ذکر مبارک - درس سوم (سوره بقره آیات 6 تا 16)

ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

ذکر مبارک - درس سوم (سوره بقره آیات 6 تا 16)

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

ذکر مبارک - درس سوم (سوره بقره آیات 6 تا 16)

بسم الله‌ الرحمن الرحیم
درس سوم ـ سوره بقره آیات 6 تا 16

واژگان
1ـ اَنذَرتَ:
بیم‌شان دادی.  الاِنذار: خبر دادنی که در آن ترساندن هم باشد.
2ـ خَتَمَ: مُهر زد.  در گذشته، بر روی کیسه یا نامه های ارسالی مهر می نهادند تا سر بسته بماند. در این آیه، قلب کافران به همان بسته ها و کیسه های نفوذ ناپذیر و سربسته تشبیه شده است كه دیگر نمی‌توان در فهم و درک آنان تغییر ایجاد کرد.
3ـ لَقُوا: ملاقات می کنند. (لِقاء: رو به ‌رو و مصادف شدن)
4ـ یَعمَهُون: سرگردان می‌شوند. (عَمَه: سرگردانی و حیرت)
5ـ ما رَبِحَت: سود نکرد. (رِبح: به دست آمدن سود در معامله)
 

نکات تفسیری
آیه6 ـ دورماندگان از هدایت قرآن:
پس از بیان برجستگی‌های اخلاقی دسته‌ی اول مردم (متقین)، در این آیات، کافران به عنوان گروه دوم ذکر شده‌‌اند. کسانی که آیات قرآن را با قلب یا زبان خود انکار می‌کنند و دیگر امیدی به هدایت‌شان نیست. البته مراد از کافران در این آیه، همه‌ی کافران نیستند؛ زیرا بسیارى از كافران بعدها ایمان آوردند و دل‌های‌شان نرم شد؛ بلکه مقصود، گروهی هستند که بر کفر ثابت‌‌ بوده و در اثر دشمنی در برابر حقّ، زمینه‌ی هدایت را به کلی از دست داده‌‌اند و به گونه‌ای با پیامبر صلی‌الله‌و علیه‌وآله‌وسلم ستیز و لجاجت دارند كه دیگر تبلیغ وی در آنان اثر نمى‌‌گذارد؛ گویا بر دل‌های آنان مهر غفلت و خاموشی زده شده است.
آیه 7 ـ مراد از مهر نهادن خداوند بر قلب کافران:
معنای این‌که خداوند بر دل‌ها و گوش‌هاى کافران مهر نهاده و بر چشم‌هاشان پرده افكنده است، این نیست که آنان مجبورند کافر بمانند و دیگر قدرت تشخیص حق را نخواهند داشت؛ زیرا کفر و لجاجت خود آنان باعث شده که قلب آنان همواره نسبت به پذیرش حق واکنش منفی نشان دهد و این به تدریج برای آنان به صورت ملکه‌ای نفسانی و عادت درآید. در نتیجه، خودشان توفیق توبه را از خویش سلب نموده‌اند‌ و خداوند تنها بازتاب اعمال‌شان را به آن‌ها برگردانده است.
آیه8 ـ پدیده‌ی نفاق:
از این آیه تا آیه ی بیستم، سخن پیرامون دسته‌ی سوم از مــــردم؛ یعنی منافقان است. در نخستیـــن ماه‌‌های هجـــرت پیامبراکرم صلی‌الله‌و‌علیه‌وآله‌وسلم به مدینه، اولین آثار پـدیـده‌ی نفـاق آشکار شـد. منافقـان در عصـر پیـامبـر اکرم و سال‌‌های بعد از آن حضرت، ضربه‌های جبران‌ناپذیری بر پیکره‌ی اسلام وارد کردند. به همین جهت در سوره‌ی بقره و در سوره‌‌های بعد، پیرامون نفاق و دسیسه‌‌های گوناگون منافقان مکرّر سخن به میان آمده است. مهم‌ترین ویژگی‌ منافقان، این است که چون دچار خودفریبى شده‌اند و با دو شخصیّت درونى و بیرونى زندگى مى‌‌كنند، اراده و توانایى تحقق خواسته‌‌های خویش را ندارند و زندگى آنان سراسر دروغ شده است؛ به گونه‌ای که مقیاس تشخیص فساد از صلاح را به کلی از دست داده‌اند و تنها كارهاى خود را بر محور حق دانسته و دیگران را مشتی سفیه و بی خرد می‌خوانند. خداوند نیز آنان را به خود وا‌مى‌‌گذارد تا از نعمت بصیرت و دیدن حقیقت محروم و كور بمانند.
آیه‌ 10 ـ مراد از قلب در قرآن:
در قرآن از حقیقت وجود انسان؛ یعنی جان و روح او به «قلب» تعبیر شده است. از برخی آیات فهمیده می‌شود که قلب و روح آدمی  هم چون جسم او دارای سه حالت سلامت، بیماری و مرگ است. قرآن درباره‌ی «سلامت قلب» می‌‌فرماید: «در روز قیامت مال و منال انسان به حال او سودی نمی‌‌بخشد؛ مگر کسی که با قلبی سلیم به پیشگاه خدا آید.»(شعرا/88و89) درباره‌ی «بیماری قلب» نیز می‎فرماید: «در دل های منافقان نوعی بیماری است»(بقره/10). مقصود از بیماری دل، ورود شک و تردید در آن است. درباره‌ی «مرگ قلب» آنان نیز می‌‌فرماید: «تنها کسانی دعوت تو را می‌‌پذیرند که گوش شنوا دارند؛ امّا مردگان (آن‎ها که روح انسانی را از دست داده‌‌اند)، ایمان نمی‌‌آورند و خداوند آن ها را در قیامت بر می‌‌انگیزد». (انعام/36)
مراد از افزایش بیماری منافقان توسط خداوند چیست؟
خداوند در آیه‌ی 20 سوره‌ی اسراء به یکی از سنت‌های خویش اشاره کرده که هر کس در هر مسیرى قرار گرفت، او را در همان مسیر یاری می‌نماید، به همین جهت، منافقان نیز با قرار گرفتن در مسیر نفاق، مشمول این سنت الهی گردیده و بر بیماری آنان افزوده خواهد شد. هم چنین مشاهده‌ی قدرت روزافزون مسلمانان نیز سرگردانی و گمراهی آنان را بیشتر می نماید.
آیه 13 ـ سفاهت منافقان:
عقل سلیم آن است كه ره آوردش عبادت خداى سبحان و راهیابى به بهشت باشد:
امام صادق علیه‌السلام فرموده‌اند: «العَقلُ ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمنُ وَ اكتُسِبَ بِه الجَنان ـ عقل چیزی است که با آن خدای رحمان عبادت شود و بهشت با آن کسب گردد».
هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام ج1 ص4
از این رو، خداوند در این آیه منافقان را نابخرد و سفیه خوانده است؛ چون عقل خود را اسیر هوا و هوس زودگذر دنیایی قرار داده اند.
آیه14 ـ شیطان:
به عقیده‌ی برخی از مفسران و لغت شناسان، اصل این کلمه‌ «شَطَنَ» به معنای «دورشدن» است و «شَیطان» به معنای «دور شده از خیر و خوبی» است. واژه‌ی شیطان بیشتر درباره‌ی «ابلیس» ـ که مظهر شرارت و ناپاکی است ـ به کار می‌‌رود؛ امّا در حقیقت همه‌ی کسانی را که در مسیر ناپاکی قدم بردارند، در بر می گیرد. از همین رو، خداوند در این آیه از سران کفار و منافقین به عنوان شیطان نام برده است.
 

پیام ها
1ـ در تبلیغ دین، انتظار ایمان آوردنِ همه‌ی‌‌ مردم را نداشته باشیم. «أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ»
2ـ آثار نیرنگ، به صاحب آن برمى‌‌گردد. «وَ ما یَخدَعُونَ اِلَّا اَنفُسَهُم»
3ـ از دیرباز، منافقان خود را اصلاح‌‌گر معرفى مى‌‌كردند و با ارائه‌ی تصویر نابجا از اعمال خود، در صدد فریب مردم و توجیه كار‌‌هاى خلاف‌ خویش‌اند. «اِنَّما نَحنُ مُصلِحُونَ»
4ـ منافقان با كفّار ارتباط تنگاتنگ و تشكیلاتى دارند و از آنان خطّ فكرى مى‌‌گیرند. «شَیاطِینِهِم»
5ـ عاقبتِ مؤمن، هدایت «عَلى‌‌ هُدىً مِن رَبِّهِم» و سرانجام منافق، انحراف است. «ما كانُوا مُهتَدِینَ»
6ـ دنیا چون بازاری است که مردم، معامله‌‌گران آن و اعمال و انتخاب‌‌هاى ایشان، کالای مورد معامله است. «اشتَرَوُا ... فَما رَبِحَت تِجارَتُهُم»





 




 

 

دریافت فایل بروشور درس سوم PDF
دریافت فایل  word درس سوم
پرده نگار(پاورپوینت) درس سوم
فایل صوتی درس سوم ذکر مبارک

 

 نکته: برای اجرای کامل و بدون نقص پاورپونت های نورمبین از powerpoint 2013 به بالا استفاده کنید.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: ذکر مبارک
برچسب‌ها: ذکر مبارک

تاريخ : چهار شنبه 17 / 4 / 1399 | 4:0 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.