آرامش
آرامش ، اطمینان خاطر ، آسودگی و.... چقدر واژه های زیبایی هستند.
گمشده بشر که در دنیای کنونی هر قدر دنبال آن باشیم شاید کمتر به آن برسیم .
برخی آرامش را در داشتن پول کافی می جویند .
بعضیها در سایه مسکن و وسیله نقلیه دنبال آن می گردند !!
گروهی در به دست آوردن پستها و ریاست طالب آن هستند!!
راستی شما کجا و چگونه آن را جستجو می کنید؟؟
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: یک آیه وچند و پیام
اى کسانى که ایمان آوردهاید
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ ( سوره الحجرات آیه ( 6
اى کسانى که ایمان آوردهاید! اگر شخص فاسقى خبرى براى شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهى از روى نادانى آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید!
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: یک آیه وچند و پیام
سؤال: درآیه 49 خواندیم: «اذا مسّه الشرّ کان یؤوسا» همین که شرّى به انسان رسید دچار یأس مىشود ولى در این آیه مىفرماید: «اذا مسّه الشرّ فذو دعاء عریض» همین که شرّى به انسان رسد، دعایى طولانى دارد، سؤال این است که چگونه انسان مأیوس دعا مىکند؟
پاسخ: مفسّران به این پرسش، پاسخهاى متفاوتى دادهاند:
در تفسیر روح البیان چنین آمده است: بعضى مردم به هنگام گرفتارى مأیوس مىشوند و بعضى دیگر دعا مىکنند.
برخى در پاسخ این سؤال گفتهاند: انسان از اسباب عادّى مأیوس مىشود ولى از خدا درخواست مىکند. ولى لحن آیه توبیخ است و یأس از اسباب عادّى و توجّه به خدا کار نیکویى است و توبیخ ندارد.
در تفسیر نمونه آمده است که انسان ابتدا دعا مىکند ولى کمکم مأیوس مىشود و این دعا و یأس در دو مرحله است.
شاید بتوان گفت که مراد از دعا، استمداد از خداوند نیست، بلکه همان یأس است که به صورت جزع و جیغ و ناله اظهار مىکند و هر دو آیه یک مسأله را مطرح مىکند لکن در یک جا مىفرماید: مأیوس است و در جاى دیگر مىفرماید: به خاطر یأس جیغ و داد مىزند، نظیر آیهى «اذا مسّه الشر جزوعا»
پیام ها
1- رفاه یا سختى در میدان زندگى براى بروز و ظهور خصلتهاى آدمى و آفات روحى اوست. «اذا انعمنا... و اذا مسّه الشّر»
2- رفاه، مایهى غفلت است. «انعمنا... اعرض»
3- نعمتها از خداست «انعمنا» ولى حوادث تلخ نتیجه عملکرد یا خصلتهاى بد خود انسان است. «مسّه الشّر» (شرّ به خدا نسبت داده نشده است)
4- انسان تربیت نشده کم ظرفیّت است. «اذا مسّه الشرّ فذو دعاء عریض»
5 - مشکلات و تنگناهاى زندگى در مقابل نعمتهاى اعطا شده از سوى خداوند به او اندک است. (براى نعمت کلمه «انعمنا» آمده، ولى براى شرّ کلمه «مسّه» آمده که به معناى تماس ساده است.)
منبع: تفسیر نور / حجة الاسلام محسن قرائتى / تفسیر ذیل آیه 51 سوره فصلت
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: یک آیه چند پیام -آیه 51 سوره فصلت
مادیت در زندگی انسان انسان ممکن است که از حرکت و تلاش خود جز رضای آفریننده. مطلوبی دیگر نداشته باشد: «ای نفس آرامش یافته! همانا به سوی پروردگارت باز گرد با خشنودی متقابل: تو از او و او از تو خشنود.»[ فجر / ۲۷ و ۲۸] «خداوند به مردان و زنان با ایمان باغها وعده کرده است که در آنها نهرها جاری است، جاویدان در آنجا خواهند بود، و هم مسکن های پاکیزه؛ اما خشنودی خدا از همه ی اینها برتر و بالاتر است. آن است رستگاری بزرگ.»[ . توبه / ۷۲] بنا بر آنچه گفته شد، از نظر قرآن انسان موجودی است برگزیده از طرف خداوند، خلیفه و جانشین او در زمین، نیمه ملکوتی و نیمه مادی، دارای فطرتی خدا آشنا، آزاد، مستقل، امانتدار خدا و مسئول خویشتن و جهان مسلط بر طبیعت و زمین و آسمان، ملهم به خیر و شر، وجودش از ضعف و ناتوانی آغاز می شود و به سوی قوت و کمال سیر می کند و بالا می رود اما جز در بارگاه الهی و جز با یاد او آرام نمی گیرد، ظرفیت علمی و عملی اش نامحدود است، از شرافت و کرامتی ذاتی برخوردار است، احیانا انگیزه هایش هیچگونه رنگ مادی و طبیعی ندارد، حق بهره گیری مشروع از نعمتهای خدا به او داده شده است ولی در برابر خدای خودش وظیفه دار است. انسان به عنوان مهمترین موضوع خلقت، همیشه جایگاه مهمی در اندیشه ها و مکاتب مختلف فلسفی داشته و «انسان شناسی» بخش عمده ای از معرفت بشری را در تاریخ علم به خود اختصاص داده است. بدیهی است تا ابعاد مختلف وجود انسان مورد تحقیق و بررسی قرار نگیرد، نمی توان تصویر روشنی از نحوه و حدود و ثغور زندگی اجتماعی انسان ارائه داد و نقش و جایگاه او را در جامعه تعیین نمود.
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: مادیت در زندگی انسان
جلوههای کرامت انسانی اگرچه کرامت انسانی از روح دمیده شده خداوند در وجود انسان نشأت گرفته و شایسته است در آخرت نیز به کرامت مطلق ملحق شود اما به حکم عقل و براساس نقل، در این دنیا نیز اهداف والا و مقدس مدنظر خالق یکتا بوده است. شاید یکی از اهداف مورد نظر شارع مقدس، تحقق کرامت انسانی و فعلیت بخشیدن به جلوه های آن در زندگی دنیایی است. انسان بالفطره موجودی اجتماعی است، بنابراین کرامت انسانی باید در اجتماعات بشری تحقق و تجلی پیدا کند. و از آنجا که اجتماع بشری ضرورتا به حاکم و نظام مدیریتی نیاز دارد، در نتیجه تحقق کرامت انسانی با نظام مدیریتی جامعه ارتباط مستقیم پیدا می کند. یک حکومت دینی و نظام مدیریتی مبتنی بر شرع مقدس، اگر بخواهد در راستای خواست و فرامین الهی حرکت کند باید یکی از برنامه هایش تحقق کرامت انسانی در جامعه باشد و برای این منظور، لاجرم به راهکارها و شیوه های مبتنی بر شرع مقدس، نیازمند است.
در ادامه بحث به برخی از این شیوه ها و به عبارت دیگر به برخی از جلوه های تحقق کرامت انسانی از دیدگاه حضرت علی(علیه السلام) می پردازیم:
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: وضع زنان قبل از اسلام (قسمت اول)
اطاعت از خدا و رسول و مصادیق آن در قرآن
اطاعت از خدا و رسول و مصادیق آن در قرآن اطاعت از رسول در منابع دینی، در حقیقت اطاعت از خود خداست؛
دستور خدا به اطاعت از پیامبر
چنانچه خداوند در قرآن خودش مومنین را به اطاعت از خود، پیامبرش و اولی الامر می کند؛ معلوم می شود که اطاعت از پیامبر در طول اطاعت از خداست؛ بدین معنا که هر کس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اطاعت کند، در حقیقت از خداوند اطاعت کرده است؛
اطاعت از رسول، اطاعت از خداست
چنانچه قرآن کریم می فرماید: «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا.»[1] یعنی: «کسی که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده؛ و کسی که سرباز زند، تو را نگهبان (و مراقب) او نفرستادیم (و در برابر او، مسؤول نیستی).»
در این آیه، اطاعت از پیامبر یقیناً اطاعت از خدا قلمداد شده است. پس هر کس می خواهد از خدا اطاعت کند، باید از رسول اکرم اطاعت کند.
مصادیق اطاعت خدا و رسول
در برخی از آیات شریفه قرآن کریم، برخی از معارف و آموزه های دین، مصادیق مختلفی از اطاعت خدا و رسول تلقی می شود.
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: اطاعت از خدا و رسول و مصادیق آن در قرآن
سه پیامد رویگردانی از اطاعت خدا و رسول
سه پیامد رویگردانی از اطاعت خدا و رسول یکی از سفارشات خداوند به مومنین، آن است که کسی حق ندارد که از اطاعت خداوند و رسول خارج شود و این خروج بوسیله رویگردانی مومنین از آموزه های آنها تحقق پیدا می کند.
یعنی اگر مومن، از خدا و رسولش، اطاعت نکند، در حقیقت از خدا و رسولش رویگردانی کرده و ممکن است که گوش داشته باشد اما این گوش شنوا نباشد. چنانکه قرآن در این مورد می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنتُمْ تَسْمَعُونَ.»[1]
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! خدا و پیامبرش را اطاعت کنید؛ و سرپیچی ننمایید در حالی که (سخنان او را) میشنوید!»
سرپیچی کردن از اطاعت خدا و رسول
در این آیه شریفه یکی از مصادیق عدم اطاعت از خدا و رسول، سرپیچی کردن از آنها شمرده شده است؛ در آخر آیه می فرماید، این سرپیچی و رویگردانی بخاطر آن است که گوش دارند و می شنوند، اما این شنیدن با گوش ظاهری است، اما چه گوش دادنی که اطاعت در پی ندارد، یعنی گوش دادن به سخن خدا و رسول و عدم تبعیت از آن، مانند نشنیدن است؛ چنانکه در آیه بعد می فرماید: «وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ قالُوا سَمِعْنا وَ هُمْ لا یَسْمَعُونَ.»[2]«و مثل کسانى نباشید که گفتند: «شنیدیم»، ولى (در حقیقت) آنها نمىشنیدند.»
آثار رویگردانی از خدا و رسول:
اکنون در این مقاله بر آنیم که رویگردانی و سرپیچی از فرمان خدا و رسول چه پیامدهایی بدنبال دارد. قرآن کریم در این مورد آیات متعددی را بیان فرموده است که می توان از آن پیامدها را فهمید و آنرا در زندگی خود مدنظر قرار دهیم.
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: سه پیامد رویگردانی از اطاعت خدا و رسول
اهمیت پیامبر(ص) به دختر
در اندیشه و بینش قرآنی دختران آن چنان از جایگاه و مقام والایی برخوردار می باشند که پیامبر(ص) در مهم ترین مسایل اجتماعی و سیاسی آنان را وارد می سازد و در مسئله مباهله دختر خویش را به همراه می برد. این در زمانی است که اعراب دختران را زنده به گور می کردند و از شنیدن دختر ننگ و عار را در خانه تجسم می کردند. پیامبر با همراه بردن دختر خویش نشان داد که دختران در پیشگاه خداوند از چنان مقام و منزلتی برخوردارند که با دختران می توان به مباهله رفت و به نام ایشان از خداوند خواست تا دشمنان را نیست و نابود کنند. این رفتار بیانگر چند مطلب است: نخست این که مقام دختر در نظر پیامبر(ص) همانند مقام پسران است؛ دوم این که در مسائل مهم و اساسی می توان از مشارکت ایشان بهره برد هر چند که این امور اساسی و مهم در مسایل سیاسی و اجتماعی باشد. سوم آن که دختران در پیشگاه خداوند از مقام و منزلتی برخوردارند که می توان به آن قسم یاد کرد و در اموری چون مباهله از این مقام و منزلت بهره برد. چنان که شخص برای شفاعت می کوشد تا شخصی را که دارای وجه وجیهی است با خود همراه ببرد. دختران در نزد خداوند از چنین مقامی برخوردارند. چهارم آن که دختران می توانند به همراه بزرگ تر خویش در مسایل اجتماعی و سیاسی مشارکت فعال داشته باشند. (آل عمران آیه16)
از دیگر دلایلی که بر مقام و منزلت دختران در پیشگاه خداوند اشاره دارد می توان به آیه 16 سوره آل عمران و آیات 48 و 58 سوره انعام توجه داد که در آن خداوند بر عدم تفاوت فرزند پسر و دختر در انتساب به عنوان حکمی از احکام اسلام اشاره می کند. در این آیات به روشنی اشاره می شود که فرزند پسری و دختری بی هیچ تفاوتی می توانند به پدربزرگ منتسب شود. از این روست که فرزندان فاطمه(س) نیز پسران پیامبر(ص) خوانده می شوند و از آنان به پسران پیامبر(ص) یاد می شود. از امام موسی کاظم(ع) در ذیل آیه 16 سوره آل عمران نقل شده است که فرمود: تاویل ابنائنا در آیه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) می باشد. (نور الثقلین ج1 ص 843)
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: اهمیت و جایگاه فرزند دختر در قرآن
اهمیت و جایگاه فرزند دختر در قرآن
جایگاه دختر در تمدن امروزی
در بسیاری از جوامع بشری دختر از جایگاه فروتر و پست تری برخوردار بوده و هست. در گذشته زن و دختر از جایگاه شایسته ای برخوردار نبوده و در تمدن کنونی نیز هر چند به ظاهر سخن از تساوی مرد و زن به دور از همه تفاوت های واقعی میان مرد و زن، بسیار شنیده می شود؛ ولی هنوز هم به شکل برده داری مدرن و جدید از زنان و دختران به اشکال مختلف بهره برداری می شود و زن و دختر جایگاه واقعی خود را نیافته اند. هنوز نیز در بسیاری از کشورهای جهان دختران به روش جدید زنده به گور می شوند. در آمارهای منتشر شده درباره سقط جنین در چین آمده است که بیش از هفتاددرصد دختران پس از شناسایی در زهدان مادر سقط می شوند. در اروپای متمدن نیز دختران مورد انواع سوءاستفاده ها حتی از سوی بستگان بسیار نزدیک قرار می گیرند و از نظر جنسیتی میان زن و مرد تفاوت می گذارند و در مشاغل کم تر به کار گرفته می شوند و از نظر عدم امنیت شغلی در مرتبه بسیار بالاتری از مردان قرارمی گیرند. احترام و ارزش گذاری به زن تنها برای سوءاستفاده می باشد و در واقعیت زن و دختر از نظر جایگاه در مرتبه ای پست تر از انسان به معنای مرد و برتر از جانوران و حیوانات فرض می شوند.
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: اهمیت و جایگاه فرزند دختر در قرآن
چرا از ما سلب توفیق می شود؟
اگر از قدرت و اختیارمان خوب و درست و در راه رضای خدا استفاده نکردیم و بلکه از آن در راه نادرست و گناه و نافرمانی استفاده کردیم، نتیجه وضعی اش این است که مجازات می شویم و بی توفیقی و خذلان نصیبمان می گردد و اسباب و زمینه های موفّقیّت را از دست می دهیم و بلکه زمینهء سقوط و تنزّل بیشترمان می شود.
چه عواملی منجر به سلب توفیقات می شود؟
1. فراموشی خداوند
خداوند می فرماید: «نَسوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنفُسهُمْ »؛ (حشر / 19. ) «خدا را فراموش کردند، و خدا نیز آنها را به خود فراموشی گرفتار کرد.» از یاد بردن خدا، زمینه و عاملِ از دست دادنِ بسیاری از توفیقات الهی است که در پرتو یادِ خدا قابل دست یابی است.
2. تردید داشتن
تردید، نشانهء بی بصیرتی، بی ایمانی و عاملِ بی توفیقی است. خداوند می فرماید: «إِنَّمَا یَستَئْذِنُك الَّذِینَ لا یُۆْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَخِرِ وَ ارْتَابَت قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فى رَیْبِهِمْ یَترَدَّدُونَ»؛ (توبه / 45. ) «تنها کسانی از تو اجازه (ماندن در مدینه) می گیرند که ایمان به خدا و روز آخرت ندارند و قلبشان در شک و تردید است. لذا آنان در تردید خود سرگردانند.»
بصیرت افزایی، عاملی تردیدزا و ایمان افزا و توفیق آفرین است.
پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «اِنَّ المَعَاصِیَ یَستَولی بِهَا الخِذلَانُ عَلَی صَاحِبِهَا حَتَّی تُوقِعَهُ بِمَا هُوَ اَعظَمُ مِنهَا؛ به وسیله گناهان، خذلان (و سلب توفیق) بر گنهکار مستولی می شود تا جایی که او را در گناهان بزرگ تر می اندازد»
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: چرا از ما سلب توفیق می شود؟
چرا برخی نمی توانند گناه را ترک کنند؟
قَالَ أَ رَءَیْتَكَ هَاذَا الَّذِى كَرَّمْتَ عَلىََّ لَئنِْ أَخَّرْتَنِ إِلىَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلَّا قَلِیلًا(62- اسراء)
شیطان گفت: اگر تا روز قیامت به من مهلت دهی تمام فرزندان این کسی که بر من مقدم داشتی را افسار می زنم؛ مگر عده کمی.
اصل كلمه «احتناک» از «حنك» است. وقتى گفته مىشود:«حنك الدابة بحبلها» معنایش این است كه ریسمانى به گردن حیوان بست و او را كشید. خود «احتناك» هم به معناى افسار كردن است.
شیطان ابتدا وسوسه کرده و به گناه دعوت می کند. پس از آنکه فرد اولین قدم را برداشت و خود را به آن آلود، وسوسه های بعدی سریعتر و راحتتر در او اثر می کند. هر چه انجام گناه ساده تر و سریعتر شود نشان از آن دارد که شیطان بهتر و بیشتر بر او تسلط یافته و به تعبیری بهتر سوار شده و افسار نفس را به دست گرفته است. از این به بعد او می برد هر جا که خاطرخواه اوست و این افسار به دهان یا گردن هم می رود هر جا که او می کشد. چنین کسی به عیان مشاهده می کند که تلاشهای سطحی او برای ترک گناه سودی ندارد و با کوچکترین حرکتی که شیطان به افسار می دهد او با سرعت به سمت گناه رفته و آن را مرتکب می شود.
چاره رهایی از این اسارت، توبه ای حقیقی و تلاش جدی در سایه توکل به خدا و توسل به اولیای اوست.
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: چرا برخی نمی توانند گناه را ترک کنند؟
راه محبوب شدن در بین مردم
إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَاتِ سَیَجْعَلُ لهَُمُ الرَّحْمَانُ وُدًّا(96- مریم سلام الله علیها)
بی تردید کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام میدهند، [خدای] رحمان به زودی برای آنان محبتی [در دلها] قرار خواهد داد.
کلمه «وُدّ» و «مودّت» به معنای محبت است. این آیه شریفه وعدهای زیبا از ناحیه خدای متعال است به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح میکنند که به زودی محبت آنها را در دلها قرار میدهد. همانگونه که در آیه نمایان است این بشارت را مقید به قیدی نکرده است از این رو دلیلی ندارد که ما آن را منحصر در فرد خاصی کنیم و یا آن را مربوط به بهشت یا قلوب همه مردم در دنیا و یا مقید به قیود دیگری کنیم.
به عبارت دیگر آیه مطلق است و پیامش این است هر کس اهل ایمان و انجام عمل صالح باشد خداوند محبت او را در دل دیگران انداخته و او بدون اینکه قدمی در این جهت برداشته باشد محبوب دیگران میشود.در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آ له آمده است: هنگامی که خداوند کسی از بندگانش را دوست دارد به فرشته بزرگش جبرئیل میگوید من فلان کس را دوست دارم او را دوست بدار! جبرئیل هم او را دوست خواهد داشت. سپس در آسمانها ندا میدهد کهای اهل آسمان! خداوند فلان کس را دوست دارد او را دوست بدارید! که به دنبال آن، همه اهل آسمان او را دوست میدارند؛ آنگاه پذیرش این محبت در زمین نیز منعکس میشود.
و هنگامی که خداوند کسی را دشمن بدارد به جبرئیل میگوید من از او متنفرم، او را دشمن بدار! جبرئیل هم او را دشمن میدارد. سپس در میان اهل آسمانها ندا میدهد که خداوند از او متنفر است او را دشمن دارید! همه اهل آسمانها از او متنفر میشوند؛ آنگاه این تنفر در زمین نیز منعکس میشود.
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
كفران نعمت
و از آیاتی كه در آن ، كلمه كفر به این معنا است یكی این آیه است :
حضرت سلیمان علیه السلام وقتی تخـت بلقیس را نزد خـود دید ، گفت
كفران در لغت به معنای پـوشانیدن است و در اصطـلاح دینی : به پـنج معنا استعمال شده كه یكی از آن معانی ، كفران نعمت به معنای ناشكری و ناسپاسی كه ضد شكر گزاری است .
در روایت آمده : عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ الْكُفْرُ فِی كِتَابِ اللَّهِ عَلَی خَمْسَةِ أَوْجُه ، وَالْوَجْهُ الثَّالِثُ مِنَ الْكُفْرِ كُفْرُ النِّعَمِ وَذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَی یَحْكِی قَوْلَ سُلَیْمَانَ علیه السلام :
امام صادق علیه السلام فرمودند : كفر ، در كتاب خدا به پنج معنا آمده ویكی از آنها كفران نعمت است. كافی ج2 ص389
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: كفران نعمت
وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفیقاً( 69 نساء)
و كسى كه خدا و پیامبر را اطاعت كند، (در روز رستاخیز،) همنشین كسانى خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده؛ از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفیقهاى خوبى هستند!
این آیه در سوره نساء در قرآن میدرخشد چه کنیم که دربهشت وصال رسول الله وائمه را داشته باشیم.؟
ج : اطاعت از خداوند ومطیع رسول الله وائمه اطهار بودن .
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: صالح باشید همان گونه كه خداوند شما را صالح نامگذارى كرده
رنجهای شیرین ولذت بخش
یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقیهِ (الانشقاق 6)
اى انسان! تو با تلاش و رنج بسوى پروردگارت مىروى و او را ملاقات خواهى كرد!
********************
خداوند تبارک وتعالی دراین آیه میفرمایند ای انسان تو با رنج به سوی من میآئی .
چند نکته :
اولاً: دنیائی که ما درآن زندگی میکنیم به آن معنائی که بعضی ها تصور میکنند ، راحت نیست یعنی بی خیالی ، این را باور داشته باشیم که دنیا داری توام با گرفتاری و سردرگمی هاست پس دنبال دنیای بی مشکل نباشیم دنبال این باشم که مشکلات را شرین کنیم .
آدم عاقل دنبال این است که رنجها و زحمتها را برای خودش لذتبخش کند .مثال .: درس خواندن راحت نیست تفقه دردین راحت نیست قرائت قرآن راحت نیست خواندن توضح المسائل مرجع راحت نیست چه کنیم که تمام این سختیها ، مثل دیدن یک برنامه جذاب تلوزیونی ویک سریال مملو از انحرافات اعتقادی واخلاقی برای ما لذت بخش وشیرین باشد چه کنیم .!!!؟؟؟؟
جواب . اول هدف داشته باشیم ثانیا عاشق باشیم .
اگر این دو اصل را پیاده کنیم درمسیروصول به معشوق و اهداف از پیش تعیین شده رنجها لذت بخش میشود .
روزی که احساس می کینم خیلی راحت بودیم واقعا بترسیم چون یقینا آن روز را به غفلت گذراندیم باید روز بعد دو برابر جبران کنیم آیا واقعا ما اینگونه هستیم .
هر روزی که احساس کردیم دردی نداریم باید منتظر باشیم فردا این زندگی از ما انتقام خواهد گرفت.
درنتیجه استدراجی ها مرخصند غفلت زده ها مرخصند .
استدراج یعنی چه ؟ واستدراجی ها چه کسانی هستند
استدراج آن است كه بنده با آنكه نعمتهاى حق تعالى را دریافت مىكند شاكر نعمتهاى وى نباشد و متوغل در معاصى باشد و با آنكه شاكر نیست خداى تعالى بر نعمتهاى وى بیافزاید و بر اثر افزایش نعمتها وى در لذات دنیوى فروتر مىرود و از حق سبحان دورتر مىشود.
امام حسین «ع»می فرمایند : ... استدراج از خداى سبحان نسبت به بنده آن است كه به او نعمت فراوان دهد، و توفیق شكر را (به دلیل غفلت و قدرناشناسى و ناگزارى) از او بگیرد.
الحیاة با ترجمه احمد آرام، ج3، ص: 414
مثال .: دانش آموزی که معلم به او توجه دارد وقتی فکر میکند معلم او را نمی بیندشروع میکند به بازی گوشی ، ما فکر میکنیم که اعمال ورفتار ما از دید خداوند پنهان است که اینگونه زندگی میکنیم. تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل.
دوماً: رفتن ما به سمت معاد حتمی است واجباری ، اما اعمال ما انتخابی است لقاء پروردگار حاصل میشود برای عده ای مهر وبرای عده ای قهر است .( روش فعلی زندگی را، ما انتخاب کردیم، تحمیلی از ناحیه خداوند نیست، این اعمال ورفتار ماست که مشیت و اراده الهی را شکل میدهد .)
در عصر ظهور راحتی مادی یعنی از لحاظ معیشت ، فاصله طبقاتی به حداقل میرسد از این گونه رنجها فارق شده وهمه زمان را صرف امور معنوی میکنیم مرگ و میر و آسیب است اما به حالت طبیعی خود نه مثل الان که طرف پشت چراغ قرمز پشت فرمان اتومبیل سکته میکند ومی میرد آسیب و غم درحداقل خودش است چون بهشت است که هیچ غم وغصه ای درآنجا وجود ندارد .
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: رنجهای شیرین ولذت بخش
راز اندوه جبرئیل
امام صادق علیه السّلام فرمود: روزى جبرئیل محزون و اندوهگین بر پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلم نازل شد، پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلم پرسید: چرا تو را حزین مىبینم؟
عرض كرد چرا نباشم؟ در صورتى كه امروز «منافیخ» دوزخ نهاده شد، پرسید: منافیخ چیست؟ عرضه داشت: آتش دوزخ است كه خدا دستور داده بود تا هزار سال در آن دمیدند، تا سرخ شد، و هزار سال دیگر دمیدند تا سفید شد و هزار سال دیگر دمیدند تا سیاه شد و اینك آتش دوزخ سیاه و تاریك است، اى پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلم اگر حلقهاى از آن كه طولش هفتاد ذراع است، بر سر كوهها نهاده شود، از حرارت آن ذوب مىشوند و اگر قطرهاى از آبهاى «زقوم» و «ضریع» دوزخ در آبهاى جهان بریزند، همه اهل آن از بوى تعفّنش بمیرند؟! در این موقع هم پیامبر اسلام صلّى اللَّه علیه و آله و سلم و هم جبرئیل گریان شدند، خداوند به آن دو وحى كرد كه: شما را از گناه كردن ایمن نمودم، كه مستحقّ آتش نشوید، و لیكن همواره از من ترسناك باشید.
آیاتى كه در باره خوف از خدا در قرآن آمده، بسیار است، مانند:
وَ خافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ «آلعمران 170»: از من بترسید، اگر مؤمن هستید.
و: فَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ «نحل 54-53» «پس از من بترسید». و نیز در باره قومى مىفرماید:
یَخافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ «نحل 53»: از خدا كه فوق همه آنهاست مىترسند.
و: وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ «الرحمن 47»: و براى كسى كه از مقام خدایش بترسد، دو بهشت خواهد بود.
و: وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى «نازعات 42-40»: و اما كسى كه از پروردگارش بترسد و نفس را از هوا و هوس باز دارد، پس بهشت جایگاه اوست.
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: ترس از خدا میوه علم است
آیات :
« وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحیمٌ (53)»یوسف 53
من هرگز خودم را تبرئه نمىكنم، كه نفس(سركش) بسیار به بدیها امر مىكند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم كند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.»
إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا ما رَحِمَ رَبِّی «یوسف 53». على (ع) در باره چنین انسانى فرموده است:
قد احرقت الشّهوات عقله و اماتت قلبه و اولهت علیها نفسه. « غرر الحكم صفحه 532»
تمایلات نفسانى و شهوات، خرمن عقل وى را آتش زدهاند و دلش را كشتهاند و او را واله و شیفته نفس خود كردهاند.
یكى از مصادیق جهاد نفس، این است كه انسان فقط در هنگام نیاز بخورد و بخوابد و سخن بگوید، و خلاصه نفس خود را از هوا و هوس باز بدارد، چنان كه خداىبزرگ مىفرماید:
وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى «النازعات 40»: و آن كسى كه از مقام خداى خود ترسید و نفس را از هوا بازداشت، جایگاه او بهشت خواهد بود.و باید دانست كه: جهاد با نفس، راحتى (دنیا و آخرت را) در پى دارد.(1)
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: جهاد با نفس= راحتی دنیا وآخرت
با چه افرادی همنشین شویم؟
وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً (فرقان-27)
یا وَیْلَتى لَیْتَنی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلاً (28)لَقَدْ أَضَلَّنی عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنی وَ كانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً (29)
و(به خاطر آور) روزى را كه ستمكار دست خود را(از شدّت حسرت) به دندان مىگزد و مىگوید: «اى كاش با رسول(خدا) راهى برگزیده بودم! اى واى بر من، كاش فلان(شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم!
او مرا از یادآورى(حق) گمراه ساخت بعد از آنكه(یاد حق) به سراغ من آمده بود!» و شیطان همیشه خواركنند* انسان بوده است!
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: با چه افرادی همنشین شویم؟
وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفیقاً( 69 نساء)
و كسى كه خدا و پیامبر را اطاعت كند، (در روز رستاخیز،) همنشین كسانى خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده؛ از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفیقهاى خوبى هستند!
این آیه در سوره نساء در قرآن میدرخشد چه کنیم که دربهشت وصال رسول الله وائمه را داشته باشیم؟
ج : اطاعت از خداوند ومطیع رسول الله وائمه اطهار بودن .
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: صالح باشیم
1-سلام قولا من رب رحیم (یس/58)
«از جانب پروردگار [ی] مهربان [به آنان] سلام گفته می شود»
این ندای روح افزا و نشاط بخش و مملو از مهر و محبت خدا، چنان روح انسان را در خود غرق می کند و به او لذت، شادی و معنویت می بخشد، که به هیچ نعمتی برابر نیست، آری شنیدن ندای محبوب، ندایی آمیخته با محبت و آکنده از لطف سر تا پای بهشتیان را غرق سرور می کند، که یک لحظه آن برتمام دنیا و آنچه در آن است برتری دارد. از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله روایت شده: «درهمان حال که بهشتیان غرق در نعمت های بهشتی هستند نوری بر بالای سرایشان آشکار می شود؛ نور لطف خداوند که برآنها پرتو افکنده است. پس ندایی بر می خیزد که «سلام بر شما ای بهشتیان» نظرلطف خداوند چنان بهشتیان را مجذوب می کند که از همه چیز او غافل می شوند، و همه نعمت های بهشتی را درآن حال به دست فراموشی می سپارند.
2- سلام علی نوح فی العالمین (صافات/79)
«درود برنوح در میان جهانیان»
چه افتخاری ازاین برتر و بالاتر که خداوند بر حضرت نوح علیه السلام، سلام می فرستد، سلامی که در میان جهان و جهانیان باقی می ماند و تا دامنه قیامت گسترده می شود، سلام خدا توأم با ثناء جمیل و ذکر خیر بندگانش در قرآن کریم؛ کمتر سلامی به این گستردگی و وسعت درباره کسی دیده می شود، به خصوص اینکه لفظ «العالمین» معنای وسیعی دارد که نه تنها همه انسان ها، بلکه عوالم فرشتگان و ملکوتیان را نیز در بر می گیرد.
3- سلام علی ابراهیم (صافات/109)
«درود برابراهیم»
درآیات پیش ازاین آیه، به چگونگی بشارت دادن فرزندی بردبار و پراستقامت بر حضرت ابراهیم، و جریان دستور ذبح اسماعیل – فرزندایشان- و تسلیم بودن هر دوی آنها براین امر به میان آمده است که پس از یادآوری این قضایا، خداوند می فرماید: سلام برابراهیم [آن بنده مخلص و پاک باد.]
4- سلام علی موسی و هارون (صافات/140)
«درود برموسی و هارون»
در آیات پیش ازاین آیه، خداوند ضمن آیاتی، جریانات حضرت موسی و هارون را نقل می فرماید:
- ما این دو برادر و قوم آنها را از اندوه بزرگ رهایی بخشیدیم. (صافات / 115)
- ما آنها را یاری کردیم تا آنها بر دشمنان نیرومند خود پیروزشدند. (صافات /116)
- ما به آن دو، کتاب آشکار دادیم. (صافات/117)
- ما آن دو را به راه راست هدایت نمودیم. (صافات/118)
- ما ذکرو یاد خیرآنها را در اقوام بعد باقی و برقرار ساختیم. (صافات/119)
و بعد از یادآوری موارد فوق خداوند بر آن دو سلام می رساند.
سلامی از ناحیه پروردگار بزرگ و مهربان.
سلامی که رمز سلامت در دین و ایمان در اعتقاد و مکتب، و در خط و مذهب است.
- سلامی که بیانگر نجات و امنیت از مجازات و عذاب این جهان و آن جهان است.
5- سلام علی آل یاسین (صافات/130)
«درود بر پیروان الیاس»
خداوند می فرماید: ما نام نیک الیاس را در میان امت های بعد جاودان کردیم (صافات/129)
امت های دیگر، زحمات این انبیاء بزرگ (الیاس و سلاله او) را که در پاسداری خط توحید، و آبیاری بذرایمان منتهای تلاش و کوشش را به عمل آوردند، هرگز فراموش نخواهند کرد و تا دنیا برقرار است یاد و مکتب این بزرگ مردان فداکار زنده و جاویدان است.
تعبیر به «ال یاسین» به جای «الیاس» یا به خاطراین است که ال یاسین لغتی در واژه الیاس بوده و هر دو به یک معنی است و یا اشاره به الیاس و پیروان او است که به صورت جمعی آمده است.
6- سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین (زمر/73)
«… سلام برشما، خوش آمدید، در آن درآیید [و] جاودانه [بمانید.]
در این آیه، خداوند می فرماید که بهشتیان وقتی به بهشت می رسند، در حالی که درهای آن گشوده شده است، در این هنگام نگهبانان بهشت، آن ملائک رحمت به آنها می گویند: سلام بر شما، گوارا باد این نعمت ها بر شما، داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید.
7- سلام هی حتی مطلع الفجر (قدر/5)
«[آن شب] تا دم صبح، صلح و سلام است.»
این آیه، در توصیف شب قدراست. آن شبی است که قرآن در آن نازل شده و عبادت و احیاء آن معادل هزارماه است، خیرات و برکات الهی در آن شب نازل می شود و رحمت خاص الهی شامل بندگان می گردد و فرشتگان و روح در آن شب نازل می گردند.
موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسبها: هفت سین, قرآن, عیدنوروز