قانونمندى تاریخ از نظر قرآن و نهج البلاغه
ضرورت قانونمندى
از آيات قرآن و جملات نهج البلاغه، برمى آيد كه تحوّلات و رويدادهايى كه در جَهان رُخ مى دهد، تصادفى و خارج از قانون نيست. يعنى انسانها و ديگر جانداران و حتّى موجودات بى جان، به حال خود رها نشده اند؛
چرا كه در غير اين صورت، استمرار حيات انسانى معقول و ممكن نيست اگر يك حادثه كوچك كه خارج از «قانون» و مستثنا از نظام علّيّت واقع شود، بهدليل پيوستگى شديد كه در همه اجزاى عالم وجود دارد نظم جهان هستى را مختل خواهد كرد. پس همان معيارى كه عالم هستى را قانونى ساخته، تاريخ بشر را نيز قانونى نموده است و براى اثبات قانونمندى تاريخ و قلمرو آن، همانند تكوين و طبيعت نيازى به بحث گستردهاى نيست. تنها چيزى كه نيازمند پژوهش است مفهوم، حدود و چگونگى تطبيق آن، در خارج از حوزه «جبر» و «اختيار» است.
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: معلومات قرآنی
قرآن و دانش؛ شکل کروی زمین
در گذشته مردم معتقد بودند که زمین مسطح است. قرن ها بشر می ترسید که خیلی دور برود، زیرا تصوّر می کرد از لبه زمین می افتد.
آقای فرنسیس دریک، اولین شخصی بود که حدود سال 1597هنگامی که با کشتی سفر می کرد ثابت کرد که زمین کروی است.آیه زیر در رابطه با تناوب شب و روز است.
«الم تر انّ الله یولج الّیل فی النّهار و یولج النّهار فی الّیل؛آیا ندیدی که خداوند شب را در روز و روز را در شب داخل می کند».(سوره لقمان، آیه 29)
داخل شدن در اینجا به این معناست که، شب آهسته و به تدریج تبدیل به روز می شود و برعکس. این پدیده صرفا زمانی رخ می دهد که زمین کروی باشد. اگر زمین مسطح باشد تبدیل شب به روز و روز به شب به طور ناگهانی صورت می گیرد.
آیه زیر نیز به کروی بودن زمین اشاره می کند.
«خلق السّموات و الأرض یکوّر الّیل علی النّهار و یکوّر النّهار علی الّیل».(سوره زمر: بخشی از آیه 5)
کلمه کوره به معنای «روی هم افتادن» «یا پیچیدن» است. طریقی که عمامه دور سر می پیچد. روی هم افتادن و پیچیدن شب و روز هنگامی اتفاق می افتد که زمین کروی باشد. زمین مثل توپ گرد نیست، بلکه در دو قطب مسطح است.آیه زیر به توصیف ظاهر زمین می پردازد:
«و الأرض بعد ذلک دحئها؛ و زمین را بعد از آن گسترش داد».(سوره نازعات، آیه 30)
کلمه عربی برای تخم، دحاها است که به معنای تخم شتر مرغ است. تخم شتر مرغ شبیه شکل گوی و مانند زمین است. پس قرآن شکل زمین را درست توصیف می کند، گر چه عقیده رایج هنگام نزول قرآن این بود که زمین مسطح است.
نور ماه نور انعکاسی است
در گذشته بر این باور بودند که ماه، نور خود را متجلّی می کند. اکنون علم می گوید، نور ماه نور انعکاسی است. به هر حال این حقیقت 1400 سال پیش در قرآن در آیه زیر بیان شده است.
«تبارک الّذی جعل فی السماء بروجاً و جعل فیها سراجاً و قمراً منیراً؛جاودان و پر برکت است آن (خدایی) که در آسمان ها منزلگاه هایی برای ستارگان قرار داد و در میان آن، چراغ روشن و ماه تابانی آفرید».(سوره فرقان، آیه 61)
شمس به معنای خورشید است.به کلمه شمس به عنوان سراج به معنای «مشعل» یا وهّاج به معنای «لامپ پر نور» و یا ضیاء به معنای «نور درخشان» اشاره می شود.همه این توصیف ها برای خورشید مناسب است زیرا خورشید با انفجار درونی،گرما و نور شدیدی ایجاد می کند.
کلمه عربی برای ماه قمر است که در قرآن به عنوان منیر یعنی جسم نورانی که نور می دهد توصیف می شود. باز توصیف قرآن دقیقاً با طبیعت ماه که از خود نور نمی دهد و جسمی است که نور خورشید را منعکس می کند، تناسب دارد.حتی یک بار هم از ماه به عنوان سراج، وهاج و یا ضیاء یاد نشده و یا خورشید به عنوان نور ومنیربه کار نرفته است. پس در قرآن تفاوت بین ماهیت نور ماه و نور خورشید تشخیص داده شده است.
آیه های زیر در رابطه با ماهیت نور خورشید و ماه است.
«هو الّذی جعل الشّمس ضیاءً و القمر نوراً؛ او کسی است که خورشید را روشنایی و ماه را نور قرار داد».(سوره یونس، آیه 5)
«الم تروا کیف خلق اللّه سبع سموات طباقاً؛ آیا نمی دانید چگونه خداوند هفت آسمان را یکی بالای دیگری آفریده است».(سوره نوح، آیه 15)
«و جعل القمر فیهنَّ نوراً و جعل الشمس سراجاً؛ و ماه را در میان آسمان ها مایه روشنایی، و خورشید را چراغ فروزانی قرار داده است؟!».(سوره نوح، آیه 16)
نویسنده: زهرا آقا محمّد شیرازی
بشارت ، آذر و دی 1385، شماره 56
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: معلومات قرآنی
قوم عاد سازندگان اهرام مصر
به دقت آيات قرآن را درباره فرعونيان و قوم عاد بررسى كرده و آنها را دسته بندى كرده نتيجه تحقيقات اين شد كه اهرام مصر نمى تواند متعلق به فرعونيان باشد بلكه انحصاراً متعلق به قوم عاد است.
محورهايى كه در اين مقاله مورد بحث قرار مى گيرد عبارت اند از:
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: معلومات قرآنی
بررسی دیدگاه مستشرقان در مورد سیره و تاریخ نگاری (با رویکرد قرآنی)
چکيده
موضوع سیره و تاریخنگاری بخشی از مقاله «سیره و قرآن» نگارش ویم رافن از دایرة المعارف قرآن لیدن است. نویسنده مقاله، گزارشی از معانی مختلف واژه سیره، سیرهنویسان، انواع سیره و در پایان سیره و تاریخنگاری ارائه میدهد. نویسنده با اشاره به دیدگاههای سیرهپژوهان غربی، سیرهپژوهی را از قرون اخیر آغاز میکند و تاریخنگاری سیره و قرآن را جزء دیدگاههای مستشرقان بیان میکند.
در این نوشتار، با مراجعه به منابع، به تکمیل و توضیح مباحث و ارائه کاملتر تاریخچه سیرهپژوهی در غرب پرداخته شده و دیدگاه آنان درباره تاریخنگاری سیره و قرآن مردود معرفی شده است.
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: معلومات قرآنی
قرآن و تاریخ
اهتمام قرآن به تاریخ
كلمه" تاريخ" بر وزن" تعريف" مصدر و به معناى شناختن حوادث و علت و زمان پديد آمدن آن است، و اصطلاحا به معناى باستانشناسى و طبقات الارض نيز استعمال مى شود، و گفتار ما در معناى لغوى آن يعنى تاريخ نقلى است و تاريخ نقلى عبارت است از ضبط حوادث كلى و جزئى، و نيز نقل آن و گفتگو پيرامون آن.
بايد دانست كه بشر از قديمترين عهد زندگى و زمان وجودش در زمين به ضبط حوادث اهميت مى داده، و تا آنجا كه ما مى دانيم در هر عصرى از اعصار عدهاى ديگر هم يا به ذهن مىسپردهاند، و يا يادداشت نموده و يا كتاب تاليف مى كرده اند، و عدهاى ديگر هم آنچه را كه آنان ضبط كرده بودند دست به دست مىگرداندند، و پيوسته انسان در جهات مختلف زندگى خود از تاريخ استفاده مىكرده، يا در طرز تشكيل اجتماع از تاريخ الگو بر مىگزيده، و يا از سرگذشت گذشتگان عبرت مى گرفته، و يا داستان سرايى مىكرده، و يا با نقل آن شوخى و تفريح مىكرده، و يا در مسائل سياسى، اقتصادى، صنعتى و يا غير آن مورد استفاده قرار مىداده اند.
ليكن فن تاريخ با اين همه شرافت و منافع كه دارد، همواره ملعبه دو عامل فساد بوده، و از اين به بعد هم خواهد بود، و اين دو عامل تاريخ را از صحت طبع، و صدق بيان به سوى باطل و دروغ منحرف كرده است.
دو عامل مهم همواره در فن تاريخ دخالت كرده و موجب فساد و بى اعتباري آن گشته اند
عامل اول:
حكومتهاى خودكامه اى بوده كه به حكم خودكامگى و داشتن قوه و قدرت، هر چيزى كه به نفعش تمام مىشد، اشاعه مىداده است، (هر چند دروغ محض مىبود) و هر چه را كه به ضررش تمام مىشده، با اعمال قدرت، جلوى اشاعه آن را مىگرفته است، (هر چند كه صدق محض مىبود) و يا آن را به صورتى اشاعه مىداد كه باز به نفعش تمام شود، و اين چيزى نيست كه كسى در آن ترديد داشته باشد (اصلا اقتضاى خودكامگى همين است و همواره به چشم خود مىبينيم) كه اينگونه حكومتها باطل و دروغ را به لباس حق و صدق در مىآورند، و به خورد مردم مىدهند علتش هم اين است كه انسان چه فرد فردش و چه مجتمعش، بر اين فطرت مفطور شده و به هر جور كه ممكن باشد منافع را به سوى خود جلب نموده، و ضررها را از خود دفع مىكند، و كسى كه كمترين شعورى داشته باشد و بتواند اوضاع حاضر عصر خود را درك نموده و در تاريخ امتهاى گذشته و حتى امتهاى خيلى دور نظر بيفكند، اين حقيقت را مىبيند.
عامل دوم:
متهم بودن بينندگان و شنوندگان حوادث و مطالب تاريخى، و نيز آن كسانى است كه از ايشان نقل مىكنند، و يا در كتاب خود مىآورند، و چون ما مىدانيم كه اين دو طايفه، خالى از احساسات باطنى و يا تعصبهاى قومى نيستند، و در آنچه كه تحمل مىكنند و يا در باره آن داورى مىنمايند حب و بغض و يا تعصبهاى درونى را دخالت مىدهند، براى اينكه حاملين اخبار در گذشته، با در نظر گرفتن اينكه حكومت در اعصار ايشان حكومت دين بوده، و قهرا خود آنان متدين به يكى از اديان و مذاهب بوده اند، و احساسات مذهبى و تعصبات قومى در ايشان شديد بوده، قهرا اخبار تاريخى آنان از آن جهت كه يك حدى از آن به احكام دين بر مىخورده، مشوب با آن احساسات و تعصبات بوده است.
هم چنان كه امروزه به چشم خود مىبينيم احساسات و تعصب هاى شديدى كه مردم مادى نسبت به آزادى در شهوات و هواهاى نفسانى و عليه دين و عقل دارند باعث شده كه خبرنگاران امروز آن تعصبها را در اخبارى كه مىدهند و يا مىنويسند دخالت دهند، همانطور كه گذشتگان در آنچه ضبط كرده و نقل نموده اند، دخالت داده اند. و از اينجا است كه مىبينى هيچ نويسنده اى كه متدين به دينى و مذهبى است در كتاب خود و گردآورى هايش خبرى كه مخالف و بر ضرر مذهبش باشد نياورده، پس اهل هر مذهب هر چه در باره مذهبش نوشته موافق با اصول مذهب خود بوده هم چنان كه امروز هم هيچ گفتارى تاريخى در نوشته هاى ماديين نمىبينى، مگر اينكه از جهتى و به وجهى مذهب ماديت او را تاييد مىكند.
عوامل ديگرى كه در گذشته و در عصر حاضر موجب بد گمانى به تاريخ نقلى شده اند
از آن دو عامل گذشته، عواملى ديگر هست كه باعث فساد و بىاعتبارى تاريخ شده، از آن جمله يكى نبودن وسائل گرفتن خبر، و ديدن واقعه، و ضبط و نقل آن براى ديگران، و تاليف كتابى در باره آن، و حفظ و نگهدارى آن كتاب از پوسيدن و دگرگونى و گم شدن، بوده است، و اين عوامل هر چند امروز در بين نيست (و در اين عصر به آسانى مىتوان اخبار آن طرف دنيا را در اين طرف گرفت، و حتى با چشم ديد، و آن را به سهولت ضبط نمود، و به وسيله رسانه هاى گروهى انتشار داد، و در اسرع وقت چاپ نموده و در كتابخانه هاى مدرن از پوسيدن و دگرگونگى و گم شدن حفظش كرد) چون شهرها به هم نزديك شده و وسائل ارتباط بسيار و نقل و انتقال و تحول آسان گشته، ليكن بلاى تاريخ، از جهتى ديگر عمومى شده، و آن مساله سياست است، كه در تمامى شؤون زندگى انسان مداخله مىكند، و چرخ دنياى امروز بر محور سياست (كه خود فنى از فنون شده است) دور مىزند، و با تحول آن، همه اخبار دنيا ناگهان از حالى به حالى مىشود و اين خود عاملى بزرگ و دردى بى درمان است كه آدمى را نسبت به تاريخ بدگمان مىسازد، حتى تاريخ را به سقوط تهديد مى كند.
وجود نواقص و يا به عبارتى ديگر، نواقصى كه براى تاريخ نقلى شمرديم علت عمده بىاعتنايى علماى امروز نسبت به تاريخ است، و باعث شده كه دانشمندان بطور كلى از تاريخ نقلى دورى نموده به تاريخ زمينى (يعنى باستانشناسى) روى آوردند و اين علم هر چند از پارهاى اشكالات كه در كار تاريخ نقلى بود سالم و به دور است مثلا دستخوش مداخلات حكومتها نشده، و ليكن از بقيه اشكالات خالى نيست، براى اينكه اين دانشمندان نيز داراى احساسات و تعصبهايى هستند، اينها نيز تحت تاثير سياستها قرار مىگيرند، پس آنچه كه از اسرار باستانشناسى خود افشا مىكنند نمىتواند مورد اعتماد قرار گيرد، ممكن است در آنچه افشا مىكنند و در آنچه كتمان مىنمايند و تغيير و تبديل مىدهند، اعمال سياست كنند، يعنى چيزى را افشا كنند كه واقعيت نداشته باشد، و چيزهايى را كه واقعيت دارد كتمان نمايند، و يا در آن تغيير و تبديلى بدهند.
اين بود حال تاريخ و عوامل متعددى كه از جهات مختلف، آن را تباه كرده و تا ابد هم قابل اصلاح نيست.
بنا بر اين چنين تاريخى كه حال و وصفش را ديدى، نمىتواند با قرآن كريم در داستانهايى كه نقل مىكند مقابله كند، براى اينكه قرآن كريم وحى الهى و منزه از خطا و مبراى از دروغ است، پس تاريخ نمىتواند با آن معارضه كند، چون تاريخ هيچ پشتوانهاى براى ايمنى از دروغ و خطا ندارد، بلكه همانطور كه ديديد دستخوش عوامل كذب و خطا است.
امتياز و اعتبار داستانهايى كه در قرآن آمده نسبت به عهدين و كتب تاريخ
پس اگر مىبينيم اغلب داستانهاى قرآنى (نظير داستان طالوت)، مخالف با نقلى است كه در كتب عهدين (تورات و انجيل) است، نبايد در صحت آنچه كه در قرآن آمده شك كنيم، براى اينكه كتب عهدين، چيزى زائد بر تواريخ معمولى نيست و مانند ساير تواريخ، از دستبرد عوامل بالا، دور نمانده بلكه آن نيز ملعبه آن عوامل قرار گرفته است، علاوه بر اينكه سراينده داستان صموئيل و شارل به نقل كتب عهدين، معلوم نيست كه كيست و به هر حال ما اعتنايى به مخالفت تاريخ و مخصوصا عهدين، با آنچه كه در قرآن آمده نداريم، پس تنها قرآن كريم كلام حق و از ناحيه خداوند تبارك و تعالى است.
از اين نيز كه بگذريم، قرآن اصلا كتاب تاريخ نيست و منظورش از نقل داستانهاى خود قصه سرايى مانند كتب تاريخ و بيان تاريخ و سرگذشت نيست، بلكه كلامى است الهى كه در قالب وحى ريخته شده، و منظور آن هدايت خلق به سوى رضوان خدا و راههاى سلامت است، و به همين جهت است كه مىبينيم هيچ قصهاى را با تمام جزئيات آن نقل نكرده، و از هر داستان، آن نكات متفرقه كه مايه عبرت و تامل و دقت است و يا آموزنده حكمت و موعظه اى است و يا سودى ديگر از اين قبيل دارد، نقل مىكند هم چنان كه در داستان مورد بحث، يعنى قصه طالوت و جالوت، اين معنا كاملا به چشم مىخورد، در آغاز مىفرمايد:" أَ لَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ" آن گاه بقيه جزئيات را رها كرده و مىفرمايد:" وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالُوتَ مَلِكاً ..." باز بقيه مطالب را مسكوت گذاشته مىفرمايد:" وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ ..."، آن گاه مىفرمايد:" فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ ..."، بعدا جزئيات مربوط به داوود را رها نموده و مىفرمايد:" وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ ...".
و كاملا پيدا است كه اگر مىخواست اين جملهها را به يكديگر متصل كند، داستانى طولانى مىشد، و ما در گذشته هم آنجا كه داستان گاو بنى اسرائيل را در سوره بقره تفسير كرديم، خواننده را به اين نكته توجه داديم و اين نكته در تمامى داستانهايى كه در قرآن آمده، مشهود است و اختصاصى به يك داستان و دو داستان ندارد، بلكه بطور كلى از هر داستان آن قسمتهاى برجستهاش را كه آموزنده حكمتى يا موعظهاى و يا سنتى از سنتهاى الهيه است كه در امتهاى گذشته جارى شده نقل مىكند، هم چنان كه اين معنا را در داستان حضرت يوسف ع تذكر داده و مىفرمايد:" لَقَدْ كانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ" و نيز مىفرمايد:" يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَ يَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ" و نيز فرموده:" قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُروا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ، هذا بَيانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ". و آياتى ديگر از اين قبيل.
نویسنده: سید محمد حسین طباطبایی
پی نوشت:
1. - به راستى در داستان ايشان عبرتى است براى خردمندان." سوره يوسف، آيه 111"
2. - خدا مىخواهد شما را به سنتهايى كه در امتهاى قبل از شما جريان داشته، هدايت كند. " سوره نساء، آيه 26"
3. - قبل از شما سنتهايى جريان يافته، پس در زمين بگرديد و ببينيد عاقبت تكذيب كنندگان چگونه بوده، اين قرآن بيانى است براى مردم و هدايت و موعظهاى براى مردم با تقوا." سوره آل عمران، آيه 138".
ترجمه تفسير الميزان ؛ سوره بقره - ذيل آیات 244-252
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: معلومات قرآنی
زمین شناسى و داستان طوفان نوح(علیه السلام)
سرزمينهاى رسوبى
در علم ژئولوژى، اصطلاح "اراضى رسوبى" به طبقاتى از زمين اطلاق مى شود كه رسوبات آبهاى جارى بر روى زمين آنها را پديد آورده، مانند دره ها و مسيلها- سيل راهها- كه پوشيده از شن و ماسه مى باشند.
علامت رسوبى بودن زمين انباشته شدن سنگ و ريگهاى مدور و كروى شكل بر روى هم است كه اين سنگها در آغاز قطعاتى دندانه دار و از هر طرف داراى لبه هاى تيز بوده كه در اثر حركت در بستر رودخانه ها و اصطكاك با سنگهاى اطراف، لبه هاى تيزش سائيده شده و گرد و مدور شده اند و آب همه آنها را به نقطه اى دور يا نزديك حمل كرده كه فشارش در آن نقطه كاهش يافته و اين سنگها و ريگها در آنجا روى هم انباشته شده اند.49
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: معلومات قرآنی
پاسخ به شبهه قرآنی پیرامون حضرت ابراهیم علیه السلام
آیا حضرت ابراهیم (علیه السلام) [طبق سوره انعام]، ابتدا به ماه و ستاره گرویده و العیاذ بالله مشرک شدند، یا برای هدایت دیگران متوسل به یک نوع دروغ شد و چه لزومی داشت؟
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: حضرت ابراهیم، شرك، شبهه، قرآن،
قرآن در قیامت چگونه شفاعت می کند؟
كلمة شفاعت در لغت به معنای جفت شدن و كنار هم قرار گرفتن دو چیز است.[1]
در اصطلاح كلامی نیز شفاعت به معنای وساطت اولیا و برگزیدگان الهی، برای رساندن بندگان به فیض رحمت و مغفرت الهی و دستگیری و نجات آنان است.[2]
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: معلومات قرآنی
تفاوت اختیار ملائکه با اختیار ما!!
اختیار ملائک از طریق آیات و روایات قابل اثبات است؛ ما ملائکه را موجوداتی بیرون از حس و دارای وجود و شعور و اراده مستقل میدانیم که عقل محضاند(هیچ گونه تعلّقی به مادیّات ندارند)، لذا از امیال نفسانی تهی هستند و هیچ گاه عصیان خدا نمیکنند، ولی با این حال دارای ایمان بوده، اعمال و رفتارشان از سر شعور و اراده تحقق مییابد.
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: اختیار، اختیار انسان و ملائكه،

توسل به شخص مرده یا زنده صحیح است؟
«توسل» از ماده «وسل» به معنای تقرّب جستن و یا چیزی كه باعث تقرّب به دیگری از روی علاقه و رغبت میشود؛ می باشد،[1] و توسل شامل شفاعت نیز میشود، «شفاعت» از ماده «شفع» به معنای ضمیمه كردن چیزی به همانند او است.[2]
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: معلومات قرآنی
جايگاه و عظمت قرآن
نكته ي 1: پيامبر صلّي اللَّه عليه و آله فرمود: فضل قرآن بر سخنان ديگر، همچون فضل و برتري خدا بر آفريدگان است.- بحار الانوار، ج 92، ص 19.-
نكته ي 2: پيامبر اكرم صلّي اللَّه عليه و آله فرمود: قرآن از همه چيز، جز خدا، برتر است، پس هركه قرآن را پاس دارد خدا را پاس داشته است و هركه قرآن را پاس ندارد، احترام خدا را سبك شمرده است.- بحار الانوار، ج 92، ص 19.-
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: معلومات قرآنی
قرآن بيانگر تمام معارف مورد نياز بشر
نكته ي ۱: امام صادق عليه السّلام فرمود: عزيز جبّار، كتاب خود را بر شما نازل كرد. او راستگو و نيكي كننده است، در آن كتاب، اخبار شما و كساني كه پيش از شما بوده و پس از شما خواهند بود و اخبار آسمان و زمين، آمده است، كه اگر كسي ميآمد و از اينها به شما خبر ميدد در شگفت ميشديد.- اصول كافي، ج 2، ص 599
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: معلومات قرآنی
عالِم به مخفی ترین اسرار
در تفسیر نیشابوری چنین آمده: غلامی حبشی پس از چند روز هم نشینی با مسلمانان، خدمت رسول اکرم آمد و مسلمان شد.
شهادتین را برزبان جاری کرد و سپس مسایل دینی اش را نزد بعضی از اصحاب فرا گرفت. روزی دوباره خدمت پیامبررسید
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: معلومات قرآنی
این چند روز که خدا واقعا نعمت باران را به ما ارزانی داشته و ما را از این نعمت محروم نکرده متن زیر را خواندم و خدارو شکر کردم و گذاشتم تا بخونید و خدارو شکر کنید .
با سپاس
روز بارانی و بهاری همه شما خوش
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: معلومات قرآنی
قرآن و ماه مبارک رمضان
________________________________________
عظمت ماه مبارک رمضان به نزول قرآن کریم در آن است. انسان در این ماه میهمان خداوند است و خداوند هم در این ماه غذایى به نام قرآن برای انسانها فرستاده است.
______________________________
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: معلومات قرآنی
قرآن در چند مورد به این قانون اشاره دارد:
1." الّله الّذی رفع السّموات بغیر عمدٍ ترونها ثم اسْتوی علی العرش و سخّر الشّمس و القمر كلّ یجری لأجل مسمّی یدبّر الأمر یفصّل الایات لعلّكم بلقاء ربّكم توقنون"
سورهی رعد، آیهی 2؛
خداوند، همان كسی است كه آسمانها را بدون ستونهایی كه آنها را ببینید برافراشت؛ آنگاه بر عرش استیلا یافت و خورشید و ماه را رام كرد كه هریك برای مدتی معیّن به سیر خود ادامه میدهند. خداوند در كار آفرینش تدبیر، و آیات خود را به روشنی بیان میكند؛ امید كه شما به لقای پروردگارتان یقین حاصل كنید.
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: معلومات قرآنی
معجزه لایه لایه بودن زمین در آیه 68 سوره اسراء
زیر زمینی که ما بروی آن زندگی می کنیم بسیار با سطح زمین تفاوت دارد و به شکل لایه لایه است.
این
لایه ها بطور مداوم در حال حرکت هستند و وقتی دو لایه به هم برخورد می کنند باعث ایجاد زلزله و آتشفشان می شود و وقتی دولایه در زیر اقیانوس و دریا منجر به آتشفشان و ایجاد جزیره می شود.
وقتی که دو ورقه یا لایه زمین از هم دور می شوند باعث ایجاد گسل می شود بیشتر ورقه هایی که از هم دور می شوند در محل اقیانوس ها قرار دارند و مواد مذاب جای آنها را می گیردندکه باعث ایجاد رشته کوههای اقیانوسی زمین لرزه و آتش فشان می شود.
این موضوع در سال 1945-1946 توسط عده ای از دانشمندان که برای مطالعه به اعماق زمین رفته بودند کشف شد.
در سوره طارق آیه ۱۲ نوشته شده است که سوگند به زمین شکاف دار.
وقتی دولایه اقیانوسی به هم برخورد می کنند باعث ایجاد آتشفشان زمین لرزه و جزایر قوسی می شود
وقتی که دو لایه قاره ای با هم برخورد می کنند باعث ایجاد رشته کوه و زلزله می شود.
وقتی دو ورقه به هم نزدیک می شوند باعث ایجاد آتش فشان می شود.
اگر آن دو لایه از جنس اقیانوسی و قاره ای باشند ورقه اقیانوسی به زیر ورقه قاره ای فرو می رود
که در قرآن کریم سوره اسرا آیه 68 نوشته شده است که مگر ايمن شديد از اينكه شما را در كنار خشكى در زمين فرو برد يا بر شما طوفانى از سنگريزهها بفرستد سپس براى خود نگاهبانى نيابيد
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: معلومات قرآنی
کلیپ جالب از اجساد قوم عاد و توجه به آيات سوره حاقه
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ ﴿۶﴾
فولادوند: و اما عاد به [وسيله] تندبادى توفنده سركش هلاك شدند
مکارم: و اما قوم «عاد» به وسيله تندبادي طغيانگر و سرد و پرصدا به هلاكت رسيدند.
سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ ﴿۷﴾
فولادوند: [كه خدا] آن را هفت شب و هشت روز پياپى بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده مى ديدى گويى آنها تنه هاى نخلهاى ميان تهى اند
مکارم: (خداوند) اين تندباد را هفت شب و هشت روز پي در پي و بنيانكن بر آنها مسلط ساخت و (اگر آنجا بودي) ميديدي كه آن قوم همچون تنه هاي پوسيده و تو خالي درختان نخل در ميان اين تندباد روي زمين افتاده و هلاك شده اند.
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: قوم عاد نخل طوفان جسد
۱-دانشمندان به تازگي دريافتند كه در آسمان ستارههايي وجود دارد كه به آنها ستارههاي سياه ميگويند. كه داراي دو ويژگي هستند 1- ديده نميشوند 2- با سرعت بالايي حركت مي كنند 3- هر چيزي را به خود جذب ميكنند و انگار كه سطح آسمان را جارومي كنند. حتي دانشمندان لقب جاروي آسماني دادهاند.
جالب اينجاست كه قرآن دراين باره فرموده:
"سوگند به اختران بازگردانده" "آن روندگان پنهان شونده"
(سوره تكوير – آيه 15 و 16)
الخنس يعني آن كه ديده نميشود و الجوار يعني آن كه روان شونده و الكنس آن كه جارو ميكند و به علت نيروي جاذبهاي كه دارد همه چيز را به خود جذب ميكند.
آيا اين آيه از سوابق علمي قرآن به شمار نميرود؟
به قلم: عبد الدائم الكحيل
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: معلومات قرآنی
3نصیحت شیطان به حضرت نوح(علیه السلام)!
شاید در وهله اول باورش سخت باشد اما باید گفت که این اتفاق افتاده، شیطان با وجود تمام دشمنی هایی که با انسان دارد زبان به نصیحت حضرت نوح گشوده و او را از سه موضع برحذر داشته است. شیطان و انجام عملی که برای آن قدر و منزلتی بزرگ برشمرده اند یعنی نصیحت کردن، شاید دور از ذهن باشد اما این اتفاق افتاده! امام جعفر صادق علیه السلام مىفرمود: «بر شما باد به نصیحت از براى خدا در خلق آن جناب؛ زیرا كه هرگز تو او را ملاقات نخواهى كرد به عملى كه از آن بهتر باشد».(تحفة الأولیاء(ترجمه أصول كافى)/ج3/523)
موضوعات مرتبط: معلومات قرآنی
برچسبها: شیطان ، ابلیس ، حضرت نوح