت به دروغ آلوده نشه این جمله غوغوایی میکند زبان اگر راست شد دل راسته زبان اگر کج شد دل کج است زبان منحرف حاصل از قلب منحرفه قلب صادق زبان صادق میطلبد این هم کلمة دوم کلمة سوم قلب آلوده به خیانت نشه قلب دست امانت باشه بنازم کلمات این زعمای دین را امام چهارم فرمود اگر قاتل پدرم سیدالشهدا اون شمشیری را که با اون شمشیر سر پدرم را از پدرم جدا کرده به من بدهد در امانت او خیانت نمیکنم اینه مذهب جعفری این هم کلمة سوم
کلمة چهارم عفت شکم اثر اون کلمه چیه روح به بدن مربوطه بین روح و بدن ارتباط جوری عمیقه که روح فاعل و منفعل بدن هم فاعل و منفعل است هم بدن در روح مؤثر است هم از روح متأثر هم از اونطرف روح از بدن متأثر است مؤثر در بدن اون لقمة حرامی که آدم میخوره فکر حرام تولید میکنه اینکه فرمود چهارم عفت شکم اون کلمة آخر عفت دامن است اگر کسی شهوت شکم و شهوت دامن را زنجیر کرد اونوقت است که عقل منور میشه و انوار الهیه زبان صادق دست امین عفت شکم عفت دامن ورع از همة محرمات خدا نتیجهاش چیه کسی که به این چهار کلمه عمل کنه معنا فی الرفیق الاعلی؛ با ما خواهد بود در اعلی علیین یک حدیث است این حدیث را که گفتم همه فکر کنید اگر این حدیث در این مملکت عملی بشه جامعه چه جور میشه یعنی اگر افراد این مردم به یک جملة امام ششم عمل کنند به یک حدیث رفتار بشه در این مملکت چه غوغایی خواهد شد ورع صدق حدیث، ادای امانت، عفت شکم و دامن دتیگه در مملکت مفاسدی نمیماند سرتاسر مدینة فاضله میشه به خیالش افلاطون گفت اون مدینة فاضله را یک حدیث امام جعفر صادق تشکیل میده این میشه حیات دنیا اونوقت حیات عقبی هم کان معنا فی الرفیق الأعلی؛
کسی که این چهار مطلب را عمل کنه همنشین امام جعفر صادق میشه اون هم در اعلی علیین همنشین سیدالشهداء میشه در اون مقام؟؟؟ بدین این یک حدیث رئیس مذهب بود حالا همة بیانات اون چیه اینکه امام جعفر صادق شناخته نشد گفتنی نیست که این چه بود چه کرد چه گفت دو کلمه میگم بعد یک عمر فکر با خدا چه کرد با خلق خدا چه اگر مردم بفهمند روز شهادت جعفر بن محمد در عزای یک همچین بشری باید تمام مملکت ایران روز شهادت اون حضرت در تب و تاب باشه نمونة این بشر در عالم کجا دیده میشه.
بهترین صدقه
یکی آمد خدمتش اظهار حاجت کرد چهارصد درهم بهش داد چهارصد مثقال نقره وقتی گرفت رفت تا خواست از خانه بیرون بره فرمود برگرد برگشت گفت یابن الرسول الله حاجتم را گفتم عطا کردی باز چرا مرا خواستی فرمود بهترین صدقه اون صدقهای است که فقیر را غنی کنه اینه امام جعفر صادق بهترین صدقه صدقهای است که فقیر را غنی کنه به چهارصد درهم تو بینیاز نشدی این انگشتر را بگیر ده هزار درهم قیمتش هست تا آخر زندگی دیگه حاجت نباید در خانة کسی بزنی رفتارش با خلق خدا اینه اما با خدا چه کرده با خدا رفقاش اینه به نماز ایستاد خودش گفت آنقدر گفتم إِيَّاک نَعْبُدُ وإِيَّاک نَسْتَعِينُ؛ (فاتحه: 5) تا خود این ایه را از جنبة آیه شنیدم این با خلق این با خالق همچنین کسی رئیس این مذهب است روز شهادت او روزی هست که همچین بشری آرام گرفته اون هم کجا الان نگاه کن ببین در بقیع در اون قبر ویرانه چه گنجی آرمیده کسی که با خدا و خلق خدا این چنینه نیست بشر فرمانروای عالم کُوْنه ابن سحر آشوب صفت الاسلام کلینی از جمیل ابن ضراج نقل میکنه میگه من خدمت اون حضرت موندم یک زنی آمد گفت یابن الرسول الله پسرم مرده چه بکنم بعد این کلمه را گفت دستورش این بود به اون زن گفت فرمود برو دو رکعت نماز بخوان بعد از اون دو رکعت نماز این کلمه را بگو بگو خدایا تو که این پسر را به من بخشیدی دوباره هم به من ببخش همین جمله را به اون زن فرمود زن رفت و برگشت شادمان گفت یابن الرسول الله رفتم دو رکعت نماز خواندم گفتم ای کسی که به من بخشیدی دوباره هم ببخش دست به بدنش زدم از جابر خواست یعنی چه کاری که عیسی بن مریم میکنه عیسی روح الله هست کلمة من اسمه المسیح عیسی بن مریم؛ کاری که عیسی میکنه یک زنی که نفس امام جعفر صادق به او خورده اون زن هم کار عیسی را میکنه اینکه نه این مذهب شناخته شد نه رئیس این مذهب اکسیری هست نه خودش خودش که فوق این کلمات هست او اگر بخواهد به یک کلمه عالم را زیر و زبر میکنه به اون زنی که آمده نفسش که میخوره مثل اکسیری که به فلزی بخوره اکسیر به فلز اگر خورد نه فلز را طلا میکنه فلز را کیمیا میکنه نفس او به این زن خورد زن رفت مرده را زنده کرد بعد امام فرمود این مطلب را به کسی اظهار نکن انشاءالله همة مردم باید دست به دست هم بدهند این هیئتی که در روز عاشورا بیرون میاد نماند مگر اینکه روز شهادت امام ششم بیاد در خیابانها تا معلوم بشه به دنیا که این مملکت زیر پرچم کیست کسی است که پیغمبر اسمش را معین کرده فرمود او که به دنیا آمد صادق است امام زین العابدین فرمود اسمه عند اهل السماء الصادق؛ کلمة صادق شرح مفصلی داره این مطلب فوق درک و تصور ماست.
نظرات شما عزیزان: