مردی از جنس آرامش | حجت الاسلام شیخ حسین انصاریان
محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی گفت: مؤمن نباید نسبت به امور دنیا از کوره در برود چون امور دنیا اصلاً نباید با انسان مقایسه شود. پروردگار در قرآن به مؤمن میگوید: من اصلاً دوست ندارم شما در مقابل چیزی که از دستتان رفته، بیتابی کنید، رنج ببرید و غصه بخورید. دلت به آن چیزی شاد باشد که پیش خداست و آنچه نزد خداست، رحمت، مغفرت، بهشت و رضایت الهی است
هیات: استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در مسجد رسول اکرم صلوات الله علیه در تهران، به تفاوت درمان روانکاو با درمان قرآن اشاره و اظهار کرد: روانکاویِ هیچ روانکاوی در کرهٔ زمین نسبت به کسانی که به آنها مراجعه میکنند، نه بنیان حرفهای آیات قرآن را دارد و نه درمانکنندهٔ قطعی است.
مردم میگویند که بیحوصله، خسته و دلسرد هستیم، دیگر هیچچیز را دوست نداریم و دلمان نمیخواهد هیچکاری انجام بدهیم. نهایتاً روانکاو چند بسته قرص و کپسول میدهد که مهمترین کار آن قرص و کپسولها این است که بیمار را خواب میکند تا دیگر توجهی به بیحوصلگی و دلسردی خودش نداشته باشد.
قرآن، آگاه به دردهای انسان و تنها راه معالجه دلسردیهای دنیوی
مبلغ برجسته بین الملل ادامه داد: قرآن مجید نازل شدهٔ وجود مقدسی است که انسان را آفریده و همهچیز انسان را میداند؛ ظاهر و باطنش، دردهایش، علت دردهایش و راه معالجهاش را میداند. قرآن مجید را برای این نازل کرده که بندگانش هیچوقت در زندگی، اگر به آیات قرآن دل بدهند و عمل کنند، دلسرد، ناامید و کسل نشوند، نیازی هم به دواهای شیمیایی و گیاهی نداشته باشند. پروردگار میفرماید: «أَلاٰ بِذِکرِ اَللّٰهِ تَطْمَئِنُّ اَلْقُلُوبُ»(سورهٔ رعد، آیهٔ ۲۸)، «وَنُنَزِّلُ مِنَ اَلْقُرْآنِ»(سورهٔ إسراء، آیهٔ ۸۲) و «أَنْزَلْنٰا إِلَیک اَلذِّکرَ»(سورهٔ نحل، آیهٔ ۴۴).
اضطراب، ناامنیِ درون و استرس، آثار مخربی در همهٔ وجود انسان دارد
استاد انصاریان در مورد حقیقتِ معنایی ذکر، گفت: ما چارهای نداریم، جز اینکه برای فهم کلمات یا آیات، هم به لغت و هم به روایات اهلبیت علیهمالسلام مراجعه کنیم. یک معنی ذکر در لغت عرب، توجه قلبی به یک حقیقت است؛ توجهی که میوهٔ شیرینش باور میشود و میوهٔ شیرین باور هم عمل صالح است. اینکه میفرماید: «أَلاٰ بِذِکرِ اَللّٰهِ تَطْمَئِنُّ اَلْقُلُوبُ»، مقابل و ضد اطمینان، اضطراب و نا آرامی است. این اضطراب، ناامنیِ درون و استرس، آثار مخربی در همهٔ وجود انسان از جمله در فکرش، حالش، روحیهاش، اخلاقش و اعمالش دارد.
در مقابل آنچه از دست میدهید، بیتابی نکنید
وی افزود: مؤمن نباید نسبت به امور دنیا از کوره در برود چون امور دنیا اصلاً نباید با انسان مقایسه شود. پروردگار در قرآن به مؤمن میگوید: «لِکیلاٰ تَأْسَوْا عَلیٰ مٰا فٰاتَکمْ»(سورهٔ حدید، آیهٔ ۲۳)، من اصلاً دوست ندارم شما در مقابل چیزی که از دستتان رفته، بیتابی کنید، رنج ببرید و غصه بخورید. «وَلاٰ تَفْرَحُوا بِمٰا آتٰاکمْ»، دلت به آن چیزی شاد باشد که پیش خداست و آنچه نزد خداست، رحمت، مغفرت، بهشت و رضایت الهی است و اگر اینها را به دست نیاورید، امام صادق علیه السلام میفرمایند: از خداوند بخواهید تا به شما عطا کند؛ حیف است اگر نداشته باشید.
دستورات خداوند، سلب آزادی انسان نیست
استاد برجسته اخلاق حوزههای علمیه در ادامه به حکمت دستورات خداوند به انسان اشاره و خاطرنشان کرد: خداوند در آیات قرآن انسان را از انجام اموری مثل غیبت کردن، دروغ گفتن، تهمت زدن، مشروب خوردن، مال حرام خوردن و بسیاری مسایل دیگر سلب کرده است، امام صادق علیه السلام میفرمایند: این دسته از دستورات، سلب آزادی نیست بلکه حتماً انجام این امور به ضرر انسان است که خداند دستور به عدم انجام آنها را صادر کرده است. سخنی که ۱۵۰۰ سال پیش امام صادق علیه السلام فرمودهاند، اکنون برای تمام دکترهای عالم، روانشناسان و روانکاوان ثابت شده است. در فرهنگ اهلبیت علیهمالسلام بسیار بر خوراک انسان دقت شده و در آیات و روایات، یا در عمل، حالات و خوراکها به آن اشاره شده است؛ امروز در علم پزشکی و روانشناسی ثابت شده که سخنان ائمه صد در صد علمی و به نفع انسان است.
زندگی آرام در پرتو توجه قلبی به آیات الهی
محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی گفت: از کودکی دو کلمه را بسیار شنیدیم، یکی کلمهٔ مبدأ و دیگری کلمهٔ معاد است که این دو کلمه در باطن بهشدت به یکدیگر وصل است. مبدأ در کلام حکیمان و عالمان، به معنی خداست که شروع همهٔ آفرینش از اوست.
سردار سلیمانی، مردی از جنس آرامش بود
استاد انصاریان بیان کرد: من چندی پیش به منزل شهید بزرگ، حاج قاسم سلیمانی رفتم. خانوادهاش برای من از احوالاتش صحبت میکردند و خودم هم بیشتر از ده سال با او مربوط بودم. پیش من میآمد، پای منبر میآمد، احیاها را که اصلاً ترک نمیکرد. اینقدر این انسان آرام بود! با این اوضاع عراق، سوریه و داعش و در عین حال، در همان میدانهای عجیب و غریب جنگ، میخندد؛ یعنی اینقدر این آدم به پروردگار و اهلبیت علیهمالسلام دلبسته بود که در آن اوضاع بمباران و جنگ با داعش، آرامش خیلی عجیبی داشت؛ بهخاطر اینکه قرآن را قبول کرده بود و به قرآن عمل میکرد، آرامش داشت.
باطن در عین ناله و گریه آرام بوده و فراق عامل گریه است
استاد انصاریان با بیان اینکه ابیعبدالله علیه السلام نیز در مسیر کربلا آرامش بینظیر داشت، اظهار کرد: آرامش مسئلهای است و داغ دیدن، فراق، به گریه افتادن و به ناله افتادن هم یک مسئلهٔ دیگر است؛ یعنی باطن در عین ناله و گریه آرام بوده و فراق عامل گریه بوده است.
منبع: عرفان
نظرات شما عزیزان: