ناتوانتر از ناتوانترین
اعجز الناس من عجز عن اکتساب الاخوان، و اعجز منه من ضیع من ظفر به منهم.ح/ 12
ترجمه: ناتوانترین مردم کسى است که در بدست آوردن دوست، ناتوان باشد، و ناتوانتر از او، کسى است که دوست بدست آمده را، از دست بدهد.
شرح: توانایى انسان، تنها در قدرت جسم و زور بازو نیست. بلکه توانایى روحى و اخلاقى، بالاتر و با ارزشتر از توانائى جسم و تن است. قدرت جسمى، با گذشت زمان و افزایش سن و سال از بین مى رود، اما توانایى روحى و اخلاقى، بر اثر گذشت زمان بیشتر مى شود، و انسان را قوى تر و ورزیده تر مى کند.
پس ما، ضمن آنکه براى سلامت تن و قدرت جسم خود، باید ارزش و اهمیت قائل باشیم و در حفظ آن بکوشیم، باید سعى کنیم که توانایى روحى و اخلاقى هم بدست آوریم و هر روز به مقدار آن بیفزائیم.
امام على علیهالسلام مى فرماید: یکى از نشانه هاى قدرت روح و توانایى اخلاق، این است که انسان بتواند با اخلاق خوب و رفتار انسانى و مناسب، براى خود دوستان زیادى پیدا کند. پس کسى که نمى تواند براى خود دوست صمیمى و خوبى پیدا کند، از لحاظ روحى و اخلاقى، عاجز و ناتوان است.
اما، ناتوانتر از او، کسى است که دوستى را که پیدا کرده، نتواند براى همیشه نگه دارد. یعنى با رفتار بد و اخلاق نامناسب خود، دوستان بدست آمده را، از دست بدهد و در زندگى اجتماعى تنها بماند. زیرا نگهدارى دوست، دشوارتر از بدست آوردن دوست است. یعنى براى حفظ دوستان بدست آمده، بیش از یافتن دوستان جدید، قدرت روحى و اخلاقى لازم است.
رفتار ما و گفتار دیگران
من اسرع الى الناس بما یکرهون قالوا فیه بما لا یعلمون.
ح/ 35
ترجمه: هر کس به سوى چیزى که مردم از آن بدشان مى آید بشتابد، مردم نیز درباره او، آنچه را که نمى دانند، خواهند گفت.
شرح: کسى که با گفتار و کردار زننده خویش، مردم را برنجاند، مثل آن است که شتابان، به سوى چیزى رفته که مردم از آن بدشان مى آید. یعنى، براى انجام کارى که باعث رنجش و آزردگى دیگران مى شود، شتاب کرده است.
معنى شتاب کردن، در کارى که باعث رنجش مى شود، آن است که ما، بدون فکر و اندیشه، و بدون سنجیدن و حساب کردن، سخنى بگوئیم یا کارى کنیم که دیگران را از ما متنفر و رنجیده سازد.
وقتى کسى چنین کارى کند، معلوم است که دیگران هم بفکر تلافى کردن مى افتند و تصمیم مى گیرند کارى کنند، که آن شخص هم رنجیده شود. در چنین حالتى، مردم نیز، مثل همان شخص رفتار مى کنند. یعنى نسنجیده و نیندیشیده، درباره او بدگوئى آغاز مى کنند،
و هر چه را که درباره او شنیده باشند، چه راست باشد چه دروغ به زبان مى آورند. و از گفتن چیزهائى هم که نمى دانند واقعیت دارد یا نه، خوددارى نمى کنند.البته این هم رفتار خوبى نیست، ولى بهر صورت این نتیجه اعمال کسى است که مردم را مى رنجاند، و به سوى چیزى که ناخوشایند دیگران است شتاب مى کند.
فروتنى توانگران و سرافرازى تهیدستان
ما احسن تواضع الاغنیاء للفقراء طلبا لما عند الله! و احسن منه تیه الفقراء على الاغنیاء اتکالا على الله.
ح/ 406
ترجمه: چه زیباست فروتنى توانگران، در برابر مستمندان، بخاطر رضاى خدا، و چه زیباتر است سرفرازى و بى اعتنائى تهیدستان، در برابر ثروتمندان، بخاطر اعتماد و توکل بر خدا.
شرح: در اسلام، ثروت یا فقر، هیچکدام ملاک ارزش و برترى نیست. یعنى مسلمانى که اخلاق اسلامى و ایمان راستین دارد، براى ثروتمند بیش از لیاقتش، و براى فقیر کمتر از شایستگى اش، ارزش و احترام قائل نمى شود. زیرا خداوند فرموده است: ارزش انسان، به تقوى است، یعنى هر کس بیشتر تقوى داشته باشد، ارزشمندتر است.
با این حال، متاسفانه بعضى از افراد هستند که این اخلاق اسلامى در آنها ضعیف است. اینگونه افراد، اگر ثروتمند باشند، بخاطر ثروت خود، گردن فرازى مى کنند، نسبت بفقراء اعتنائى نشان نمى دهند، و گاهى حتى حاضر نمى شوند با شخص فقیر،همنشین و همصحبت شوند، و اگر به مجلسى بروند، حاضر نمى شوند با فقراء، بر سر یک سفره بنشینند.
از سوى دیگر، شخصى که از لحاظ اخلاق اسلامى ضعیف است، اگر فقیر باشد، عزت نفس خود را از دست مى دهد، و در برابر ثروتمندان، به تعظیم و کرنش و تملق مى پردازد.
حضرت امیرالمومنین (ع) در همین مورد مى فرمایند: اگر شخص ثروتمند، در برابر فقراء بجاى گردن فرازى و بى اعتنائى، از خود تواضع و فروتنى نشان دهد، تا رضایت خداوند را بدست آورد، کار نیکو و زیبائى کرده است. چون ثروت و احترام واقعى، پاداشى است که نزد خداوند وجود دارد.
ولى از آن زیباتر و نیکوتر، آن است که شخص فقیر، در برابر ثروتمندان، تعظیم و کرنش نکند، بلکه از خود، سرفرازى و بى اعتنائى نشان دهد. و ثابت کند که تعظیم و کرنش، مخصوص خداوند متعال است، و کسى که به خدا، توکل و اعتماد داشته باشد، همه خواستهایش را از او مى خواهد. پس چنین کسى احتیاجى ندارد که براى جلب محبت و نظر ثروتمندان، و به امید اینکه آنها نیاز او را بر طرف کنند، در برابرشان، کوچکى و افتادگى نشان دهد.
بنیاد نهج البلاغه هیات تحریریه
برگرفته شده از پایگاه تخصصی نهج البلاغه (nahjolbalaghe.blog.ir )
نظرات شما عزیزان: