ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

کشف قطره ی چشم از قرآن کریم

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

کشف قطره ی چشم از قرآن کریم

عکس نوشته قرآنی با متن آیه + ترجمه

کشف قطره ی چشم از قرآن کریم

وننزل من القرآن ما هو شفاء ورحمة للمؤمنين

دانشمند مسلمان مصری دکتر عبد الباسط محمد توانست با ساختن قطره ی چشم برای درمان آب مروارید با الهام گرفتن از سوره یوسف به دو مجوز اختراع بین المللی یکی از آمریکا و دیگری از اروپا دست یابد.

دانشمند مسلمان مصری دکتر عبد الباسط محمد سید پژوهشگر مرکز ملی تحقیقات وابسته به وزارت پژوهش علمی و فناوری مصر یک روز صبح هنگامی که در حال تلاوت سوره ی یوسف علیه السلام بود آن قصه ی عجیب وی را به تأمل واداشت و شروع به تدبر در آیات قرآن کریم کرد که داستان توطئه ی برادران یوسف علیه السلام و سرنوشت پدر آن حضرت را بیان میکرد و اینکه چگونه چشمان حضرت یعقوب کور شد و دچار آب مروارید گردید و سپس چگونه خداوند متعال به واسطه ی پیراهن یوسف (ع) آن حضرت را شفا داد .

دکتر عبدالباسط با خود می اندیشید که پیراهن یوسف علیه السلام چه می تواند داشته باشد که باعث شفای چشمان پدرش شد؟ وی ایمان داشت که داستان یوسف معجزه ایست که خداوند متعال به وسیله ی یکی از پیامبران خود آن را به اجرا گذاشته است.

ولی دکتر معتقد بود که در کنار محتوای روحی داستان ، محتوای مادی دیگری نیز دارد که از طریق تحقیق و مطالعه می توان به آن دست یافت تا دلیلی باشد بر راستگویی قرآن کریم. وی همچنان در حال تحقیق و جستجو بود تا اینکه با یاری خداوند به رابطه ی بین غم و غصه و دچار شدن به آب مروارید پی برد.

چرا که غم و غصه باعث افزایش هرمون ادرینالین می شود که این ماده، ماده ای ضد هرمون انسولین به شمار می رود. بنابراین اندوه و یا شادی شدید باعث افزایش مستمر هرمون ادرینالین می شود که به نوبه ی خود باعث افزایش قندخون می گردد که این یکی از دلایل تار و کدر شدن دید چشم می باشد.

و این بر هم زمان بودن گریه و اندوه می باشد که نخستین بارقه ی امید در سوره ی یوسف برای وی زده می شود

آنجا که خداوند در مورد حضرت یعقوب علیه السلام می فرماید : ﴿ وتولى عنهم وقال يا أسفي على يوسف وابيضّت عيناه من الحزن فهو كظيم ﴾ (يوسف 84) حضرت یوسف علیه السلام با وحی پروردگار از برادرانش خواست که پیراهنش را برای پدرش ببرند ﴿ اذهبوا بقميصي هذا فألقوه على وجه أبي يأت بصيرا وأتوني بأهلكم أجمعين﴾ (يوسف 93)
خداوند متعال می فرماید : ﴿ ولما فصلت العير قال أبوهم إني لأجد ريح يوسف لولا أن تفندون، قالوا تالله إنك لفي ضلالك القديم، فلما أن جاء البشير ألقاه على وجهه فارتد بصيرا قال ألم أقل لكم إني أعلم من الله ما لا تعلمون﴾(يوسف 96)

آغاز پژوهش از اینجا بود که چه چیزی در حضرت یوسف علیه السلام بود که باعث شفا شده است ؟
بعد از فکر و تأمل دکتر عبد الباسط به جوابی جز عرق (بدن) نرسید؛ بنابراین شروع به جستجو در مورد عناصر عرق کرد و لنزهای خارج شده از چشم را در عرق فرو می برد که باعث شفافیت تدریجی این لنزهای کدر شده می گردید.

و سؤال دوم این بود که :
آیا تمام عناصر و اجزای عرق فعال و تأثیر گذار می باشند؟

بدین وسیله و با یکی از این عناصر در نهایت دکتر عبدالباسط توانست ترکیبی از "پولین جوالدین" بسازد و آن را روی 250 داوطلب آزمایش کندکه در بیش از 90% از موارد آب مروارید و سفیدی چشم از بین رفت و این افراد بینایی خود را باز یافتند. و از طریق آزمایش ثابت شد که استفاده از این قطره 2 بار در روز به مدت 2 هفته باعث از بین رفتن آب مروارید چشم و بهبود بینایی می گردد.

دکتر عبد الباسط می گوید که با شرکتی که قرار است این دارو را تولید و توزیع کند شرط کرده است که هنگام ارائه ی آن به مردم به این مسأله اشاره کند که آن یک داروی قرآنی است تا مردم به راستگویی این کتاب بزرگ و تأثیر آن در خوشبختی دنیوی و أخروی مردم پی ببرند.
دکتر عبدالباسط اضافه می کند که : با استفاده از تجربیات علمی خود عظمت و بزرگی قرآن را احساس می کنم و آنگونه است که خداوند فرموده : ﴿ وننزل من القرآن ما هو شفاء ورحمة للمؤمنين ﴾


موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: کشف قطره ی چشم از قرآن کریم

تاريخ : شنبه 12 / 9 / 1398 | 18:40 | نویسنده : اکبر احمدی |

12 نکته درباره قصه های قرآنی

عکس نوشته قرآنی با متن آیه + ترجمه

12 نکته درباره قصه های قرآنی

1 . بنا به تحقیق، 208 قطعه داستانی در قرآنی مجید آمده است که برخی ادامه برخی دیگر می باشند و بعضی از آنها نیز کامل و مستقل می باشند .

2 . 63 سوره از 114 سوره قرآن کریم، حاوی قصه و حکایتی است و این یعنی آن که بیش از نیمی از سوره های قرآن، با هنر قصه پردازی به انتقال پیام خود پرداخته اند .

3 . بیشترین قصه های قرآنی ابتدا در سوره اعراف و پس از آن بقره می باشند و سوره آل عمران در رتبه سوم قرار دارد .

4 . بیشترین داستان های قرآنی درباره حضرت موسی و قوم بنی اسرائیل و فرعونیان است . پس از آن، بالاترین آمار متعلق به داستان های حضرت ابراهیم (ع) و داستان های حضرت عیسی (ع) و مادرش حضرت مریم (ع) است .

5 . هیچ یک از داستان های قرآنی براساس خیال پردازی یا شخصیت های فرضی نیست و همه قصه های قرآن واقعیت داشته اند و در واقع، روایتی الهی از یک رویداد حقیقی می باشند .

6 . گروهی از داستان های قرآن با استفهام تقدیری آغاز می شوند . این نوع استفهام، یکی از صنایع ادبی در فن داستان نویسی است که مخاطب را تشویق می کند تا قصه را پی گیری نماید; (طه/9 و ص/20) . در این روش معمولا داستان با این مقدمه آغاز می شود: «آیا این خبر را شنیده اید که ...» .

7 . گروهی از داستان های قرآنی با روش نوین (چکیده نویسی) آغاز می شود; یعنی قبل از شروع متن اصلی داستان، در جملات کوتاهی چکیده و هدف اصلی داستان می آید و سپس از ایجاد آمادگی ذهنی، به اصل مطلب پرداخته می شود . به عنوان نمونه، به آیات 10 تا 20 سوره اعراف - داستان آفرینش - مراجعه نمایید .

8 . گاهی از همین روش به صورت معکوس استفاده شده است ; یعنی ابتدا داستان اصلی آورده شده، سپس به بیان خلاصه و چکیده آن پرداخته شده است تا در جمع بندی به خواننده کمک نماید; (آل عمران/59) .

9 . شیوه قرآن در بیان قصه های عاشقانه بسیار لطیف و عبرت انگیز است . در قرآن کریم سعی شده است تا با مسائل عشقی به صورت سمبلیک و اشاره وار برخورد شود و از ارائه جزئیات یا به زبان آوردن صریح و زننده، خودداری شود . با خواندن داستان یوسف و زلیخا، این نکته را در خواهید یافت .

10 . یک نکته جالب در داستان های قرآنی، شکسته شدن حصار زمان است . گاهی حتی یک داستان در دل داستان دیگر آورده می شود; در حالی که در زمان های مختلف رخ داده اند . این خصوصیت قرآن، باعث می شود تا انسان با دقت و موشکافی، سعی در چیدن صحیح قطعات مختلف این داستان ها نماید و تمرکز بیشتری پیداکند .

11 . نکته زیبای دیگر آن که در قصه های قرآنی، جایگاه خاص زنان و نقش تعیین کننده و محوری آنان در اغلب داستان های قرآنی است; (تحریم 10 و 11) . زنان در داستان های قرآنی، به وضوح معرفی می شوند و شخصیتی مستقل دارند .

12 . قرآن در جاهایی که می خواهد الگویی عمومی ارائه کند و یا اندرزی فراگیر در داستان های خود مطرح کند، از کلمات عامی مانند مردی از خاندان فرعون (مؤمن/28) یا زن لوط و زن نوح (تحریم/10) استفاده می کند .


موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: 12 نکته ،درباره قصه های ،قرآنی

تاريخ : شنبه 12 / 9 / 1398 | 18:37 | نویسنده : اکبر احمدی |

هفتاد نكته قرآنى

عکس نوشته قرآنی با متن آیه + ترجمه

هفتاد نكته قرآنى

1. علومى كه براى فهميدن و فهماندن و شناخت و شناساندن هر چه عميق‏تر و دقيق‏تر قرآن كريم به‏وجود آمده است، و در طى تاريخ اسلام و اسلام‏شناسى بر تعداد آنها هم افزوده شده است، <علوم قرآنى‏» نام دارد. هم‏چنين بعضى فنون نيز مانند تجويد و ترتيل و ترجمه جزو آنهاست. تعداد و عناوين اين علوم و فنون قرآنى از اين قرار است:

1) تاريخ قرآن 2) علم رسم [يعنى رسم‏الخط] عثمانى 3) شناخت مكى و مدنى 4) علم شان نزول/اسباب نزول 5) علم شناخت ناسخ و منسوخ 6) علم محكم و متشابه 7) تحدى، اعجاز و تحريف‏ناپذيرى قرآن 8) تفسير و تاويل 9) قراءت، تجويد و ترتيل 10) فقه قرآن يا احكام قرآن 11) اعراب قرآن يا نحو و دستور زبان قرآن 12) قصص قرآن 13) علم غريب‏القرآن يا واژگان‏شناسى قرآن 14) علم يا فن ترجمه قرآن. (1)

2. قرآن كريم آخرين وحى‏نامه الهى در اديان توحيدى و ابراهيمى، و كتاب مقدس اسلام است كه به عين الفاظ، وحيانى است و بدون هيچ كم‏وكاستى، با دقيق‏ترين جمع و تدوينى كه درتاريخ كتب آسمانى سابقه دارد، با استفاده از نسخه‏اى كه در زمان حيات پيامبر(ص) نوشته شده بوده; ولى حالت كتابى و مصحف نداشته، در عصر عثمان به هيئت كتاب (مصحف) درمى‏آيد و اين واقعه عظيم دوران‏ساز در فاصله بين يازده هجرى وفات پيامبر(ص) و سى هجرى، كه هنوز پنج‏سال از خلافت عثمان باقى بوده است، انجام مى‏گيرد.

3. مصاحف امام، همان مصاحف عثمانى است و تعداد آنها پنج‏يا شش نسخه بوده است كه به مراكز بزرگ جهان اسلام همراه با يك حافظ قرآن‏شناس فرستاده شده است(نسخه‏اى به مكه، نسخه‏اى به مدينه، (2) نسخه‏اى به بصره، نسخه‏اى به كوفه، نسخه‏اى به بحرين، نسخه‏اى به شام).

4. مصاحف امام يا عثمانى قرن‏ها باقى بوده است. چنان‏كه سه جهانگرد نامدار جهان اسلام، يعنى ابن جبير (م 614 ق.) و ياقوت (م 626 ق.) و ابن‏بطوطه (م 779 ق.) هرسه در عصر خويش از مصحف عثمانى محفوظ در جامع كبير دمشق - كه مورد احترام فوق‏العاده مردم و مرجع زيارت آنان بوده است - ديدن كرده‏اند. اما بدبختانه اين نسخه در آتش‏سوزى سال 1310 ق. از ميان رفته است. گفته مى‏شود يكى از مصاحف امام (عثمانى) هم‏اكنون در دارالكتب المصريه در قاهره محفوظ است و در ابعاد بزرگ‏تر از رحلى (فى المثل به اندازه روزنامه اطلاعات، يا كيهان) و اخيرا هم به‏دست‏خبرگان فن مرمت و اصلاح شده است.


موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: هفتاد ،نكته ،قرآنى

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 12 / 9 / 1398 | 18:31 | نویسنده : اکبر احمدی |

ارزش واقعی انسان به چیست؟

ارزش و اعتبار هر انسان

>ارزش واقعی انسان به چیست؟
>
>(این کلام از جناب علامه جعفری نقل به مضمون است)

>علامه محمد تقی جعفری (رحمه­الله­ علیه) می­فرمودند:عده­ ای از جامعه­ شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: «ارزش واقعی انسان به چیست».برای سنجش ارزش خیلی از موجودات معیار خاصی داریم. مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه­ی آن است. اما معیار ارزش انسان­ها در چیست.هر کدام از جامعه شناس­ها صحبت­ هایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه دادند.

بعد گفتند: وقتی نوبت به بنده رسید گفتم : اگر می­خواهید بدانید یک
انسان چقدر ارزش دارد ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق
می­ورزد
.کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است در واقع ارزشش به مقدار
همان آپارتمان است.کسی که عشقش ماشینش است ارزشش به همان میزان است.اما
کسی که عشقش خدای متعال است ارزشش به اندازه­ ی خداست.

علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناس­ها صحبت­های مرا شنیدند
برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.وقتی تشویق آن­ها تمام شد
من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود.

بلکه از شخصی به نام علی (علیه­السلام) است. آن حضرت در نهج البلاغه
می­فرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» / «ارزش هر انسانی
به اندازه ­ی چیزی است که دوست می­دارد
».وقتی این کلام را گفتم دوباره به
نشانه­ ی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (علیه­السلام) از جا بلند
شدند


موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: نسان، ارزش، عشق علی

تاريخ : شنبه 12 / 9 / 1398 | 18:27 | نویسنده : اکبر احمدی |

آیا دلیل و مدرکی در مورد امامت 12 امام علیهم السلام در قرآن وجود دارد؟




آیا دلیل و مدرکی در مورد امامت 12 امام علیهم السلام در قرآن وجود دارد؟

درچندین آیه از آیات قرآن به امامت 12 امام علیهم السلام اشاره شده است ازجمله:.......

آیا دلیل و مدرکی در مورد امامت 12 امام علیهم السلام در قرآن وجود دارد؟

 

پاسخ

درچندین آیه از آیات قرآن به امامت 12 امام علیهم السلام اشاره شده است ازجمله:

1- آیه تبلیغ : یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین‏ [i]

یعنی :ای پیامبر آنچه را از سوی پروردگارت نازل شده است به طور کامل (به مردم) برسان ،و اگر نکنی رسالت او را انجام نداده ای ،و خداوند تو را از (خطرهای احتمالی) مردم نگاه می دارد، و خداوند جمعیت کافران لجوج را هدایت نمی کند.

در کتابهای زیادی از دانشمندان اهل تسنن (و در همه کتب معروف شیعه )اعم از تفسیر و حدیث و تاریخ آمده است که آیه فوق در شان علی(ع) نازل شد.

این روایات را گروه زیادی از صحابه از جمله ابو سعید خدری، زید بن ارقم، جابر بن عبدالله انصاری، ابن عباس، براء بن عازب، حذیفه، ابو هریره، ابن مسعود، و عامر بن لیلی نقل کرده اند،و در روایات آنها آمده است که این آیه در باره علی (ع) و داستان روز غدیر نازل شده است.

از جمله کسانی که این روایات را (به طور وسیع یا به اجمال) در کتابهای خود آورده اند دانشمندان معروف زیرند:

حافظ ابونعیم اصفهانی در کتاب "ما نزل من القرآن فی علی"(به نقل از الخصائص، صفحه29)

ابوالحسن واحدی نیشابوری در "اسباب النزول" صفحه150.

ابن عساکر شافعی به نقل از الدر المنثور جلد2، صفحه298.

فخر رازی در "تفسیر کبیر" جلد3،صفحه626.

ابو اسحاق حموینی در "فرائد السمطین" (مخطوط)

ابن صباغ مالکی در "الفصول المهمه"، صفحه27.

جلال الدین سیوطی در "الدر المنثور" جلد2 صفحه298.

قاضی شوکانی در "فتح القدیر" جلد3 صفحه57.

شهاب الدین آلوسی شافعی در "روح المعانی جلد6 صفحه172

شیخ سلیمان قندوزی حنفی در "الینابیع الموده"صفحه120

بدر الدین حنفی در "عمدة القاری فی شرح صحیح البخاری"جلد8 صفحه584.

شیخ محمد عبده مصری در تفسیر "المنار"جلد6 صفحه463.


موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: امامت قرآن امامت در قران آیه امامت

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 12 / 9 / 1398 | 17:54 | نویسنده : اکبر احمدی |

آیاتی که در باره حضرت علی علیه السلام در قرآن آمده است، کدام هستند؟

عکس نوشته غدیر خم

آیاتی که در باره حضرت علی علیه السلام در قرآن آمده است، کدام هستند؟
آیات فراوانی در قرآن کریم در شأن حضرت امیر علیه السلام و اهل البیت علیهم السلام نازل شده است که بعضی از آنان را بر می شماریم،

آیاتی که در باره حضرت علی علیه السلام در قرآن آمده است، کدام هستند؟

 

پاسخ

آیات فراوانی در قرآن کریم در شأن حضرت امیر علیه السلام و اهل البیت علیهم السلام نازل شده است که بعضی از آنان را بر می شماریم، با مراجعه به تفاسیر معتبر، شأن نزول آیات و تفسیر آنها مشخص خواهد شد.

احزاب آیه 33 ، رعد 43 ، آل عمران 61 ، بینه 7 ، مائده 55 ، مائده 3 ، مائده 67 ، دهر (انسان) 5 الی 10 ، رعد 47 ،  مائده 35 ،  آل عمران 7 ، هود 8 ، واقعه 10 و 11 ، انعام 82 ، نساء 59 ،  معارج 1 الی 3 .


موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: امامت امام علی آیه قرآن در باره امام علی امام علی در قرآن قرآن امام

تاريخ : شنبه 12 / 9 / 1398 | 17:53 | نویسنده : اکبر احمدی |

آیا در قرآن کلمه «مولا» آمده است؟

مولا


آیا در قرآن کلمه «مولا» آمده است؟

کلمه «مولا» کرارا در قرآن کریم آمده است از جمله در آیات ذیل: .....

آیا در قرآن کلمه «مولا» آمده است؟ در کجای قرآن است؟. لطفا در مورد آن به من توضیح دهید.

 پاسخ

1) کلمه «مولا» کرارا در قرآن کریم آمده است از جمله در آیات ذیل:

1- انفال: 40.

2- حج: 13.

3- حج: 78.

4- دخان: 41.

5- محمد: 11.

6- آل عمران: 150.

7- حدید: 15.

8- تحریم: 2.

9- بقره: 286.

10- توبه: 51.

11- نحل: 76.

12- تحریم: 4. و...

2) قرآن می­فرماید: «... رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرینَ » [i]

... پروردگارا! تکلیف سنگینی بر ما قرار مده، آن چنان که (به خاطر گناه و طغیان،) بر کسانی که پیش از ما بودند، قرار دادی! پروردگارا! آنچه طاقت تحمل آن را نداریم، بر ما مقرّر مدار! و آثار گناه را از ما بشوی! ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده! تو مولا و سرپرست مایی، پس ما را بر جمعیّت کافران، پیروز گردان! [ii]

مولا به معنای ناصر و یاری کننده می­باشد ولی نه هر ناصری بلکه کمک دهنده ای که تمام امرور منصور (کمک شونده) به عهده اوست و امور او را به عهده می­گیرد. چون این کلمه از ماده ولایت گرفته شده است و به معنای سرپرستی و تصدی امر می­باشد و از آنجا که خدا ولیّ مؤمنین است پس مولایشان نیز هست. [iii]  لذا می­بینیم که در این آیه شریفه نصرت و یاری خداوند را معلول مولا بودن او بر این گروه از مؤمنان قرار داده است و از زبان مؤمنین می­فرماید: چون تو مولای ما هستی پس ما را یاری کن و بر کفار پیروز گردان.

چنانچه در آیه دیگر می­فرماید:

« ذلِکَ بِأَنَّ اللّهَ مَوْلَی الَّذینَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْکافِرینَ لا مَوْلی‏ لَهُمْ » [iv]

یعنی: این برای آن است که خداوند مولا و سرپرست کسانی است که ایمان آوردند؛ امّا کافران مولایی ندارند! [v]



[i] سوره بقره  آیه 286.« لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاّ وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسینا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْرًا کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرینَ(286)»

[ii] ترجمه آیت الله مکارم.

[iii]  المیزان ج 2 ذیل آیه 286 سوره بقره.

[iv] سوره محمد (ص) آیه 11.

[v] ترجمه آیت الله مکارم.


موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: مولا، کلمه مولا، قرآن،

تاريخ : شنبه 12 / 9 / 1398 | 17:52 | نویسنده : اکبر احمدی |

چرا مراد از اهل بیت در آیه تطهیر زنان پیامبر(ص) نمی باشد با این که آیات قبل مربوط به زنان پیامبر(ص)

پیامبراکرم صلی الله علیه و اله مَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آلِ محمّد ماتَ شَهِیْداً هر که با محبت آل محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) از دنیا برود مقام شهید را دارد بحار الأنوار : ج 68 ص 137 ح 76


چرا مراد از اهل بیت در آیه تطهیر زنان پیامبر(ص) نمی باشد با این که آیات قبل مربوط به زنان پیامبر(ص) است؟

چرا مراد از اهل بیت در آیه تطهیر زنان پیامبر(ص) نمی باشد با این که آیات قبل مربوط به زنان پیامبر(ص) است؟

 

پاسخ

1- بیش از هفتاد روایت و حدیث از طریق شیعه و اهل سنت در مورد این آیه وارد شده است که همگی اتفاق دارند این آیه در حق علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام وارد شده است .

البته طرقی که از اهل سنت وارد شده است بیشتر از طرق شیعه است و حتی یک حدیث از پیامبر اکرم(ص) نداریم که زنان پیامبر را جزء این آیه و حکم آن بشمارد بلکه روایات وارده از ام سلمه و عائشه دلالت واضح دارند که زنان پیامبر (ص) جزء این اهل بیت نیستند. (ر.ک تفسیر المیزان ج 6 ذیل آیات 28-35 سوره احزاب و تفسیر کبیر فخر رازی و اکثر تفاسیر اهل سنت).

2- بعضی از مفسرین بزرگ اهل سنت می­گویند به قرینه «سیاق» آیه که در ضمن آیات النساء النبی (زنان پیامبر(ص) ) نازل شده است زنان پیامبر (ص) را هم شامل می­شود اما گویی این مفسرین گرانقدر از یک نکته مهم غفلت کرده­اند که بر اساس روایات و احادیث و شان نزول؛ این آیه در محیطی خاص و داستانی جداگانه نازل شده است و اصلا ربطی به آیات نساء النبی ندارد و چنانچه این قسمت از آیه را از میان آن آیات برداریم ، هیچگونه مشکلی در مفاهیم آیات پیش نخواهد آمد و کانه جمله معترضه­ای می­باشد. (به روایات این داستان اشاره خواهیم کرد)

3- مراد از اراده که در این آیه شریف آمده است اراده تکوینی است چون اگر مراد اراده تشریعی باشد اولا این اختصاص به اهل بیت ندارد و ثانیا با حصر (انما) منافات دارد.
و اراده تکوینی یعنی مطلق رجس و پلیدی از اهل بیت برداشته شده است که همان عصمت و طهارت معنوی و ظاهری می­باشد. و عصمت فقط مختص به اهل بیت پیامبر اکرم(ص) می­باشد.

(ر.ک المیزان ج  ذیل آیات 28 – 25 سوره احزاب)

4- روایات مربوط به این باب در کتب غایه المرام بحرینی و عبقات الانوار و احقاق الحق جلد دوم و شواهد تنزیل حاکم حسکانی جلد دوم آمده است: و همچنین در تفسیر المیزان علامه طباطبایی؛ جلد6، ذیل آیات 28 – 35 ، احزاب، بحث روایی، بخشی از آنان آمده است.

اکنون چند حدیث را به عنوان نمونه یاد آور می­شویم:

 الف – ابوسعید خدری از اصحاب بزرگ پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می­گوید: نزلت فی خمسه: فی رسول الله و علی و فاطمه و ا لحسن و الحسین علیهم السلام (شواهد التنزیل ج 2 ص 25 این آیه درباره پنج نفر نازل شد: پیامبر اکرم(ص) علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام.

ب: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عبائی بر علی و فاطمه و حسن و حسین انداخته و فرمود: اللهم هولاء اهل بیتی و خاصتی فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا (بار خدایا این­ها اهل بیت من هستند پس رجس و پلیدی را از آنان بزدای و آنان را پاک کن ( درالمنثور جلال الدین سیوطی از اکابر اهل سنت ذیل آیه 33 سوره احزاب)

ج: پیامبر (ص) 6 یا 8 ماه بعد از نزول این آیه صبحها به در خانه فاطمه سلام الله علیها می آمد و صدا می­زد: الصلوة یا اهل البیت! انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا، نماز ای اهل بیت. . . .  این حدیث را حاکم حسکانی نیشابوری از بزرگان اهل سنت از ابوسعید خدری و ابن عباس نقل کرده است.(شواهد التنزیل، ج2، صفحه 28 و 29 و همچنین درالمنثور، جلال الدین سیوطی).

د: باز ابی شیبه و احمد ترمذی و ابن جریر و ابن المنذر و طبرانی و حاکم و ابن مردویه از أنس نقل کرده­اند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای نماز صبح به خانه فاطمه سلام الله علیها می­آمد و می­فرمود: الصلوة یا اهل البیت انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت (به نقل از المیزان؛ ج 16؛ ذیل آیات مربوط) جناب حاکم این حدیث را صحیح دانسته و ترمذی حسن دانسته است و اینان مجموعه از اکابر راویان اهل سنت هستند.

ه: باز سیوطی روایت می­کند که ابن مرویه و خطیب از ابوسعید خدری نقل می­کنند که پیامبر (ص) در خانه ام سلمه بود که جبرئیل بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد و این آیه اهل البیت را تلاوت کرد  پس پیامبر اکرم(ص) حسن و حسین و فاطمه و علی علیه السلام را به سوی خود آورد و لباس خود (عباء) را بر آنان افکند و ام سلمه هم در آنجا بود و فرمود که بارالها اینان اهل بیت من هستند از آنان رجس و پلیدی را دور کن و تطهیرشان گردان ام سلمه می­گوید من عرض کردم یا رسول الله (ص) من هم با اینان هستم – پیامبر (ص) فرمود: تو در جایگاه خود هستی تو بر خیر هستی. (در المنثور ذیل آیه مورد نظر)

5- روایاتی که در مورد آیه مباهله (آیه 61، سوره آل عمران) و آیه مودة ذی القرباء (شوری آیه 23) وارد شده­اند نیز بر همین دلالت دارند که مصادیق اهل البیت علیهم السلام چه کسانی هستند و شاهد و تایید کننده این حقیقت هستند.


موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: آیه تطهیر قرآن زنان پیامبر

تاريخ : شنبه 12 / 9 / 1398 | 17:48 | نویسنده : اکبر احمدی |

چرا هیچ تفسیری از ائمه نداریم

حدیث بسیار زیبا درباره اهل بیت




شنیده ام که هیچ تفسیر قرآنی از هیچیک از امامان (ع) نداریم، چرا ؟ (با وجود کتابهائی هم چون نهج البلاغه،صحیفه سجادیه،دعای کمیل و ....)

شنیده ام که هیچ تفسیر قرآنی از هیچیک از امامان (ع) نداریم، چرا ؟ (با وجود کتابهائی هم چون نهج البلاغه،صحیفه سجادیه،دعای کمیل و ....)

 پاسخ

اولین مفسر قرآن پیامبر اکرم (ص) بود که افراد به حضور آن حضرت آمده و از معانی آیات قرآن سؤال می نمودند و حضرت بیان می فرمودند و بعد از آن حضرت ائمه معصومین (ع) این روش را در تفسیر آیات قران داشتند که همین روایات را اصحاب و تابعین جمع آوری و نقل کرده اند و کتب تفسیر قرآن در مرحله اول به همین سبک بوده است .

در این دوره با این شیوه تفسیر های فراوانی نوشته شده است که ما بعضی از آنها را معرفی می کنیم:

تفسیر ابن عباس متوفی سال 68 هـ.

تفسیر ابان بن تغلب بن رباح از اصحاب امام صادق (ع) متوفی سال 141 هـ.

تفسیر ابن اورمه از اصحاب امام هادی (ع)

تفسیر ابن اسباط از اصحاب امام رضا (ع) و امام جواد (ع).

تفسیر سعید بن جبیر شهید در سال 96 هـ.

تفسیر ابن محبوب الزراد متوفی سال 224 هـ از اصحاب امام کاظم (ع) و امام رضا و امام جواد (ع).

تفسیر علی بن مهزیار اهوازی متوفی سال 229 هـ از اصحاب امام کاظم، امام رضا و امام جواد (ع).

تفسیر عبد الرزاق بن همام بن نافع از اصحاب امام صادق علیه السلام.

تفسیر السدی متوفی سال 127 هـ.

10-تفسیر محمد بن السائب الکلبی متوفی سال 146هـ.

تفسیر ابی بصیر یحیی بن ابی القاسم الاسدی0 متوفی سال 150 هـ از اصحاب امام باقر (ع).

تفسیر ابی الجارود زیاد بن المنذر الهمدانی متوفی سال 150 هـ از اصحاب امام زین العابدین و امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهم السلام.

تفسیر ابی حمزه ثمالی متوفی سال 150 هـ از اصحاب امام سجاد و امام باقر و امام صادق و امام کاظم علیهم السلام.

همچنین تفسیری به نام "تفسیر منسوب به امام عسکری (ع)" هم اکنون در دسترس می باشد.

 بنابراین ائمه معصومین علیهم السلام از بنیانگذاران تفسیر قرآن بوده اند ولی متاسفانه احادیث و روایات آنها در تفسیر آیات قرآن بطور کامل در اختیار ما نیست و در اثر مرور زمان از بین رفته است.

تفسیر برهان، ج 1، صفحه 15 و 16.


موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: تفسیر تفسیر قرآن ائمه

تاريخ : شنبه 12 / 9 / 1398 | 17:46 | نویسنده : اکبر احمدی |

آیا غیر معصومین (ع) نیز می توانند قرآن را تفسیر نمایند؟

آیه گرافی - عکس - پوستر - تصویر - تصاویر - عکس نوشته - عکس های هنری - تصاویر مذهبی - کارت پستال - حضرت زهرا (س) - تلاوت قرآن - احادیث قرآنی - نهج الحیاه - محبت 3 چیز در دل فاطمه (س)



آیا غیر معصومین (ع) نیز می توانند قرآن را تفسیر نمایند؟

حدیثی در اصول کافی وجود دارد که می گوید: دانش صحیح تفسیر تنها در دست امامان است؛ این در ذهن من سؤالی را ایجاد کرده است و آن اینکه:آیا غیر معصومین (ع) نیز می توانند قرآن را تفسیر نمایند؟

 پاسخ

قبل از پاسخ به سؤال فوق متذکر می گردیم که منظور از “تفسیر“ ، بیان معانی و مقاصد آیات کریمه است که با استمداد از تدبر و استنطاق معنی آیه ای از مجموع آیات مربوطه و استفاده از روایات معتبر در صورت امکان، تحقق می پذیرد، بنابراین در اینجا نظری به بطون قرآن که جز از راه تأویل بدان راهی نیست، نداریم.

با مراجعه به آیات صریح قرآن:

"أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها [1] "

 " وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیانًا لِکُلّ‏ِ شَیْ‏ءٍ [2] "

"کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا اْلأَلْبابِ [3] "

 "أَ فَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جاءَهُمْ ما لَمْ یَأْتِ آباءَهُمُ اْلأَوَّلینَ [4] "

و آیات بسیار دیگرو با مراجعه به روایات بسیاری که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام رسیده  و به مردم توصیه و تأکید نموده که در مشکلات و فتن، بقرآن مجید مراجعه نمایند. (به اول تفسیر عیاشی و صافی و برهان مراجعه شود)

و همچنین روایات متواتر دیگری که از پیامبر(ص) و معصومین(ع) وارد شده مبنی بر اینکه احادیثی که از ما نقل می شود باید به قرآن عرضه شوند، که اگر موافق قرآن باشد به آن اخذ و عمل شود و اگر مخالف قرآن باشد، باید رد شود. [5]

این نکته را می فهمیم که همه مسلمانان به تدبر و فهم قرآن فرا خوانده شده اند و این یعنی جواز تفسیر برای کسانی که واجد شرایط باشند.

قابل توجه است که بر اساس عقیده شیعه چنانچه در روایات رسول (ص) و آمده است، مفسرین واقعی قرآن خود پیامبر اکرم و جانشینان بر حق او (یعنی ائمه اطهار) می باشند و بهمین جهت است که ما در تفسیر قرآن به کلمات معصومین نیازمند هستیم و لذا کار تفسیر علاوه بر شروطی که دارد، روشهایی نیز دارد، که روش صحیح و منحصر به فرد آن روشی است که پیامبر اکرم(ص) و ائمه اهل بیت(ع) در تعلیمات خود به آن اشاره فرموده اند، لذا مفسر وظیفه دارد پیش از تفسیر به احادیث نبوی و روایات اهل بیت(ع) مراجعه کرده و در آنها تأمل نماید تا به روش ایشان در بر داشت معانی قرآن آگاه شده و طبق آن روش به تفسیر قرآن بپردازد.

پس آن دسته احادیثی که می فرمایند: “دانش صحیح تفسیر تنها در دست ائمه علیهم السلام است”. منظورشان علم به همه مفاهیم قرآن و همچنین علم به حقائق باطنی قرآن است و حتی همین دانش اختصاصی را دیگران به دو صورت می توانند از معصومین علیهم السلام دریافت دارند:

با تصریح مستقیم ائمه علیهم السلام

 با تعلیم روش صحیح بیرون کشیدن این معارف از قرآن کریم که در خلال تعالیم عالیه معصومین وارد شده است.

و مفسر واقعی قرآن می تواند با توسل به یکی از این دو طریق، در راه درک و تحقیق مفاهیم و حقائق قرآنی تلاش کند.

 


[1] سوره محمد، آیه 24.

[2] سوره نحل، آیه 89.

[3] سوره فاطر، آیه 29.

[4] سوره مومنون، آیه 68.

[5] بحار الانوار ج 1 باب اختلاف اخباری.


موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: آیا غیر معصومین (ع) نیز می توانند قرآن را تفسیر نمایند؟

تاريخ : شنبه 12 / 9 / 1398 | 17:44 | نویسنده : اکبر احمدی |

آیا غیر معصومین (ع) نیز می توانند قرآن را تفسیر نمایند؟

تفسیر



آیا غیر معصومین (ع) نیز می توانند قرآن را تفسیر نمایند؟

حدیثی در اصول کافی وجود دارد که می گوید: دانش صحیح تفسیر تنها در دست امامان است؛ این در ذهن من سؤالی را ایجاد کرده است و آن اینکه:آیا غیر معصومین (ع) نیز می توانند قرآن را تفسیر نمایند؟

 

پاسخ

قبل از پاسخ به سؤال فوق متذکر می گردیم که منظور از “تفسیر“ ، بیان معانی و مقاصد آیات کریمه است که با استمداد از تدبر و استنطاق معنی آیه ای از مجموع آیات مربوطه و استفاده از روایات معتبر در صورت امکان، تحقق می پذیرد، بنابراین در اینجا نظری به بطون قرآن که جز از راه تأویل بدان راهی نیست، نداریم.

با مراجعه به آیات صریح قرآن:

"أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها [1] "

 " وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیانًا لِکُلّ‏ِ شَیْ‏ءٍ [2] "

"کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا اْلأَلْبابِ [3] "

 "أَ فَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جاءَهُمْ ما لَمْ یَأْتِ آباءَهُمُ اْلأَوَّلینَ [4] "

و آیات بسیار دیگرو با مراجعه به روایات بسیاری که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام رسیده  و به مردم توصیه و تأکید نموده که در مشکلات و فتن، بقرآن مجید مراجعه نمایند. (به اول تفسیر عیاشی و صافی و برهان مراجعه شود)

و همچنین روایات متواتر دیگری که از پیامبر(ص) و معصومین(ع) وارد شده مبنی بر اینکه احادیثی که از ما نقل می شود باید به قرآن عرضه شوند، که اگر موافق قرآن باشد به آن اخذ و عمل شود و اگر مخالف قرآن باشد، باید رد شود. [5]

این نکته را می فهمیم که همه مسلمانان به تدبر و فهم قرآن فرا خوانده شده اند و این یعنی جواز تفسیر برای کسانی که واجد شرایط باشند.

قابل توجه است که بر اساس عقیده شیعه چنانچه در روایات رسول (ص) و آمده است، مفسرین واقعی قرآن خود پیامبر اکرم و جانشینان بر حق او (یعنی ائمه اطهار) می باشند و بهمین جهت است که ما در تفسیر قرآن به کلمات معصومین نیازمند هستیم و لذا کار تفسیر علاوه بر شروطی که دارد، روشهایی نیز دارد، که روش صحیح و منحصر به فرد آن روشی است که پیامبر اکرم(ص) و ائمه اهل بیت(ع) در تعلیمات خود به آن اشاره فرموده اند، لذا مفسر وظیفه دارد پیش از تفسیر به احادیث نبوی و روایات اهل بیت(ع) مراجعه کرده و در آنها تأمل نماید تا به روش ایشان در بر داشت معانی قرآن آگاه شده و طبق آن روش به تفسیر قرآن بپردازد.

پس آن دسته احادیثی که می فرمایند: “دانش صحیح تفسیر تنها در دست ائمه علیهم السلام است”. منظورشان علم به همه مفاهیم قرآن و همچنین علم به حقائق باطنی قرآن است و حتی همین دانش اختصاصی را دیگران به دو صورت می توانند از معصومین علیهم السلام دریافت دارند:

با تصریح مستقیم ائمه علیهم السلام

 با تعلیم روش صحیح بیرون کشیدن این معارف از قرآن کریم که در خلال تعالیم عالیه معصومین وارد شده است.

و مفسر واقعی قرآن می تواند با توسل به یکی از این دو طریق، در راه درک و تحقیق مفاهیم و حقائق قرآنی تلاش کند.

 


[1] سوره محمد، آیه 24.

[2] سوره نحل، آیه 89.

[3] سوره فاطر، آیه 29.

[4] سوره مومنون، آیه 68.

[5] بحار الانوار ج 1 باب اختلاف اخباری.



موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: آیا غیر معصومین (ع) نیز می توانند قرآن را تفسیر نمایند؟

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 20 / 7 / 1398 | 18:58 | نویسنده : اکبر احمدی |

راه حلی برای تمام مشکلات

راه حلی برای تمام مشکلات




راه حلی برای تمام مشکلات


امروزه به هنگام وقوع مشکلات، دست به دامن خیلی چیزها می شویم و امیدواریم که حالمان را بهتر کند. بعضی از این راه ها یک مقدار مؤثر است ولی بعضی از آنها هم حالمان را بدتر می کند، چنانکه گاه می آییم ابرویش را درست کنیم، چشمش را هم کور کرده ایم.

مثلاً وقتی کسی دچار مشکل مالی می شود، شروع به جستجو در فضای مجازی می کند یا افکارش به سمت کارهای خلاف می رود یا زمین و آسمان را در مشکلات مالی خودش مقصر می داند؛ از بقال سر کوچه گرفته تا بالاترین مقامات دولتی و کشوری. و البته نتیجه ای که عائدش می شود چیزی جز سیاهی، تشویش ذهنی و احساس فشار از همه طرف نیست.

یا کسی که با همسر و فرزندش به مشکلی بر می خورد از همه ی اطرافیانش همه جور توصیه ای را می پذیرد و شروع به اجرا در زندگی اش می کند و از این نکته غافل است که زندگی شخصی هرکس بالاترین داشته ی اوست و نمی شود با اجرا کردن خیلی حرف ها آن را به خطر انداخت.

وای از آن روزی که یک نفر شروع به درد و دل کند، انواع راه ها به او پیشنهاد می شود که خیلی از این راه ها از طرف خود پیشنهاد دهنده هم تجربه نشده است.

به نظر شما صحنه ی زندگی، قابلیت اجرای تجربه های خطرناک دیگران را دارد؟

از طرف دیگر یک سری پیشنهادها و راهکارها را نمی شود رد کرد. مثلاً زمانی که یک وسیله برقی خراب می شود، پیشنهاد و راهکار آقای تعمیرکار یا شرکت سازنده اش را رد نمی کنید، چون می دانید اگر دنبال به دست آوردن کارایی اولیه آن هستید، باید به آن پیشنهاد و راه فکر کنید، هزینه اش را بپردازید و به دستش بیاورید.

مقدمه استفاده از مواهب و راهنمایی های الهی، توکل و تصمیم گیری است بیایید؛ همه باهم به دنیای نور و خوبی ها وارد شویم که هیچ سایبانی فرح بخش تر از سایه امن الهی نیست و هیچ ریسمانی محکم تر از ریسمان پروردگار متعال وجود ندارد

خدایا چه کنیم تو این شلوغی و ترافیک راه ها؟ خدایا چه کنیم با این همه کارشناس؟ این سؤالات تنها یک پاسخ بیشتر ندارد همین! یک پاسخ و آن هم از قرآن؛ (سوره تکویر آیه ی بیست و هشتم).

خدا انسان را خلق کرده و او را اشرف مخلوقات قرار داده، به او عزت داده و انواع امکانات مختلف را در اختیارش گذاشته، به نظر شما حکیم مطلقی به این بزرگی یادش می رود که برای ما راهنمایی قرار دهد که راه حل مشکلاتمان را پیدا کنیم؟

یادش می رود که ما در زندگی فراز و نشیب بسیاری داریم یا امکان دارد راه و رسم رسیدن به عاقبت به خیری، سعادت و کمال را پیدا نکنیم؟

عمر انسان ها کوتاه است قطعاً فرصتی برای آزمودن تمام راه ها وجود نداشته و ندارد بنابراین باید به یک مرجع الهی رجوع کرد که بهترین راه حل ها از درونش کشف شود.

بیایید به خودمان احترام بگذاریم و به سمت دنیای نور برگردیم. خداوند ما را با عشق خلق کرده این بدیهی است که بهترین ها را برای ما بخواهد و زیباترین زندگی را برایمان در نظر بگیرد:

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری


مقدمه استفاده از مواهب و راهنمایی های الهی، توکل و تصمیم گیری است بیایید؛ همه باهم به دنیای نور و خوبی ها وارد شویم که هیچ سایبانی فرح بخش تر از  سایه امن الهی نیست و هیچ ریسمانی محکم تر از  ریسمان پروردگار متعال وجود ندارد.

تمامی نیروها و قدرت ها، به عناوین و وسایل مختلف و متعدد بسیج شده اند تا انسان را از راه صحیح و درست گمراه کرده و دچار روزمرگی و شهوت های آنی کنند اگر این شیاطین انسان نما آدمی را سرگرم سیب و گندم دنیا نکنند و او به ندای فطرت و درون خود گوش فرا دهد، راه هدایت و سعادت را پیدا کرده و به شقاوت دچار نمی شود، اما اصل خود انسان است خدای مهربان او را آزاد آفریده است تا با قدم های خودش راه را بپیماید و انتخاب نماید

الان در کشور های توسعه یافته یا در حال توسعه قرآن را تجزیه و تحلیل می کنند؛ بهترین ها را انتخاب می کنند و به آن عمل می کنند و در بسیاری از رشته ها موفق می شوند.

اصلاً ربطی به اسلام و غیر اسلام هم ندارد، همگان می توانند از این  نسخه شفا بخش مدد و کمک بگیرند و بهترین ها را برای خودشان داشته باشند.

سید جمال الدین اسد آبادی می گوید: به غرب رفتم اسلام را دیدم ولی مسلمان ندیدم.

ایمان داشته باشیم که نسخه ی تمام دردهایمان در این کتاب هست، فقط باید در این دنیای حکمت غوطه ور شویم و نگاه کنیم که چطور خیلی از دغدغه های فکریمان نابود می شود.

انسان گرسنه میل به غذا پیدا می کند، دنبالش می گردد و سعی می کند آن را بدست بیاورد. حال اگر آدمی گرسنه بوده و در اطرافش هم غذای کافی وجود داشته باشد ولی استفاده نکند، آیا نباید در عقلش شک کرد؟

یگانه ی مهربان برای ما سفره ای از نور، صفا و صمیمیت، آرامش دنیوی و اخروی گسترانیده اگر استفاده نکنیم کمبود، متوجه خودمان است.

در حال حاضر تمامی نیروها و قدرت ها، به عناوین و وسایل مختلف و متعدد بسیج شده اند تا انسان را از راه صحیح و درست گمراه کرده و دچار روزمرگی و شهوت های آنی کنند اگر این  شیاطین انسان نما آدمی را سرگرم سیب و گندم دنیا نکنند و او به  ندای فطرت و درون خود گوش فرا دهد، راه هدایت و سعادت را پیدا کرده و به شقاوت دچار نمی شود، اما اصل خود انسان است خدای مهربان او را آزاد آفریده است تا با قدم های خودش راه را بپیماید و انتخاب نماید.

این در راستای قدرت لایتناهی خداوند است؛ خودش خواسته که انسان آزاد باشد و راه درست و نادرست را از هم تشخیص دهد.

خدایا می دانیم که پیدا کردن راه حق نیازمند عنایت و مهربانی توست، پس دستمان را بگیر که پناهی جز تو نداریم که راه بسی سخت و دشوار است.

 

--------------------------------------------------------------------------------


منابع:

تفسیر نمونه مجلدات دوم و بیست و ششم

تفسیر المیزان جلد یک و چهارده


موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: قرآن، حل مشکلات، راه حلی برای مشکلات، مشکل، راه حل،

تاريخ : دو شنبه 4 / 1 / 1397 | 8:31 | نویسنده : اکبر احمدی |

کتابی برای همه اعصار

کتابی برای همه اعصار




کتابی برای همه اعصار


قرآن و آیین پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) جهانی است و به قوم و منطقه خاصی اختصاص ندارد.

 

 


بهترین سند این سخن، قرآن کریم است که فرمود: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِیرًا وَنَذِیرًا؛ ما تو را بشارت دهنده و ترساننده، براى عموم مردم فرستادیم». (سبأ (34) آیة 28)

نیز فرمود: «و ما أرسلناک الا رحمةً للعالمین؛ ما تو را جز براى رحمت جهانیان نفرستادیم». (انبیاء (21) آیة 107)

از این رو می بینیم قرآن در دعوت های خود از لفظ «الناس» بهره گرفته و می گوید: «یا أیّها النّاس قدجائکم الرّسول بالحقّ من ربّکم فآمنوا خیراً لکم؛ اى مردم، رسولى از جانب پروردگار شما به حق نزد شما آمده است. پس به او ایمان بیاورید که براى شما بهتر است». (نساء (4) آیة 170)

قرآن برای رساندن انسان به  سعادت همیشگی نازل گردیده و در این راستا کلیات هر آن چه برای رسیدن به این هدف لازم بوده، بیان نموده است.

به عبارت دیگر قرآن به عنوان قانون اساسی اسلام در بر گیرنده مجموعه ای از اصول و ضوابط هماهنگ با خطرات انسانی است که همواره بر تارک اندیشه ها چون خورشیدی می درخشد، و سعادت و عظمت را در گرو آشنایی و عمل به قوانین خود می داند.


موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: قرآن کتاب کتابی برای همه اعصار

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 4 / 1 / 1397 | 8:30 | نویسنده : اکبر احمدی |

برخورد منصفانه قرآن با شرابخواری

شرابخواری


برخورد منصفانه قرآن با شرابخواری


خداوند در مقابل گناهانی همچون قمار و شرابخواری ابتدا سخت و تند برخورد نمی‌ کند؛ بلکه با انصاف می ‌فرماید که این ‌ها منافع مادی و زود گذر و شخصی مثل حالت فراموشی غم‌ های زندگی در مستی و مالیات شراب برای دولت ‌ها دارد. اما ضررهای روحی و بهداشتی و اجتماعی آن زیادتر است.


 



ممنوعیت شرابخواری، چرا و چگونه؟

خمر به معنای پوشش است و هر چیزی که چیز دیگر را بپوشاند و مخفی کند، «خمار» می‌ گویند. اما در اصطلاح شریعت، به هر چیزی که مست کننده باشد، خمر می‌ گویند؛ خواه از انگور گرفته شده باشد یا از کشمش و خرما.

به این نوع مایعات از این جهت خمر می‌ گویند که این مایعات به جهت مستی ‌ای که ایجاد می ‌کنند، بر روی عقل پرده‌ای می ‌افکنند و نمی ‌گذارند بد را از خوب و زشت را از زیبا تشخیص داد.(مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج2، ص 73)




موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: قرآن شرابخواری شرابخواری در قرآن

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 4 / 1 / 1397 | 8:28 | نویسنده : اکبر احمدی |

چرا هیچ یک از ائمه(ع) تفسیر قرآن ننوشته اند؟

تفسیر قرآن

تفسیر قرآن
چرا هیچ یک از ائمه(ع) تفسیر قرآن ننوشته اند؟

 

 

پاسخ

تفسیر قرآن یعنی برطرف نمودن ابهام از الفاظ مشکل و دلالت کلامی قرآن در مرحله اول بر عهده شخص پیامبر (ص) است. همان گونه که ابلاغ قرآن هم بر عهده همان حضرت است

« أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ‏ » [i]

« این ذکر [=قرآن‏] را بر تو نازل کردیم، تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها روشن سازی؛ و شاید اندیشه کنند! ».

این کار که شؤونی از شؤونات پیامبر (ص) بوده است در محورهای زیر توسط ایشان به انجام رسید:

الف:تبیین شرایط و احکام آنچه که در قرآن به  صورت کلی تشریع شده است، مثل این که در قرآن آمده است:

«أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ» [ii]

«نماز را برپا می‏دارند، و زکات می‏دهند.»

«وَ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ» [iii]

« و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند»

چگونگی انجام این سه فریضه و فرائض دیگر در سنت یعنی گفتار و رفتار و تقریر پیامبر (ص) آمده است.


موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: قرآن تفسیر ائمه

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 18 / 10 / 1396 | 7:41 | نویسنده : اکبر احمدی |

چرا قرآن به زبان های مختلف نازل نشد؟

قرآن


چرا قرآن به زبان های مختلف نازل نشد؟


تعبیر عربی بودن كه در قرآن كریم در حدود 10 مورد آورده شده، اشاره به زبان عربی امروزی نیست بلكه مراد واضح و روشن بودن آن تعالیم الهی و خالی بودن آنها از پیچیدگی و ابهام می باشد.


در این نوشتار بنا داریم با ویژگی های منطقه جزیره العرب كه عربستان جزئی از آن منطقه بزرگ محسوب می شده، آشنا شویم سپس ویژگی ها و خصوصیات زبان عربی را مورد بررسی قرار دهیم. از این رو توجه به مطالب ذیل لازم است: 
1 ـ اهمیت و سوق الجیشى بودن سرزمین حجاز و مناسب بودن این منطقه براى نشر اسلام نسبت به دیگر مناطق جهان و حكمت هاى دیگرى باعث شد این سرزمین خاستگاه بعثت پیامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله) باشد.

سخنورى و به رخ كشیدن سخنان ادبى و اشعار زیبا، سرزمین مكه و اطراف آن را به میدان هماوردى ساكنانش ـ در این زمینه ـ تبدیل كرده بود، و از سویى حكمت الهى اقتضا داشت كه معجزه ى پیامبر صلی الله و علیه وآله متناسب فن و علم رایج در آن زمان و مكان باشد; همان گونه كه در معجزه هاى پیامبران دیگر، این مصلحت رعایت شده است.
در چنین شرایطى بهترین معجزه، آوردن كتابى است كه با سخنان شیوا و دلنشین، برترى خود را بر قوى ترین و زیباترین سخنان آن دوران آشكار كند.


موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: قرآن، عربی، چرا به زبان عربی نازل شده،

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 18 / 10 / 1396 | 7:39 | نویسنده : اکبر احمدی |

11 حق برای زنان در قرآن !

11 حق زن در قرآن


11 حق برای زنان در قرآن !


 

آیا زن الگوی مردها است یا الگوی زن‌ ها؟ قرآن کریم می ‌فرماید: الگوی هر دو .  و یک مثل و نمونه بیان می کند «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ» (تحریم 11) خدا برای تمام زنان و مردان تاریخ نمونه بیان کرده است. این نمونه « زن فرعون » است.


قرآن  زن را همان گونه می‌ بیند که در طبیعت هست. از این رو هماهنگی کامل میان فرمان های قرآن و فرمان های طبیعت برقرار است. در واقع زن و مرد دو ستاره‌ اند در دو مدار مختلف و هر کدام باید در مدار خود و فلک خود حرکت نمایند " نه خورشید را سزد که به ماه برسد و نه شب بر روز پیشی جوید و هر کدام در سپهری شناورند" (سوره یس آیه 40)

پس  شرط اصلی فطرت هر یک از زن و مرد و در حقیقت جامعه بشری این است که دو جنس، هر یک در مدار خویش به حرکت خود ادامه بدهند.

آزادی و برابری آنگاه سود می ‌بخشد که هیچ کدام از مدار و مسیر طبیعی و فطری خویش خارج نگردند. آنچه در هر جامعه ‌ای ناراحتی آفریده است قیام بر ضد فرمان فطرت و طبیعت است.


موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: زن، حقوق زن، قرآن،

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 18 / 10 / 1396 | 7:37 | نویسنده : اکبر احمدی |

ابرار

 
ابرار


 
سوال
منظور از ابرار که در قرآن ذکر شده، چه کسانی هستند؟

 

 

پاسخ

کلمه ابرار که در قرآن مجید، 6 بار تکرار شده است جمع کلمه بر ـ به فتحه باء ـ است و کلمه بر صفت مشبهه از مصدر بر ـ به کسره باء ـ است، که به معنای احسان است، و این معنا در مورد کسی صادق است که عمل خود را نیکو بسازد و در نیکو ساختن آن هیچ نفعی که عاید خودش شود، در نظر نگرفته باشد نه جزایی که در مقابل عملش به او بدهند و نه حتی تشکری را. و خلاصه کلمه بر ـ به فتحه باء ـ به معنای کسی است که خیر را بدان جهت که خیر است می خواهد نه بدان جهت که اگر انجام دهد نفعی عایدش می شود.

حال با در نظر گرفتن اینکه هیچ خیر و صلاحی در هیچ عملی نیست مگر با ایمان به خدا و رسولش، و ایمان به روز جزا، لذا ابرار کسانی هستند که عمل خیر را به خاطر ایمان به خدا و رسولش و روز جزا انجام می دهند. و مراد از “ابرار” در آیه 5 سوره انسان (76) طبق روایات معتبر (حضرت علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام) و شیعیان آنها می باشد. [i]

 


[i]  تفسیر المیزان، ترجمه فارسی، ج 20، ص199 به بعد، ذیل آیات سوره انسان




طبقه بندی:
معلومات قرآنی،
برچسب ها:
ابرار، معنی ابرار، قرآن،


موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: ابرار

تاريخ : پنج شنبه 24 / 8 / 1396 | 7:47 | نویسنده : اکبر احمدی |

چرا در آیه 29 سوره بقره ابتدا گفته شده موجودات به وجود آمده سپس آسمان ها؟

 

آفرینش

 

 


سوال
چرا در آیه 29 سوره بقره ابتدا گفته شده موجودات به وجود آمده سپس آسمان ها؟

 

 

پاسخ

در آیه 29 سوره بقره، چنین آمده است: « هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی اْلأَرْضِ جَمیعًا ثُمَّ اسْتَوی‏ إِلَی السَّماءِ فَسَوّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِکُلّ‏ِ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ   او خدایی است که همه آنچه را (از نعمتها) در زمین وجود دارد، برای شما آفرید؛ سپس به آسمان پرداخت؛ و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود؛ و او به هر چیز آگاه است.» [1]

در ابتدای این آیه ارزش وجودی انسان و سروری او را نسبت به همه موجودات زمینی بیان می­کند و اینکه خداوند انسان را برای امر بسیار با ارزشی آفرید و همه چیز را برای او آفریده است.

این نکته در آیات دیگری از قرآن مجید هم آمده است: « ..وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ.. » [2] یعنی: آسمان را مسخر شما گردانید، «..وَ سَخَّرَ لَکُمُ اْلأَنْهارَ» [3] یعنی: رودها را به تسخیر شما درآورد، «...وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ» [4] یعنی: شب و روز را به تسخیر شما درآورد، «..سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ...» [5] یعنی: دریا را مسخر شما کرد، «وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ» [6] یعنی: خورشید و ماه را مسخر شما گردانید.

تمامی این آیات اشاره است به مقام عالی انسان و سر آمد بودن او بر تمامی موجودات.

اما ادامه آیه که فرموده: «... ثُمَّ اسْتَوی‏ إِلَی السَّماءِ فَسَوّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِکُلّ‏ِ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ » [7] این قسمت آیه استدلال دیگری است بر توحید، زیرا در آیه قبل (28 بقره) صحبت از توحید و استدلال بر آن بود، که فرمود: « کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللّهِ وَ کُنْتُمْ أَمْواتًا فَأَحْیاکُمْ ثُمَّ یُمیتُکُمْ ثُمَّ یُحْییکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ» [8] یعنی: چگونه به خداوند کافر می­شوید؟ در حالیکه شما مردگان (و اجسام بی روحی) بودید و او شما را زنده کرد، سپس شما را می میراند، و بار دیگر شما را زنده می کند، سپس به سوی او بازگردانیده می­شوید (بنابراین نه حیات و زندگی شما از شماست و نه مرگتان، آنچه دارید از خداست.) در این آیه، در اثبات خداوند متعال و توحید، به نعمت حیات که بالاترین نعمت ماست، اشاره و بدان استدلال شده است. (به عنوان یکی از ادله توحید) سپس به نعمت­های گسترده خداوند اشاره می­کند و می­فرماید: « هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی اْلأَرْضِ جَمیعًا.. » [9] و پس از ذکر این نعمت­ها، مجدداً به بیان دیگر ادله توحید می­پردازد که: « ..ثُمَّ اسْتَوی‏ إِلَی السَّماءِ فَسَوّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِکُلّ‏ِ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ» [10]

کلمه « ثُمَّ » در این آیه الزاماً به معنی تاخیر زمانی نیست، بلکه می­تواند به معنی تاخیر در بیان و ذکر حقایقی پشت سر هم باشد. [11] مخصوصا که در این آیه، از دو جهت صحبت شده است، 1- ذکر نعمت های الهی 2- بیان ادله توحید.

 


[1] - سوره بقره آیه 29، ترجمه آیة الله مکارم .

[2] - سوره ابراهیم، آیه32.  اللّهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقًا لَکُمْ وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اْلأَنْهارَ *  خداوند همان کسی است که آسمانها و زمین را آفرید؛ و از آسمان، آبی نازل کرد؛ و با آن، میوه‏ها(ی مختلف) را برای روزی شما (از زمین) بیرون آورد؛ و کشتی‏ها را مسخّر شما گردانید، تا بر صفحه دریا به فرمان او حرکت کنند؛ و نهرها را (نیز) مسخّر شما نمود.

[3] - سوره ابراهیم، آیه32.  اللّهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقًا لَکُمْ وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اْلأَنْهارَ *  خداوند همان کسی است که آسمانها و زمین را آفرید؛ و از آسمان، آبی نازل کرد؛ و با آن، میوه‏ها(ی مختلف) را برای روزی شما (از زمین) بیرون آورد؛ و کشتی‏ها را مسخّر شما گردانید، تا بر صفحه دریا به فرمان او حرکت کنند؛ و نهرها را (نیز) مسخّر شما نمود.

[4] - سوره ابراهیم، آیه 33.  وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَیْنِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ و خورشید و ماه را -که با برنامه منظّمی درکارند- به تسخیر شما درآورد؛ و شب و روز را (نیز) مسخّر شما ساخت.

[5] - سوره جاثیه، آیه 12. اللّهُ الَّذی سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ فیهِ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ  خداوند همان کسی است که دریا را مسخّر شما کرد تا کشتیها بفرمانش در آن حرکت کنند و بتوانند از فضل او بهره گیرید، و شاید شکر نعمتهایش را بجا آورید!        

[6] - سوره ابراهیم، آیه 33. وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَیْنِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ(33)*  و خورشید و ماه را -که با برنامه منظّمی درکارند- به تسخیر شما درآورد؛ و شب و روز را (نیز) مسخّر شما ساخت.

[7] - سوره بقره آیه 29. هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی اْلأَرْضِ جَمیعًا ثُمَّ اسْتَوی‏ إِلَی السَّماءِ فَسَوّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِکُلّ‏ِ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ  او خدایی است که همه آنچه را (از نعمتها) در زمین وجود دارد، برای شما آفرید؛ سپس به آسمان پرداخت؛ و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود؛ و او به هر چیز آگاه است.

[8] - سوره بقره، آیه 28- ترجمه آیة الله مکارم .

[9] - سوره بقره آیه 29.

[10] - سوره بقره آیه 29.

[11] - تفسیر نمونه، ج 1، آیه 29 سوره بقره.


موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: آفرینش زمین آسمان خلقت

تاريخ : پنج شنبه 24 / 8 / 1396 | 7:45 | نویسنده : اکبر احمدی |

قرآن و نظریه داروین

 
نظریه داروین

 


سوال
لطفا نظر خود را در مورد نظریه ی داروین پیرامون تکامل بفرمایید، چون من شنیده ام که آقای مشکینی آن را قبول دارند ، آیا این نظر بر خلاف قرآن نیست؟

 

 

پاسخ

بررسی و نقد هر مسأله و گزاره علمی باید با متد و شیوه‏های خاص آن علم صورت بگیرد مثلا مسائل شناختی را نمی‏شود با علوم نقلی تحقیق کرد چنان چه علوم نقلی را با علوم زیست شناسی نمی‏توان بررسی نمود مثلا حوادث تاریخی را نمی‏شود با ادله فلسفی و براهین عقلی ثابت نمود پس هر علمی را باید با شیوه و متد آن نفی یا اثبات نمود. در مورد نظریه تکامل انواع (ترانسفورمیسم) یا اصالت انواع (فیکسیسم) باید گفت که اینها نظریه‏های زیست شناختی هستند و جز با متد آن قابل پاسخگویی نیستند اما بررسی نظر قرآن با دو پیش فرض در این زمینه می‏تواند مقبول و مطلوب باشد:

الف: قرآن وحی و کلام الهی است.

ب: در قرآن باطل راه ندارد و آن چه گفته است مطابق با واقع است.

با این دو مقدمه می‏توان با نظر قرآن در مورد این اصل زیست‏ شناسی قضاوت نمود.

البته نباید از نظر دور داشت که تصویر عامیانه از تطور انواع با تصویر عالمانه آن بسیار متفاوت است و این جا گنجایش پرداختن به آن را ندارد.


موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسب‌ها: قرآن، نظریه داروین،

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 24 / 8 / 1396 | 7:42 | نویسنده : اکبر احمدی |
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.