مهدویت در قرآن – قسمت ۳9 – آیه 86 سوره هود
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 16642
بازدید دیروز : 344
بازدید هفته : 17501
بازدید ماه : 70779
بازدید کل : 10462534
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 20 / 4 / 1400

مهدویت در قرآن – قسمت ۳9 – آیه 86 سوره هود

مهدی در قرآن  0295

 

برگزیده تفسیر نمونه :

بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيرٌْ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَ مَا أَنَا عَلَيْكُم بحَِفِيظٍ  – 86

سر انجام به آنها گوشزد كرد كه افزايش ثروت- ثروتى كه از راه ظلم و ستم و استثمار ديگران به دست آيد- سبب بى‏نيازى شما نخواهد بود، بلكه «سرمايه حلالى كه براى شما باقى مى‏ماند (هر چند كم و اندك باشد) اگر ايمان به خدا و دستوراتش داشته باشيد بهتر است» (بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ).

سپس گفت: وظيفه من همين ابلاغ و انذار و هشدار بود كه گفتم «و من مسؤول اعمال شما و موظف به اجبار كردنتان بر پذيرفتن اين راه نيستم» (وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ).

نكته:

بارها گفته‏ايم آيات قرآن هر چند در مورد خاصى نازل شده باشد مفاهيم جامعى دارد كه مى‏تواند در اعصار و قرون بعد بر مصداقهاى كلى‏تر و وسيع‏تر، تطبيق شود.

لذا در آيه مورد بحث، گرچه مخاطب قوم شعيبند، و منظور از «بَقِيَّتُ اللَّهِ» سود و سرمايه حلال و يا پاداش الهى است، ولى هر موجود نافع كه از طرف خداوند براى بشر باقى مانده و مايه خير و سعادت او گردد، «بَقِيَّتُ اللَّهِ» محسوب مى‏شود.

و از آنجا كه مهدى موعود (عج) آخرين پيشوا و بزرگترين رهبر انقلابى پس از قيام پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله است يكى از روشنترين مصاديق «بقية اللّه» مى‏باشد و از همه به اين لقب شايسته‏ تر است، بخصوص كه تنها باقيمانده بعد از پيامبران و امامان است و در روايات متعددى به آن اشاره شده است.

منابع: برگزيده تفسير نمونه، ج‏2، ص: 370

مهدی در قرآن  0296

تفسیر اثنی عشری :

بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ (86)

بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ: آنچه خداى تعالى باقى گذارد براى شما حلال را بعد از ترك حرام، بهتر است شما را از آنچه به وجه كم‏فروشى و خيانت در حق مردم جمع مى‏كنيد. إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ: اگر هستيد ايمان آورندگان به خدا و قبول كنندگان قول ما. يا به شرط آنكه ايمان آريد، چه خيريت منوط به استتباع ثواب و نجات است و آن مشروط به ايمان باشد. نزد بعضى معنى آنكه ابقاى الهى نعم نامتناهى را، بر شما بهتر است از آنچه حاصل نمائيد از نفع. به حسب ظاهر، مضمون اين آيه شريفه در حق حضرت شعيب است با قوم، و تأويل آن منزل است در حق حضرت حجة عصر، قائم آل محمد عجّل اللّه فرجه، چنانچه در اكمال الدين صدوق رحمه الله از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده كه اول نطقى كه حضرت حجة فرمايد بعد از ظهور، اين آيه شريفه باشد: «بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» بعد فرمايد: منم بقية اللّه و حجت خدا و خليفه او بر شما. پس سلام نمى‏كند بر آن حضرت سلام كننده‏اى، مگر آنكه گويد:

(السّلام عليك يا بقيّة اللّه فى ارضه). «1»

وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ: و نيستم من بر شما نگهبان كه شما را به جبر و قهراز قبايح باز دارم، يا از عذاب محافظت كنم، و يا حفظ نمايم نعمت را بر شما كه به سبب افساد شما زوال نپذيرد، بلكه من رسول و پيغام رساننده و نصيحت كننده و بر من فقط ابلاغ است.

تنبيه:

انبياء دو طبقه بوده‏اند: يكدسته فرمان جنگ هم داشتند مانند موسى و داود و سليمان، و يك طبقه مأمور به حرب نبودند از آن جمله شعيب كه رخصت جنگ نداشت، همه روز قوم را موعظه مى‏ فرمود و خود همه شبها نماز مى‏گزارد.

  1. كمال الدين ج 1 ص 331.

منابع: تفسير اثنا عشري، ج‏6، ص: 122

مهدی در قرآن  0297

تفسیر آسان :

آيه 86 بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ- إلى آخره:

اضافه كلمه (بَقِيَّتُ) به لفظ (اللَّهِ) تشريفيه است. نظير اينكه گفته ميشود:

بيت اللّه، ناقة اللّه و … منظور از كلمه (بَقِيَّتُ اللَّهِ) به قرينه آيات قبل- كه سخن از مذمت كمفروشى به ميان آورده‏اند- آن مقدار سود و فائده مشروعى است كه از تجارت و كسب حلال براى انسان باقى مى‏ماند. حضرت شعيب مى‏خواهد به قوم بفرمايد: گرچه شما به حسب ظاهر مى‏پنداريد: از طريق كمفروشى ثروت بيشتري بدست مى‏آوريد. ولى در يك چنين ثروتى خير و بركتى وجود ندارد، بلكه خير و بركت در آن سود و فائده مشروعى است كه خدا در تجارت شما برايتان باقى مى‏گذارد. شما در صورتى اين نصيحت مرا مى‏پذيريد كه به من و پيامبرى من ايمان داشته باشيد. در هر صورت: وظيفه من تبليغ رسالت بود كه به آن موفق شدم و حجت را بر شما تمام كردم. ولى اگر شما دست از كفر و كمفروشى خود بر نداريد، و بدين علت مستوجب عذاب دنيوى و اخروى پروردگار شويد من نگهبان و مسئول شما نخواهم بود (وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ)- مؤلف.

تأويل:

در روايات فراوانى وارد شده منظور از كلمه (بَقِيَّتُ اللَّهِ) كه در آيه (86) مى‏باشد حضرت مهدى موعود عجل اللّه فرجه است. از جمله حضرت محمّد عليه السّلام

مى‏ فرمايد:

فاذا خرج اسند ظهره الى الكعبة و اجتمع اليه ثلاث مئة و ثلاث و عشر رجلا، فاول ما ينطق به هذه الاية: بقية اللّه خير لكم ان كنتم مؤمنين. ثم يقول انا بقية اللّه و حجته و خليفته عليكم، فلا يسلم اليه مسلم الا قال: السلام عليك يا بقية اللّه فى ارضه.

مهدی در قرآن  0298

يعنى هنگامى كه مهدى موعود خروج كند پشت مبارك خود را به كعبه مى‏دهد و تعداد- 313- نفر مرد در اطراف آن بزرگوار اجتماع مى‏نمايند.

اول سخنى كه آنحضرت مى‏گويد همين آيه است: بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ. سپس مى‏فرمايد: من همان بقية اللّه و حجت و خليفه خدا مى‏باشم بر شما. بعدا هيچ كسى به آن بزرگوار سلام نمى‏كند مگر اينكه مى‏گويد:

السلام عليك يا بقية اللّه في ارضه- نور.

… درست است كه در آيه مورد بحث، مخاطب قوم شعيبند، و منظور از (بَقِيَّتُ اللَّهِ) سود و سرمايه حلال، و يا پاداش الهى است. ولى هر موجود نافع كه از طرف خداوند براى بشر باقى مانده و مايه خير و سعادت او گردد (بَقِيَّتُ اللَّهِ) محسوب ميشود. تمام پيامبران الهى و پيشوايان بزرگ (بَقِيَّتُ اللَّهِ) اند …

و از آنجا كه مهدى موعود عليه السّلام آخرين پيشوا و بزرگترين رهبر انقلابى پس از قيام پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است يكى از روشنترين مصاديق (بَقِيَّتُ اللَّهِ) مى‏باشد، و از همه به اين لقب شايسته‏تر است. به خصوص كه تنها باقيمانده بعد از پيامبران و امامان است- نمونه.

امام محمد باقر عليه السلام در شهر مدين:

… حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام مى‏فرمايد (بعد از آنكه هشام، من و پدرم را از مدينه احضار نموده بود و معجزاتى از پدرم مشاهده كرد و تصميم گرفت ما را به سوى مدينه بفرستد) قبل از اينكه ما حركت كنيم پيكى را به تعجيل به مدينه فرستاد تا در ميان شهرهائى كه در مسير ما قرار گرفته بودند ندا كند: دو فرزند جادوگر ابو تراب كه محمّد بن على و جعفر بن محمّد باشند و من ايشان را به جانب شام طلب كرده بودم بدين نصارا مايل شده و دين ايشان را پذيرفته‏ اند.

مهدی در قرآن  0281

اگر كسى چيزى به ايشان بفروشد، يا بر آنان سلام كند، يا با ايشان مصافحه نمايد خون او هدر خواهد بود! هنگامى كه پيك هشام به شهر (مدين) رسيد ما نيز به آن شهر رسيديم.

اهل آن شهر درها را بروى ما بستند، به ما دشنام دادند، به حضرت علي بن- ابى طالب عليه السّلام ناسزا گفتند، هر چند آن افرادى كه با ما بودند اصرار مى‏كردند كه آن مردم در شهر را باز كنند و به ما آذوقه بدهند آنان نپذيرفتند! هنگامى كه ما نزديك دروازه شهر شديم پدر بزرگوارم به مدارا با ايشان سخن مى‏گفت، و مي‏فرمود: از خدا بترسيد، ما اينطور نيستيم كه به شما خبر داده‏اند، بر فرض اينكه ما اينطور باشيم كه به شما گفته‏اند پس چرا شما كه با يهود و نصارا معامله مى‏كنيد از معامله كردن با ما خوددارى مى‏نمائيد!؟

آن مردم از خدا بى ‏خبر مى‏گفتند: شما از يهود و نصارا بدتريد، زيرا آنان به اسلام جزيه (يعنى ماليات) مى‏دهند. ولى شما جزيه نمى‏دهيد. هر چند پدرم آن مردم گمراه را موعظه مى‏كرد كوچكترين سودى نمى‏بخشيد. و آنان مي‏گفتند: ما، در شهر را نمى‏گشائيم تا شما و مال‏هاى سوارى شما هلاك شويد! هنگامى كه حضرت باقر عليه السّلام با انكار آن اشرار مواجه گرديد پياده شد و به حضرت صادق عليه السّلام فرمود: تو از جاى خود حركت منماى. بعدا امام باقر عليه السّلام بر فراز آن كوهى كه بر شهر (مدين) مشرف بود رفت و صورت مبارك خود را به جانب آن شهر نمود. انگشت بر گوش‏هاى خود نهاد و آن آياتى را كه خدا در باره قصه حضرت شعيب نازل كرده بود تلاوت كرد … تا آنجا كه مى‏فرمايد:

بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ.

مهدی در قرآن  0282

پس از تلاوت اين آيات فرمود: به خدا سوگند ما خانواده همان افرادى هستيم كه در زمين بقية اللّه بشمار مى‏رويم. در همين هنگام بود كه خداى توانا باد سياهى را برانگيخت تا سخنان حضرت باقر العلوم را به گوش: مرد، زن، صغير و كبير اهل (مدين) رسانيد، و ايشان دچار وحشت بزرگى شدند، لذا بالاى بام‏ها آمدند و به سوى امام محمّد باقر عليه السّلام نگريستند. هنگامى كه پير مردى از اهل مدين پدرم را بدان حال ديد با صداى بلند در ميان شهر مدين ندا در داد و گفت: اى اهل مدين از خدا بترسيد! زيرا اين مرد در همان موضعى ايستاده كه حضرت شعيب ايستاد و در حق امت خود نفرين كرد. بخدا سوگند كه اگر در را بسوى اين مرد باز نكنيد نظير آن عذابى كه بر قوم شعيب نازل گرديد دامنگير شما نيز خواهد شد.

اهل مدين پس از شنيدن اين مقاله دچار خوف شدند و در شهر را بروى ما گشودند، و ما را در منزل خود جا و غذا دادند و ما بعد از يك روز توقف از آن شهر حركت نموديم. بعد از حركت ما والى مدين اين موضوع را براى هشام نوشت. هشام در پاسخ وى نوشت تا آن پير مرد را به قتل رسانيد-

منابع: تفسير آسان، ج‏7، ص: 363

مهدی در قرآن  0279

تفسیر شریف لاهیجی :

بَقِيَّتُ اللَّهِ آنچه باقى گذاشته خداى تعالى براى شما از چيزهاى حلال بعد از تجنب از حرام خَيْرٌ لَكُمْ بهتر است مر شما را إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ بشرطى كه باشيد شما ايمان آورنده بخدا و رسول او يا بشرطى كه تصديق كننده باشيد نصايح مرا زيرا كه در اين صورت فايده بر آن مترتب ميشود و الا فلا در حديث وارد شده كه «بقية اللَّه» حضرت صاحب الزمانست يعنى يكى از ما صدقات «بقية اللَّه» حضرت صاحب است در كتاب كمال الدين از حضرت امام محمد باقر عليه السّلام روايت كرده است:

كه چون قائم آل محمد صلوات اللَّه عليه و آله خروج كند و پشت مبارك خود را بديوار كعبه گذارد و سيصد و سيزده كس از مواليان او نزد او حاضر شوند اول كسى كه متنطق شود بآيه «بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» آن حضرت خواهد بود، پس آن حضرت گويد:

«أنا بقية اللَّه و حجته و خليفته عليكم»

و بعد ازين هيچ احدى بر آن حضرت سلام نكند مگر آنكه گويد: السلام عليك يا بقية اللَّه فى ارضه وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ و نيستم من بر شما نگاهبان يعنى من نگاهبان شما از قبايح نيستم يا آنكه من حافظ اعمال شما نيستم تا آنكه من شما را بواسطه آن جزا دهم بلكه من ناصح شما و رساننده احكام الهى ام بر شما.

منابع: تفسير شريف لاهيجي، ج‏2، ص: 470


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: مهدویت (عج)
برچسب‌ها: مهدویت (عج)
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی