ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

اعجاز قرآن کریم

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

اعجاز قرآن کریم

«معنی معجزه»

به نظر من بهترين معنی معجزه همان چيزی است که خدای تعالی در قرآن در آيات 23 سوره بقره و 38 سوره يونس و 13 سوره هود و آيه 88 سوره اسری به آن اشاره فرموده و می گويد:

اگر جنّ و انس پشت به پشت هم بدهند و بخواهند مانند اين قرآن را به کمک يکديگر بياورند، نمی توانند.

زيرا «معجزه» از عجز گرفته شده و عجز به معنی ناتوانی است. پس معجزه پديده ای است که تمام عوامل طبيعی از ايجادش ناتوان باشند و عقل هر عاقلی اين چنين پديده ای را مربوط به طبيعت نداند.[21]

و به عبارت علمی، معجزه فاعل است و از عجز گرفته شده. يعنی غير خدای تعالی که فاعلش می باشد، ديگران از انجامش عاجزند.[22]

بنابر اين اگر جنّ و انس که دو گروه عاقل و متفکر عالم خلقت اند نتوانند مثل قرآن را بياورند، به طريق اولی بقيّه موجودات عالم خلقت که مادون اين دو نوع از مخلوقاتند و اهل علم و فکر و عقل نيستند، نمی توانند کتابی مثل قرآن را بياورند.

پس قرآن با اين بيان و اين آيات که آنها را مفسّرين، آيات «تحدّی» می نامند، معنی اعجاز را برای خود ثابت کرده و می گويد که من معجزه ام و کسی غير از خدا نمی تواند مثل مرا بوجود بياورد.

«فائده اثبات اعجاز قرآن»

اگر ما بتوانيم معجزه بودن قرآن را همان گونه که خود قرآن مدّعی است ثابت کنيم، طبعا خدا را ثابت نموده و يکی از دلائل محکم اثبات وجود خدا را بيان کرده ايم.

زيرا اگر ثابت شود که هيچ نيروئی در عالم خلقت نمی تواند اين پديده را بوجود آورد و حال آنکه بوجود آمده، پس بايد معتقد شويم نيروی مافوق طبيعت که دانا و حکيم است و می تواند قرآنی را که دانشمندان جنّ و انس از آوردنش عاجزند ايجاد کند، وجود دارد و آن قدرت دانا و توانا جز خدای تعالی نمی تواند چيز ديگری باشد.

به علاوه به اين وسيله رسالت حضرت «رسول اکرم» صلی الله عليه و آله را که آورنده اين معجزه از جانب خدا است، اثبات نموده ايم. زيرا معنی رسالت جز اين چيز ديگری نيست.

و همچنين ممکن نيست که خدای تعالی يک چنين قدرت نمائی فوق العاده ای را در اختيار کسی بگذارد که او به دروغ ادّعای رسالت کرده باشد.

و سوّم آنکه محتوا و علوم قرآن مجيد به طور کلّی حجيّت پيدا می کند. زيرا وقتی اثبات شد که قرآن از جانب خدا است پس بايد همه کلماتش حقيقت داشته باشد و طبعا باب علوم واقعی به روی ما باز خواهد شد و با توجّه به آنکه قرآن بيان کننده همه علوم و معارف و حقايق است طبعا ثروت علمی بی نهايت خوبی نصيبمان شده و باب معارف قرآن مجيد از همين جا به روی ما باز می شود.

پس ملاحظه می فرمائيد که با اثبات اعجاز قرآن سه مسأله مهمّ اعتقادی يعنی توحيد و نبوّت و حقّانيّت قرآن برای ما ثابت می شود.

«اثبات اعجاز قرآن»

بعضی از مفسّرين در تفسير آيه شريفه 23 سوره بقره که می فرمايد:

«و انْ کنْتُمْ فی ريْبٍ ممّا نزّلْنا علی عبْدنا فأْتُوا بسُورةٍ منْ مثْله و ادْعُوا شُهداءکمْ منْ دُون اللّه انْ کنْتُمْ صادقين».

اگر درباره نزول قرآن از جانب خدا بر «پيامبر» در شک هستيد يک سوره از مثل او بياوريد.

گفته اند که ضمير «مثله» (مثل او) هم ممکن است به «پيامبر اکرم» صلی الله عليه و آله برگردد و هم ممکن است به قرآن برگردد و هم ممکن است به هر دوی آنها برگردد.

ممکن است بگوئيم که معنی آيه شريفه اين است که اگر جنّ و انس پشت به پشت هم بدهند و بخواهند مثل قرآن را بياورند نمی توانند، يعنی ضمير (مثله) به قرآن برگردد.

هم ممکن است که بگوئيم اگر بخواهند مدّعی شوند که يک سوره قرآن را روی جريان طبيعی از مثل پيامبری که درس نخوانده و از جائی و کسی مطلبی را استفاده نکرده آورده شود، ممکن نخواهد بود و برخلاف طبيعت است، يعنی ضمير (مثله) را به پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله برگردانيم.

بنابر اين تحدّی قرآن (که به معنی خصم را به پيش خواندن و او را عاجز کردن است) هم درباره آوردن قرآن از مثل «پيامبر اکرم» صلی الله عليه و آله و هم درباره محتوای آن از نظر مطالب اعجازآميز قرآن می باشد.

به عبارت واضحتر قرآن از دو نظر معجزه است.

اوّل: از جهت خصوصيّاتی که در آورنده آن يعنی «پيامبر اسلام» صلی الله عليه و آله بوده که درس نخوانده و مطلبی از کسی و يا از جائی استفاده نکرده، می باشد، زيرا در اين آيه بخصوص که با کلمه (من مثله) ذکر شده بطور وضوح منظور از مثل پيامبری که درس نخوانده و از کسی چيزی ياد نگرفته، می باشد.

دوّم: از جهت آنکه وقتی به اعماق و مطالب علمی و تحقيقی و پيشگوئی ها و فصاحت و بلاغت قرآن توجّه می شود، کاملاً روشن می گردد که اگر جنّ و انس بخواهند پشت به پشت هم بدهند نمی توانند مثل قرآن را بياورند، می باشد.

زيرا در سوره يونس می فرمايد: «فاْتُوا بسُورةٍ مثْله» (بدون منْ) که در اينجا منظور سوره ای از قرآن است.

بنابراين، مطلب ما در اين بخش به دو فصل تقسيم می گردد.

«اوّل»«اعجاز قرآن از جهت خصوصيّاتی که در آورنده آن بوده است»

بدون ترديد و به اتّفاق تمام مورّخين «پيغمبر اسلام» صلی الله عليه و آله مدّعی بوده که درس نخوانده و مطلبی را از جائی جز از خدای تعالی استفاده نکرده و تعليم نگرفته است.

اگر ما بتوانيم اين ادّعاء را اثبات کنيم بدون ترديد، آوردن قرآن از يک چنين فرد درس نخوانده ای معجزه است.

امّا اثبات اين مطلب خيلی ساده است، احتياجی به بحثهای عميق علمی و فلسفی ندارد، فقط کافی است يک مقدار از نظر تاريخ و وضع جغرافيائی و اجتماعی شهر مکه به عقب برگرديم و زمان بعثت «پيغمبر اکرم» صلی الله عليه و آله را در مکه در نظر بگيريم که اگر اين کار را انجام داديم، يقين می کنيم که «پيغمبر اکرم» صلی الله عليه و آله درس نخوانده و از کسی، چيزی ياد نگرفته است.

«پس ما در اينجا با هفت مقدّمه خيلی ساده اين مطلب را توضيح می دهيم».


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: ذکر مبارک
برچسب‌ها: ذکر مبارک

تاريخ : جمعه 2 / 10 / 1400 | 6:0 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.