چه عواملی منجر به سلب توفیقات می شود؟
1. فراموشی خداوند
خداوند می فرماید: «نَسوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنفُسهُمْ »؛ (حشر / 19. ) «خدا را فراموش کردند، و خدا نیز آنها را به خود فراموشی گرفتار کرد.» از یاد بردن خدا، زمینه و عاملِ از دست دادنِ بسیاری از توفیقات الهی است که در پرتو یادِ خدا قابل دست یابی است.
2. تردید داشتن
تردید، نشانهء بی بصیرتی، بی ایمانی و عاملِ بی توفیقی است. خداوند می فرماید: «إِنَّمَا یَستَئْذِنُك الَّذِینَ لا یُۆْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَخِرِ وَ ارْتَابَت قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فى رَیْبِهِمْ یَترَدَّدُونَ»؛ (توبه / 45. ) «تنها کسانی از تو اجازه (ماندن در مدینه) می گیرند که ایمان به خدا و روز آخرت ندارند و قلبشان در شک و تردید است. لذا آنان در تردید خود سرگردانند.»
بصیرت افزایی، عاملی تردیدزا و ایمان افزا و توفیق آفرین است.
پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «اِنَّ المَعَاصِیَ یَستَولی بِهَا الخِذلَانُ عَلَی صَاحِبِهَا حَتَّی تُوقِعَهُ بِمَا هُوَ اَعظَمُ مِنهَا؛ به وسیله گناهان، خذلان (و سلب توفیق) بر گنهکار مستولی می شود تا جایی که او را در گناهان بزرگ تر می اندازد»
3. معصیت و نافرمانی (فسق: خروج از زی بندگی الهی)
خداوند در قرآن می فرماید: «مَن یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسولَهُ فَقَدْ ضلَّ ضلَلاً مُّبِیناً»؛ (احزاب / 36. ) «هر کس خدا و رسولش را نافرمانی کند، به ضلالتی آشکار گمراه شده است.» گناه و نافرمانی، موجب سلبِ توفیقِ هدایت و باعث گمراهی می گردد.
خداوند ضرب المثلی مطرح می نماید و سپس می فرماید: «یُضِلُّ بِهِ كثِیراً وَ یَهْدِى بِهِ كَثِیراً وَ مَا یُضِلُّ بِهِ إِلا الْفَسِقِینَ»؛ (بقره / 26. ) «خداوند به وسیله آن [ضرب المثل] گروهی را گمراه و گروهی را هدایت می کند، امّا جز فاسقان (نافرمانان) را گمراه نمی سازد.» در این آیه، سرچشمهء اضلال الهی، فسق و خروج از اطاعت و فرمان الهی شمرده شده است. اگر گناه نکنیم، توفیقاتمان سلب نمی شود.
4. کفر (انکار حقایق دینی و تغییر نعمتهای خداوند)
قرآن کریم می فرماید: «وَ اللَّهُ لا یَهْدِى الْقَوْمَ الْكَفِرِینَ»؛ (بقره / 264. ) «خداوند، کافران را هدایت نمی کند.» در این آیه، کفر، زمینه سازِ سلب توفیق و عاملِ گمراهی معرفی شده است.
5. ظلم (خروج از عدالت و حدّ وسط)
قرآن کریم می فرماید: «وَ اللَّهُ لا یهْدِى الْقَوْمَ الظلِمِینَ»؛ (بقره / 258. ) «خداوند قوم ستمگر را هدایت نمی کند.» یعنی، ظلم زمینه سازِ سلب توفیق و موجب محرومیّت از هدایتِ الهی می شود.
6. اعمال ناشایست
امام صادق (علیه السلام) دربارهء کلام خدای عزّ وجلّ: «قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَت عَلَیْنَا شِقْوَتُنَا وَ كنَّا قَوْماً ضالِّینَ»؛ (مۆمنون / 106. ) «گفتند: پروردگارا شقاوتِ ما بر ما چیره گشت.» فرمود: «بِاَعمَالَهُم شَقَوا» به وسیلهء عملهایشان بدبخت شدند.»
بنابراین با اعمال شایسته، توفیق سعادت نصیب ما می شود و از ما سلب نمی گردد.
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: پيامهاي قرآني
چرا برخی نمی توانند گناه را ترک کنند؟
قَالَ أَ رَءَیْتَكَ هَاذَا الَّذِى كَرَّمْتَ عَلىََّ لَئنِْ أَخَّرْتَنِ إِلىَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلَّا قَلِیلًا(62- اسراء)
شیطان گفت: اگر تا روز قیامت به من مهلت دهی تمام فرزندان این کسی که بر من مقدم داشتی را افسار می زنم؛ مگر عده کمی.
اصل كلمه «احتناک» از «حنك» است. وقتى گفته مىشود:«حنك الدابة بحبلها» معنایش این است كه ریسمانى به گردن حیوان بست و او را كشید. خود «احتناك» هم به معناى افسار كردن است.
شیطان ابتدا وسوسه کرده و به گناه دعوت می کند. پس از آنکه فرد اولین قدم را برداشت و خود را به آن آلود، وسوسه های بعدی سریعتر و راحتتر در او اثر می کند. هر چه انجام گناه ساده تر و سریعتر شود نشان از آن دارد که شیطان بهتر و بیشتر بر او تسلط یافته و به تعبیری بهتر سوار شده و افسار نفس را به دست گرفته است. از این به بعد او می برد هر جا که خاطرخواه اوست و این افسار به دهان یا گردن هم می رود هر جا که او می کشد. چنین کسی به عیان مشاهده می کند که تلاشهای سطحی او برای ترک گناه سودی ندارد و با کوچکترین حرکتی که شیطان به افسار می دهد او با سرعت به سمت گناه رفته و آن را مرتکب می شود.
چاره رهایی از این اسارت، توبه ای حقیقی و تلاش جدی در سایه توکل به خدا و توسل به اولیای اوست.
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: پيامهاي قرآني
إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَاتِ سَیَجْعَلُ لهَُمُ الرَّحْمَانُ وُدًّا(96- مریم سلام الله علیها)
بی تردید کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام میدهند، [خدای] رحمان به زودی برای آنان محبتی [در دلها] قرار خواهد داد.
کلمه «وُدّ» و «مودّت» به معنای محبت است. این آیه شریفه وعدهای زیبا از ناحیه خدای متعال است به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح میکنند که به زودی محبت آنها را در دلها قرار میدهد. همانگونه که در آیه نمایان است این بشارت را مقید به قیدی نکرده است از این رو دلیلی ندارد که ما آن را منحصر در فرد خاصی کنیم و یا آن را مربوط به بهشت یا قلوب همه مردم در دنیا و یا مقید به قیود دیگری کنیم.
به عبارت دیگر آیه مطلق است و پیامش این است هر کس اهل ایمان و انجام عمل صالح باشد خداوند محبت او را در دل دیگران انداخته و او بدون اینکه قدمی در این جهت برداشته باشد محبوب دیگران میشود.در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آ له آمده است: هنگامی که خداوند کسی از بندگانش را دوست دارد به فرشته بزرگش جبرئیل میگوید من فلان کس را دوست دارم او را دوست بدار! جبرئیل هم او را دوست خواهد داشت. سپس در آسمانها ندا میدهد کهای اهل آسمان! خداوند فلان کس را دوست دارد او را دوست بدارید! که به دنبال آن، همه اهل آسمان او را دوست میدارند؛ آنگاه پذیرش این محبت در زمین نیز منعکس میشود.
و هنگامی که خداوند کسی را دشمن بدارد به جبرئیل میگوید من از او متنفرم، او را دشمن بدار! جبرئیل هم او را دشمن میدارد. سپس در میان اهل آسمانها ندا میدهد که خداوند از او متنفر است او را دشمن دارید! همه اهل آسمانها از او متنفر میشوند؛ آنگاه این تنفر در زمین نیز منعکس میشود.
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: پيامهاي قرآني
این پیام ها با هدف استفاده در جلسات جزء خوانی استخراج شده است، لذا خواهشمند است استفاده و منتشر نمایید.
1. قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيرٌ مِّن صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى وَ اللَّهُ غَنِىٌّ حَلِيمٌ
گفتار پسنديده (با نيازمندان) و گذشت (از تندى آنان)، از بخششى كه بدنبال آن آزارى باشد، بهتر است. و خداوند بى نياز بردبار است.
- اگر فقيرى بخاطر فشار و تنگدستى، ناروايى گفت او را ببخشيد. «مَغْفِرَةٌ»
- فقير را با محبّت و دلسوزى به كار مفيدى كه زندگى او را تأمين كند، راهنمايى كنيد. «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ»( بقره، 263)
2.وَ إِن كاَنَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلىَ مَيْسَرَةٍ وَ أَن تَصَدَّقُواْ خَيرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
و اگر (بدهكار) تنگدست بود، او را تا هنگام توانايى مهلت دهيد و (در صورتى كه واقعاً توان پرداخت ندارد،) اگر ببخشيد براى شما بهتر است، اگر (نتايج آن را) بدانيد.
- اسلام، حامى مستضعفان است. «وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ»(بقره، 280)
3.رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّاب
اى پروردگار ما، از آن پس كه ما را هدايت كرده اى، دلهاى ما را به باطل متمايل مساز، و رحمت خود را بر ما ارزانى دار، كه تو بخشاينده اى.
- به علم و دانش خود مغرور نشويم، از خداوند هدايت بخواهيم. «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا ...»(آل عمران، 8)
4.قُلْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِين
بگو: خدا و رسول را اطاعت كنيد. پس اگر سرپيچى كردند، (بدانيد كه) همانا خداوند كافران را دوست نمى دارد.
- رفتار و گفتار و كردار پيامبر حجّت است، زيرا اطاعت از پيامبر در كنار اطاعت خداست. «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ»(آل عمران، 32)
5. يَامَرْيَمُ اقْنُتِى لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِى وَ ارْكَعِى مَعَ الرَّاكِعِين
اى مريم، از پروردگارت اطاعت كن و سجده كن و با نمازگزاران نماز بخوان.
- حضور زن در اجتماعات عبادى و اجتماعاتى كه مردان نيز حضور دارند سفارش شده است. «مَعَ الرَّاكِعِينَ» به شرط آنكه زنان، مريمگونه رفتار نمايند.(آل عمران، 43)
6. الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُن مِّنَ الْمُمْترَينَ
حق، همان است كه از جانب پروردگار توست، پس از ترديد كنندگان مباش.
- تعداد زياد مخالفان، تلاش و فعّاليت آنان، و ثروت و تبليغاتشان، نبايد در حقّانيّت راه و عقايد ما تأثير گذارد. «فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ»(آل عمران، 60)
7.بَلىَ مَنْ أَوْفىَ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِين
آرى هر كس كه به عهد خويش وفا كند و پرهيزگار باشد، خدا پرهيزگاران را دوست مى دارد.
- در برابر تفكّرات غلط، موضع بگيريد. «بَلى»
- وفاى به عهد، از نشانه هاى تقواست. «أَوْفى بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى»( آل عمران، 76)
8. أَ فَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعًا وَ كَرْهًا وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ
آيا دينى جز دين خدا مى جويند، حال آنكه آنچه در آسمانها و زمين است خواه و ناخواه تسليم فرمان او هستند و به نزد او بازگردانده مى شويد.
- در آسمانها موجودات با شعور هستند. «مَنْ فِي السَّماواتِ»
- اگر پايان كار ما اوست، چرا از همان اوّل رو به سوى او نكنيم؟ «إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ»(آل عمران، 83)
9. أُوْلَئكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَ الْمَلَئكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ
جزايشان اين است كه لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنان است.
- ملائكه در برابر افكار و اعمال زشت انسان، واكنش نشان مى دهند. «عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ ...»( آل عمران، 87)
10. إِلَّا الَّذِينَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَالِكَ وَ أَصْلَحُواْ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
مگر آنان كه از آن پس توبه كنند و به صلاح آيند، زيرا خدا آمرزنده و مهربان است.
- خداوند نه تنها توبه را مى پذيرد و گناهان را مى بخشد، بلكه توبه كننده را نيز دوست مى دارد و مورد رحمت قرار مى دهد. «غَفُورٌ رَحِيمٌ»( آل عمران، 89)
سـوال: چـرا رفتــار و گفتــار و كــردار پيــامبر اکــرم (صلی الله علیه و آله) حجّــت اسـت؟
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: پیام های آسمانی جزء سوم (برگرفته از تفسیر نور)
این پیام ها با هدف استفاده در جلسات جزء خوانی استخراج شده است، لذا خواهشمند است استفاده و منتشر نمایید.
1.وَ لِكُلٍ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَيرْاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا ...
هر كسى را جانبى است كه بدان روى می آورد. پس در نيكى كردن بر يكديگر سبقت گيريد. هر جا كه باشيد خدا شما را حاضر می آورد، كه او بر هر كارى تواناست.
- به جاى رقابت و سبقت در امور مادّى، بايد در كارهاى خير از ديگران سبقت گرفت. «اسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ»( بقره، 148)
2.فَاذْكُرُونىِ أَذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُواْ لىِ وَ لَا تَكْفُرون
پس مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم، و براى من شكر كنيد و كفران نورزيد.
- خداوند، به انسان شخصيّت می بخشد و مقام انسان را تا جايى بالا می بردكه می فرماید: تو ياد من باش، تا من هم ياد تو باشم. «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» (بقره، 152)
3.الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
(صابران) كسانى هستند كه هر گاه مصيبتى به آنها رسد، مى گويند: ما از آنِ خدا هستيم و به سوى او باز مى گرديم.
- ريشه ى صبر، ايمان به خداوند، معاد و اميد به دريافت پاداش است. «الصَّابِرِينَ الَّذِينَ» «قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» (بقره، 156)
4.خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَ لَا هُمْ يُنظَرُونَ
(آنان براى) هميشه در آن (لعنت و دورى از رحمت پروردگار) باقى مى مانند، نه از عذابِ آنان كاسته مى شود و نه مهلت داده مى شوند.
- تخفيف كيفر يا تأخير آن، مربوط به دنياست. در قيامت نه تخفيف است و نه تأخير. «لا يُخَفَّفُ» «لا هُمْ يُنْظَرُونَ» ( بقره، 162)
5.إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشَاءِ وَ أَن تَقُولُواْ عَلىَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
همانا (شيطان)، شما را فقط به بدى و زشتى فرمان مى دهد و اينكه بر خداوند چيزهايى بگوييد كه به آن آگاه نيستيد.
- شيطان، هم دستور به گناه مى دهد، هم راه توجيه آن را نشان مى دهد. فرمان به سوء و فحشا، همان دستور به گناه و فرمان افترا بستن به خدا، دستور به توجيه گناه است. «يَأْمُرُكُمْ» «وَ أَنْ تَقُولُوا»( بقره، 169)
6. وَ قَاتِلُواْ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَ لَا تَعْتَدُواْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ
و در راه خدا با كسانى كه با شما مى جنگند، بجنگيد ولى از حدّ تجاوز نكنيد، كه خداوند تجاوزكاران را دوست نمى دارد.
- حتّى در جنگ بايد عدالت و حقّ رعايت شود. «قاتِلُوا» «لا تَعْتَدُوا» بارها قرآن با جملهى «لا تَعْتَدُوا» سفارش كرده كه در انجام هر فرمانى از حدود و مرزها تجاوز نشود. ( بقره، 190)
7.ثُمَّ أَفِيضُواْ مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
سپس از همانجا كه مردم كوچ مى كنند، كوچ كنيد و از خداوند طلب آمرزش نماييد كه خداوند آمرزندهى مهربان است.
- هرگز مأيوس نشويم، گذشته ها هر چه باشد استغفار چارهساز است. زيرا او غفور و رحيم است. «وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (بقره، 199)
8. وَ مِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَا ءَاتِنَا فىِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فىِ الاَخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّار
(اما) بعضى از مردم مى گويند: پروردگارا! در دنيا به ما نيكى عطا كن و در آخرت نيز نيكى مرحمت فرما و ما را از عذاب آتش نگهدار.
- دنيا و آخرت با هم منافاتى ندارند، به شرط آنكه انسان به دنبال حسنه و نيكى باشد. «فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً»( بقره، 201)
9 . وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ
و از مردم كسى است كه براى كسب خشنودى خدا، جان خود را مىفروشد و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.
- بزرگترين سود آن است كه انسان بهترين متاع را كه جان اوست به خالق خود بفروشد، آن هم نه براى بهشت و يا نجات از دوزخ، بلكه فقط براى كسب رضاى او. «ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ»( بقره، 207)
10.مَّن ذَا الَّذِى يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُون
كيست كه به خداوند وام دهد، وامى نيكو تا خداوند آن را براى او چندين برابر بيافزايد و خداوند (روزى بندگان را) محدود و گسترده مى سازد، و به سوى او بازگردانده مى شويد.
- اگر ما گشايش و تنگ دستى را بدست خدا بدانيم، راحت انفاق مى كنيم. «وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ»
- كمك به خلق خدا، كمك به خداست. «يُقْرِضُ اللَّهَ» بجاى «يقرض الناس»(بقره، 245)
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: پیـــام های آسمــانی جزء دوم (برگرفته از تفسیر نور)
این پیام ها با هدف استفاده در جلسات جزء خوانی استخراج شده است، لذا خواهشمند است استفاده و منتشر نمایید.
1. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده ى مهربان
- “بِسْمِ اللَّهِ” رمز عشق به خدا و توكّل به اوست. به كسى كه رحمن و رحيم است عشق مى ورزيم و كارمان را با توكّل به او آغاز مى كنيم، كه بردن نام او سبب جلب رحمت است. (حمد، 1)
2. اللَّهُ يَسْتهَزِئُ بهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فىِ طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُون
خداوند آنان را به استهزا مى گيرد و آنان را در طغيانشان مهلت مى دهد تا سرگردان شوند.
- كيفرهاى الهى، متناسب با گناهان است. در برابر “إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ”، “اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ” آمده است.
- از مهلت دادن و زياده بخشى هاى خداوند، نبايد مغرور شد. “يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيانِهِم” (بقره، 15)
3. يَأَيهُّا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِى خَلَقَكُمْ وَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
اى مردم! پروردگارتان كه شما و پيشينيان شما را آفريد، پرستش كنيد تا اهل تقوا شويد.
- دعوت انبيا، عمومى است و همه مردم را دربر مى گيرد. “يا أَيُّهَا النَّاسُ” (بقره، 26)
4. قَالُواْ سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الحْكِيمُ
فرشتگان گفتند: پروردگارا! تو پاك و منزهى، ما چيزى جز آنچه تو به ما آموخته اى نمى دانيم، همانا تو داناى حكيمى.
- فرشتگان عالى ترين نوع ادب را به نمايش گذاشتند. كلمات: “سُبْحانَكَ”، “لا عِلْمَ لَنا”، “عَلَّمْتَنا”، “إِنَّكَ”، “أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ”، همه نشانه ى ادب است. (بقره، 32)
5. وَ أَقِيمُواْ الصَّلَوةَ وَ ءَاتُواْ الزَّكَوةَ وَ ارْكَعُواْ مَعَ الرَّاكِعِين
و نماز را بپاداريد و زكات را بپردازيد و همراه با ركوع كنندگان، ركوع نماييد.
- اصل فرمان نماز، با جماعت است. اساس دين بر حضور در اجتماع و دورى از انزوا و گوشه نشينى است. “وَ ارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ” (بقره، 43)
6. وَ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبرِ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنهَّا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلىَ الخْاشِعِين
و از صبر و نماز يارى جوييد و اين كار جز براى خاشعان، گران و سنگين است.
- هر چه در آستان خدا اظهار عجز و بندگى بيشتر كنيم، امدادهاى او را بيشتر دريافت كرده و بر مشكلات پيروز خواهيم شد. “اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ” (بقره، 45)
7. ثمُ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
سپس شما را پس از مرگتان (حيات بخشيديم و) برانگيختيم، شايد شكر او را بجا آوريد.
- رمز بروز برخى تلخى ها و سپس نجات از آنها، پيدا شدن روحيّه ى شكرگزارى است. “بَعَثْناكُمْ” “لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ” (بقره، 56)
8. وَ لَن يَتَمَنَّوْهُ أَبَدَا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِين
ولى آنها هرگز به سبب آنچه از پيش فرستاده اند، آرزوى مرگ نكنند و خداوند به حال ستمگران، آگاه است.
- ترس از مرگ، در واقع ترس از كيفر كارهاى خود ماست. “بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ” (بقره، 95)
9. وَ أَقِيمُواْ الصَّلَوةَ وَ ءَاتُواْ الزَّكَوةَ وَ مَا تُقَدِّمُواْ لِأَنفُسِكمُ مِّنْ خَيرٍ تجَدُوهُ عِندَ اللَّهِ...
و نماز را برپا داريد و زكات را پرداخت نماييد و هر خيرى كه براى خود از پيش مى فرستيد، آن را نزد خدا (در سراى ديگر) خواهيد يافت، همانا خداوند به اعمال شما بيناست.
- معمولًا دستور به نماز همراه با زكات در قرآن آمده است. يعنى ياد خدا بايد همراه با توجّه به خلق خدا باشد. “أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ” (بقره، 110)
10. وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيم
و (بياد آور) هنگامى كه ابراهيم، پايه هاى خانه (كعبه) را با اسماعيل بالا مى برد (و مى گفتند:) پروردگارا از ما بپذير، همانا تو شنوا و دانايى.
- كار مهم نيست، قبول شدن آن اهميّت دارد. حتّى اگر كعبه بسازيم، ولى مورد قبول خدا قرار نگيرد، ارزش ندارد. “رَبَّنا تَقَبَّلْ” (بقره، 127)
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: پیـــام های آسمــانی جزء اول (برگرفته از تفسیر نور)
پیـــام های آسمــانی
جزء بیست و نهم
(برگرفته از تفسیر نور)
1. أَمَّنْ هَاذَا الَّذِى يَرْزُقُكُم إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَل لَّجُّواْ فِى عُتُوٍّ وَ نُفُور
آيا كيست آن كه به شما روزى دهد اگر او روزى خويش باز دارد؟
نه، در سركشى و دورى از حق لجاج مى ورزند.
خداوند مجبور نیست كه رزق دهد، بلكه مى تواند رزق دادن
را قطع كند.
«ان امسك رزقه»
(ملک، 21)
2. وَ إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ
و راستى كه تو را خويى والاست.
پاداش ابدی برای کسی است که خلق اوعظیم باشد.
«وَ إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ»
(قلم، 4)
3. عَسَى رَبُّنَا أَن يُبْدِلَنَا خَيْرًا مِّنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ
باشد كه پروردگار ما در عوض، چيزى بهتر از آن ما را
ارزانى دارد. ما به پروردگار خود روى آورده ايم.
به هنگام از دست دادن اموال دنیوی، به لطف و رحمت
الهی امیدوار باشید.
«عَسَى رَبُّنَا...»
(قلم، 32)
4. وَ لَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ
و به طعامدادن به مسكينان كسى را ترغيب نمى كرد.
برفرض که خود، توان کمک نداشته باشیم؛ باید دیگران را
برای کمک به گرسنگان تشویق کنیم.
«وَ لَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ»
(حاقه، 34)
5. وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَاعُونَ
و كسانى كه امانتها و عهدهاى خود را رعايت مى كنند.
نشانه ایمان، تنها نماز و انفاق نیست، رعایت عهد و
پیمان های اجتماعی نیز شرط ایمان است.
«وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَاعُونَ»
(معارج، 32)
6. فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا
سپس گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهيد
كه او آمرزنده است.
از انسان استغفار، از خدا بخشش.
«فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كاَنَ غَفَّارًا»
(نوح، 10)
7. وَ أَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُواْ مَعَ اللَّهِ أَحَدًا
و مسجدها از آنِ خداست. و با وجود خداى يكتا
كسى را به خدايى مخوانيد.
احدی را درکنارخدا وهم ردیف خدا نخوانید.
«فَلَا تَدْعُواْ مَعَ اللَّهِ أَحَدًا»
(جن، 18)
8. أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْءَانَ تَرْتِيلاً
يا اندكى بر نيمه بيفزاى و قرآن را شمرده و روشن بخوان.
تلاوت قرآن آدابی دارد و ترتیل، اولین ادب آن است.
«وَ رَتِّلِ الْقُرْءَانَ تَرْتِيلا»
( مزمل، 4)
9. فَقَالَ إِنْ هَاذَا إِلَّا سِحرٌ يُؤْثَرُ
گفت: اين، جز جادويى كه ديگرانش آموخته اند، هيچ نيست.
قرآن، حتی در نزد کافران، کلامی پرجاذبه و سحرآمیز است.
«إِنْ هَاذَا إِلَّا سِحرٌ يُؤْثَر»
(مدثر، 24)
10. وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَ يَتِيمًا وَ أَسِيرًا
و طعام را در حالى كه خود دوستش دارند به مسكين و
يتيم و اسير مى خورانند.
اطعام و انفاق زمانی ارزش بیشتر دارد که شیء انفاق شده،
مورد نیاز و علاقه انسان باشد.
«وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّه»
(انسان، 8)
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: پیام های آسمانی
پیـــام های آسمــانی
جزء بیست وهشتم
(برگرفته از تفسیر نور)
1. إِنَّ الَّذِينَ يُحادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُوْلَئكَ فِى الْأَذَلِّينَ
كسانى كه با خدا و پيامبرش مخالفت مى ورزند، در زمره ذليل شدگانند.
سرانجام مخالفت با دستورات خدا و پیامبر، خواری و ذلت
در دنیا و آخرت است.
«الَّذِينَ يحُادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»
(مجادله، 20)
1. إِنَّ الَّذِينَ يُحادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُوْلَئكَ فِى الْأَذَلِّينَ
كسانى كه با خدا و پيامبرش مخالفت مى ورزند، در زمره ذليل شدگانند.
سرانجام مخالفت با دستورات خدا و پیامبر، خواری و ذلت
در دنیا و آخرت است.
«الَّذِينَ يحُادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»
(مجادله، 20)
2. سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِى السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِى الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم
خداوند را تسبيح گويند هر چه در آسمانها و هر چه در
زمين است. و اوست پيروزمند و حكيم.
اگر بعضی انسانها اهل تسبیح نیستند، در عوض، تمام
هستی تسبیحگوی خدا هستند.
«سَبَّحَ لِلَّهِ»
(حشر، 1)
3.لَأَنتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِى صُدُورِهِم مِّنَ اللَّهِ ذَالِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَفْقَهُون
وحشت شما در دل آنها بيشتر از بيم خداست.
زيرا مردمى هستند كه به فهم در نمى يابند.
ترس از مردم، به جای ترس از خدا، نشانه روشن نفاق است.
«لَأَنتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِى صُدُورِهِم مِّنَ اللَّهِ»
(حشر، 13)
4.عَسَى اللَّهُ أَن يَجعَلَ بَيْنَكُم وَ بَينَ الَّذِينَ عَادَيْتُم مِّنْهُم مَّوَدَّةً
وَ اللَّهُ قَدِيرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
شايد خدا ميان شما و كسانى كه با آنها دشمنى مى ورزيد دوستى پديد آورد.
خدا قادر است و خدا آمرزنده و مهربان است.
بخشش خداوند برخاسته از رحمت اوست.
«وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»
(ممتحنه، 7)
5. إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فىِ سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنْيَانٌ مَّرْصُوصٌ
خدا دوست دارد كسانى را كه در راه او در صفى، همانند ديوارى
كه اجزايش را با سُرب به هم پيوند داده باشند، مى جنگند.
جلب رضایت و محبت خداوند، بالاترین تشویق برای
مؤمنان است، حتی برتر از بهشت و امثال آن.
«إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ...»
(صف، 4)
6. وَ أُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِيبٌ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِين
و نعمتى ديگر كه دوستش داريد: نُصرتى است از جانب خداوند
و فتحى نزديك، و مؤمنان را بشارت ده.
تمام پاداشها در آخرت نیست، بخشی از آنها در دنیاست.
«وَ أُخْرَى تُحِبُّونهَا..»
(صف، 13)
7. وَ لَا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ
و آنان به سبب اعمالى كه پيش از اين مرتكب شده اند، هرگز تمناى
مرگ نخواهند كرد. و خدا به ستمكاران داناست.
ریشه فرار از مرگ، اعمال خود انسانهاست.
«وَ لَا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ»
(جمعه، 7)
8. فَامِنُواْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِى أَنزَلْنَا وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِير
پس به خدا و پيامبرش و اين نور كه نازل كرده ايم ايمان بياوريد.
و خدا به كارهايى كه مى كنيد آگاه است.
ایمان باید به همراه عمل باشد.
«امِنُواْ...تعملون»
( تغابن، 8)
9. اللَّهُ لَا إِلَاهَ إِلَّا هُوَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُون
خداى يكتاست كه هيچ خدايى جز او نيست.
مؤمنان البته بر خداى يكتا توكل كنند.
در همه امور باید به خداوند توکل نمود.
«فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُون»
(تغابن، 13)
10. إِن تُقْرِضُواْ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ
اگر به خدا قرض الحسنه دهيد برايتان دو برابرش خواهد كرد.
و شما را مى آمرزد كه او شكرپذيرنده و بردبار است.
وام دادن و حل مشکلات مردم، سبب گذشت خداوند ازگناهان است.
«تُقْرِضُواْ اللَّهَ... يَغْفِرْ لَكُمْ»
(تغابن، 17)
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: پیـــام های آسمــانی
جزء بیست و هفتم
(برگرفته از تفسیر نور)
1. مَا تَذَرُ مِن شَىءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كاَلرَّمِيمِ
به هر چه مى وزيد آن را چون خاكسترِ استخوان مرده مى گردانيد.
بلایای طبیعی همچون خشکسالی و قحطی، می تواند عذاب الهی باشد.
«مَا تَذَرُ مِن شَىءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كاَلرَّمِيم»
( ذاریات، 42)
2. إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِين
خداست روزى دهنده. و اوست صاحب نيرويى سخت استوار.
تمام امکانات و تخصصها و ابزارها، وسیله برای رسیدن به رزق
است. ولی روزی رسان تنها خداست.
«إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ»
(ذاریات، 58)
3. يَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا
روزى كه آسمان سخت بچرخد.
برای وقوع قیامت، نه فقط زمین که تمام کرات
آسمانی به هم میریزد.
«يَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا»
(طور،9 )
4. يَتَنَازَعُونَ فِيهَا كَأْسًا لَّا لَغْوٌ فِيهَا وَ لَا تَأْثِيمٌ
در آنجا جام مى دهند و جام مى ستانند، كه در آن
نه سخن بيهوده باشد و نه ارتكاب گناه.
در خوردن شرابهای دنیوی، لغو و گناه راه دارد، ولی
در بهشت لغو و گناه راه ندارد.
«لَّا لَغْوٌ فِيهَا وَ لَا تَأْثِيمٌ»
(طور، 23)
5. مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَ مَا طَغَى
چشم خطا نكرد و از حد درنگذشت.
حق چشم، آن است که نه انحراف بیند و نه زیاده.
«مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَ مَا طَغَى»
(نجم، 17)
6. وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكَی
و اوست كه مى خنداند و مى گرياند.
خنده و گریه، هر دو لازم است و نباید در حالات
عاطفی و احساسی، مانع خنده و گریه شد.
«هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكَی»
(نجم، 43)
7. وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْءَانَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِر
و اين قرآن را آسان ادا كرديم تا از آن پند گيرند.
آيا پندگيرنده اى هست؟
قرآن، آسان است ولی سست نیست، یعتی سخنانش
محکم و استوار است.
«يَسَّرْنَا الْقُرْءَانَ»
(قمر، 17)
8. خَلَقَ الْانسَانَ مِن صَلْصَالٍ كاَلْفَخَّارِ*
وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ
آدمى را از گل خشكشده اى چون سفال بيافريد.
و جن را از شعله اى بى دود.
خداوند از ماده سرد بیروح (صَلْصَالٍ) و ماده گرم بیروح (مَّارِجٍ)،
موجودات زنده میسازد.
«خَلَقَ الْانسَانَ.... خَلَقَ الْجَانَّ...»
( الرحمن، 14 و 15)
9. وَ حُورٌ عِينٌ* كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُو الْمَكْنُونِ
و حوران درشت چشم، همانند مرواريدهايى در صدف.
زنانی بهشتیاند که در عین زیبایی، عفیف و پاکدامن باشند.
«وَ حُورٌ عِينٌ* كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُو الْمَكْنُونِ»
( واقعه، 22 و 23)
10. الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَ يَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَ مَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِىُّ الْحَمِيدُ
آنان كه بخل مى ورزند و مردم را به بخل وامى دارند. و هر كه
رويگردان مى شود، بداند كه خدا بى نياز و ستودنى است.
بخیل، محبوب خدا نیست.
«والله لایحب کل مختال فخور الذین یبخلون...»
(حدید، 24)
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: پیـــام های آسمــانی
6. أَ فَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
آيا در قرآن نمى انديشند يا بر دلهايشان قفل هاست؟
قرآن کتابی است که تنها برای تلاوت و تجوید نیست، کتاب
اندیشه و تدبر است و تلاوت باید مقدمه تدبر گردد.
«أَ فَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ»
(محمد(ص)، 24)
7. سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِى قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا
اين سنت خداست كه از پيش چنين بوده است
و تو در سنت خدا دگرگونى نخواهى يافت.
قوانین الهی در طول زمان کهنه نمی شود.
«لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا»
(فتح، 23)
8. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَينَ أَخَوَيْكُم وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُم تُرْحَمُونَ
هر آينه مؤمنان برادرانند. ميان برادرانتان آشتى بيفكنيد و از
خدا بترسيد، باشد كه بر شما رحمت آرد.
هیچ کس خود را برتر از دیگران نداند.
«اخْوَةٌ»
(حجرات، 10)
9. مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيد
هيچ كلامى نمى گويد مگر آنكه در كنار او مراقبى حاضر است.
انسان، نه فقط در برابر کردار بلکه در برابرگفتار خود
مسؤل است و مورد محاسبه قرار می گیرد.
«مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ»
( ق، 18)
10. وَ بِالْأَسحْارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ
و به هنگام سحر استغفار مى كردند.
استغفار در سحر اوج عبادت است.
«وَ بِالْأَسحْارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ»
( ذاریات، 18)
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: پیام های آسمانی
جزء بیست و ششم
(برگرفته از تفسیر نور)
1. تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ
نازل شدن اين كتاب از جانب خداى پيروزمند و حكيم است.
نزول قرآن، تنها از جانب خداوند عزیز و حکیم مقدور است
و از عهده بشر خارج است.
«تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ»
( أحقاف، 2)
2. أُوْلَئكَ أَصْحَابُ الجْنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاءً بِمَا كاَنُواْ يَعْمَلُونَ
اينان به پاداش اعمالشان اهل بهشتند و در آنجا جاودانه اند.
بهشت پاداش اهل عمل است، نه اهل سخن.
«جَزَاءً بِمَا كاَنُواْ يَعْمَلُونَ»
(أحقاف، 14)
3. الَّذِينَ كَفَرُواْ وَ صَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ
خدا اعمال كسانى را كه كافر شدند و مردم را از
راه خدا باز داشتند باطل ساخته است.
راه خدا دشمن دارد و دشمنان بیکار نمی نشینند.
«صَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ»
(محمد(ص)، 1)
4. ذَالِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُواْ مَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُم
زيرا آنان چيزى را كه خدا نازل كرده است ناخوش دارند.
خدا نيز اعمالشان را نابود كرد.
انگیزه و نشاط، به کارها ارزش می دهد. کسی که نسبت به
فرمان های خداوند ناراضی است، کارهایش ارزشی ندارد.
«کَرِهُواْ... فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُم»
(محمد(ص)، 9)
5. وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْاْ زَادَهُمْ هُدًى وَ ءَاتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ
آنان كه هدايت يافته اند، خدا به هدايتشان مى افزايد
و پرهيزگاريشان ارزانى مى دارد.
یک گام از طرف انسان، چند گام از طرف خدا را به دنبال دارد.
«اهْتَدَوْاْ زَادَهُمْ... وَ ءَاتَاهُمْ»
(محمد(ص)، 17)
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: پیام های آسمانی
6. أَ فَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تهَدِى الْعُمْىَ وَ مَن كاَنَ فِى ضَلَالٍ مُّبِينٍ
(اى پيامبر!) آيا تو مى توانى سخن خود را به گوش كران
برسانى يا كوران و كسانى را كه در گمراهى
آشكارند هدايت كنى.
اگر زمينه پذيرش نباشد حتّى سخن رسول خدا اثرى
نخواهد داشت.
«أَ فَأَنْتَ»
(زخرف، 40)
7. أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ
(نزول قرآن در شب قدر و فيصله امور در آن شب) امرى
(و اراده اى) است از طرف ما، همانا ما
فرستنده (همه انبيا) هستيم.
تمام مسائل شب قدر زير نظر خداست.
«أَمْراً مِنْ عِنْدِنا»
(دخان، 5)
8. لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحیىِ وَ يُمِيتُ رَبُّكمُ وَ رَبُّ ءَابَائكُمُ الْأَوَّلِينَ
هيچ معبودى جز او نيست، اوست كه زنده مى كند و مى ميراند
و پروردگار شما و پروردگار پدران پيشين شماست.
زنده كردن و ميراندن، كار دائمى خدا است.
(«يُحْيِي وَ يُمِيتُ»)
(دخان، 8)
9. يَلْبَسُونَ مِن سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُّتَقَابِلِين
لباسهاى ابريشم نازك و ضخيم مى پوشند در حالى كه
در برابر هم (بر تختها) جاى گرفته اند.
برهنگى، هيچ كجا ارزش نيست، حتّى در بهشت.
«يَلْبَسُونَ»
( دخان، 53)
10. هَاذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُم بِالْحقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
اين است كتاب ما كه به حقّ درباره شما سخن مى گويد، همانا ما
آنچه را انجام مى داديد نسخه بردارى و ثبت مى كرديم.
عمل انسان، همان گونه كه واقع شده ثبت مى شود، نه
بر اساس قرائن و شواهد و آثار.
«عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
(جاثیه، 29)