نماز

ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

نماز

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

نماز




 

 


 

 

 

 

    نماز = گفتگوی دلبرانه عاشق و معشوق + زیبا ترین تجلی بندگی

 

   واقعیت آن است که نماز از نظر اسلام اهمیت ویژه ای دارد؛ تا آن جا که از آن به عنوان ستون دین(1) و نور چشم پیامبر(ص) یاد شده است.(2)

از سوی دیگر ترک نماز از گناهان کبیره به حساب آمده است.(3)
پیامبر فرمود: « از ما نیست کسی که نماز را خوار شمارد».(4)
نماز است شمع شبستان دل  دل بی نماز است بدتر ز گِل
نماز است معراج ما خاکیان  بر او غبطه ورزند افلاکیان
نماز است آرامش زندگی  چه آزادگی بهتر از بندگی؟
پسر چنین کرد این نغمه ساز  مرا نور چشم است اندر نماز
نماز است سرخط آزادگی  دوای غم و درد دل مردگی (5)
نماز عامل مهمی در تزکیة روح و درون انسان است. اهمیت ندادن به نماز به لحاظ عدم آشنایی با حقیقت آن و احساس نیاز نکردن نسبت به آن، از عوامل ترک نماز و سستی در آن به شمار می‌آید.
انسان بر اساس فطرت خود، همواره به چیزی که برایش اهمیت دارد، توجه و اهتمام می‌کند. اگر برای انسان، امری مهم و ضروری جلوه کند، آن را به هر صورت ممکن انجام خواهد داد. 
آشنا شدن با حقیقت نماز و این که جزء نیاز ما است، جزء زندگی ما است و فایده و آثار نماز در دنیا و آخرت تجلّی می‌کند، باعث می‌شود انسان با شوق بیشتری به برپایی نماز بپردازد و از سستی در نماز و یا ترک آن خودداری نماید.
کسی که نماز را سربار خود و صرفاً یک تکلیف طاقت فرسا بداند، به حقیقت آن پی نبرده و اهمتی به آن نمی‌دهد.
‌ نماز مهم‌ترین فریضه و واجب الهی است. برپایی آن مایة سعادت و ترک آن باعث شقاوت می‌باشد. امام ‌صادق(ع) فرمود: 
«‌محبوب‌ترین اعمال پیش خداوند نماز است، و آخرین وصیت پیامبران الهی نماز‌است».(6)
حضرت در حدیث دیگر فرمود: «‌تارک الصلاة بهره‌ای از اسلام نبرده است».(7)

پی‌نوشت‌ها:
1. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ح 639.
2. مکارم الاخلاق، ج 2، ص 461.
3. عبدالحسین دستغیب، گناهان کبیره، ج 2، ص 183.
4. فروع کافی، ج 3، ص269.
5. نماز از دیدگاه قرآن و حدیث، ص 77 - 78.
6. محمد محمدی‌ری‌شهری، میزان الحکمه، ماده صلاة، شماره 10534. 
7. بحارالانوار، ج 79، ص 232.

 

 


 

  حضور قلب در نماز ؟

منظور از حضور قلب،‌دل از غیر خدا خالی داشتن است. بنابراین از ظاهر نماز کسی نمی توان فهمید حضور قلب دارد یا نه. چه بسا شخصی ظاهراً با خشوع نماز می خواند ولی دلش متوجه چیز دیگری است. بنابراین حضور قلب مربوط به امر باطنی است. 
از روایات استفاده می شود حضور قلب،‌روح عبادت است و بدون آن قبول درگاه حق تعالی نمی شود. امام باقر و امام صادق(ع) فرموده اند: "نمازی برای تو نیست مگر آن چه بدان توجه قلب کردی. پس اگر تمام آن را غلط به جا آورد یا از آداب آن غافل شود پیچیده شود و به روی صاحبش زده شود".1
حضرت امام خمینی در مورد راه های تحصیل حضور قلب می گوید: " آنچه باعث حضور قلب شود، دو امر است: یکی فراغت وقت و قلب و دیگر فهماندن به قلب اهمیت عبادت را. و مقصود از فراغت وقت آن است که انسان در هر شبانه روزی برای عبادت خود وقتی را معیّن کند که در آن وقت خود را موظف بداند فقط به عبادت بپردازد و اشتغال دیگری را برای خود در آن وقت قرار ندهد. انسان اگر بفهمد که عبادت یکی از امور مهمه ای است که از کارهای دیگر اهمیتش بیشتر بلکه طرف نسبت با آن ها نیست [= قابل مقایسه نیست] البته اوقات آن را حفظ می کندو برای آن وقتی موظف می کند ... از فراغت وقت،‌مهم تر فراغت قلب است و آن چنان است که انسان در وقت اشتغال به عبادت، خود را از اشتغالات و هموم دنیایی فارغ کند و توجه قلب را از امور متفرقه و خواطر متشتّته [=پراکنده] منصرف نماید و دل را یکسره خالی و خالص برای توجه به عبادت و مناجات با حق تعالی نماید و تا فراغت قلب از این امور حاصل نشود، تفرغ برای او و عبادت او حاصل نشود".2
برای حضور قلب عوامل مختلفی ذکر شده که مهم ترین آن ها عبارتند از: 
1- اهمیت دادن به نماز، 
2- شرایط لازم در تمام مراحل،
3- شناخت و آگاهی،
4- احساس نیاز،
5- حضور قلب در تمام حالات،
6- فهمیدن معانی نماز،
7- آمادگی قبل از نماز،
8- تعیین مکان مخصوص و دقت مناسب.
از طرف دیگر برای رسیدن به حضور قلب در نماز باید با عوامل حواس پرتی مقابله کرد که مهم ترین آن ها عبارتند از: 
1- هرزگی قوة خیال،
2- دنیا پرستی،
3- حواس ظاهری،
4- تند خواندن،
5- گناه،
6- چشم چرانی،
7- عوامل بیرونی،
8- موانع مقدماتی مانند پرخوری، پرخوابی و پرگویی،
9- عادت.
موانع تا نگردانی ز خود دور
تا تو خود را به کلی در نبازی
درون خانة دل نایدت نور
نمازت کی شود هر گز نمازی
کسی که به خیانت به مردم، کلاه برداری، رشوه خواری، اختلاس،‌تهمت، غیبت و غیره فکر می کند، برای او قلبی نمانده است تا در آن خدا جلوه کند. هر چه هست غیر خدا است.
دل ز دل بردار اگر بایست دلبرداشتن
دلبر و دل داشتن نَبْوَد طریق عاشقان
دل بر دلبر کی رسد جز دل زدلبرداشتن 
یادَم از دل داشتن زن، یا ز دلبر داشتن
گناه لذت مناجات را از انسان می گیرد و با گرفتن لذت شیرینی عبارت، حضور قلب هم خواهد رفت. 
امام صادق(ع) می فرماید: "خداوند به داوود پیامبر فرمود: قرار نده بین من و خودت عالِمی را که شیفتة دنیا است،‌چون این شخص از راه محبت من جلوگیری می کند. این ها دزدان راه بندگانی هستند که به سوی من می آیند. کم ترین کاری که من با آن ها می کنم، این است که شیرینی مناجاتم را از قلبشان می گیرم".3
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبرداشتن
یا زجانان یا زجان بایست دل برداشتن
باید توجه داشت که نماز صحیح و با حضور قلب خواندن هرگز نمی تواند کارهایی از قبیل ظلم و تقلب را توجیه کند. از روایات استفاده می شود که اگر نمازی انسان را از فحشا و منکرات باز ندارد، آن نماز تمام و کامل نیست، چون قرآن مجید فرمود: "انّ الصّلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر؛ نماز آدمی را از بدی ها و زشتی ها باز می دارد".4
در حدیثی از پیامبر ا کرم(ص) نقل شده است: "کسی که نمازش او را از فحشا و منکر باز ندارد،‌هیچ بهره ای از نماز جز دوری ای از خدا به دست نیاورده است".5
در روایت دیگر از امام صادق(ع) نقل شده: به مقداری که نماز مانع از گناه شود، مورد قبول پروردگار واقع شده است.6


1 فروع کافی، ج 3، ص 363.
2 امام خمینی، چهل حدیث، ص 426.
3 اصول کافی، ‌ج 1، ص 46.
4 عنکبوت( ) آیة 45.
5 تفسیر نمون، ج 16، ص 286.
6 همان، ص 287.

 

 

 

 

 
 

حضرت آیة ‌الله میرزا احمد سیبویه در سال 1296 شمسی، در خانواده‌‌ای معنوی در کربلا به دنیا آمد. وی پس از خواندن دروس مقدماتی و ادبیات، سطوح را نزد پدر و عمویش مرحوم حاج شیخ محمد‌علی سیبویه از علمای کربلا، فرا گرفت و سطوح نهایی و خارج فقه را از مرحوم علامه فقیه و حاج شیخ یوسف بیارجمندی شاهرودی آموخت.

 

   

داستان شفا گرفتن مرحوم سیبویه(ره)

مهدی صادق ‌نژاد، از دوستان نزدیک مرحوم سیبویه می‌گوید: پدر و مادر مرحوم سیبویه در یک روز از دنیا رفتند و زمانی که آنها فوت کردند، مرحوم سیبویه در بستر بیماری بود و پزشکان از بهبودش قطع امید کرده بودند. 
مرحوم سیبویه 20 روز بعد از فوت والدینش زمانی که کمی بهبود یافته بود، متوجه فوت آنها می‌شود.
بعد از اینکه میرزا احمد سیبویه بهبود یافت، گفت: «در بستر بیماری در عالم مکاشفه بودم، همراه پدرم در حرم امام حسین (علیه السلام) ایستاده بودیم؛ پدرم از امام حسین (علیه السلام) شفای مرا خواست. حضرت اباعبدالله (علیه السلام) فرمودند: «اجلش رسیده است» و پدرم امام حسین (علیه السلام) را به مادرش حضرت زهرا (سلام الله علیها) قسم می ‌دهد و می‌ گوید: اگر شما بخواهید، می‌ شود.
مرحوم سیبویه گفت: امام حسین (علیه السلام) به داخل حرم رفتند و بعد از مدتی بیرون آمدند و خطاب به پدرم فرمودند: «ما شفای پسر شما را از خدا گرفتیم!»
بعد از این واقعه، مرحوم سیبویه بارها می ‌گفتند که من آزاد شده امام حسین (علیه السلام) هستم. از این رو وی علاوه بر «احمد» با نام کوچک «حسین» نیز معروف بود.
کلید نزدیک شدن به خدا تقواست. پرهیز از گناه است. حتی نیت گناه هم اثر می‌ کند. اما چه چیزی باعث دوری از خدا می ‌شود. غفلت، غضب از ذکر خدا ما را از خدا دور می‌ کند. کسی که از یاد خدا اعراض کند، دنیایش تلخ است. قرآن در این باره می‌ فرماید: «کسی که عمل صالح به جا بیاورد، مرد یا زن، ما به او حیات خوش، حیات طیبه، زندگانی شیرین اعطا می ‌کنیم»

فاطمه چون مادر خون خداست
نام او گل واژه و دار الشفاست 
چون که ثار الله به عالم هدیه کرد
سیبویه را اسم شافی زنده کرد
مظهر شافی بود خاک حسین
سُبحه ی سجاده از تاک حسین
خوش بحال سیبویه روضه خوان
کو شوب سرمشق هر پیر وجوان
من چه گویم رگ رگم هوشیار نیست 
شرح آن گل را کو را خار نیست

 

 


 

 

  از آیات و روایات استفاده می شود که نماز کامل و حقیقی نمازی است که با حضور قلب و خلوص نیت و همراه با یقین باشد. از امام رضا (ع) نقل شده است : "لا صلاة الا باسباغ الوضو‌ء و احضار النیة و خلوص الیقین و افراغ القلب و ترک الاشتغال و هو قوله"فاذا فرغت فانصب و الی ربک فارغب"؛(1) نماز کامل باید با وضوی کامل ، با حضور قلب و خلوص یقین و خالی بودن فکر و ذهن و قلب از توجه و اشتغال به دنیا باشد، همان طور که خطاب به پیامبر آمده است : "هنگامی که فارغ شدی، به نماز بایست و به سوی پروردگارت بشتاب".
اما این بدان معنا نیست که اگر احیانا نماز با این ویژگی ها نبود، باطل است ، بلکه می توان مراتب متعددی برای نماز و نمازگزار تصور کرد. مسلماً هر چه درجه و مرتبة کمال معنوی بالاتر باشد، نماز بهتر و از درجه ای بالا برخوردار خواهد بود. قرآن از برخی انسان ها چنین یاد می کند "رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله؛(2) افرادی که تجارت و خرید و فروش آنان را از ذکر خدا باز نمی دارد". اینان در عین این که بین مردم هستند و به کار و تلاش مشغولند، ولی این کارها آنان را از نماز و یاد خدا باز نمی دارد.
عرفا برای حضور قلب در نماز مراتبی ذکر کرده اند: 
1 - شخص نماز گزار اجمالاً بداند که با خداوند سخن می گوید و حمد و ثنای او می کند، اگر چه به معنای الفاظ توجه نمی­کند.
2 - علاوه بر مرحلة قلبی، به معانی کلمات و اذکار نیز توجه داشته باشد و بداند که چه می گوید. به این مرتبه روایتی از امام صادق (ع) اشاره دارد: "هر کس دو رکعت نماز بخواند، در صورتی که بداند چه می گوید، از نماز فارغ می شود در حالی که بین او و خداوند گناهی نیست، مگر این که خداوند آن ها را می بخشد" . (3)
3- مرتبة سوم آن است که اسرار عبادت و حقیقت اذکار و تسبیح و تحمید را بفهمد.
4- آن اسرار و حقایق به باطن نفوذ کند.
5 - در این مرتبه نمازگزار به مرتبة کشف و شهود و حضور کامل می رسد، که به این مرحله حضور قلب در معبود می گویند. در این مرحله نمازگزار حتی به خود و افعال و حرکاتش نیز توجه نداشته، از سخنگو و سخن نیز غافل است. (4)
بدیهی است که بعضی از این مراتب اختصاص به اولیای حق دارد، ولی تحصیل بعضی مراتب دیگر برای دیگران نیز ممکن 
است. بزرگان برای به دست آوردن حضور قلب در نماز عواملی را ذکر کرده اند که مهم ترین آن ها عبارتند از :
1- اهمیت دادن به نماز: عارف بزرگ میرزا جواد آقا ملکی تبریزی می گوید: حضور قلب سببش همت آدمی است، زیرا قلب تابع همت بوده و اگر همت نماز باشد، قلبت هم نزد نماز حاضر خواهد بود. هر اندازه که همت انسان بیش تر باشد، قلبش هم بیش تر نزد نماز خواهد بود و هر اندازه که همت انسان بیش تر باشد، غفلتش از غیر نماز بیش تر خواهد بود. (5)
کسانى که نماز را سرسرى مى گیرند و نسبت به آن بى توجه هستند و به اهمیت نماز توجهى ندارند، حضور قلب نخواهند داشت. بر عکس کسانى که به نماز اهمیت مى دهند و براى آن سرمایه گذارى مى کنند و آن را ستون دین مى دانند و وقت و فرصت بیشترى را صرف نماز مى کنند، حضور قلب بیشترى خواهند داشت.
2 - شناخت و آگاهی: هرمقدار معرفت انسان به حق تعالی بیشتر باشد، احساس او نیز بیش تر خواهد بود و در برابر پروردگار خاضع و خاشع خواهد بود و خداوند را ناظر و حاضر خواهد دید.
3 - فهم معانی نماز: در ابتدا در یک نماز باید مراقب چند کلمه بود و با تمرین بیش تر، کلمات بیشتری را با معانی آن ادا نمایید.
4 - آمادگی قبل از نماز: کسی که می خواهد در نماز حضور قلب داشته باشد، لازم است به مقدمات نماز توجه داشته باشد و وضو را به صورت کامل انجام دهد و قبل از نماز لحظاتی را با خدا خلوت کند. امام صادق (ع) می فرماید: "هنگامی که به قصد نماز به جانب قبله ایستادی ، دنیا و آن چه در آن است و مردم و احوال آن ها را فراموش کن. قلبت را از هر شاغلی که تو را از یاد خدا باز می دارد، فارغ ساز و با چشم باطن، عظمت و جلال خدا را مشاهده کن. به یاد آور توقف خودت را در برابر خدا، در روزی که هر انسانی اعمال از پیش فرستاده اش را آشکار می سازد " . (6)
5 - رعایت مستحبات نماز: از اسباب حضور قلب، رعایت احکام و آداب نماز است، مانند نگاه کردن به محل سجده در حال قیام، نگاه کردن بین دو پا در حال رکوع، نگاه کردن به دامن در حال تشهد و سلام و چسباندن دست ها به بدن در حال قیام و غیره.
از هنگام وضو ساختن، دل را به خدا بسپار و با گفتن اذان و اقامه و توجه به معانى و مفاهیم بلند آن، جان و روح و قلب را به آن خط نورى ملکوتى اتصال بده که از کعبه تا عرش واز آن جا تا حقیقت اسما و صفات و از آن فراتر تا "ذات احدیّت" امتداد دارد. 
پس از اقامه گفتن و قبل از ورود به نماز، به ابراهیم خلیل تأسى کن و بگو: "انّى وجهت وجهى للذى فطر السموات و الارض حنیفاً و ما انا من المشرکین"؛(7) من روى خود رابه سوى کسى کردم که آسمان‏ها و زمین را آفریده، من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم. 
سپس با حضور قلب و توجه به معانى الفاظ بگو: "انّ صلوتى و نسکى و محیاى و مماتى للَّه ربّ العالمین"؛(8) بگو: "نماز و تمام عبادات من، و زندگى و مرگ من، همه براى خداوند پروردگار جهانیان است. 
آن گاه که در دروازه تکبیر قرار گرفتى، گناهان خویش را به یاد آور و به عظمت خالق توجه نما و حقارت خویش را در نظر آور و بگو: "یا محسن قد اتاک المسى و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسى انت المحسن و انا المسى بحق محمد و آل محمد صل على محمد آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منّى"اى خداى نیکوکار! بنده گناهکارت به در خانه تو آمده است، و تو امر کرده‏اى که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکو کارى و من گناهکارم، بحق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد آل محمد بفرست و از کارهاى زشتى که مى‏دانى از من سر زده بگذر". 
6 - انتخاب مکان مخصوص و اختصاص وقت مناسب برای نماز.
7 - فراغت قلب: یکی از مهم ترین اسباب حضور قلب، فراغت قلب است .
تا بر نخیزی از سر دنیا و هر چه هست با یار خویشتن نتوانی دمی نشست
حضرت امام خمینى در مورد راه هاى تحصیل حضور قلب مى گوید: " آنچه باعث حضور قلب شود، دو امر است: یکى فراغت وقت و قلب و دیگر فهماندن به قلب اهمیت عبادت را. و مقصود از فراغت وقت آن است که انسان در هر شبانه روزى براى عبادت خود وقتى را معیّن کند که در آن وقت خود را موظف بداند فقط به عبادت بپردازد و اشتغال دیگرى را براى خود در آن وقت قرار ندهد. انسان اگر بفهمد که عبادت یکى از امور مهمه اى است که از کارهاى دیگر اهمیتش بیشتر بلکه طرف نسبت با آن ها نیست [= قابل مقایسه نیست] البته اوقات آن را حفظ مى کند و براى آن وقتى موظف مى کند ... از فراغت وقت،‌مهم تر فراغت قلب است و آن چنان است که انسان در وقت اشتغال به عبادت، خود را از اشتغالات و هموم دنیایى فارغ کند و توجه قلب را از امور متفرقه و خواطر متشتّته [=پراکنده] منصرف نماید و دل را یکسره خالى و خالص براى توجه به عبادت و مناجات با حق تعالى نماید و تا فراغت قلب از این امور حاصل نشود، تفرغ براى او و عبادت او حاصل نشود".(9)
8- رفع موانع: پرخوری، جلوگیری از ادرار، کسالت و خستگی، سر و صدا و نگاه به اطراف، مانع حضور قلب در نماز می شود. رفع این موانع در حضور قلب مؤثر است.
موانع تا نگردانى ز خود دور درون خانه دل نایدت نور 
9ـ احساس و درک عظمت و بزرگى خدا.
درک عظمت و بزرگى هر کسى بستگى به مقدار شناخت و معرفت به او دارد. هر مقدار این شناخت بیشتر شود،‌بزرگى و عظمت او بیشتر جلوه گر خواهد شد. اگر کسى به عظمت و بزرگى خدا پی ببرد، ‌طبعاً‌خضوع و خشوع بیشترى در پرستش و عبادت خواهد داشت.
ابان بن تغلب می‌گوید: به امام صادق(ع) گفتم: على بن الحسین(ع) را دیدم وقتى که به نماز می ایستاد، رنگ به رنگ مى شد. فرمود: آرى او خدایى را که در برابرش ایستاده بود، کاملاً مى شناخت.(10)
امیرالمؤمنین(ع) در وصف عارفان و خدا پرستان واقعى فرمود: «عظم الخالق فى أنفسهم فصغر ما دونه فى أعینهم؛(11) آنان خدا را به عظمت و بزرگی شناخته اند. بنابراین هر چه غیر او است، در نظرشان کوچک جلوه می‌کند».
10ـ جلوگیرى از هرزگى قوة خیال:
یکى از بزرگترین عوامل حواس پرتى در نماز،‌هرزگى و پراکندگى قوة خیال است. اگر قبل از نماز چند دقیقه اى به وسیلة ذکر خدا و مناجات و خواندن نمازهاى مستحبى و تلاوت قرآن، خود را آمادة نماز کنیم،‌ذهن از حواس پرتى و پراکندگى و از توجه به کثرت، به سوى وحدت منعطف مى شود،‌در نتیجه در نماز فکر انسان به این طرف و آن طرف متوجه نمی شود. کسى که قبل از نماز با دیگرى بگو مگو و بحث داشته یا خوشحال یا ناراحت شده، اگر فوراً وارد نماز شود، نمازش تحت تأثیر آن افکار خواهد بود و حضور قلب نخواهد داشت.
11ـ طول دادن و با تأنى خواندن نماز: اگر کسى رکوع و سجود را مقدارى طولانى کند و با حال خوشی اذکار و سجود را بگوید، در حضور قلب مؤثر خواهد بود.
12ـ ترک گناه یکى از مهم ترین عوامل توفیق در حضور قلب در نماز است. کسى که اهل معصیت وگناه باشد،‌توفیق بازیابى به درگاه خدا نمى یابد.
13ـ حالت خاصی در نماز که بیانگر خضوع است، در خشوع که حالت قلبى است، تأثیر مى گذارد. 
14ـ بعضى از آداب نماز مانند سر وقت خواندن و مواظبت بر وقت نماز و به حالت کسالت داخل نماز نشدن و ... در نماز مؤثر است.
15 - دوری از غذاهای شبهه ناک و حرام و اموالی که از طریق غیر مشروع به دست می آید در حضور قلب و ایجاد آمادگی درونی برای نماز و سخن گفتن با خدا بسیار موثر است.
16- رعایت آدابی از قبیل مسواک زدن،‌انگشتر به دست کردن،‌عطر زدن و ... که باعث آمادگی و تمیزی و پاکی انسان می شود. این کارها موجب بهره برداری هر چه بیشتر از برکات معنوی نماز می شود.
17- ترک گناه:
کسى که به خیانت به مردم، کلاه برداری، رشوه خواری، اختلاس،‌ تهمت، غیبت و غیره فکر مى کند، براى او قلبى نمانده است تا در آن خدا جلوه کند. هر چه هست غیر خدا است.
دل ز دل بردار اگر بایست دلبرداشتن  دلبر و دل داشتن نَبْوَد طریق عاشقان
گناه لذت مناجات را از انسان مى گیرد و با گرفتن لذت شیرینى عبادت، حضور قلب هم خواهد رفت. 
امام صادق(ع) مى فرماید: "خداوند به داوود پیامبر فرمود: قرار نده بین من و خودت عالِمى را که شیفتة دنیا است،‌چون این شخص از راه محبت من جلوگیرى مى کند. این ها دزدان راه بندگانى هستند که به سوى من مى آیند. کم ترین کارى که من با آن ها مى کنم، این است که شیرینى مناجاتم را از قلبشان مى گیرم".(12)
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبرداشتن  یا زجانان یا زجان بایست دل برداشتن

پی نوشت ها :
1. بحارالانوار، ج 81، ص 243، به نقل از فقه الرضا.
2. نور (24) آیه 37.
3. وسائل الشیعه، ج4، ص 686.
4. ر.ک: امام خمینی، چهل حدیث ، ص 434.
5. ملکی تبریزی، اسرار الصلاه ، ترجمه رجب زاده.
6. بحارالانوار، ج 84، ص 230.
7. امام خمینی ، چهل حدیث، ص 428.
8. انعام (6)، آیه 79. 
9. همان، آیه 162. 
10. همان،‌ص 114، به نقل از بحارالانوار،‌ج48، ص 236.
1 1. همان، به نقل از نهج البلاغه، خطبة 184(فیض الاسلام)
12. اصول کافی، ‌ج 1، ص 46.

 

 

 

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: نماز
برچسب‌ها: نماز

تاريخ : یک شنبه 17 / 7 / 1394 | 6:9 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.