حضرت زهرا سلام الله علیها؛ محور خلقت
در مورد وجود مقدس و ملکوتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، به سبب شخصیت فوق العاده و نقش محوری ای که آن وجود مقدس نه تنها در اسلام بلکه در جهان خلقت دارند، واقعا واژه ها قادر نیستند که گوشه ای از فضیلتهای بیکران آن حضرت را بیان کنند.
چند نکته ابعاد شخصیتی حضرت فاطمه سلام الله علیها... نکته اول اینکه حضرت زهرا سلام الله علیها در نگاه ما محور خلقت هستند. ما در حدیث قدسی خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم داریم که: «اگر تو نبودی افلاک و جهان هستی را پدید نمی آوردم» و در ادامه همان حدیث میبینیم که خداوند وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها را علت نهایی خلقت و دارای محوریت اصلی قرار میدهد. و یا در حدیث شریف کسا داریم که وقتی جبرئیل از خداوند درباره افراد زیر کسای پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم میپرسد، خداوند به جبرئیل میفرماید: «هم اهل بیت النبوه، فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها». اینها اهل بیت نبوت اند، آن وقت در اهل بیت نبوت، محوریت، با حضرت زهرا سلام الله علیها هست. نمیفرماید که، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم هست و فرزندش زهرا سلام الله علیها و داماد و برادرش علی علیه السلام و حسنین علیه السلام نوادگان آن حضرت تحت کساء هستند، بلکه می فرماید: «این اهل بیت نبوت است، فاطمه هست و پدرش، فاطمه هست و همسرش، فاطمه هست و فرزندانش».
نکته دوم اینکه؛ ما قائل به این هستیم که وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها، معصوم است و این عصمت نه به این دلیل که ایشان فرزند عصمت و همسر عصمت و مادر عصمت هستند، بلکه به این دلیل است که خود ایشان هم دارای ماموریت و رسالتی در مسیر اعتلای دین است. یعنی ما راجع به مادران و همسران هیچ کدام از ائمه علیه السلام، قائل به عصمت نیستیم. اگرچه صلاحیت، لیاقت و شایستگی بسیار را برای آنها متصور هستیم، اما یک ماموریت و رسالتی را که نیازمند دارا بودن عصمت باشد را برای هیچکدام قائل نیستیم. اما حضرت زهرا سلام الله علیها به واسطه اینکه خود دارای ماموریت و رسالتی هستند را، معصوم میدانیم. لذا در برخی از زیارتها، از جمله زیارت امام رضا علیه السلام، ما در کنار پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، در کنار امیرالمومنین علیه السلام و امامان معصوم علیه السلام، داریم که شما وارث حضرت زهرا سلام الله علیها هم هستید، همان طور که وارث پیغمبر، وارث امیرالمومنین و حسنین علیه السلام هستید، وارث حضرت زهرا سلام الله علیها نیز هستید. این نکته نشان دهنده عظمت شخصیت ایشان است. بنابراین حضرت زهرا سلام الله علیها یک چنین ویژگی خاصی دارد، که این شخصیت را محوریت داده است، هم در رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم مؤثر است، هم در ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام، هم در امامت فرزندان و ائمه طاهرینش.
نکته سوم این است که ما واژهای در تجلیل از حضرت زهرا سلام الله علیها، در زیارتهای ایشان داریم، که اختصاصی آن وجود مقدس است و در مورد هیچ معصوم دیگری به کار برده نشده است. ما سلام میکنیم به حضرت با عنوان ممتحنه، «السلام علیک یا ممتحنه» حتی در یکی از زیارتها است: «السَّلامُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ الَّذِي خَلَقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً»، این چه آزمون و امتحانی است که حضرت زهرا سلام الله علیها دارد اما پیغمبر خدا سلام الله علیها ندارد؟ ائمه دیگر ندارند. با عنایت به این موضوع که تکالیف زنان در اسلام، به خصوص تکالیف اجتماعی آنها از مردان کمتر است. ولی حضرت زهرا سلام الله علیها را، ما مظهر امتحان دادنی میدانیم که سرافراز بیرون آمده است. این امتحان، امتحان ولایت و ولایتمداری است که این امتحان برای خود صاحبان ولایت نیست، یعنی برای پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، امیرالمؤمنین علیه السلام و اهل بیت علیه السلام این امتحان نیست، امتحانات دیگری هست، ولی امتحان ولایت مداری مال دیگران است و حضرت زهرا سلام الله علیها در این امتحان عظیم بر همگان فایق می آید و فضل تقدم در دفاع از ولایت را به هر قیمتی، حتی مضروب شدن و شهادت، به جان میخرد و در این امتحان سربلند بیرون می آید و آن وقت میشود الگوی عالی دفاع از ولایت، برای مرد و زن. اگر ما دقت کنیم در خانه آن وجود مقدس، حداقل ۱۲ مرد، در دفاع از امیر المؤمنین علیه السلام تحصن کردند، اما پیش از آنکه آن مردان بخواهند در دفاع از ولایت با غاصبان مواجه بشوند این حضرت زهرا سلام الله علیها است که جلو می آیند و می ایستد و هزینه هایش را هم میدهد و تحمل میکند. این یک بیان ناقص و مختصر از برداشت من از شأن غیر قابل توصیف حضرت زهرا سلام الله علیها است.
یک بحثی در گذشته توسط عدهای از روشنفکران در رابطه با زیر سوال بردن جنبه های الگویی شخصیت و زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها برای زنان امروز جامعه ما مطرح شده بود که تغییرات و تحولات ارزشی و مقتضیات زمان امروز را متفاوت از عصر صدر اسلام تلقی میکردند و قائل به انطباق روشها و الگوهای زندگی آن عصر با شرایط امروز نبودند. نظر شما راجع به این ادعا و استدلال مطرح شده در آن چیست؟ و اساسا چرا ما قائل به جنبه الگویی شخصیت و زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها برای زنان امروز و آینده هستیم؟
این ادعا ناشی از جهل و عدم معرفت صحیح نسبت به ابعاد شخصیتی حضرت زهرا سلام الله علیها و نیز عدم درک صحیح شرایط و مقتضیات دنیای امروز است. وقتی صحبت از الگوی شخصیتی میکنیم و فرد یا چیزی را بعنوان الگو معرفی و تایید میکنیم و مخاطب را به تشبه به آن الگو توصیه میکنیم، یک نمونه ایده آل و ذوابعاد را مدنظر داریم که در همه ابعاد مورد نظر کامل و عالی است. ادعای الگو بودن حضرت زهرا سلام الله علیها برای زنان عالم به این دلیل نیست که ایشان صرفا یک مادر نمونه یا یک همسر نمونه بودند، چه اینکه مادران و همسران نمونه در عالم کم نبوده و نیستند. یا به این دلیل نیست که ایشان در علم و تقوا و عمل نمونه بوده و یا در ولایت پذیری از امام زمان خویش کاملترین فرد بودند. زیرا زنان عالمه و فاضله و ولایی در طول تاریخ بسیار وجود داشتند. سخن از الگو بودن شخصیت حضرت فاطمه سلام الله علیها به دلیل این مطرح میشود که ایشان در همه ابعاد شخصیتی که برای یک زن کامل متصور است، در سطح ایده آل و مطلوبی بودهاند و برای طیفهای مختلف زنان قابل توصیه و تجویز هستند. به عبارت دیگر وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها یک نمونه عالی و به تعبیر بهتر، عالیترین نمونه یک فرزند (آن هم نه فقط فرزند دختر، بلکه بهترین نمونه نقش فرزند، هم برای دختران و هم برای پسران) است. همچنین عالیترین نمونه یک همسر و عالیترین نمونه یک مادر برای فرزندان هستند.
شما میبینید حضرت زهرا سلام الله علیها، از سوی پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، تعبیر «أم ابیها»، پیدا میکند. در حالی که پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم دختران دیگری نیز داشته است. زینب، رقیه، ام کلثوم. حالا اگر در رقیه و ام کلثوم شک باشد، در زینب هیچ شکی نیست که دختر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بوده و از حضرت خدیجه سلام الله علیها نیز میباشد. حتی ایشان از حضرت زهرا سلام الله علیها نیز بزرگتر است، اما حضرت زهرا سلام الله علیها «أم ابیها» خوانده میشود. این تعبیر هم بنا به تحقیق برخی محققان، بعد از وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها برای حضرت زهرا سلام الله علیها به کار برده شده است. یعنی آن وجود مقدس، بزرگترین پشتوانه درون زندگی خود، حضرت خدیجه سلام الله علیها را از دست داده و به شدت احساس خلع و تنهایی میکند و حضرت زهرا سلام الله علیها وضعیت پدر را درک کرده و چنان فضایی ایجاد میکند که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، آن خلع را فراموش میکند. تعبیر «ام ابیها»ی پیغمبر این است که مادری برای پیغمبر میکند. و اگر دقت کنیم سن آن وجود مقدس ۵ سال است. سنی هم نیست، یعنی در ۵ سالگی موقع وفات مادر، به جایگاهی میرسد که «ام ابیها» نامیده میشود. ِ
یا در مورد همسری، ما در سیره حضرت زهرا سلام الله علیها، داریم که چگونه همسر خود امیرالمؤمنین علیه السلام را به خوبی درک میکند. چیزی که در توان حضرت نباشد، از او درخواست نمیکند. در بسیاری مواقع که حضرت علی علیه السلام در صحنه های سخت بدر، احد، خیبر، و حنین و مأموریت ۶ ماهه یمن و... حضور دارد و حضرت زهرا سلام الله علیها چون میداند که او برای آرمانها و اهداف بلند و مقدس اسلام و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم تلاش میکند، نه تنها مانع او نیست، بلکه مشوق او نیز هست. واقعا سخت است زن جوانی که تازه ازدواج کرده، اینگونه همسر خود را با طیب خاطر در این عرصه ها ببیند، آن وقت حضرت زهرا سلام الله علیها در غیاب شوهر فرزندان و خانه را مدیریت، و خلأ پدر را هم برای فرزندان پر میکند.
یا در مورد مادری ما داستانها و روایات قابل توجهی در مورد نکات تربیتی که حضرت زهرا سلام الله علیها برای فرزندان خود به کار میبردند، داریم. ممکن است بگوییم امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام چون معصوم هستند، خدا تربیت اینها را تربیتی الهی قرار داده است و این تربیت ذاتی است و اکتسابی نیست؛ اما حضرت زینب علیه السلام چه؟، که به ظاهر معصوم نیست. اگر چه من قائلم از تنها زوج معصوم عالم، جز معصوم به دنیا نمی آید، اما میخواهم این را عرض کنم که حضرت زینب سلام الله علیها در همان کودکی، یک عالمه و محدثه است و این مادر در تربیت آن وجود مقدس نقش اساسی داشته است. این موارد، نمونه هایی از زندگی آن بزرگوار، در خانه پدر و زندگی مشترک و همسری و مادری بود.
در مورد خانه داری آن حضرت نیز باید گفت که حضرت زهرا سلام الله علیها، به قدری به زندگی و مدیریت خانه اهمیت میدادند که حضرت علی علیه السلام میفرمایند: «مرتب آن وجود مقدس دستانش تاول زده بود و از بس پای اجاق نشسته بود لباس ایشان، دود گرفته بود». در کنار این نقشهای مهم زنانه، عبادت¬های عظیم و شگفت آور حضرت زهرا سلام الله علیها جای خودش است. که ما داریم به قدری به عبادت الهی ایستاده بود که پاهای مبارک آن حضرت در اثر کثرت ایستادن متورم میشد.
در عرصه اجتماعی نیز ما حداقل در دو عرصه، آن وجود مقدس را فعال میبینیم. یکی در ارتباط با دفاع از ولایت و پیش تاز شدن در دفاع از ولایت نسبت به همه مردان و زنان. دوم در عرصه علم و آموزش. حضرت زهرا سلام الله علیها در عین اینکه معتقد است، زن بدون ضرورت نباید در معرض دید نامحرمان باشد و آنها را ببیند اما احساس مسئولیت که میکند، می آید برای مردان جلسه درس میگذارد. شگفت آور این است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و امیر المؤمنین علیه السلام نیز حضور دارند. پیغمبر شهر علم است و علی علیه السلام دروازه این شهر است. با این حال، ما داریم که افرادی مانند سلمان و جابر ابن عبد الله انصاری و دیگران به محضر حضرت زهرا سلام الله علیها میرسیدند و کسب فیض میکردند و آموزش میدیدند. این نکته خیلی مهمی است. حالا اگر زمانی بود که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نباشد؛ حجت بالغه الهی حضور نداشته باشد، بگوییم ضرورت خاصی است که بیایند از حضرت زهرا سلام الله علیها بهره ببرند. اما پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم هست، امیرالمؤمنین علیه السلام هست، با این حال حضرت زهرا سلام الله علیها این وظیفه را برای خود قائل است. حال آیا میتوان گفت که تعریف این مفاهیم مانند فرزندی، مادری، همسری، خانه داری، عبادت، علم و فضل و... در طول اعصار مختلف عوض میشود؟ آیا مقتضیات متغیر زمان، اصول و ارزشها و هنجارهای ثابت این نقشها و فعالیتها را تغییر داده است که ما بگوییم نمیتوان شرایط امروز را با شرایط صدر اسلام تطبیق داد؟
گزارش های تاریخی که در منابع تشیع درباره حوادث پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و نقش حضرت زهرا سلام الله علیها در آن ایام وجود دارد، مبین این حقیقت است که مواجهه حضرت زهرا سلام الله علیها با خلفا یک مواجهه انتقادی و اعتراضی بوده و به نوعی ایشان در مقاومت و تقابل با آنها قرار داشتهاند. این حقیقت آیا در منابع اهل تسنن نیز بیان شده است و ما مستندات تاریخی معتبری از اهل تسنن که تایید کننده این واقعیت تاریخی باشد، سراغ داریم؟ بله بسیار داریم. بعنوان مثال در «صحیح بخاری» از عایشه نقل داریم که فاطمه سلام الله علیها بر ابوبکر خشمگین بود. در «الاستیعاب» و «طبقات» صدر، و حتی «تاریخ طبری» هم داریم که آن وجود مقدس، نسبت به خلیفه اول، ابوبکر خشمگین بود و حتی وصیت کرد که خلفا را برای تشییع و نماز بر پیکرشان خبر نکنند.
اما مفصلترین روایت و معتبرترین نقل از این واقعه را در منابع اهل تسنن «ابن قتیبه دینوری» که از دانشمندان اقدم و متقدم بر یعقوبی و مسعودی است در کتاب «الامامه و السیاسه» آورده است که وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها در بستر بیماری بود عمر به ابوبکر گفت که به عیادت او برویم. چون که او از ما خشمگین است، او را راضی کنیم. اما وقتی آمدند، حضرت آنها را به حضور نپذیرفت. آنها امیرالمؤمنین علیه السلام را واسطه قرار دادند، فشار وارد کردند و حضرت زهرا سلام الله علیها به خاطر امیرالمؤمنین علیه السلام اجازه داد. ابن قتیبه میگوید که اینها سلام کردند و حضرت جواب سلام اینها را نداد. (حالا من این سوال را مطرح میکنم و پاسخ را خود خوانندگان بگویند. ما میدانیم سلام کردن مستحب است اما پاسخ سلام واجب است. آیا حضرت زهرا سلام الله علیها که مظهر و جلوه کامل اسلام است نعوذ بالله دارد واجبی را ترک میکند؟ چرا جواب سلام اینها را نمیدهد؟ این را خود مخاطبان دنبال کنند) بعد مینویسد، اینها وارد شدند و ابوبکر شروع کرد به عذرخواهی کردن به خاطر حمله به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها و حلالیت طلبید. حضرت از آنها این اعتراف را گرفت که «آیا شما از پیغمبر خدا شنیده اید که فرمود فاطمه پاره تن من است، رضایت او رضایت من است، و خشنودی او خشنودی من است و خشم و غضب او خشم و غضب من است»، اینها گفتند بله شنیده ایم. حضرت وقتی این اعتراف را از آنها میگیرد خطاب به خدا این تعبیر را می فرماید: « خدا و ملائکه را شاهد میگیرم که شما مرا به خشم آوردید و از شما نمیگذرم تا پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم را ملاقات کنم و نزد او شکایت ببرم».در این حال ابوبکر به شدت منقلب و منفعل میشود و میگرید و میگوید: «از خشم پیغمبر خدا و خشم تو ای فاطمه من به خدا پناه می برم» و بهم میریزد. که حضرت میفرماید: «به خدا سوگند من پس از هر نمازی بر تو نفرین میکنم». ابن قتیبه حتی ماجرای حمله به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها و تهدید به آتش زدن را نیز آورده است.
مواجهه اعتراضی و انتقادی حضرت فاطمه سلام الله علیها در بسیاری از منابع دیگر اهل تسنن نیز به چشم میخورد. هرچند بسیاری از این منابع اهل تسنن، متاسفانه با بی معرفتی میخواهند این بحث را محدود به بحث فدک کنند و میگویند که حضرت زهرا سلام الله علیها به خاطر مال دنیا و گرفتن فدک جلو آمد و خلیفه چون میخواست این ملک را در استفاده عمومی به کار برده و بهرهاش را به مردم برساند با ایشان به اختلاف میخورد. یعنی این واقعه را طوری نقل میکنند که مخاطب حق را به خلیفه میدهد. عایشه نقل میکند که چون ابوبکر فدک را گرفت، فاطمه سلام الله علیها دیگر با او سخن نگفت و بر او خشمگین بود تا از دنیا رفت. اما مرحوم علامه امینی رضوان الله علیه با بیان استدلالات دقیق و آوردن روایات متعدد از منابع مهم حدیثی و تاریخی اهل تسنن، خلاف این ادعا را اثبات میکند.
نظرات شما عزیزان: