12

1) بسیجی کیست؟

آن کسی که با ایمان است، آن کسی که دنبال اهداف والاست، آن کسی که حاضر است از وجود خود برای کشورش برای اسلامش برای نظام اسلامی، برای آحاد ملتش، با وجود خود با استعداد خود، با جان و تن خود سرمایه گذاری کند او بسیجی است، در هر کجا که باشد. افتخار کنند جوانان عزیز بسیجی ما در گردان های مخصوص بسیج، گردان های عاشورا و الزهرا(س) در نیروی مقاومت، در بخش ها مختلف بسیج که توانسته اند با حضور سازمانی در بسیج، این احساس را مجسم کنند.

2) ایا رعایت ظواهر دینی در بسیج کافی است؟

من طرفدار این هستم که شما ظواهر دینی و ظواهر عاطفی اعتقادی و عملی را همان طور که حفظ کرده اید، همچنان حفظ کنید. همین زیارت عاشورا، همین توسل به امام زمان(عج)، همین مسجد جمکران، همین رفتن به نمازجمعه، همین روضه خوانی، همین سینه زنی، اینها خیلی خوب است، عده ای می خواهند بگویند اینها خوب نیست، نه، اینطور نیست، اما اینها کافی نیست. فضای ذهنی جامعه را باید در اختیار بچه های خوب باشد. اجتماعات خود، گروه های تحقیقی خوب، همین مباحث راجع به عدالت اجتماعی، اینها چیز کوچکی نیست.

4) مسئولیت بسیج چیست؟

نظام جمهوری اسلامی پرچم معنویت و اخلاق را بلند کرد. برافراشتن پرچم اخلاق، فقط از موضع موعظه گری قابل تأمین نیست. با حرکت عظیم و اقتدار ناشی از حشور مردم، این پرچم در دنیا افراشته شده است. امروز ما در سبزهای عظیم جهانی و بین المللی، از عدالت و مظلومیت ملتها سخن می گوییم و این به برکت نظام جمهوری اسلامی است. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، چنین چیزی نبود. حضور مردم و بسیج حقیقی دل ها و جسم ها و جان ها می تواند پشتوانه این حرکت عظیم جهانی باشد این مسئولیت عظیم بسیج است.

5) منظور از بصیرت و روشن بینی در نیروی بسیجی به چه معناست؟

بسیج یک حقیقت منحصر به فردی در نظام جمهوری اسلامی است که حاکی از نهایت توانایی مکتب و تفکر عمیق و ماندگار انقلابی و اسلامی در این سرزمین است. اگر ما بخواهیم از اول پیروزی انقلاب تا کنون، در میان عوامل انسانی، به دنبال مؤثرترین عامل بگردیم، عامل بسیج را پیدا می کنیم، معنا و مفهوم و حقیقت بسیج چیزی جز این نیست، یک انسان به خاطر بصیرت و روشن بینی خود که با روح گذشت و فداکاری همراه است. آسایش و راحتی خود و کسب امتیازات شخصی را در درجة بعد قرار می دهد. اما منافع ملت و کشور و سربلندی مردم و پیشرفت انقلاب و آبرومندی نظام را بزرگترین هدف خود می کند، این چیز بسیار بزرگ و با اهمیتی است.

در جنگ هم همین روحیه بسیجی بود که توانست برای کشور ما افتخار به بار آورد. هر جا این روحیه بسیجی وارد شد، گروه ها را باز کرد. در جنگ هم هر گاه در سازمان های موظف نظامی، یک فرمانده یا یک نظامی با روحیه بسیجی حضور داشت. همه چیز رنگ دیگری به خود می گرفت و فداکاری برجسته تر و پیشرفت و امید و نگاه به اینده روشن تر می شد و هرجا که این روحیه باشد و هر ملتی که مردمانی با چنین روحیه داشته باشد، بدون تردید آن ملت موفقیت های بزرگی به دست خواهد آورد.

6) نسبت انقلاب و جوان ها چگونه است؟

انقلاب ما را جوان ها پیروز کردند. جنگ را هم جوان ها اداره کردند. کشور را هم باید جوان ها پیش ببرند، این انقلاب را هم باید جوان ها به ثمر برسانند. نیروی جوان و جوان بسیجی نیروی مستحکم و قاعده اصلی مقاومت در نظام اسلامی را تشکیل می دهد و همچنان با قدرت و قوت و ایمان راسخ در مقابل دشمن ایستاده اند و یقیناً شما جوان ها آن روزی را خواهید دید که دشمن به زانو دربیاید و به شکست خود اعتراف کند.

جوانان، بسیج آن روز از مرزهای نظامی جغرافیایی کشور دفاع کرد و در میدان رزم توانست خود را نشان دهد، اما مگر مرزهای دفاعی انقلاب فقط به مرزهای جغرافیایی منحصر می شود.

بسیجی کیست؟

داود عباسی

ترسیم سیمای یک بسیجی واقعی در پرتو نظر ولی ‏امر مسلمین جهان

اشاره: بنیان‏گذار شجره‏ی طیبه‏ی بسیج فرموده بود: «من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می‏خورم و از خدا می‏خواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند، چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی‏ام».

خلف صالح و جانشین آن پیر سفر کرده نیز فرمود:«من هم افتخار می‏کنم که یک بسیجی باشم... همه باید به این عضویت افتخار کنیم»

وقتی این دو رهبر نورانی خود را بسیجی می‏دانند و شهدای با عظمت دفاع مقدس نیز به بسیجی بودن خود افتخار می‏نمودند و نائب امام‏زمان(عج) بسیجیان را سربازان امام‏زمان(عج) معرفی می‏فرماید، قداست بسیجی بودن روشن می‏گردد. اما به یقین این قداست صرفاً با عضویت در بسیج و گرفتن کارت بسیجی حاصل نمی‏گردد و فرد بسیجی دارای صفاتی است که آن صفات باعث این قداست می‏شود و هرکس بیشتر خود را به این صفات متصف کند قطعاً بسیجی‏تر خواهد بود.

معظم‏له فرموده‏اند: « بسیجی هم شدت و ضعف دارد. بعضی در میدان بسیج، خلوص و صفایشان مثل خورشید می‏تابد و انسان را مجذوب می‏کند. به‏هرحال، بسیج یک فرهنگ است؛ بسیج، یک ذهنیت برجسته و والا در جامعه‏ی ماست».

بهترین و به تعبری تنها کسی که می‏تواند این صفات را تبیین، تشریح ‏و مشخص نماید نیز کسی جز نائب عام امام‏زمان(عج) نخواهد بود.

با این وصف تلاش نمودیم تا بیانات آن رهبر فرزانه در خصوص صفات فرد بسیجی را از منظر شما و خود بگذرانیم تا سنگ محکی باشد برای سنجش میزان نزدیکی ما به یک بسیجی واقعی.

***

علی‏بن‏ابیطالب که مصداق کامل یک بسیجی فداکار انقلاب است... بسیجی یعنی این. یعنی همه‏ی وجودش وقف اسلام است. وقف است برای آنچه پیغمبر می‏خواهد و خدا را خشنود می‏کند...آن حضرت برای خودش کاری نمی‏کرد. این، همان مصداق کامل بسیجی است.

پس، بسیج یعنی متن مردم، آن مردمی که می‏توان امید دفاع از انقلاب را از آنها داشت.

اگر روزی دشمنی به کشوری حمله کند حمله ی نظامی چه کسی در مقابل این دشمن می‏ایستد. آن کسی که از همه به سرزمین خود علاقه‏مندتر است، به ملت خود علاقه‏مندتر است، به زخارف دنیوی بی‏علاقه‏تر است، احساس مسئولیت بیشتر می‏کند و متعهدتر است، خوب، او می رود دفاع می‏کند... بسیج یعنی همین، یعنی عنصر مومن انقلابی علاقه‏مند به سرنوشت میهن، و علاقه‏مند به سرنوشت کشور، و یک فرد فداکار.

امروز همه‏ی جوانان ما، پیران ما، دانشجویان ما، قشرهای مختلف ما، روحانیون ما، بزرگان ما، کوچکان ما مگر من شذ و ندری که دل به زندگی‏های رنگ و لعابی دروغین غرب بسته باشند فهمیده‏اند که سعادتشان در این است که اسلام را با بصیرت، با روشن‏بینی، با خردمندی بفهمند و آن را به کار بگیرند، تا بتوانند از دشمنی‏ها کم کنند، دشمنی‏ها را دفع کنند، این همان بسیج است، حقیقت بسیج یعنی این، ارتش بیست میلیونی که امام فرمودند، یعنی این.

بسیج از طرفی به معنای حرکت خودجوش مردمی است؛ مردمی که خودشان را صاحب مملکت خویش می‏دانند؛ مردمی که بخصوص جوانانش با معنویّت هستند و دلشان با خدا آشناست؛ مردمی که اوّلاً از هر گونه انحراف در مشی کلّی کشورشان آگاه می‏شوند، ثانیاً از آن رنج می‏برند و ثالثاً در مقابل آن انحراف می‏ایستند. این، معنای بسیج است.

(بسیجی بودن) یعنی به صحنه آمدن و به میدان آمدن. چه میدانی؟ میدان چالش‏های حیاتی و اساسی. میدان‏ها و چالش‏های اساسی زندگی چیست؟ فقط آن وقتی است که به کشوری حمله شود و مردم آن کشور به صحنه بیایند تا از مرزهای خودشان دفاع کنند؟ البته که نه؛ این فقط یکی از موارد به میدان آمدن است. آن وقتی هم که هویت ملی و سیاسی یک ملت مورد مناقشه قرار می‏گیرد، جای به میدان آمدن است. آن وقتی هم که به فرهنگ و اعتقادات و باورهای ریشه‏دار یک ملت اهانت می‏شود و آن را تحقیر می‏کنند، جای به میدان آمدن است. آن وقتی هم که نسل برگزیده‏ی یک ملت احساس می‏کنند از غافله‏ی دانش عقب مانده‏اند و باید علاجی بکنند، جای به میدان آمدن است. آن وقتی هم که احساس بشود پایه‏های یک زندگی مطلوب و عادلانه در کشور احتیاج به تلاش دارد تا ترمیم و یا استوار شود، جای به میدان آمدن است. آن وقتی هم که جبهه‏های فکری و فرهنگی دنیا برای تسخیر ملت‏ها با ابزارهای فوق مدرن می‏آیند تا ملتی را از سابقه و فرهنگ و ریشه‏ی خود جدا کنند و به راحتی آن را زیر دامن خودشان بگیرند، جای به میدان آمدن است.

(بسیجی) عدالت‏طلب است. عدالت‏طلبی فقط این نیست که انسان شعار عدالت‏طلبی بدهد؛ نه، باید این را واقعاً بخواهد.

بسیج یعنی اینکه هر جوانی بداند و بفهمد که باید کشورش مستقل و آزاد و آباد باشد و بخواهد در این راه تلاش کند و نقش بر عهده بگیرد؛ مسئولیت بر عهده بگیرد. این می‏شود بسیج.

نام بسیج، نام مقدسی است. بسیج عمومی یک ملت یعنی آمادگی و هوشیاری دائمی یک ملت، بخصوص جوان‏هایی که در راه تحصیل علمند؛ دانش‏آموزی و دانشجویی. مسئولان کشور هم همین‏جور؛ همه باید به این معنا، بسیجی باشند.

(بسیجی) یعنی آن عنصر دلسوزی که کشور را متعلق به خود و آینده را وابسته‏ی به تلاش خود می‏داند.

بسیجی کسی است که سینه‏اش را سپر می‏کند و با هر وسیله‏ای که در اختیارش باشد، دفاع از انقلاب را به عهده می‏گیرد، چون درحقیقت از اسلام و قرآن دفاع کرده است.

هرکس که در دل برای سرنوشت خود، سرنوشت این ملت و اینده ایران اسلامی ارزش قائل است، آن کسی که برای استقلال و هویت ملت خود ارزش قائل است، آن کسی که از تسلط قدرت‏های بیگانه بیزار است، آن کسی است که برایش اینده‏ی کشور و این ملت واینده‏ی دنیای اسلام یک هدف بزرگ محسوب می‏شود، آن کسی که از رنج‏های ملت فلسطین دلش خون است ... آن کسی که مایل است بیش از یک‏میلیارد مسلمان دنیا قدرت عجیبی را تشکیل بدهند که بشریت را به سمت کمال هدایت کنند و خودشان در قله کمال قرار بگیرند، آن کسی که این احساسات و این درک‏ها را دارد و حاضر است در این راه قدمی بردارد؛ او بسیجی است.

شما بسیجی‏ها باید به گونه‏ای رفتار کنید که احترام و محبت مردم جلب شود. شما باید نمونه‏ی اخلاق و تواضع و مهربانی و رعایت مقررات باشید. آن کسی بسیجی‏تر است که مقررات را بیشتر رعایت می‏کند، به خاطر آن‏که این فرد بیشتر از همه برای نظام دل می‏سوزاند و مقررات، لوازم قطعی اداره‏ی درست نظام است.

بسیجی یعنی دل با ایمان، مغز متفکّر، دارای آمادگی برای همه‏ی میدان‏هایی که وظیفه‏ این انسان را به آن میدان‏ها فرا می‏خواند، این معنای بسیجی است.

بسیجی به کسانی اطلاق می‏شود که از متن جامعه برخاسته‏اند و آماده شده‏اند تا برای شخصیت، عزت و اعتلای کشور و ملت خویش اهتمام کنند. بسیجی کسی است که در برابر یک تجاوز خارجی در نقش مدافع و در خط اول جبهه ظهور می‏کند، در عرصه‏ی سازندگی به ایفای نقشی که از او انتظار می‏رود می‏پردازد، در صحنه علم و تحصیل به فراگیری و آموزش روی می‏آورد و در هنگام تعلیم دادن، سواد و علم و تخصص و فن و صنعت و هنر را به دیگران می‏آموزد.

بسیجی کسی است که برای ارزش‏های اسلام، اهمیت قایل است و معتقد به خدا و خاضع و خاشع در مقابل پروردگار عالمیان است. در دل، مشتاق صلاح است و می‏خواهد صالح و پاک باشد و از رذایل اخلاقی دور بماند. می‏خواهد روز به روز انس خود را با خدا بیشتر کند و بنده‏ی او باشد و بر طبق فرمان او زندگی کند. بسیجی این راه را، راه سعادت می‏داند. او سعادت را در شهوات زودگذر زندگی و پوشیدن لباس الوان و رنگارنگ و قرار گرفتن در معرض دید این و آن به خاطر ارضای یک ساعته، نمی‏داند. روح او با این چیزهای کوچک و حقیر، ارضا نمی شود، روح او با معارف الهی ارضا می‏گردد.

بسیجی بلندهمت است. خواسته‏های او بزرگ و در حد اعتلای کشور می‏باشد. خواسته‏ی او، نجات همه‏ی آحاد بشر و رفع فساد و فقر و تبعیض و بی‏عدالتی و سلطه‏ی دشمن است. او از این که زیر پرچم امریکا یا دیگر قدرت‏های بیگانه زندگی بکند و مثل حیوانات بچرد، بیزار است. برای او فرق می‏کند و مهم است که چه کسی بر کشور او فرمان براند. یک انسان فاسد و فاسق و فاجر و مزدور بیگانه، یا بندگان صالح خدا. او به این که در خانه و در محیط زندگی او، حکومت الله مستقر باشد یا حکومت دشمنان الله، اهمیت می‏دهد. لذا برای این کار می‏ایستد.

آن کس که با ایمان است، آن کس که دنبال اهداف والاست، آن کس که حاضر است از وجود خود برای کشورش، برای اسلامش، برای نظام اسلامی، برای آحاد ملتش، با وجود خود، با استعداد خود، با جان و تن خود، سرمایه‏گذاری کند او بسیجی است، در هرکجا که باشد.

دانشجوی بسیجی، آن عنصر نورانی و پاک نهادی است که در حال فراگرفتن دانش و آماده‏سازی علمی و فکری خود برای شرکت در پیشرفت مادی ملت و کشورش چراغ ایمان و هدایت را نیز در دل خود و در محیط دانشگاه فروزان می‏کند و فضا را با صلاح و صفا و نورانیت خود، نورانی می‏سازد.

دانشجوی بسیجی کسی است که دشمن کمین گرفته را از یاد نمی‏برد و غافلانه، خود و دانشگاه و کشورش را به دست تطاول دشمن نمی‏سپرد.

دانشجوی بسیجی، جوانی خود را مغتنم می‏شمرد و از لحظه‏های گران‏بهای آن برای خودسازی علمی و فکری و روحی بهره می‏گیرد.

دانشجوی بسیجی، پیکار فرهنگی و فکری و عقلانی را نیز مانند حضور در میدان‏های جنگ، با تکیه بر هوشمندی و تلاش و توکل به پیش می‏برد و خود را در همه حال، سرباز اسلام و انقلاب و فرزند خمینی کبیر(ره) می‏شمرد.

هر دانشجویی با هر سلیقه‏ی سیاسی، اگر پایبند به ارزش‏های انقلاب و آماده‏ی حضور در عرصه‏ی مبارزه‏ی فرهنگی و سیاسی با استکبار و ایادی آشکار و نقابدار آن است، می‏تواند در خیل بسیجیان دانشگاه و عضوی از بسیج دانشجویی باشد.

بسیج یعنی حرکت عظیم ملت ایران، همراه با آگاهی؛ احساس آمیخته‏ی با عقلانیت؛ حرکت و عمل آمیخته‏ی با مبنای فکری؛ عمل‏گرایی همراه با آرمان‏گرایی و دیدن افق‏های دوردست؛ اینها مجموعه‏یی است که ذهنیت و هویت بسیج را تشکیل می‏دهد.

با خدا باشید؛ دل به خدا بسپارید؛ توکلتان را به خدای متعال از دست ندهید؛ به نیروی عظیمی که خدای متعال در دل شما، در ذهن شما، در اراده‏ی شما، در وجود شما و در جسم شما به ودیعه قرار داده است، باور و ایمان بیاورید و بدانید با این نیرو می‏توانید کوه‏های عظیم را جابه‏جا کنید.

بلکه بسیج، یعنی مجموعه‏ی انسان‏هایی که نیروی خودشان را به میدان می‏آورند تا در جهاد عمومی کشور و ملت‏شان، در جهت رسیدن به قله‏ها، فعال باشند و با آنها همکاری کنند و در کارشان سهیم باشند؛ این، معنای بسیج است.

آن مادری که با عشق به فرزند خود... او را راهی جبهه‏ی دفاع می‏کند و بعد که جنازه‏ی فرزند شهیدش را تحویل می‏گیرد، به جای اظهار پشیمانی، به جای اظهار گله، اظهار سرافرازی و افتخار می‏کند، مظهر یک بسیجی کامل است.

یک سیاستمدار بسیجی، یک نظامی بسیجی، یک دانشجوی بسیجی، یک روحانی بسیجی، یک کشاورز بسیجی، یک کارگر بسیجی، یک محقق و دانشمند بسیجی، یک استاد بسیجی، از همه‏ی قشرها یک بسیجی، آن کسی است که مقدورات و امکان خود را در راه هدف‏های عظیم این ملت به میدان می‏آورد؛ خود را سهیم می‏کند؛ خود را مسؤول می‏داند و مایل نیست کنار بنشیند، تا دیگران تلاش کنند، او هم نگاه کند؛ یا آن‏جایی که سودمند است، سودش را ببرد؛ و یا تا یک گوشه‏اش ساییده شد، بنا کند به ایراد گرفتن و اعتراض کردن؛ این‏جور انسان هم در جامعه داریم؛ بسیجی آن کسی است که این‏گونه نیست.

آن‏جایی که نیازمند رفتن به عرصه‏ی نظامی است، او پیشاهنگ است؛ جوان و پیر هم نمی‏شناسد؛ دور و نزدیک هم نمی‏شناسد؛ آن‏جایی که جای حضور در عرصه‏ی سیاسی و میدان سیاست است، او فعال و پُرنشاط است؛ آن‏جایی که در عرصه‏های بین‏المللی باید حضور پیدا کرد عرصه‏های گوناگون بین‏المللی؛ عرصه‏ی سیاسی، عرصه‏ی فرهنگی، عرصه‏ی ورزشی او در آن‏جا، مظهر عزت ملت و کشور خود است. با این روحیه، با این احساس، در آن‏جا حاضر می‏شود؛ آن‏جایی که جای علم است، جای تحقیق است، جای صبر کردن بر مشکلاتِ نوآوری علمی است، از جان و ذهن خودش مایه می‏گذارد؛ آن‏جایی که جای پول خرج کردن است، اگر پولی دارد، پول خرج می‏کند. این، بسیجی است.